پنجشنبه, ۱۲ مهر, ۱۴۰۳ / 3 October, 2024
مجله ویستا


قرآن و سکولاریسم


قرآن و سکولاریسم
به طور کامل، نمایانگر مفهوم آن باشد. به نظر می رسد اگر دنبال یک کلمه به عنوان معادل برای سکولاریسم باشیم، چاره ای جز این نیست که واژه شناسان زبان فارسی، کلمه ای اختراع کنند و آن را نمایانگر مفهوم سکولاریسم قرار دهند.
برای روشن شدن معنای لغوی سکولاریسم یا سکولاریزه لازم است مفهوم این کلمه را در دوره قبل از رنسانس، دریابیم. در آن زمان کلمه سکولاریسم در چهار معنای گروه و نسلی از مردم؛ در زبان کلاسیک مسیحیت، سکولوم به معنای زمانی است که فی الواقع در آن به سر
می بریم و نقطه مقابل ابدیت و جاودانگی و الوهیت است؛ به معنای غیر کلیسایی، وقتی می گفتند صومعه سکولاریزه، منظور عبادتگاهی بود که از دست کلیسا خارج شده باشد؛ به معنای دنیایی، این جهانی، عرفی. با دقت در معنای لغوی این واژه، می توان تخمین زد که همه آنها به یک حقیقت اشاره دارند که همان دنیوی و عرفی است. گفته شده است سکولاریزاسیون، اساسا به فرآیندی از نقصان و زوال فعالیت ها، روش های اندیشه و نهادهای دینی مربوط است که عمدتا با سایر فرآیندهای مزبور رخ می دهد. در حالی که سکولاریسم یا دنیوی گری یا قول به اصالت دنیا، یک ایدئولوژی است. طرفداران و مبلغان این ایدئولوژی، آگاهانه همه اشکال اعتقاد به امور و مفاهیم ماورای طبیعی و وسایط و کارکردهای مختص به آن را طرد و تخطئه می کنند و از اصول غیر دینی و ضددینی، به عنوان مبنای اخلاق شخصی و سازمان اجتماعی حمایت می کنند. سکولاریزاسیون، یک فرآیند است. یک پدیده خارجی است که در متن جامعه و در جهان خارجی تحقق پیدا کرده است. فرآیند غیردینی سازی، یا قداست زدایی است و معادل های لغوی آن عبارتند از : عرفی شدن، دنیوی شدن، غیردینی شدن، غیر روحانی شدن، دیانت زدایی، قداست زدایی و در اصطلاح یعنی فرآیندی که طی آن، اندیشه دینی، اعمال دینی و نهادهای دینی، نقش و اهمیت اجتماعی خود را از دست می دهند.بنابراین، سکولاریسم، همان تئوری و نظریه جدایی دین از اجتماع است، اما سکولاریزاسیون فرآیند و مجموعه اقدام هایی است که موجب کنار رفتن دین از صحنه جوامع می شود.
عرب ها برای سکولاریسم، واژه علمانیت را انتخاب کرده اند که از نظر صرفی، مصدر جعلی است، اما در نحوه قرائت آن، اختلاف دارند.
براساس قرائت کسره العلمانیت مشتق از علم است و در نتیجه، دعوت به سکولاریسم دعوت به علم گرایی است. آنهایی که با قرائت فتح العلمانیت می خوانند، با توجه به مسایل و لوازمی که بیان داشته اند باز معتقدند امور مربوط به مسایل اجتماعی، این جهانی اند و باید با علم دنیوی علوم تجربی، آنها را اداره کرده که این همان علم گرایی جدید است که لازمه علمانیت است. پس نزاع بر سر این که سکولاریسم دعوت به علم نمی کند، قوت چندانی ندارد. یکی از مبانی یا لوازم سکولاریسم، ساینیتیسم یا علم گرایی تجربی است؛ یعنی آنها چنین ادعایی دارند. گرچه این معنا، با قرائت علمانیت، جزیی از مفهوم سکولاریسم خواهد شد، در معنای لغوی سکولاریسم را باید به معنای دنیوی، این جهانی و عرفی بگیریم. با توجه به این نکته استعمال کلمه علمانیت مناسب تر از کلمه علمانیت است.
حقیقت آن است که ایده سکولاریسم ـ که در ابتدا نگاهی جزیی به امور داشت ـ هم اکنون در برخی محافل و نزد برخی افراد، تبدیل به نگرش و جهان بینی خاصی شده است که نگاه تازه ای به عالم و آدم می کند و تلقی تازه ای از انسان و منابع شناخت و اهداف او دارد. این رویکرد جدید که می توان از آن به عنوان مذهب یا مکتب سکولاریسم نام برد، در بسیاری از جهات ـ از جمله، مسایل اجتماعی ـ اعتبار دین را انکار می کند. سکولاریسم در این دیدگاه به نوعی عقلانیت و جهان بینی بدل گشته که عقلانیت دینی را به چالش می کشد.
ترجمه سکولاریسم به جدایی دین از دنیا در این مرحله ذکر یکی از پیامدهای آن در بعد اجتماعی است. اما عقلانیت و جهان بینی سکولاریسم، بسیار گسترده است و هنر، علم، فرهنگ. سیاست و اخلاق را در بر می گیرد. تاثیر این عقلانیت در جنبه امور اجتماعی، جدایی دین از دنیاست. بدون شک سکولاریسم فعلا به حد یک مکتب، قلمداد نمی شود و نمی توان بر تمامی مصادیق آن چنین حکمی را صادر کرد، اما از طرف دیگر نحوه استدلال برخی سکولارها نشان از وجود دیدگاه مکتبی به سکولاریسم دارد. در نتیجه می توان گفت عده ای نگاه مکتبانه به سکولاریسم دارد و مبانی به دلایل و پیامدهایی که برای آن ذکر می کنند موید آن است.
عده ای از نظریه پردازان در باب توسعه سکولاریسم، بدون توجه به خاستگاه سکولاریسم، آن را لازمه جوامع فعلی و دوای درد همه مناطق دنیا ـ از جمله کشورهای اسلامی ـ می دانند، غافل از آن که سکولاریسم، معلول شرایط و زمینه های خاص خود در غرب بوده است و بدون توجه به آن زمینه ها نمی توان آن را برای جوامع دیگر مفید دانست و حتی اصرار بر تحقق آن در جوامع اسلامی، ممکن است محاسن اجتماعی موجود در این جوامع را نیز تباه سازد. چرا که حتی اگر سکولاریسم را برای غرب مفید بدانیم، بدان معنا نیست که برای کشورهای اسلامی نیز وجود ندارند. با یک نظر اجمالی، می توان این زمینه ها را به دو دسته تقسیم کرد.
دسته ای مربوط به کتاب مقدس مانند فقدان یقین به وحیانی بودن انجیل، فقدان زمینه تحقق و ایجاد نظام های اجتماعی در انجیل و تعارض محتوای آن با عقل و علم و موافقت آن با سکولاریسم و دسته دوم مربوط به عملکرد کلیسا مانند استبداد دینی، توزیع ناعادلانه ثروت، مشاجره ها و اختلاف های درونی، جنگ های صلیبی است.
کتاب قرآن و سکولاریسم تالیف محمدعلی اسدی نسب، توسط دفتر نشر معارف به قیمت ۲۲۰۰ تومان منتشر شده است.
منبع : روزنامه جوان