یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا
اسوههای تربیتی و اخلاقی در نهضتحسینی
ایرانیان همچون دیگر ملتها دین اسلام را به این دلیل پذیرفتند كه دینی آسمانی است و فرامین آن خدایی و پیام آن با پیام فطرت سازگار است. در این مكتب است كه ارزشهایی نظیر شهادت و جهاد معنی میدهد و شهید قداست و ظمتخاصی مییابد و شهادت به كام مجاهد شیرینتر از عسل میگردد. و به كوششكنندگان راه حق مژده هدایت داده میشود: «الذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا» (بقره /۱۳۲) و مظاهر این مكتب ارج مییابند و شایستهترین خویهای آسمانی: ایثار، بیداردلی، ثبات بر طریق حق، فداكاری، مروت، وظیفهشناسی تجلی مینماید. نظر به این كه در این مقال سخن از اسوههای تربیتی و اخلاقی است. نخست تربیت و اخلاق را به اجمال تعریف میكنیم سپس به معرفی مظاهر و نمونههای تربیت و اخلاق در نهضتحسینی میپردازیم:
تربیت عبارت است از پرورش و تقویت استعدادهای مثبت و كاهش استعدادهای منفی و ایجاد هماهنگی لازم بین آنها.
«اخلاق جایگزینی عادتهای شایسته به جای ناشایسته است عادتهایی كه شرع مقدس اسلام جزئیات آن را مشخص كرده است» (۱) اخلاق بخشی از حكمت عملی است كه در حوزه فرهنگ اسلامی عبارت از این است كه امور مربوط به خود و خانواده و جامعه و سیاستبرنامهریزی شود و چنین اخلاقی را كتاب و سنت میسازد. و در رفتار بزرگان تبلور پیدا میكند.» (۲)
در زندگی امامان شواهد بسیاری داریم كه آنان در عین حال كه تعالیم انسان دوستانه را یاد میدادند «خود نیز در مقاطع مختلف: در گرمای ظهر و سرمای سخت نیمهشب، دستبه عمل زده در هر مقیاس كه ممكن بوده استخوراك و وسیله زندگی برای بینوایان حمل میكردهاند.» (۳) و پیروان خود را عملا تعلیم میدادهاند. خاندان ولایت و یاران باوفای حسینعلیهالسلام در قضیه كربلا نیز همانطور كه در رعایت آداب و دستورات اخلاقی و انجام امور شایسته مظاهر اخلاق بودند و در تدبیر و سیاست و اجرای احكام عبادی و تربیتی نیز بهترین سرمشق بهشمار میآمدند. آنان به جهانیان آموختند كه فرامین قرآنی تنها برای گفتن و نوشتن و شنیدن نیستبلكه برای اجرا و عمل است.» (۴) آنان در صحنه پیكار حضور یافتند و با آفریدن حماسهای عظیم تعهد خود را به انجام رسانیدند.
نهضت عاشورا هنگامی آغاز شد كه مردم كوفه از نارواییها، نامردمیها و خودسریهای دستگاه بنیامیه به ستوه آمده بودند و حمایتخود را با هزاران نامه اعلام داشتند. امام با این كه بیوفایی و سستعنصری مردم عصر خلافت پدر و امامتبرادر خود را تجربه كرده بود، اما «وی برای تعلیم امت جدش رسول الله و اتمام حجت و حاكمیت فرمان الهی امر به معروف و نهی از منكر، دعوت آنان را پذیرفت و مسلم بن عقیل را با نامهای روانه كوفه كرد.» (۵)
● سلم سفیر امام حسینعلیهالسلام
مسلم مؤمنی است كه در قبال مولایش برای خود تعهداتی قایل است و ماموریتخود را یك تكلیف شرعی تلقی میكند و آن را با عشق میپذیرد و روانه كوفه میشود به محض ورود، شیعیان دستهدسته با وی بیعت كردند. مسلم، مسلمانی پرهیزكار و پاكدل بود كه به حقیقتبرای این نام برازندگی داشت; آن چنان معتقد بود كه رعایت مقررات دین و سیره پیغمبر را از هر چیز مهمتر میشمرد و در دینداری او همین بس كه چون پیغمبر ترور ناگهانی را نهی كرده بود، وی بهترین فرصت را برای قتل ابنزیاد از دست داد و از نهانخانه شریك بن اعور بیرون نیامد تا حرمت این حكم را زیر پا ننهاده باشد و «نخواست كه به خاطر سلامتخود و پیروزی در ماموریتی كه به عهده داشتحكمی از احكام دین را نقض كند.» وی با این حركت ثبات بر طریق حق و پایبند بودن به سنت پیغمبر و احكام دین و مردود بودن ترور را به پیروان حسینعلیهالسلام تعلیم داد.
مسلم پس از مرگ «شریك» به خانه «هانی» رفت. هانی مردی سرشناس، محترم و معتقد به حقانیت راه و رسم حسینعلیهالسلام بود وقتی ابنزیاد از ورود مسلم به خانه «هانی» آگاهی یافت، «هانی» را احضار كرد و به او گفت تا مسلم را تسلیم نكنی رها نخواهی شد. تسلیم كردن مسلم برای شیخی سرشناس و محترم غیرممكن بود. وی هرگز نمیتوانست مهمان خود را به دشمن تسلیم كند. «پس از گفتگوهای بسیار... ابن زیاد عصبانی شد و با عصا چهره هانی را زخمی كرد. خبر به قبیله مذحج رسید آنان قصر را محاصره كردند. ابنزیاد بسیار ترسید به شریح قاضی گفتبرو «هانی» را ببین كه زنده است و به مردم بگو. شریح او را خونآلوده دید و برگشت و گفت وی زنده است. با شهادت ناقض قاضی دین به دنیا فروخته فرصتی دیگر از دست هواداران مسلم و هانی رفت.» (۷) هانی یك مؤمن واقعی بود و به هیچ قیمتی حاضر نبود تغییر جهت دهد، و ابن زیاد پس از نجات از مهلكه برای دستگیری مسلم نیرو فرستاد.
● دلاوریها و كظم غیظ مسلم
«مسلم در خانه «طوعه» بود وی در چنین شرایطی وظیفه داشت كه نخست صاحب خانه را از گزند مهاجمان برهاند لذا با شمشیر كشیده تاخت و آنان را از خانه «طوعه» بیرون ریخت و پس از دلاوریهای زیاد... [با تامین دادن محمد اشعث] دست از مقاومتبرداشت. «مسلم را به قصر آوردند... ابنزیاد برای این كه احساسات حاضران را بر ضد مسلم برانگیزد گفت: مسلم، مگر تو نبودی كه در مدینه شراب خوردی؟ جناب مسلم با خونسردی گفت: پسر زیاد، من شراب بخورم؟! سزاوارتر از من به شرابخواری كسی است كه از نوشیدن خون مسلمانان و كشتن بیگناهان و دستگیری و شكنجه آزاد مردان به صرف تهمت و گمان باكی ندارد... وی پس از این كه در برابر هر تهمتی و بیشرمیی پاسخی مستدل میشنود و شكست میخورد همچون جاهلان سفاهت آغاز میكند...» (۸) و دستور قتل وی را میدهد. مسلم در آن لحظه به اجرای سنت وصیت میپردازد و عملا آن را به پیروان حسینعلیهالسلام تعلیم میدهد.
● وصیتنامه مسلم
وصیت در اسلام امری مستحب و مقبول است و برای وصی پاداش اخروی منظور شده و پذیرفتن وصایت نیز ستوده شده است. مسلم مقید است كه این سنت را به جای آورد. وقتی حاضران در مجلس را از تصمیم خود باخبر ساخت. «از میان آن همه نامردم احدی وصیت او را بر عهده نگرفت، مسلم ناچار به انتخاب پرداخت، عمر سعد را مخاطب ساخت و گفت: ما و تو خویشاوندیم بیا وصیت مرا بشنو. وی امتناع كرد اما به اشاره پسر زیاد پذیرفت... مسلم نخست درباره وام خود وصیت كرد و گفت هفتصد درهم در كوفه مقروضم، آنچه دارم بفروش و بپرداز. دوم تن مرا در گوشهای به خاك بسپار، سوم این كه به حسینعلیهالسلام نامه بنویس كه به كوفه نیاید.» (۹) وصی امین است و موظف است آنچه به وی سپرده میشود بی كموكاستبر طبق وصیتنامه عمل كند; اما عمرسعد خیانت كرد همه آنچه شنیده بود با ابنزیاد در میان گذاشت و با این كار دنائت، خباثت و سستی ایمان خود را بیشتر از پیش آشكار كرد. مسلم پس از این كه تعهدات خود را با اعمال و رفتار و گفتار به پایان برد پذیرای شهادت گردید، و به دستور ابن زیاد كشته شد. «ابن زیاد پس از اجرای حكم به قاتل وی گفت: وقتی او را برای كشتن میبردید چه میگفت: پاسخ داد. مسلم در آن هنگام «تكبیر و تسبیح و تهلیل میگفت و استغفار میكرد» (۱۰) ضمن ایفای نقش، صفات برجستهای از مسلم به ظهور رسید كه هر كدام در جای خود برای پیروان حسینعلیهالسلام درسی آموزنده میباشد از آن جمله است: حفظ حرمتحكمی از احكام دین، حمیت، دلاوری، فرونشاندن خشم، پایداری، وفای به عهد و ذكر حضرت باریتعالی.
● بازتاب شهادت مسلم
خبر مرگ مسلم پس از اعلام حمایت اهل كوفه برای امام حسینعلیهالسلام بسیار گران آمد و اشك بر دیدگانش حلقه زد; اما بیدرنگ هدف خود را دنبال كرد، جملهای گفت كه نشان داد، مقصود بالاتر از این است: «من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه ومنهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا» (احزاب /۲۳) «بعضی از مؤمنین به پیمان خودشان با خدا وفا كردند و در راه حق شهید شدند و بعضی دیگر انتظار میكشند كه كی نوبت جانبازی آنها برسد. ولی مسلم وظیفه خودش را انجام داد. نوبت ما است» (۱۱) حسینعلیهالسلام در عصری است كه انحراف، ضعف ایمان، فساد و ناامیدی مردم را فراگرفته و شمار وفاداران به امام اندك و پارسایان گوشهگیرند.
«وی به عنوان یك رهبر مسؤول میبیند، اگر خاموش بماند تمام اسلام به صورت یك «دین دولتی» درمیآید... نه میتواند خاموش بنشیند كه مسؤولیت جنگیدن با ظلم را دارد... حسین برای این كه در اندام مرده این نسل خون تازه حیات و جهاد تزریق كند جز مردن و انتخاب مرگسرخ خویش سلاحی و چارهای ندارد و برای جهاد جز «بودن خویش» هیچ ندارد. آن را برمیگیرد و به سمت قتلگاه خویش میآید.» (۱۲) آری امام در قبال امت و میراث جدش تعهد دارد و نمیتواند كعبه را در تسخیر بنیامیه ببیند و بیعدالتی، پلیدی و قساوت دستگاه جابر را تحمل كند. «در چنین شرایطی [از انجام اعمال حجخودداری میكند] یعنی من اعتراض دارم... وی عدم رضایتخویش را به این وسیله و به این شكل اعلام میكند.
یعنی حجی كه گردانندهاش یزید باشد برای مسلمین فایدهای ندارد [این كه امام كعبه را ترك كند] و بعد بگوید من برای رضای خدا رو به جهاد میكنم... یك دنیا معنی داشت. كار كوچكی نبود، ارزش تبلیغاتی داشت، اسلوب، روش و متد كار در این جا به اوج میرسد. سفری را در پیش میگیرد كه همه عقلا... آن را ناموفق پیشبینی میكنند». (۱۳) آنان كه تنها به مصالح خویش میاندیشند و هر امری را با میزانهای مادی میسنجند سفر حضرت را بدون نتیجه میپنداشتند و به بهانه خیرخواهی و دلسوزی برای انصراف وی از رفتن به عراق تلاش میكردند و نزدیكان نیز به صورتهای مختلف اظهار نگرانی میكردند. وعده و وعیدهای حاكم مكه و پیشنهاد اماننامه نیز هیچگونه تاثیری بر جای نمیگذارد و كار به جایی میرسد كه حاكم مینویسد: «از خدا میخواهم از تفرقهافكنی بپرهیزی، چه بیم دارم كشته شوی... امام پاسخ میدهد: كسی كه به پیروی از دستورات حق و فرستاده اوست و به نیكی و نیكوكاری مقید است، با خدا و پیغمبر خدا مخالف نیست و بهترین امان هم امان خداست.» (۱۴)
سرانجام امام حركتی را آغاز میكند كه از انگیزههای درونی بسیار توانایی منشا گرفته و با معیارهای مادی قابل محاسبه نیست. «در عین حال حسینعلیهالسلام نظر دوستاران و خیرخواهان را تصدیق میكند. میگوید: خودم میدانم. ایشان میگویند: پس چرا اهلبیت را با خودت میبری؟ میگوید: آنها را باید ببرم... در واقع امام یك عده مبلغ را بعد از شهادتش با دست و نیروی خود دشمن تا قلب حكومت دشمن (شام) فرستاد این خودش تاكتیكی عجیب و كاری فوقالعاده است همه برای این است كه صداها بیشتر به جهان آن روز برسد، بیشتر ابعاد تاریخ و ابعاد زمان را بشكافد.» (۱۵) و فساد و پلیدی و انحرافهای اخلاقی یزیدیان را برملا سازد و چهره كریه آنان را آشكار كند. «آری ركتحسینعلیهالسلام از حجاز و رفتنش به سوی عراق جنبش نیرومندی بود كه از انگیزههای درونی بسیار توانایی منبعث میشد.» (۱۶)
● وصیتنامه اباعبدالله الحسینعلیهالسلام
امام حسینعلیهالسلام در خطبههایی به پایمال شدن قوانین الهی و پیدایی مفاسد اجتماعی تصریح میكند و اصلاح امت جد بزرگوار و تحقق فریضه الهی امر به معروف و نهی از منكر را در جامعه میخواهد. «وی در وصیتنامهای به محمدبن حنفیه مینویسد: «انی ما خرجت اشرا ولابطرا و لامفسدا و لاظالما وانما خرجت لطلب الاصلاح فی امهٔ جدی ارید ان آمر بالمعروف وانهی عن المنكر» در بین راه هر چه خبرهای مایوسكنندهتر از كوفه میرسید خطبهای داغتر از خطبه قبلی میخواند... از آن جمله است: آیا نمیبینید قوانین الهی پایمال میشود؟ آیا نمیبینید این همه مفاسد پیدا شده و احدی نهی نمیكند و احدی هم بازنمیگردد؟ در چنین شرایطی یك نفر مؤمن باید از جان خود بگذرد و لقای پروردگار را در نظر بگیرد» (۱۷) امام زندگی با ستمگران را مایه ملامت و مردن را شهادت در راه حق میبیند و سكوت در برابر حاكم جابر را گناهی نابخشودنی میشمارد... و برای جلوگیری از نقض و جابجایی احكام الهی و حفظ حرمتخون مسلمانان خود را سزاوارتر از دیگر افراد میشناسد. و «میگوید: «وانا احق من غیری» و من از تمام افراد دیگر برای این كه دستور جدم را عملی سازم شایستهترم.
وقتی انسان حسینعلیهالسلام را با این صفات و خصایص میشناسد میبیند حق است و سزاوار است كه نام او زنده بماند.» (۱۸) و این كه هر انسان آزادهای حسینعلیهالسلام را دوست میدارد به خاطر این است كه وی خود را در راه حق و عدالت و اجتماع انسانی فدا كرد.● جلوههایی از حقیقت اسلام
رفتار امام در هر زمینه بیانگر ارزشهایی نظیر: انسانیت، جوانمردی، شفقت و محبتبود لذا وقتی از دور متوجه حركت نیروی مهاجم میشود، با این كه از موقعیت و فرصت مناسبی برخوردار استبه روش پدر بزرگوار خود علیعلیهالسلام در صفین علیه آنان حركتی انجام نمیدهد و در مسیر انساندوستی و جوانمردی و محبت تا آن جا پیش میرود كه تشنگی سپاهیان مزاحم را تحمل نمیكند در سیراب كردن افراد و روش سیرآب شدن اسبان مراقبت مینماید. «در كربلا در نهایتشدتها و فشارها نیز مراقب است كه ابتدای به جنگ نكند» (۱۹) چنان كه به هنگام مواجهه با «حر» در پاسخ یكی از همراهان كه به وی پیشنهاد میكند برای از میان بردن این مانع وقت مناسبی است میگوید: «وظیفه من در حال حاضر جنگ نیست.» (۲۰) اندرز و خیرخواهی یاران امام در دل غافل سپاهیان كوفه سودی نمیبخشد و آنان به زشتی كار خود واقف نمیگردند و شب عاشورا فرا میرسد.
● شب عاشورا
در شب عاشورا بعد از اتمام حجتها، آنان كه در راه حق و اعتلای كلمه توحید و احكام قرآن یك دل و یك جهتشدند ماندند و وفاداری خود را اعلام كردند و چنین گفتند: «ما هرگز از تو جدا نخواهیم شد، ما هرگز از راه حق كه تو پیشوای آن هستی روی برنخواهیم تافت و تا رمقی در تن داریم از حریم تو دفاع خواهیم كرد» (۲۱) آری آنان كسانی بودند كه حقانیت راه حسینعلیهالسلام را از صمیم جان دریافته بودند و برای وصول به محبوب دقیقهشماری میكردند. «آنان هم شجاع بودند و هم مؤمن هم نظامی بودند و هم عابد... دستی به اوراق قرآن داشتند و دستی به دسته شمشیر.» (۲۲) حسینعلیهالسلام وقتی آنان را از نتیجه ظاهری جنگ، یعنی كشته شدن باخبر ساخت، همگی غرق در شادی شدند و خدا را سپاس گفتند و پاسخی سزاوار كه بیانگر شوق و شور و عشق به شهادت بود، به امام خود دادند «تا آنجا كه جوان سیزده ساله امام حسن مجتبیعلیهالسلام میگوید: شهادت برای من از عسل شیرینتر است.» (۲۳) شب عجیبی بود وقتی هدف برای جمعی دردمند، معتقد و مخلص روشن است و ثمره تلاشها و از خودگذشتگیها امیدواركننده، صفا و صمیمیت و عشق را به ارمغان میآورد و حال نیازمندی افزایش مییابد و راز و نیاز به درگاه بینیاز رنگی و حالی و هوایی دیگر به خود میگیرد.
● روز عاشورا
آنان با چنین روحیهای شب را به صبح رسانیدند. سرانجام صبح عاشورا فرا رسید. خیرخواهیها و دلسوزیهای امام در دل ناپاك كوفیان مؤثر واقع نشد. یزیدیان آماده جنگ گردیدند و سپاه اسلام برای دفاع مجهز شد. دستور قرآن در چنین موردی در درجه اول صلح است و دعوت به این امر شایسته. «اما اگر یكی از آن دو دسته ستمكاری را پیش گرفتبا او بجنگید تا به حكم خدا گردن بنهد. بدینترتیب امام و یاران او بیش از هر مسلمان دیگر خود را مكلف به پیروی از قرآن میدانستند... از جمله كسانی كه در این راه از خیرخواهی كوتاهی نكرد «زهیربن قین» بود كه سپاه كوفه را مخاطب ساخت و گفت: مردم، خیرخواهی حق هر مسلمانی بر مسلمان دیگر است تا كار به شمشیر نكشیده است ما با یكدیگر برادریم و یك دین داریم... در غیر این صورت دیگر رشته پیوندی میان ما نخواهد بود. [حسینعلیهالسلام با خطبههایی كه ایراد فرمود برای رستگاری اسیران هوی و هوس و فریبخوردگان تا جایی كه میتوانست تلاش كرد و برای آنان بجز آزادی، خیر و عزت و سعادت نمیخواست.]
وی به آنها گفت كه این آخرین فرصتی است كه برای انتخاب زندگی آزاد به آنها داده میشود... اگر به این عزت پشتپا زنند به دنبال آن زندگی پر از خواری و مذلت در انتظار ایشان است.» (۲۴) امام در یكی از خطبهها مردم را از سویی به تحمل شنیدن سخنان طرف مقابل و تامل و دقت فرامیخواند و از سوی دیگر آنان را به هنگام قضاوت به پرهیز از شتابزدگی و نگهداری جانب عدل و انصاف دعوت میكند و به این وسیله بالاترین درجه دلسوزی و انساندوستی خود را به نمایش میگذارد.
● خطبههای امام حسینعلیهالسلام
خطبه در اسلام جایگاه ویژهای دارد. خطبه بهترین راه نشر احكام دیانت و اخلاقیات است. حسینعلیهالسلام در روز عاشورا خطبههای آتشینی ایراد فرمود. «این خطبهها سندهایی گرانبهاست. سندهایی كه بیش از آن كه نشاندهنده روح آزادگی و شرف و پرهیزكاری باشد، نمایانگر نقطه اوج شفقت و دلسوزی بر مردم گمراه و تلاش انسانی برای نجات چنین مردم است. حسینعلیهالسلام در یكی از خطبهها میگوید: مردم شتاب مكنید سخن مرا بشنوید. من خیر شما را میخواهم... اگر سخن مرا شنیدید و انصاف دادید و دیدید من راست میگویم. این جنگ از میان برخواهد خاست... و الا زیان آن دامنگیر شما خواهد شد. میدانید من كیستم؟... مگر من پسر دختر پیغمبر شما نیستم؟
مگر پدر من وصی و پسرعموی پیغمبر و نخستین مسلمان نیست؟... اگر گمان میكنید من دروغ میگویم هنوز از اصحاب محمدصلی الله علیه وآله چند تن زندهاند میتوانید از آنها بپرسید: جابربن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری... آنها به شما خواهند گفت كه آنچه میگویم درست است... در خطبه دیگر امام حسینعلیهالسلام میگوید: مردم من خیرخواه شما هستم من برای تفرقهافكنی نیامدهام همه مرا میشناسید، میدانید كه دروغگو نیستم... در اینجا بود كه فتنهجویان و جنگطلبان ترسیدند مبادا این سخن سراسر خیرخواهی در دل سنگ مردم كارگر افتد و آنان بدانچه میخواهند دست نخواهند یافت... سرانجام آنچه باید روی دهد آغاز گردید.» (۲۵) حضرت سیدالشهداعلیهالسلام اگر به اصل و نسب خود و برشمردن تعدادی از اصحاب جد بزرگوارش میپردازد و به عنوان گواهانی بر صداقتسخنان خود یاد میكند و هدف خود را از سفر بازمیگوید به این دلیل است كه فریبكاران برای عملی ساختن نیات پلید خود افكار عمومی را منحرف كرده حقیقت را وارونه جلوه میدادند و ایراد چنین خطبه هایی علاوه بر بیدار كردن وجدانهای خفته در القای خصلتها و ارزشهای والای انسانی ضرورت داشت.
از خصلتهای حسینی آنچه در روز عاشورا بیشتر جلوهگر است آرامش و پایداری حسینعلیهالسلام است، از رفتار امام با مسائل و شرایط میتوان دریافت كه وی «آیندهروشن و آثار نورانی نهضتخود را به چشم میبیند.» (۲۶) با توجه به آنچه یاد شد، سخنان محبتآمیز حسینعلیهالسلام نشانگر آن است كه وی علاقهای به جنگ نداشت و تا آن جا كه توانست كوشید به فریبخوردگان تفهیم كند كه طریق ناصوابی برگزیدهاند و پایان مطلوبی در انتظار آنان نیست. امرا برای جلوگیری از شورش سپاهیان و ضعف روحیه آنان فرمان حمله میدهند «از این لحظه همراهان امامعلیهالسلام نام «سپاهی» گرفتند و حملات وی عنوان «جهاد» یافت.» (۲۷)
● روحیه اصحاب حسینعلیهالسلام
شهادت برای یاران حسینعلیهالسلام مفهوم ویژهای داشت. انگیزه آنان رسیدن به آزادی و كمال و حفظ ارزشها و باورها و نفی زندگی ذلتبار بود لذا آن را بدون چشمداشتی از سر اخلاص و اعتقاد و رغبتبرگزیدند و از فرط اشتیاق «خودشان را قبل از حضرت و بنیهاشم به شهادت رساندند... آنان در هیچ جا در مقام عذر و توجیه برنیامدند.» (۲۸) و با بصیرت كامل به حكم وظیفه در تعظیم حق از خود گذشتند و درس فداكاری و ظلمستیزی به بشر آموختند، این ارزشهای انسانی از جمله منشهایی است كه در كربلا به نمایش گذاشته شد. اصحاب حسین در گیرودار نبرد روحیهای بسیار قوی داشتند. «آنان با این كه میتوانستند با برداشتن یك قدم یا نگفتن یك سخن برهند; اما مرگ را ترجیح دادند. برای سنجش اخلاق قائد آنان همین بس كه امام را در میان خود نگریستند و او را آماده دریافتشهادت در راه خدا و برای دعوت یافتند. » (۲۹)
از جمله این یاران «عابس بن ابی شبیب شاكری و ابوثمامه صیداوی... و جابربن عروه غفاری بودند. ابوثمامه شیرمردی است كه دخول وقت نماز ظهر را به امام یادآور شد و دعای خیر حضرت: «خدا تو را از نمازگزاران قرار دهد» بدرقه راهش شد آنان در بحبوحه جنگ نیز به برگزاری نماز اول وقت مقید بودند و جابربن عروه غفاری پیرمرد سالخوردهای است كه در جنگ «بدر» و «صفین» شركت داشت. محضر مبارك پیغمبرصلی الله علیه وآله را درك كرده بود. كمر را با عمامه و ابروهای آویخته خود را با دستمالی بست و به دشمن حملهور شد و شربت گوارای شهادت نوشید و به نگاه و كلام محبتآمیز «شكر الله سعیك یا شیخ» امام خود سرافراز گردید. دگر عمروبن جناده انصاری فرزند شهید جنادهٔ بن كعب انصاری بود كه مادر، وی را با سخنان «پسرم از كنار مادر برخیز به میدان برو و در برابر چشمان پسر پیغمبر بجنگ» به جنگ با كفار تشویق كرد. جوان در حالی كه دهانش به عبارت: «پیشوای من حسینعلیهالسلام است. این بهترین پیشواست... معطر شده بود جنگید تا به درجه رفیع شهادت رسید. رشادتهای دیگر یاران امام و بنیهاشم فرزندان علی و عقیل و امام حسن و امام حسین و مسلم و عبدالله جعفر... و دلاوریهای عباس بن علیعلیهالسلام نیز همینگونه بود.» (۳۰) این شیرمردان با بصیرت و اطمینان كامل قدم به صحنه نبرد گذاشتند و چنان شجاعانه جنگیدند و جان خود را در راه حق نثار كردند «كه ایمان به آنان آفرین گفت.» (۳۱) در آن روز خونین از سپاه امام بجز حضرت سجادعلیهالسلام و طفل شیرخوارش كسی زنده نماند. امام علیاصغرعلیهالسلام را با خود به صحنه نبرد برد و او را نیز فدا كرد. و «بدین طریق عواطف جهانیان را بیداری بخشید و فهماند كه در این قوم نه تنها دیانت نیست از انسانیت هم بویی نبردهاند.» (۳۲)● ارزشهای اخلاقی در حادثه كربلا
حادثه كربلا یك صحنه نمایش اخلاق اسلامی است كه به اختصار به توضیح ارزشهایی نظیر مروت، ایثار و فداكاری كه برجستگی بیشتری دارند میپردازیم.
▪ مروت
حسینعلیهالسلام با دشمنان به شیوه پدرش علیعلیهالسلام رفتار میكرد. سیراب كردن آنان به هنگام تشنگی و پرهیز از ترور و غافلگیری، نمونههای روشنی از مروت است. حسینعلیهالسلام نیز با این كه از فسق و فجور و خباثتشمربن ذیالجوشن، و اهانت وی به حریم ولایت آگاه است پیشنهاد حمله ناگهانی سپاه خود را رد میكند و میگوید: «ما هرگز شروع به جنگ نمیكنیم ولو به نفع ما باشد. (۳۳) »
▪ ایثار
ایثار عاطقهای است اخلاقی، انسانی و اسلامی كه در حادثه كربلا به اوج خود رسید. از خودگذشتگی ابوالفضل العباسعلیهالسلام در ننوشیدن آب تجسمی از ایثار بود. وی پس از دفع مزاحمان به شریعه فرات رسید هنگامی كه مشك را از آب پر كرد با این كه خود نیز تشنه بود به یاد تشنگی مولایش از نوشیدن آب منصرف شد. آن را ریخت و آنچه بر دلش گذشت، بر زبان جاری كرد (رجز خواند) و چنین گفت «عباس! حسینعلیهالسلام در خیمه تشنه است و تو میخواهی آب گوارا بنوشی! به خدا قسم... رسم برادری، رسم امام داشتن، رسم وفاداری چنین نیست؟ ابوالفضل مظهر وفا بود. نمونه دیگر عمربن قروی انصاری بود كه خود را به هنگام نماز در برابر پیكانهای كفار سپر اباعبداللهعلیهالسلام قرار داد و از پا درآمد... وی در عین حال تردید داشت كه وظیفهاش را انجام داده و به عهدش وفا كرده است.» (۳۴)
▪ مساوات
اصحاب حسینعلیهالسلام تركیبی از آزادگان و بردگان آزاد شده بود و شیوه رفتار امام هم نسبتبه نقش آفرینان و ایثارگران یكسان بود رنگ، قومیت، موقعیت و نژاد آنان در نظر و قضاوت وی تاثیری نداشت و مساوات حاكم بود چنان كه دو نفر از عده معدودی كه امام خود را به بالین آنان رسانید برده آزاد شده بودند. «جون» یكی از آنها بود كه وقتی به شهادت رسید امام خود را به بالین وی رسانید و حشر او را با «ابرار» كه مقامی برتر از متقین است از خدا درخواست كرد «خدایا در آن جهان او را با «ابرار» محشور كن. دیگر مردی رومی است كه وقتی از اسب بر زمین افتاد اباعبداللهعلیهالسلام خون را از جلو چشمانش پاك كرد و صورتش را بر صورت وی گذاشت. این صورت بر صورت نهادن منحصر به همین غلام و فرزندش علیاكبر بود «فوضع خده علی خده... متبسم الی ربه...» صحنه خونین كربلا متضمن پیامهای اخلاقی، اجتماعی، توحیدی، اعتقادی، عرفانی، اندرزی و پرخاشگری است كه با جانبازیهای كمسالترین (طفل شیرخوار اباعبداللهعلیهالسلام) تا كهنسالترین مرد (جابربن عروه غفاری) و زن (زوجه عبدالله بن عمر كلبی) تجسم پیدا كرد و هر یك عهدهدار نقشی بودند.» (۳۵) در آن روز هیچ كدام از اصحاب حسینعلیهالسلام در برابر دشمن ضعفی از خود نشان ندادند، فرار نكردند و به سپاه دشمن نپیوستند.
● انتخاب انقلابی حر
برعكس نیروی جاذبه، ایمان و شیوه رفتار امام در امر به معروف عملی سبب شد كه «حر» را كه نامزد امارت بود وادار به توبه كرد و در زمره «التائبون العابدون الحامدون السائحون الراكعون الساجدون الآمرون بالمعروف و الناهون عن المنكر» (توبه/۱۱۲) قرار گرفت [و در بروز حال توبه و توجه تام به خدا و اولیای او و قطع علاقه دنیوی عاقبتبخیر شد و سرمشق دیگران گردید وی پس از توبه با اجازه امام در مقابل مردم ایستاد و گفت: شما همان كسانی هستید كه وسیله نامه به وی وعده یاری دادید، پیمان شكنی آنان را زشت و ننگین شمرد و پس از اتمام حجتها جنگید تا به شهادت رسید و این چنین مورد تفقد حضرت اباعبداللهعلیهالسلام واقع شد] «ونعم الحر حر بنی ریاح» «این حر ریاحی چه حر خوبی است.» (۳۶)
قدردانی و ارجنهادن به عمل شایسته مؤمنی كه برای حاكمیت فرمان اساسی «امر به معروف و نهی از منكر» تا پای جان میایستد خودش امر به معروف است و موجب میگردد كه دیگران نیز به انجام امور شایسته راغب گردند. از جمله كسانی كه حسینعلیهالسلام خود را به بالین آنان رسانید ابوالفضل العباس بود وی یادگار شجاعت امیرالمؤمنینعلیهالسلام است و مورد علاقه شدید ابیعبداللهعلیهالسلام كه عبارتهای عباس جانم، بنفسی انت (ای جان من به قربان تو) نشانگر درجه محبت اوست. عباسعلیهالسلام در آن هنگام كه سرگرم پیكار است; برادر به حال انتظار ایستاده است كه ناگهان فریاد مردانه ابالفضل را شنید.
خود را به بالین او رسانید از دیدن پیكر قطعهقطعه شده عباس و كشتار بیرحمانه یزیدیان به قدری منقلب گردید كه «چهره حسینعلیهالسلام شكسته شد (بان الانكسار فی وجه الحسین) از میان كسانی كه حسین خود را به بالینشان رسانید هیچكدام وضعی دلخراشتر و جانسوزتر از ابالفضل العباسعلیهالسلام نداشت.» (۳۷)
هنگامی كه فرزندان و اصحاب امام وظیفه خود را انجام دادند و دعوت حق را پاسخ گفتند و به درجه والای شهادت رسیدند. امام در حالی كه ارواح پاك آنان را مورد خطاب قرار داد پیروزی معنوی سپاه اسلام را به آنان نوید داد و نفرت و انزجار دایمی جهانیان را یادآور گردید: «ای ارواح پاك برخیزید، ستمگران و ناكسان را بنگرید كه چگونه در عین غلبه متلاشی و مغلوب گشتهاند و برای همیشه شكستخوردهاند و برای ابد منفور گشتهاند.» (۳۸) ظاهرا از اصحاب و فرزندان امام بجز حضرت سجادعلیهالسلام كه در بیماری به سر میبرد، كسی باقی نماند لذا خود حسینعلیهالسلام آماده رفتن به قربانگاه شد «حضرت اباعبداللهعلیهالسلام در دقیقههای آخر زندگانی خود آنان را از چنین پایانی بیم داد: «به خدا اگر مرا كشتید به جان یكدیگر میافتید و خون یكدیگر را میریزید اما خدا به این كیفر بر شما بسنده نخواهد كرد، عذابی سختبرای شما آماده خواهد ساخت.» (۳۹)
امام به خاطر پاسداری از حریم مقدس اسلام و ارزشهای گرانبهای آن در هیچ شرایطی جزع و بیتابی نكرد و تسلیم قدرتطلبان و زورگویان جائر نشد و كشته شدن و اسارت خاندان را به جان خرید و به عهد خود وفا كرد و شهادت را عاشقانه پذیرا شد و به سوی محبوب شتافت. حسینعلیهالسلام با شهادت خود از یكسو راه مبارزه با بیدادگری، فساد و ناجوانمردی ... را نشان داد و از سوی دیگر با خصلتهای عالیه انسانی راه وصول به كمال و تقرب به حق را آموخت و پرچم حقانیت و عظمت تشیع را به خواهرش زینب كبریعلیهاالسلام سپرد.
● بانوی كربلا زینب كبریعلیهاالسلام
زینبعلیهاالسلام كاروانسالار است. وی نمونه اعلا و الگوی تمامعیاری از چگونگی حركت انسان به سوی كمال است و پس از برادر مسؤولیت ادامه نهضت پرخروش حسین را برعهده دارد، پرستاری از حجتخدا، امام زینالعابدینعلیهالسلام نیز با اوست. هنگامی كه اهلبیت را در بدترین و نامناسبترین شرایط به كوفه میآورند در مدخل كوفه زینبعلیهاالسلام دختر با فضیلت علی و فاطمه میدرخشد. وی در حالی كه شجاعت و عفت و پاكی زنانگی درهم آمیخته بود ضمن القای خطابهای برای اهل كوفه تلخكامی و غم و اندوه دایمی را میطلبد (نفرین میكند) و آنان را متوجه این واقعیت میكند كه چگونه تحتتاثیر نفس پرفریب قرار گرفتند و بازیچه امیال جنایتكاری شدند و ننگ كشتن فرزند پیغمبر را بر دوش كشیدند و برای همیشه به عذاب الهی گرفتار شدند. زینبعلیهاالسلام خطابه خود را بدینگونه آغاز میكند:
«هرگز اشكهای شما نایستد و شیونتان آرام نگیرد... ننگ كشتن نواده خاتم پیغمبران و سالار فرستادگان را چگونه میتوانید بشویید؟» (۴۰)
آری اسرای دودمان رسول اكرمصلی الله علیه وآله با تبلیغات سوء عمال یزید به عنوان خارجی به كوفه وارد شدند اما «آنها هرگز به صورت یك جمعیتشكستخورده درنیامدند و دنبال همان هدف حسینی بودند.» (۴۱) زینبعلیهاالسلام بانوی خردمند بنیهاشم با تكیه به نیروی معنوی و عظمت روحیاش ترسی به خود راه نداد و با كمال شجاعت كوفیان عهدشكن و ابنزیاد پلید بیرحم سركش و یزید مقتدر مستبد تبهكار را رسوا كرد.
● رسالت امام سجادعلیهالسلام
امام زینالعابدینعلیهالسلام در نابسامانترین دوره امامت ائمه اطهارعلیهمالسلام میزیست. پس از واقعه عاشورا و آغاز خلافتش همراه اسرا به اسیری برده شد. در مدخل كوفه زینبعلیهاالسلام خطبهای ایراد فرمود كه به بیداری و آگاهی اهل كوفه و كارگزاران یزید انجامید و موجب تاثر، سرافكندگی و پشیمانی آنان گردید و زمینه درخشش امام چهارمعلیهالسلام را در مسجد شام فراهم ساخت وی در حضور یزیدبن معاویه با سخنرانی خود درباره تصحیح فرهنگ سیاسی جامعه و تبیین اسلام و رهبر اسلامی و پیشوای قرآنی موضع خود را تشریح كرد. امام در مدت سیوچهار سال امامتخود مسائل مختلف مربوط به جامعه را در قالب صحیفه سجادیه نشر داد و خاطرات عاشورا را زنده كرد.
امام از موضع حق حراست نمود و در مراقبتبر جریانهای داخلی جامعه اسلامی همت گماشت و به پرورش فرزندی كه پس از وی به امر خدا امام خواهد بود توجه داشت و «از تربیت فرزند دیگر خویش زیدبن علی بن الحسینعلیهالسلام كه به عنوان پرچمدار انقلاب خونین دیگر زیرنظر امام خود باید بپاخیزند تا تبلور عاشورا كاستن نگیرد غافل نبود.» (۴۲) حادثه عاشورا و نهضت امام حسین بسان خورشیدی سرچشمه فیضبخشی در عرصهها و سطوح مختلف برای آزادگان بویژه شیعیان گردید خون «مطهر حسینعلیهالسلام و یارانش بر زمین ریخت، اما از آن خون درخت آزادی و آزادگی رویید... و این نهضتسرچشمه صدها نهضت دیگر شد كه در تاریخ اسلام پدید آمد مانند نهضت توابین، مختار ثقفی، زیدبن حسن، شهدای فخ... و تا هم اكنون نیز هر نهضتی كه علیه ستم و تباهی و روشهای بیدارگرانه در دنیای اسلام و شیعه پامیگیرد.» (۴۳) و نهضتی كه از سال ۴۲ به لطف و عنایات حق و زعامتحضرت آیتالعظمی امام خمینیقدس سره پیریزی شد و در سال۱۳۵۷ به انقلاب شكوهمند اسلامی پیوند خورد و هم اكنون حلاوت ثمرات آن را به جان میچشیم نیز از بركات نهضت عاشورای حسینی است. بر ما است كه از سیدالشهداعلیهالسلام و اصحاب باوفایش الگو گیریم و در حفظ و حراست ارزشهای معنوی و منشهای آسمانی و حقایق بسیاری كه در عاشورا درخشیدند بكوشیم و این راه را به پایان برسانیم.
پینوشتها و مآخذ
۱- عبدالكریم عثمان، روانشناسی از دیدگاه غزالی، ترجمه و نگارش محمدباقر حجتی، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۱، ص۳۳۰.
۲- محمدرضا حكیمی، دانش مسلمین، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بیتا، ص ۳۳۲.
۳- محمدرضا حكیمی، شرفالدین، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۰، ص۱۶۳.
۴- همان، ص۱۶۳.
۵- سید جعفر شهیدی، پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام حسینعلیهالسلام، تهران، امیركبیر، ۱۳۵۸، ص۱۴۹.
۶- همان، ص۱۳۶.
۷- همان، ص ۱۴۰-۱۴۱.
۸- همان، ص۱۴۶.
۹- همان، ص۱۴۶.
۱۰- ابوالحسن علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجواهر، ج۲، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ص۴۷، ۶۴.
۱۱- مرتضی مطهری، حماسه حسینی، ج۱، تهران، انتشارات صدرا، بیتا، ص۱۷۸.
۱۲- علی شریعتی، شهادت، تهران، انتشارات حسینیه ارشاد، ۱۳۵۰، ص۴۰، ۴۱، ۴۲، ۶۰.
۱۳- سیدجعفر شهیدی، پس از پنجاه سال، صص۱۴۹، ۱۵۰.
۱۴- حماسه حسینی، ج۱، ص۲۳۸.
۱۵- همان، ص۲۳۸.
۱۶- عباس محمود عقاد، ابوالشهدا الامام حسینعلیهالسلام، ترجمه كاظم معزی، تهران، نشر كتابفروشی علمیه اسلامیهٔ، بی تا، ص۱۳۸.
۱۷- حماسه حسینی، ج۲، صص ۱۲۲،۱۲۳، ۱۳۴.
۱۸- همان، صص۱۳۴ و ۱۳۵.
۱۹- حماسه حسینی، ج۱، صص ۲۳۸ و۲۳۹.
۲۰- پس از پنجاه سال، ص۱۷۲.
۲۱- علامه محمدحسین طباطبائی، شیعه در اسلام، قم، مطبوعاتی دارالتبلیغ،۱۳۴۶، ص۱۳۵.
۲۲- محمدرضا حكیمی، بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، بیتا، ص۱۵۱.
۲۳- حماسه حسینی، ج۲، ص۲۴۷.
۲۴- پس از پنجاه سال...،صص ۱۷۲ و۱۷۳.
۲۵- همان، ص۱۷۳.
۲۶- همان، ص۱۸۱.
۲۷- رجبعلی مظلومی، رهبر آزادگان، تهران، واحد تحقیقات اسلامی بنیاد بعثت، ۱۳۶۲، ص۴۱.
۲۸- حماسه حسینی، ج۳، ص۱۵۹.
۲۹- ابوالشهدا الامام حسینعلیهالسلام، ص۱۳۸.
۳۰- بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی، ص۱۵۵ تا ۱۶۱.
۳۱- همان، ص۱۵۱.
۳۲- رجبعلی مظلومی، رهبر آزادگان، ص۴۲.
۳۳- حماسه حسینی، ج۲، ص۲۶۲
۳۴- همان، ص ۲۶۱ تا ص۲۶۷.
۳۵- همان، ص۲۶۸.
۳۶- همان، ص۱۱۲ تا۱۱۶.
۳۷- همان، ص۱۱۸.
۳۸- محمدباقر محقق، قرآن و امام حسین، تهران، انتشارات بعثت، ۶۴، ص۹۴.
۳۹- پس از پنجاه سال،...، ص۱۸۲.
۴۰- حماسه حسینی، ج۲، ص۲۹۲.
۴۱- بنت الشاطی، بانوی كربلا، ترجمه سیدرضا صدر، تهران، نشر چاپ جدید، ص۶۱، ص۱۶۷.
۴۲- ابوالشهدا الامام حسین، ص۲۲۲.
۴۳- بعثت، غدیر ،عاشورا، مهدی، ص۱۶۲.
فصلنامه مشكوهٔ شماره ۶۰
۱- عبدالكریم عثمان، روانشناسی از دیدگاه غزالی، ترجمه و نگارش محمدباقر حجتی، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۱، ص۳۳۰.
۲- محمدرضا حكیمی، دانش مسلمین، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، بیتا، ص ۳۳۲.
۳- محمدرضا حكیمی، شرفالدین، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۰، ص۱۶۳.
۴- همان، ص۱۶۳.
۵- سید جعفر شهیدی، پس از پنجاه سال، پژوهشی تازه پیرامون قیام حسینعلیهالسلام، تهران، امیركبیر، ۱۳۵۸، ص۱۴۹.
۶- همان، ص۱۳۶.
۷- همان، ص ۱۴۰-۱۴۱.
۸- همان، ص۱۴۶.
۹- همان، ص۱۴۶.
۱۰- ابوالحسن علی بن حسین مسعودی، مروج الذهب و معادن الجواهر، ج۲، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران، بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ص۴۷، ۶۴.
۱۱- مرتضی مطهری، حماسه حسینی، ج۱، تهران، انتشارات صدرا، بیتا، ص۱۷۸.
۱۲- علی شریعتی، شهادت، تهران، انتشارات حسینیه ارشاد، ۱۳۵۰، ص۴۰، ۴۱، ۴۲، ۶۰.
۱۳- سیدجعفر شهیدی، پس از پنجاه سال، صص۱۴۹، ۱۵۰.
۱۴- حماسه حسینی، ج۱، ص۲۳۸.
۱۵- همان، ص۲۳۸.
۱۶- عباس محمود عقاد، ابوالشهدا الامام حسینعلیهالسلام، ترجمه كاظم معزی، تهران، نشر كتابفروشی علمیه اسلامیهٔ، بی تا، ص۱۳۸.
۱۷- حماسه حسینی، ج۲، صص ۱۲۲،۱۲۳، ۱۳۴.
۱۸- همان، صص۱۳۴ و ۱۳۵.
۱۹- حماسه حسینی، ج۱، صص ۲۳۸ و۲۳۹.
۲۰- پس از پنجاه سال، ص۱۷۲.
۲۱- علامه محمدحسین طباطبائی، شیعه در اسلام، قم، مطبوعاتی دارالتبلیغ،۱۳۴۶، ص۱۳۵.
۲۲- محمدرضا حكیمی، بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی، تهران، نشر فرهنگ اسلامی، بیتا، ص۱۵۱.
۲۳- حماسه حسینی، ج۲، ص۲۴۷.
۲۴- پس از پنجاه سال...،صص ۱۷۲ و۱۷۳.
۲۵- همان، ص۱۷۳.
۲۶- همان، ص۱۸۱.
۲۷- رجبعلی مظلومی، رهبر آزادگان، تهران، واحد تحقیقات اسلامی بنیاد بعثت، ۱۳۶۲، ص۴۱.
۲۸- حماسه حسینی، ج۳، ص۱۵۹.
۲۹- ابوالشهدا الامام حسینعلیهالسلام، ص۱۳۸.
۳۰- بعثت، غدیر، عاشورا، مهدی، ص۱۵۵ تا ۱۶۱.
۳۱- همان، ص۱۵۱.
۳۲- رجبعلی مظلومی، رهبر آزادگان، ص۴۲.
۳۳- حماسه حسینی، ج۲، ص۲۶۲
۳۴- همان، ص ۲۶۱ تا ص۲۶۷.
۳۵- همان، ص۲۶۸.
۳۶- همان، ص۱۱۲ تا۱۱۶.
۳۷- همان، ص۱۱۸.
۳۸- محمدباقر محقق، قرآن و امام حسین، تهران، انتشارات بعثت، ۶۴، ص۹۴.
۳۹- پس از پنجاه سال،...، ص۱۸۲.
۴۰- حماسه حسینی، ج۲، ص۲۹۲.
۴۱- بنت الشاطی، بانوی كربلا، ترجمه سیدرضا صدر، تهران، نشر چاپ جدید، ص۶۱، ص۱۶۷.
۴۲- ابوالشهدا الامام حسین، ص۲۲۲.
۴۳- بعثت، غدیر ،عاشورا، مهدی، ص۱۶۲.
فصلنامه مشكوهٔ شماره ۶۰
منبع : بلاغ
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران شورای نگهبان حسین امیرعبداللهیان امیرعبداللهیان دولت حجاب انتخابات مجلس شورای اسلامی جنگ دولت سیزدهم حسن روحانی انتخابات مجلس دوازدهم
تهران هواشناسی شهرداری تهران سیل یسنا شهرداری باران فضای مجازی سازمان هواشناسی هلال احمر آتش سوزی سامانه بارشی
قیمت دلار یارانه قیمت خودرو خودرو دلار مسکن قیمت طلا بانک مرکزی تورم بازار خودرو حقوق بازنشستگان ارز
تلویزیون نمایشگاه کتاب رسانه مسعود اسکویی صدا و سیما رهبر انقلاب مهران غفوریان موسیقی صداوسیما سریال سینمای ایران تئاتر
فسیل
اسرائیل رژیم صهیونیستی فلسطین جنگ غزه حماس روسیه نوار غزه اوکراین انگلیس ایالات متحده آمریکا یمن طوفان الاقصی
فوتبال استقلال پرسپولیس رئال مادرید سپاهان مهدی طارمی لیگ برتر جواد نکونام بارسلونا باشگاه استقلال علی خطیر بازی
هوش مصنوعی اینستاگرام گوگل اپل ناسا پهپاد تبلیغات عکاسی کولر
دیابت چای توت فرنگی کودک چاقی آلرژی