چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
مجله ویستا


اقتصاد کدبانوی ایرانی


قدیم ترها وقتی فصل بهار كم كم رو به آخر می رفت و هوا گرم می شد زن های خانه دار ایرانی برای كارهای خود برنامه ریزی می كردند؛ پختن رب گوجه فرنگی، گرفتن آبلیمو و آبغوره و ... آنوقت ها اكثر خانه ها حیاط دار و فضای كافی برای اجاق گذاشتن و دیگ بار كردن مهیا بود. اوایل تابستان فصل مناسب آبلیمو و آبغوره گیری بود و اواخر آن مناسب پختن رب. لیمو های ترش شیرازی وقتی درشت و آبدار می شد به همه خانه ها راه پیدا می كرد، گونی های پر از لیمو در حوض آب سرازیر و شسته می شد. بعد از آن، لیموها را در آب ولرم به مدت یك روز خیس می كردند تا برای آبگیری آماده شود. لیموها را دو نصف می كردند و بعد با آب پرتقال گیری های دستی دانه دانه آب لیمو را از پوست و تخم آن جدا می كردند، آبلیمو گیری با این روش كار بسیار دشواری بود، اما آبلیمویی كه با این روش به دست می آمد بسیار خوشرنگ و خوشمزه بود.این آبلیمو معمولا تا یك سال خانواده را از خرید آن بی نیاز می كرد. شیشه های خالی یكی یكی پر می شد و در خنك ترین جای خانه قرار می گرفت و در طول سال چاشنی غذا و سالاد می شد و در تابستان همراه با آب و یخ و شكر از تن میهمانان رفع عطش می كرد، اما بعد از آبلیمو نوبت آبغوره بود. غوره ها وقتی درشت و آبدار می شد دیگر تعلل جایز نبود، چون اگر كمی دیگر زمان می گذشت غوره ها ترشی خود را از دست می دادند و تبدیل به انگورهای درشت و شیرین می شدند.غوره های درشت و آبدار از ساقه جدا و شسته می شد. غوره ها را كمی له می كردند و بعد بر آتش می گذاشتند و بعد از گذشت چند ساعت غوره ها خوب له می شد. در این مرحله زیر دیگ را خاموش كرده كمی صبر می كردند تا خنك شود، بعد با پارچه های صافی یا صافی های فلزی، آب غوره را از پوست و تخم جدا می كردند و كمی نمك هم به آن اضافه می كردند تا زود خراب نشود و بعد جلوی آفتاب می گذاشتند. هر چه زمان می گذشت رنگ آبغوره ها به قرمزی می رفت، اما اواخر تابستان كه گوجه فرنگی ها آبدار و قرمز می شد دل زن های با سلیقه ایرانی تاب نمی آورد كه از پختن رب گوجه صرف نظر كنند.گوجه های قرمز كرج و ورامین را خوب می شستند و در تشت های بزرگ ریخته، چنگ می زدند یا با چاقو چند تكه می كردند. بعد از آن به مدت یك روز جلوی آفتاب می گذاشتند و داخل آن نمك هم می ریختند.یك روش آن بود كه آب صاف شده گوجه را داخل ظرف ریخته و درب آن را می بستند و جلوی آفتاب قرار می دادند. این نوع رب، معروف به رب آفتابی بود، اما در روش دیگر، آب صاف شده گوجه را در دیگ های مسی یا لعابی ریخته روی آتش می گذاشتند و صبر می كردند تا مایه غلیظ شود. برای نگهداری رب در داخل بطری، وقتی رب تقریبا به غلظت ماست می شد، از روی آتش برمی داشتند و وقتی كمی سرد می شد در بطری های تمیز و خشك می ریختند و در جای خنك نگهداری می كردند، اما اگر می خواستند رب سفت تهیه كنند، صبر می كردند تا رب كاملا غلیظ شود.درست كردن رب گوجه فرنگی، آبلیمو و آبغوره علاوه بر اینكه نشان از ذوق و سلیقه زن ایرانی داشت، كمك به اقتصاد خانواده بود. آنها دیگر مجبور نبودند در طول سال با قیمت های حدود دو تا چهار برابر به تهیه این مواد از بیرون خانه بپردازند.خودشان نیاز خانواده را تا حدی كه می توانستند برآورده می كردند، اما این فعالیت ها محدود به فصل تابستان نبود.چون تابستان و در كنار آن پائیز فصل پختن مربا هم بود؛ آلبالو، انجیر، بهار نارنج، بالنگ و سیب سرخ، اما درست كردن هر یك از انواع مرباها برای خودش فوت و فن مخصوصی داشت. میوه ها از بهترین نوع و بدون لكه و كرم زدگی انتخاب می شد، مربا در ظرف در باز طبخ می شد تا رنگ آن تیره نشود. برای اینكه مربا شكرك نزند به آن كمی آبلیمو می زدند.مرباها را در ظرف لعابی تهیه می كردند تا خوشرنگ شود، اما به را در ظرف مسی سفید می پختند و اگر در نهایت شربت مرباهایی نظیر آلبالو زیاد می شد، آن را به تنهایی در شیشه می ریختند و به عنوان شربت از آن استفاده می كردند.مرباهای خوشرنگ و از همه رنگ در كنار رب و آبلیموها، محصول زحمات كدبانوی خانه چیده می شدند.اما اوایل پاییز فصل درست كردن ترشی هم بود، ترشی مخلوط، لیته بادنجان، فلفل، سیر، موسیر، میوه، پیاز و... ترشی باید برای اوایل زمستان آماده شده و سر سفره ها می رفت.ترشی ها را در جای خشك و خنك می گذاشتند تا آماده شود. آن موقع زیر زمین های بزرگ و خشك و خنك، بهترین مكان نگهداری اغذیه و ترشی بود.اما در كنار اینها تهیه انواع سبزی، خشك كردن آنها و تهیه انواع شربت ها و خلاصه هر زمانی برای كدبانوی ایرانی زمان تهیه یك یا چند نوع مختلف از مایحتاج مورد نیاز خانواده بود. زن ها خارج از خانه فعالیت اقتصادی نداشتند اما با این كار كمك قابل توجهی به صرفه جویی در هزینه ها می كردند چون اگر می خواستند هر یك از مایحتاج را از بیرون خانه تهیه كنند باید سالیانه مبلغ قابل توجهی را به آن اختصاص می دادند.
خرید قوطی های رب هزارتومانی و شیشه های آبلیموی ۷۰۰ تومانی و مرباهای كوچك ۶۰۰تومانی و... در طول یكسال تبدیل به هزینه ای گزاف و قابل توجه در سبد خانوار می شود.به عنوان مثال این روزها قیمت گوجه فرنگی در میادین میوه و تره بار بین ۲۰۰ تا۲۵۰ تومان است هزینه خرید ۲۰ كیلو گوجه فرنگی برای تهیه رب بین ۴ تا۵ هزارتومان می شود و از این مقدار شما می توانید حدود ۷ كیلو رب گوجه فرنگی خانگی بدست بیاورید، در صورتی كه شما برای تهیه همین مقدار رب كارخانه ای از فروشگاه ملزم به پرداخت هزینه ای بین ۶ تا۸ هزار و ۵۰۰ تومان هستید.شما با تهیه رب خانگی بین ۲ تا ۴هزار و ۵۰۰ تومان صرفه جویی كرده اید. حالا اگر به لحاظ كمی میزان گوجه افزایش پیدا كند، هزینه صرفه جویی شده نیز سیر صعودی می گیرد. به همین منوال اگر این محاسبه را به سایر اقلام مایحتاجی كه در خانه تهیه می شود تعمیم دهید، می بینید كه كاهش قابل توجهی در هزینه ها صورت گرفته است.
اما چه چیز باعث شده اینگونه فعالیت ها این روزها دیگر به فراموشی سپرده شود و انواع محصولات كارخانه ای از رب و آبلیمو و ترشی و مربا جای انواع خانگی را بگیرد؟
اولین و مهمترین دلیل، رواج آپارتمان نشینی است. این روزها دیگر خبری از خانه های بزرگ و حیاط دار نیست. آپارتمان های كوچك ۶۰ و۵۰ متری با آشپزخانه های كوچكی كه حتی گاز و یخچال به زور داخل آن جا می گیرد، دیگر اجازه اینگونه فعالیت ها را به كدبانوی خانه نمی دهد؛ این آشپزخانه جایی برای دیگ رب ندارد. از سوی دیگر درصد زنان شاغل نسبت به گذشته بسیار افزایش یافته است.
خانم هایی كه از ۸صبح تا ۴بعدازظهر اوقات خود را در محل كار سپری می كنند، بعد از بازگشت به خانه دیگر حتی به زحمت فرصت می كنند به رسیدگی به امور منزل و فرزندان بپردازند و دیگر وقتی برای فعالیت های فوق برنامه ندارند.
از طرف دیگر برخی از این فعالیت های خانگی حالت نیمه ماشینی پیدا كرده، مثلا برای تهیه آبلیمو و آبغوره، دستگاه های آبگیری همانند چرخ گوشت های بزرگ انجام این كار را راحت كرده اند، هرچند آبلیمویی كه به این روش تهیه می شود مزه تلخی دارد كه ناشی از چرخ شدن پوست لیمو است. این آبلیمو طعم آبلیموهای كارخانه ای را دارد اما بازهم این روش به صرفه تر از تهیه آبلیموی كارخانه ای است. اما از سوی دیگر دكتر بیژن بیدآباد (اقتصاددان) معتقد است كه خوداتكایی و استقلال تولید در خانواده یكی از مسائلی است كه همچنان در طول تاریخ بشریت با تكامل فعالیت های اقتصادی و جهت گیری های تخصصی، روز به روز كمرنگ تر می شود. علت این موضوع این است كه انسان ها می توانند فعالیت های بیشتری داشته باشند و كالاها و خدماتی را تولید كنند كه بازدهی آن كالا بیشتر از فعالیت های اقتصادی سنتی است و لذا می توانند به صورت تخصصی محصول بیشتری تولید كنند. این عمل مستلزم آن است كه هر كس در یك رشته به فعالیت بپردازد و این كار سبب می شود كه برای تهیه كالاهای مورد نیاز خود، درآمد حاصل از تولید تخصصی خود را صرف خرید سایر كالاها كند.
مثال این موضوع بسیار بارز است، فرض كنید برای خرید یك كفش، فرد می تواند یك نوع محصول كشاورزی تولید كند و درآمد حاصل از فروش محصول زراعی خود را صرف خرید یك كفش كند. راه دیگر آن است كه محصول زراعی كم و بی كیفیت تولید كند و وقت پر ارزش خود را صرف دوختن كفش كند كه حاصل آن زراعت كم و كفش نامرغوب است.
در چنین شرایطی طبیعی است كه رفاه كم می شود، بنابراین بشر با توجه به تخصصی شدن تولید كالا، به سمت تخصصی شدن فعالیت گرایش پیدا می كند و در نتیجه تولید خود را به سهم كوچكی از كالاها و خدمات متمركز كرده و باقی محصولات را از بازار خریداری می كند. این پدیده حاصل روند تخصصی شدن تولید است. همانطور كه عنوان شد اگر خانواده سعی كند تمام مایحتاج خود را تولید كند، رفاهش به حداقل ممكن تقلیل می یابد، ولی اگر در تولید محصولی كه تخصص بیشتری در آن دارد متمركز شود، چون درآمد خوبی را نیز كسب خواهد كرد در نتیجه رفاه بیشتری خواهد داشت.
حالا شما خودتان قضاوت و نتیجه گیری كنید، اگر فعالیت اقتصادی خارج از منزل داشته و دیگر وقتی برای فعالیت های تولیدی در خانه ندارید، هیچ تقصیری متوجه شما نیست، چون فعالیت اقتصادی خارج از خانه، هم به نفع اقتصاد خود خانواده و هم اقتصاد كلان كشور است، اما اگر از آن دسته افرادی هستید كه بیشتر اوقاتتان را در منزل گذرانده و فعالیت خارجی ندارید، بد نیست تا آنجایی كه می توانید به تولید خانگی بپردازید و در این صورت درست است كه سهمی در بهبود اقتصاد جامعه ندارید، اما نقش مهمی در كاهش هزینه های خانوار ایفا كرده اید.
الهام اناری
منبع : روزنامه همشهری