یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا

آکادمی افلاطون


آکادمی افلاطون
آکادمی (Academy)، در حومه آتن و محلی بود که از دوران ماقبل تاریخ تا قرن ششم بعد از میلاد به طور مداوم مسکونی و آباد بوده و در طی قرن ششم قبل از میلاد یکی از سه ورزشگاه مشهور آتن در این منطقه دایر شد.
در سال ۳۸۷ ق.م. افلاطون که خانه اش در نزدیکی آکادمی و باغش در محوطه آن واقع شده بود، مدرسه فلسفه خود را در این مکان ایجاد کرد. این مدرسه به خصوص به خاطر فلسفه افلاطونی و نو افلاطونییان حاظر در آن شهرت فراوانی یافت و تا سال ۵۲۶ میلادی که توسط امپراطور ژوستینین (Justinian) تعطیل شد، مورد استفاده قرار میگرفت.
● واقعیت درباره آکادمی افلاطون و یک اشتباه تاریخی
از آنجایی که کلمه "آکادمی" و "آکادمیک" از نام منطقه ای که افلاطون در آن به تدریس میپرداخت گرفته شده است، بد نیست چند خطی را به شرح فضای این محل اختصاص دهیم. این پارک که از قرن ششم قبل از میلاد برای پرداختن به ورزش ژیمناستیک مورد استفاده قرار میگرفت، باغی در فاصله یک و نیم کیلومتری شمال آتن بود که برای پرداختن به ورزش از طرف یک قهرمان اسطوره ای به نام آکادموس (Academus) یا هکادموس (Hecademus) به مردم اهدا شده بود.
این منطقه که به نام اهدا کننده آن نامیده شده بود، توسط هیپیاس (Hippias) توسعه یافت، او دیواری در اطراف باغ کشید و در آن معابد و مجسمه هایی زیبا بنا نمود. حفاریهای انجام شده در این منطقه، پی دیوار هیپیاس را نمایان ساخته است. کیمون (Cimon)، از سیاستمداران آن زمان در این باغ به کاشت درخت زیتون و چنار پرداخت و رودخانه سفیسوس (Cephisus) را به سمت این زمین برگرداند تا زمین خشک آنرا بارور کند.
آکادمی محل برگزاری جشنواره ها، رویدادهای ورزشی و مسابقات ورزشی یادبودی بود به افتخار قهرمانان درگذشته اجرا میشد. این مکان در حدود سال ۳۸۷ قبل از میلاد، زمانی که افلاطون تدریس در آن را آغاز کرد، باغی بسیار زیبا بوده است.
اولین نکته ای که باید به آن اشاره نمود این است که استفاده امروزی از "آکادمی" این باور غلط را به ذهن متبادر میکند که منظور از آکادمی، کلاسهایی است که توسط افلاطون برقرار میشده. چرمیس (Chermiss) در کتاب خود به نام The riddle of the early Academy نوشته است:
"حالا، افلاطون واقعا در آکادمی خود چه میکرد؟... "آکادمی" و "آکادمیک" اصطلاحاتی هستند که مردانی با تحصیلات رسمی، از خطاب کردن خود و محل تحصیلشان به این نام خوشنود میشدند. به این ترتیب تعجب آور نیست که "آکادمی" در ذهن دانش پژوهان و دانشجویان امروزی، تا حدودی ناخودآگاهانه "باغی متعلق به افلاطون که در حومه آتن قرار داشت و به یاد یک قهرمان اسطوره ای آکادمی نامیده شده بود… " معنا شده است."
نقاشی دیواری مکتب آتن اثر رافائل، نمایانگر این دیدگاه مدرن نسبت به آکادمی است و او افلاطون و ارسطو را در چنین صحنه ای تصویر نموده است، اما ماهیت واقعی آکادمی افلاطون به کلی چیز دیگری بوده است. گلوکر (Glucker) نیز در کتاب خود به نام Antiochus and the Late Academy چنین نظری دارد:
" از نظر ما...معنای کلمه "آکادمی" به موسسه آموزشی، جامعه فرهیخته یا حداقل به محلی برای آموزش نظری (آکادمیک) تبدیل شده است. در آتن باستان، آکادمی، در وهله اول و در نخستین معنای آن به یک باغ عمومی که ورزشگاه مهمترین بخش آن به شمار می آمده، بوده است و ارتباط آن با مدرسه افلاطون تنها یکی از اشارات تاریخی بیشماری است که در یک دوره غنی تاریخی به وجود آمده است."
گلوکر در ادامه این مطلب به بررسی نوشته های پوسانیاس (Pausanias جهانگرد و جغرافی دان یونانی در ۱۷۶-۱۴۳ میلادی) پرداخته است. او به شرح محرابها، مقابر و درختان زیتون آکادمی پرداخته است. او گفته است که بنای یادبود افلاطون در نزدیکی آکادمی وجود دارد اما هیچ اشاره ای به مدرسه افلاطون و یا اصولا اشاره ای به این مطلب که افلاطون ارتباطی با آکادمی که صرفا یک پارک بوده است داشته، وجود ندارد.
● پس آکادمی افلاطون چیست؟
به گفته چرمیس :
" تمام شواهد یقینا به یک نتیجه گیری واحد ختم میشوند؛ آکادمی مدرسه ای که در آن اصول رسمی و متعارف متافیزیک تدریس شود یا انجمنی که اعضای آن میباید موافق با اصول عقایدی یکسان باشند، نبوده است. فرضیات متافیزیک گردانندگان آن به هیچ وجه رسمی نبوده است و آموزشهای قراردادی انجام شده در آکادمی منحصر به ریاضیات بوده است."
به این ترتیب نفوذ افلاطون بر این مردان، از نوع نفوذ یک کارشناس خبره اسلوب کار بوده است نه یک ریاضی دان فنی، و این شیوه انتقاد او از متد و فرمول بندی مسائل بزرگتری که ریاضی دانان با آن مواجه میشوند بود که با برانگیختن علاقه دانشجویان فلسفه به ریاضیات انگیزه های بزرگی برای توسعه این علوم به وجود آورد.
بنابر شواهد، رئیس آکادمی با رای اکثریت و به صورت مادام العمر انتخاب میشده است. چند تن از اولین روئسای آکادمی از این قرارند: افلاطون، اسپیوسپس (Speuisppus)، خنوکراتس (Xenocrates)، پولمون (Polemon)، کراتز (Crates) و کرانتور (Crantor).
ارسطو سالهای متمادی عضو آکادمی بود اما هرگز به ریاست آن انتخاب نشد. باید به این نکته اشاره کنیم که سیسرو (Cicero) در نوشته های خود در قرن اول قبل از میلاد، رد آکادمی را در دوران قبل از افلاطون و تا سال ۲۶۵ قبل از میلاد دنبال کرده و از جمله روئسای آن از دموکریتوس (Democritus)، آناکزاگوراس (Anaxagoras)، سقراط و...نام برده است. بعضی از نویسندگان، دوران ریاست آرسسلوس (Arcesilaus) را مرحله تازه ای در آکادمی میدانند و از این دوره به بعد را در مقابل دوران افلاطون که آکادمی کهن نامیده میشد، آکادمی نوین نامیده اند.
آخرین رئیس آکادمی فیلو (Philo( بود. او در حدود سال ۸۵ ق.م. آتن را ترک کرده به رم رفت. حدود یک سال بعد لوسیوس سلا (Lucius Sulla) قوای نظامی خود را وارد آتن نمود. در طی دوران محاصره آتن، بسیاری از درختان پارک آکادمی به منظور کاربردهای جنگی قطع شد اما هیچ سندی از ارتباط میان مدرسه تحت رهبری فیلو با پارک آکادمی وجود ندارد.
به نظر میرسد پس از اینکه فیلو آتن را ترک کرد، فعالیت مدرسه به پایان رسید و شواهد اندکی نیز از آغاز کار مجدد آن در قرن دوم میلادی وجود دارد. این نظر معمول که آکادمی افلاطون از سال ۳۸۷ ق.م. تا سال ۵۲۹ که ژوستینین آنرا تعطیل کرده است، برقرار بوده، نه تنها به دلیل اینکه در سالهای ۸۵ ق.م. تا قرن دوم میلادی آکادمی در کار نبوده، بلکه به این علت که آکادمی پس از تعطیلی مدارس مشرکین توسط ژوستینین، همچنان به کار ادامه داده، تصوری نادرست محسوب میشود.
در سال ۵۲۹ داماسکیوس (Damascius) ریاست آکادمی را بر عهده داشته و در همین زمان آتن را به اتفاق سیمپلیسیوس Simplicius ترک کرده است. بعدها سیمپلیسیوس به آتن برمیگردد و تا زمان مرگ به کار نوشتن، تحقیق و اداره یکی از محدودترین دوره های آکادمی میپردازد.
www-groups.dcs.st-and.ac.uk
منبع : سایت فریا