چهارشنبه, ۱۸ مهر, ۱۴۰۳ / 9 October, 2024
مجله ویستا

دنیایی امن تر


پنداشته می شد كه سازمان ملل متحد مرتبط با موضوع نیست، یا بدتر آنكه مدافع ویژه به سود دولت های فاسد و ولخرج كشورهای در حال توسعه است.امروزه، به یقین تغییراتی روی داده است. مبحث مربوط به سیاست توسعه - كه كشورهای صنعتی پیشرو را نیز در بر می گیرد - از راه موافقتنامه جامع بین كمك دهندگان و دریافت كنندگان كمك، در مورد اینكه هر كدام چه اقداماتی لازم است انجام دهند تا به توسعه دست یابند، در جریان قرار می گیرد. سه گردهمایی بین المللی عمده شامل اجلاس هزاره ملل متحد در سال ۲۰۰۰ و كنفرانس های سازمان ملل درباره تامین سرمایه برای توسعه در مونتری و توسعه پایدار در ژوهانسبورگ در ۲۰۰۲ به اتفاق نظر جهانی قابل توجهی درباره چگونگی رشد اقتصادی، فقر زدایی و حفاظت محیط زیست رهنمون شدند.هشت هدف توسعه هزاره كه چهار سال پیش در نظر گرفته شدند، میزانی برای اندازه گیری پیشرفت در امر توسعه تا سال ۲۰۱۵ هستند. آنها مشتمل اند بر به نیم رساندن نسبت افرادی كه از فقر مطلق و گرسنگی رنج می برند، دستیابی به آموزش ابتدایی در تمامی جهان، افزایش توانمندی و بهبود وضعیت زنان، كاهش سریع مرگ و میر نوزادان و مادران، توقف گسترش بیماری ایدز و ویروس آن و نیز بیماری مالاریا، واداشتن كشورها به اتخاذ سیاست های پایدار اجتماعی و زیست محیطی و امری بسیار مهم چنانچه تمامی این اهداف بخواهد جامه عمل بپوشد اینكه مشاركتی جهانی بین كشورهای غنی و فقیر براساس بازارهای باز، بدون بدهی، سرمایه گذاری و هدفمندی دقیق كمك های مالی برقرار شود.اینكه تا سال ۲۰۱۵ خواهیم توانست به این اهداف دست یابیم هنوز بسیار نامعلوم است، به ویژه در جنوب صحرای آفریقا جایی كه هنوز تلاش بسیار عمده تری هم از سوی اهدا كنندگان و هم از سوی بسیاری از دولت های آفریقایی مورد نیاز است. اما حداقل در ستیز برای ساختن جهانی منصفانه تر و كامیاب تر، هم اكنون بر اینكه چه باید انجام گیرد به توافق رسیده ایم.متاسفانه هنوز از دستیابی به توافق نظری مشابه درباره اینكه چگونه جهان را امن تر سازیم، به دوریم. در این باب طی چند سال پیش اوضاع بدتر شده است. اتحاد جهانی علیه تروریسم كه در سال ۲۰۰۱ به وجود آمد به سرعت با استدلال های گزنده درباره جنگ در عراق جایگزین شد. امری كه مشخص شد حاكی از شكاف های عمیق تر در مسائل بنیادی است. چگونه می توانیم به بهترین وجه خود را در مقابل تروریسم و سلاح های كشتار جمعی مصون داریم؟ چه هنگام استفاده از زور مجاز شمرده می شود - و در آن هنگام تصمیم با كیست؟ آیا جنگ پیشگیرانه گاه قابل توجیه است، یا خیلی ساده تحت نامی دیگر همان تجاوز شمرده می شود؟ و در جهانی كه تك قطبی شده است، سازمان ملل متحد چه نقشی ایفا كند؟این مباحث جدید در صدر مطالب قدیمی تری قرار گرفت كه در دهه ۱۹۹۰ مطرح بود. آیا حاكمیت دولت اصلی تمام عیار است یا اینكه جامعه بین المللی مسئولیتی در برابر پیشگیری یا حل مناقشات درون دولت ها دارد، به ویژه هنگامی كه درگیر نسل كشی یا سایر قساوت هایی می شوند كه با آن برابری می كند.اینجانب سال گذشته به منظور یافتن پاسخ هایی به اینگونه سئوالات، هیاتی ۱۶ نفره از مردان و زنان برجسته از تمامی قسمت های جهان و از حوزه های تخصصی متفاوت سیاسی، نظامی، دیپلماتیك، اقتصادی و اجتماعی منصوب كردم. از آنان خواستم خطراتی كه بشریت امروز با آن رودررو است را ارزیابی كنند و توصیه هایی مطرح نمایند و در باب اینكه ما چگونه در هر دو جنبه سیاست هایمان و نهادهایمان برای مقابله با آن خطرات نیازمند تغییر هستیم.در روز دوم دسامبر هیات مزبور گزارش خود را با عنوان «دنیای امن تر مسئولیت مشترك همگی ما» ارائه كردند. توصیه های ۱۰۱ گانه آن، جامع ترین و منسجم ترین پیشنهاداتی است كه برای تحكیم واكنش مشترك در برابر خطرات مشترك تاكنون ملاحظه كرده ام. توضیحاتی شفاف و تاكیدی مجدد بر حق دفاع شخصی ارائه می دهد، همچنین دستورالعمل هایی در مورد استفاده از زور برای كمك به شورای امنیت تا بتوانند به گونه ای مصمم تر و مبتكرانه تر با هر دو مورد قساوت درون دولت ها و سناریوهای وحشتناك (مانند آمیختن تروریست ها و سلاح های كشتار جمعی) روبه رو شود، توافقنامه درباره تعریفی برای واژه تروریسم (كه تاكنون جامعه بین المللی به آن تن نداده است) و پیشنهادهایی برای پیشگیری از تكثیر هسته ای و تقویت امنیت بیولوژیكی مطرح می كند. همچنین شامل مجموعه ای از پیشنهادهای عملی برای به روز كردن اركان سازمان ملل از جمله شورای امنیت است و اینكه چگونه سازمانی كاراكتر و موثرتر بسازیم، به ویژه در امر پیشگیری و صلح سازی.فراتر از همه اینكه گزارش مزبور درهم آمیختگی دوران ما را متذكر می شود، دورانی كه در آن سرنوشت مردمان و تهدیدهایی كه با آن روبه رو هستند در هم تنیده اند، یك تهدید تنها متوجه یك ملت نیست بلكه تمامی مردم با آن مواجهند. كوتاهی و شكست در برخورد با یك تهدید می تواند دفاع ما علیه سایر تهدید ها را نیز خدشه دار كند و به تحلیل ببرد. حمله تروریستی عمده در قلب دنیای صنعتی می تواند اقتصاد جهانی را خراب كند، میلیون ها نفر را دوباره گرفتار فقر مطلق كند و متلاشی شدن یك دولت در فقیرترین بخش جهان می تواند فاصله ای عمیق در تدافع مشتركمان علیه تروریسم و بیماری های اپیدمیك ایجاد نماید.افراد معدودی ممكن است گزارش مذكور را بخوانند و باز در تردید باشند كه ساختن دنیایی امن تر در حقیقت مسئولیتی مشترك است، درست همانند منفعتی مشترك.
منبع : باشگاه اندیشه