پنجشنبه, ۱۲ مهر, ۱۴۰۳ / 3 October, 2024
مجله ویستا

مراقبت‌های دیابتی برای همه؟


مراقبت‌های دیابتی برای همه؟
عبارت مراقبت‌های دیابتی برای همه شعار امسال روز جهانی دیابت، چهار كلمه دارد؛ <مراقبت> یعنی نگذاریم آنها كه دیابت ندارند، دیابت بگیرند؛ یعنی نگذاریم دیابت عواقب خود را به بیمار دیابتی تحمیل كند؛ یعنی كاری كنیم كه بیمار دیابتی به شرایط قبل از بیماری باز گردد. وقتی می‌گوییم مراقبت یعنی انجام همه این كارها از قبل از وقوع دیابت تا وقوع آن و حتی بازگشت به قبل از وقوع.
دو نوع بیماری دیابت داریم؛ یكی بامزه و شیرین و دیگری بی‌مزه. دیابت بامزه قابل پیشگیری است؛ یعنی با ورزش، تغذیه مناسب و پیشگیری از چاقی و استرس می‌توان از ابتلا به آن در امان بود. دیابتی فردی است كه دیابت دارد؛ یعنی از دست‌ ما، خودش و از دست همه كه چه عرض كنم، از امكان پیشگیری از بیماریش در رفته است و دیابت آمده است تا با تمام مشكلاتش زندگی او را دچار اشكال كند و از كیفیت آن بكاهد.
<برای> را دیگر معنا نمی‌كنم. معنایش را می‌گذارم برای آن عزیزی كه گفته است: <بنی‌ آدم اعضای یكدیگرند / كه در آفرینش ز یك گوهرند>، یا برای آن آرشی كه كمان را كشید یا برای آن نوجوان ۱۳ ساله‌ای كه زیر تانك دوید .
و اما این <همه>، عجب واژ‌ه‌ای است. بعضی همه را به آنها كه دوروبرشان هستند نسبت می‌دهند كه البته بیشتر از وقتی است كه خود را معادل همه می‌دانند. بعضی همه را به آن تعدادی كه با پول و توان و زورشان از پس آنها برمی‌آیند، نسبت می‌دهند. برای مثال، می‌گویند دو ریال داریم و با این دو ریال به دو نفر و نصفی سرویس‌ می‌دهیم. درباره این دیابت و وقتی سه ریال به ما بدهند، به سه نفر و نصفی سرویس می‌دهیم (نصف دو نفر و نصف و سه نفر و نصف را به حساب كیفیت كارمان بگذارید) یا به همه سرویس دیابت می‌دهیم ولی همه آنها كه قند خونشان بالاست یا پایشان دیابتی است یا چشمشان دیابتی است چرا كه اینها در اولویت هستند و نه همه آنها كه حق دارند خدمت بگیرند تا دیابت نگیرند، خدمت بگیرند تا از دیابت معلول نشوند و یا به زندگی عادی خود برگردند.
سرانجام این <همه> تفاسیر متعددی دارد كه گاهی دشمن عدالت است و گاهی توجیه كننده كمبودهای اطلاعاتی، مالی، تجهیزاتی و تخصصی ما. <همه> حتی از نظر عددی هم تفاوت دارد، از ۷۰ میلیون تا .... حالا كه تا اینجا با من هم داستان شده‌اید، اجازه دهید برای درك بهتر این واژه گوهر بار مثالی بزنم:
فرض كنیم شما در كنار رودی ایستاده‌اید و هوا آن‌قدر پاك است (مثل هوای تهران) كه در آن سوی دشت، بالای رود را می‌بینید. برخی بالای این رود كه از قضا اسمش رودخانه دیابت است (عجب تصادف جالبی) خود را به رود می‌اندازند.
شما هم در پایین رود خود را به آب می‌زنید تا آنها را نجات دهید و از قضا، همه را نجات می‌دهید ولی همه آنها كه قبل از رسیدن به شما غرق نشده‌اند؛ همه آنها كه شانس آورد‌ه‌اند و دستشان به دست شما رسیده است؛ همه آنها كه شما توانسته‌اید از آب بیرون بكشید؛ همه آنها كه دستشان آن‌قدر دراز بوده كه از آب در‌ آیند و بختشان آن‌قدر یار كه نمیرند، هر چند كه گاهی برخی فقط با مرگ، دردشان را فراموش می‌كنند.
وقتی شما می‌گویید همه را از آب كشیده‌اید، باور می‌كنیم كه راست می‌گویید اما صحبت اینجاست كه شما فقط همه آنها را كه تا رسیدن به شما زنده مانده‌اند، از آب كشیده‌اید و اصل صحبت اینجاست كه اگر بالای رود بودید، می‌توانستید كاری كنید كه مردم خود را در این رود (اسمش چی بود؟ آهان رودخانه دیابت) نیندازند یا اگر انداختند، شما فوراً با دست كفایت خود یقه‌اشان را بگیرید و از آب بیرون آورید، شاید حتی قبل از آنكه از آب این رودخانه خیس شوند.
<همه> در بالای رود با <همه> در پایین رود چه فرق‌ها كه ندارد.
همه در بالای رود با همه در پایین رود، تفاوتش به اندازه تمام كارهایی است كه برای پیشگیری اولیه از دیابت، ما و شما و آنها باید بكنیم و نمی‌كنیم یا كم می‌كنیم؛ فاصله‌اش به اندازه چشیدن طعم تلخ دیابت شیرین است و شیرینی نچشیدن آن؛ دوری‌اش به اندازه سرانه آموزش پیشگیری از دیابت امروز كشور با رقم این سرانه در فردایی است كه در آن تمام مردم با انتخاب الگوی زندگی سالم و با حمایت وزارتخانه‌ای كه خود را برای ارائه خدمات ضد دیابت به تمام جمعیت كشور متعهد می‌داند و سرمایه كافی برای چنین مبارزه‌ای را فراهم می‌كند (از سرمایه‌ مالی تا سرمایه اطلاعاتی، تجهیزاتی، حمایتی، خدماتی، مردمی و فرهنگی.) عمری بدون دیابت، شیرین زندگی می‌كنند.
حالا خوب است با هم این شعار عجیب و غریب <مراقبت‌های دیابتی برای همه> را تكرار كنیم و از خود، بغل دستی یا بغل دستی‌ها یا بغل‌بغل‌ دستی‌ها بپرسیم: آخرین باری كه درباره <دیابت نگرفتن> آموزش دیده‌اند، كی بوده است؟
حالا خوب است با هم این شعار آشنا و بیگانه مراقبت‌های دیابتی برای همه را تكرار كنیم و از خودمان (اگر دیابت داریم) یا دیابتی‌های فامیل، محله، محل كار و شهرمان سوال كنیم: آخرین باری كه درباره زندگی با كیفیت در حین ابتلای به دیابت آموزش دیده‌اند، خدمت گرفته‌اند، حمایت شده‌اند و توانمند شده‌اند را به یاد دارند یا نه؟
حالا خوب است با هم این شعار قریب و بعید <مراقبت‌های دیابتی برای همه> را تكرار كنیم و از قلب‌های شكسته و پاهای بریده و چشمان نابینا و ارواح آزرده و زندگی غمبار مبتلایان به آسیب‌های دیابت بپرسیم: آخرین باری كه به یاد قلب بالنده و پاهای استوار و چشمان بینا و روح سرخوش و زندگی شادشان افتاده‌اند، كی بوده؟
در پایان به امید همه انواع مراقبت‌ها (اولیه، ثانویه و ثالثیه كیفی، موِثر، مداوم و در دسترس)، برای همه (و نه فقط دیابتی‌ها) و نیز برای دارا و ندار، شهری و روستایی و آشنا و بیگانه، بله برای همه مردم كشورمان، فرا رسیدن روز جهانی دیابت را به خودم، به همكارانم، به خوانندگان خوبمان (منظورم شمایید نه آوازه خوان‌ها) و نیز به همه مبارزان دولتی و غیردولتی و خصوصی دیابت در كشور و به همه آنها كه دلشان برای دنیایی بی‌دیابت اما شیرین می‌تپد، به همه آنهایی كه امیدشان ارتقای كیفیت زندگی دیابتی‌هاست و نیز به همه دیابتی‌ها كه از دست ما و خودشان و همه در رفته‌اند و بیمار شد‌ه‌اند، تبریك می‌گویم.
به امید سرنوشتی بدون دیابت، دیابتی بدون درد و درد دیابتی بدون فقر؛ خود و شما را، همه آنهایی را كه هنوز از دیابت در امانند، همه آنهایی را كه با دیابت مانوس شده‌اند و همه قربانیان دیابت را به خدایی می‌سپارم كه نامش دوا و ذكرش شفا است و از او صبر می‌طلبم كه خداوند با صابرین است.‌
منبع : روزنامه سلامت