چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 1 May, 2024
مجله ویستا

تحلیل یک تحول


تحلیل یک تحول
بررسی شرایط كنونی تحول سیاسی بزرگی كه در بهمن ۱۳۵۷ در ایران رخ نمود، در عین دشواری، با بهره‌گیری از شاخص‌هایی قابل انجام است.برای نمونه این روزها تمامی تحلیل‌گران غربی می‌نویسند و می‌گویند كه برخورد مستقیم با ایران، باعث تضعیف جریان طرفدار غرب و تقویت جناح رادیكال در این كشور خواهد شد.
آیا این تحلیل‌ها اعتراف ضمنی به این واقعیت نیست كه نه تنها انقلاب اسلامی در ایران دچار آفت مصادره از سوی یك جریان در درون خود نشده است بلكه نیروهای طرفدار غرب نیز در آن آزادی كامل دارند به نحوی كه دول آمریكا و انگلیس در تنظیم فعل و انفعالات خود با ایران ناگزیر به لحاظ‌كردن موقعیت آنانند.
آیا از طریق برهان خلف نمی‌توان به این ارزیابی رسید كه تحول سیاسی در ایران نه تنها در انحصار قرار نگرفته بلكه امروز همه گرایش‌ها و تمایلات از آن بهره‌مندند و دولت‌های مختلف براساس سلائق و گرایش خود صرفاً می‌توانند در این بهره‌مندی تلورانس ایجاد كنند.
شاخص دوم را اگر میزان تاثیرگذاری مردم در چرخش قدرت بپنداریم، آیا این‌كه بعد از ۲۸ سال از این تحول سیاسی، گروه‌ها و جریانات اذعان دارند كه صرفاً از طریق مردم می‌توان به قدرت رسید، می‌تواند ما را متوجه تحكیم موقعیت ملت بنماید. احترام برانگیزی ملت‌ها با میزان دخالت آنها در سرنوشتشان رابطه تنگاتنگ دارد. آیا اندیشیده‌ایم كه جامعه از این جهت در چه جایگاهی قرار دارد؟
این كه در هر دوره‌ای بعد از واگذاری قدرت اجرایی به یك طیف، عده‌ای منتقد جدی و عده‌ای حامی پروپا قرص‌اند، به چه معناست؟ زمانی كه در انتخابی دیگر جای منتقدین و حامیان عوض می‌شود، آیا این نشان از ایجاد یك جامعه زنده سیاسی نیست، به‌ویژه اینكه تفاوت‌های جریانات به روی كار آمده در جریان چرخش قدرت، بسیار فاحش است.
شاخص سوم در ارزیابی درستی و نادرستی جهت‌گیری‌های كنونی تحول آغاز شده در ایران در سال ۵۷ را باید دوستان و دشمنان آن در جهان كنونی بدانیم.
همراهی دولتمردان این مرز و بوم قبل از این تحول با حكومت های نژادپرستی چون رژیم های آپارتاید حاكم بر برخی از كشورهای جنوب آفریقا كه رسما از تبعیض نژادی حمایت می‌كردند یا ارتباط ناگسستنی آنها با صهیونیست‌های حاكم بر فلسطین اشغالی كه از برتری قومی سخن می‌راندند، امروز در چه شرایطی قرار گرفته است؟
شاخص چهارم شاید بتواند پیشرفت‌های علمی‌ای باشد كه بعد از سالها قرارداشتن تحت سلطه و نیز مواجه‌شدن ‌با تحریم‌های شدید، در پی قیام علیه سلطه، به آنان نائل آمده‌ایم.
آیا اگر هویت و شخصیت ایرانی ترمیم نمی‌شد می‌توانستیم نه تنها بدون كمك خارجی بلكه تحت نظارت و فشار دقیق آنها برای پیشگیری از فروش هرگونه ابزار و ادوات پیشرفته به ما، به چنین دستاوردهایی نائل آئیم؟ بدون احساس شخصیت ‌نمودن در هیچ جامعه‌ای رشدی بومی صورت نگرفته است.
آیا به این اندیشیده‌ایم كه چرا صاحب فكر ایرانی امروز باور كرده است كه «می‌تواند»؟ آیا به این اندیشیده‌ایم كه چگونه اكنون ما مردم ایران توانسته‌ایم به رتبه دوم در صنعت سدسازی در جهان نائل آئیم؟ چرا امروز می‌توانیم ضمن تحمل هزینه استقلال خود (یعنی تحریم) به كشفیات علمی خیره‌كننده نیز نائل آئیم؟
خوب است در این روزها ضمن تفكر درباره این مسائل، به بررسی پاسخ این سئوال نیز بپردازیم كه چرا در دوران پیش از این تحول بزرگ، با وجود تمامی ظاهرسازی‌ها و حضور سلطه‌گرانه قدرتمندترین كشورها در این مرز و بوم، حتی نمی‌توانستیم صنعت نفت خود را اداره كنیم؟!
نویسنده : عباس سلیمی‌نمین
منبع : خبرگزاری فارس