جمعه, ۱۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 31 January, 2025
مجله ویستا
شیر ایرانی: شکوه از دسترفتهٔ طبیعت ایران
شیرهای آسیائی در مقایسه با شیرهای افریقائی، دارای تفاوتهای فیزیولوژیک و مرفولوژیک هر چند اندک ولی مشخصاند. از نظر فیزیولوژیک، صندوق صماخ شیرهای آسیائی نسبت به نوع افریقائی کمتر متورم بوده و ناحیه پس حدقهای کوتاهتر و سوراخ جلو حدقهای معمولاً بهوسیله دیواره میانی به دو قسمت تقسیم شده است. اما از نظر مرفولوژیک، بارزترین تفاوت میان شیر آسیائی و افریقائی، وجود دو خط موازی طولی از یال در شیر آسیائی است که بر روی پهلوهای بدن به سمت زیر شکم ادامه یافته است. همچنین شیرهای آسیائی در بالای سر و در بین دو گوش خود دارای یال کمپشتاند، بهطوریکه گوشهایشان کاملاً مشخص است ولی در انواع افریقائی، یال پرپشت و بلند بین دو گوش عملاً باعث پوشیده ماندن گوشهای این شیرهاست.همچنین دسته موی انتهائی دم شیرهای آسیائی بلندتر از نوع افریقائی است و موی ناحیه آرنجها نیز رشد بیشتری دارد. شیرهای آسیائی بهطور محسوسی کوچکتر از شیرهای افریقائی هستند. رنگ سراسر بدن آنها از گندمگون مخلوط با سرخی و سایهای از سیاهی تا خاکستری یا خاکستری نخودی و گاهی با سایهای از نخودی متمایل به سفید متغیر است و موها برحسب فصل ممکن است کوتاه و نرم یا بلند و ضخیم باشند.
●شیر و ایرانیان
همانطور که اشاره شد، یکی از زیستگاههای اصلی شیر آسیائی، فلات ایران بوده است و ایرانیان از دیرباز به این موجود زیبا و افسانهای توجه داشتهاند. این مطلب را میتوان در نقوش مختلفی که از دوران باستان باقی مانده است، بهخوبی مشاهده کرد. حتی مینیاتورهای بعد از ظهور اسلام در ایران نیز صدق این ادعا را تأیید میکند.احتمالاً یکی از قدیمیترین شواهدی که در آن میتوان ردی از شیر پیدا کرد، نقوش شیر و گاو و شیر و سرباز تختجمشید است که نشاندهنده باورهای اعتقادی مردم ایران باستان در مورد شیر میباشد. بهطوریکه در نقش جدال شیر و گاو تختجمشید، مراد جنگ شیر و گاو نیست، بلکه مراد توالی سالها و زمانهاست و پیروزی گاو سپری شدن تابستان را نشان میدهد. همچنین شیر در نزد مادها و پارسها جلوهای از جلوههای میترا یا مهر بوده که پس از اهورا مزدا گرامیترین فرشته است. مهر در نزد آریائیهای کهن مقامی بلند داشته و با صفات و ویژگیهائی که برای او قائل میشدهاند، بهصورت نماد آریائیها مورد استفاده قرار میگرفته است. میترا یا مهر، حامی و دادرس ارواح مردگان نیز میباشد و تصویر شیرهای کندهکاری شده بر سر در آرامگاههای پادشاهان هخامنشی بهجای تصویر مهر، نشانی از اعتقادات این قوم به معاد است و نقش برجسته سر شیرها که مادها و پارسها بر دسته شمشیرها، قلاب، کمربند و لگام اسب و غیره بهکار میبردهاند، نشان از اعتقاد آنها در به همراه داشتن جلوهای از مهر است که به منزله دعا و پشتیبان در جهت رفع بلا بوده است. آنها همچنین از نقش پیکرههای شیر بر جام و ساغرهای سیمین که با آنها آب چشمههای مقدس و نوشیدنیهای سکرآور را در جشنهای مهرگان مینوشیدهاند، منظور اعتقادی داشتهاند.اما در نقش مهر داریوش، شیری در اثر تیر او به زمین خورده است که تأکیدی بر تضعیف نقش مهر یا میترا در آن زمان میباشد، زیرا در کتیبههای داریوش و خشایارشاه اسمی از مهر و میترا همراه اهورا مزدا نیست.ولی در زمان اردشیر تغییراتی ایجاد شد و از مهر در کتیبهها، بعد از اهورا مزدا یاد شده و نقش شیر چنان بزرگ میشود که اردشیر سوم آن را بر سکه ضرب میکند. در جام زرین بهدست آمده از تختجمشید نیز دو شیر دیده میشود که بر روی ران آنها علامتی وجود دارد همچنین این نقش را بر روی سکهها و درفشهای ایران نیز میتوان دید.شکار شیر در ایران از دیرباز نشانه دلیری و شجاعت بوده و نقوش و منابع زیادی حاکی از شکار شدن این جانور در ایران، از گذشتههای دور تا بهحال بوده است. از آن جمله حجاری نقش رستم در پارهای از ظروف و قابهای کهن، مثل قاب خسرودوم در حال شکار شیر که مربوط به اواخر سده ششم میلادی است و همچنین در قاب دیگری که بسیار شبیه قاب خسرودوم است، شاهزادهای دیگر در حال تاختن اسب و شکار دیده میشود. بسیاری از مینیاتورهای زیبائی ایرانی نیز نشان از تداوم شکار شیر در ایران حتی بعد از ظهور اسلام دارند، بهطوریکه میتوان از شکار گران معروف شیر در ایران به بهرام گور اشاره کرد.با تمام این اوصاف، شیر تا اواخر دوران قاجاریه در ایران بهصورت پراکنده وجود داشته است و شکارچیان بسیاری به شکار آن مبادرت مینمودهاند، بهطوریکه نوشتهاند: ”محمدتقیخان بختیاری جزء شیر شکار نمیکرده است و سمبل افتخار جوانان بختیاری نیز شکار شیر بوده است و ”شیر شکار“ لقبی بوده که هر جوان بختیاری آرزوی نامیده شدن به آن را داشته است.“ ولی بهدلیل همین علاقه شدید ایرانیان به شکار شیر و همچنین تخریب زیستگاه و کمشدن طعمه شیر در ایران که بیشتر گوزن زرد ایرانی بوده است، شمار شیر ایرانی به شدت کاهش یافت، بهطوریکه ظلالسطان که ماجرای شکارهایش معروف است، هیچگاه در سفرهایش برای شکار شیر، نتوانست شیر را شکار کند و این مطلب را از شکستهای مهم زندگیاش میدانست. این اذعان ظلالسطان بیانگر کاهش شدید شیرایرانی در دوران قاجار میباشد.
●شیر در متون گذشتگان
ایرانیان باستان از دیرباز در مورد طبیعت و حیوانات گوناگون تألیفات زیادی داشته و به شناسائی آنها همت گماردهاند. بهطوریکه یکی از قدیمیترین مشروحات در مورد شیر ایرانی مربوط به کتاب نزهتالقلوب است که در سال ۷۴۰ ه.ق توسط حمداله مستوفی قزوینی تألیف شده است. در این کتاب آمده است: ”مرغزار دشت ارژن بر کنار بحیره است که در آن صحرا است و در این حدود بیشه است که در آن شیر شرزه بسیار باشد. طول این مرغزار دو فرسنگ و عرض آن یک فرسنگ است“. همچنین از کتابهای مختلفی که در مورد حیوانات توسط پیشینیان نوشته شده است میتوان به حیاهالحیوان، منافعالحیوان، عجائبالمخلوقات و غیره اشاره کرد. در عجایبالمخلوقات در مورد صفات شیر آمده است: ”شیر سعی است عظیم و قاهر، بر همه حیوانات غالب و هر حیوان که وی را دید آوازش منقطع گردد و بترسد و هر کجا که شیر آشیان دارد همه جانوران لاغر باشند و دلیری شیر بهحدی بود که یک مردی را بیند یا لشگری را پیش وی یکی بود و نگریزد تا ظفر یابد یا هلاک شود و ماده شیر یکبار بیشتر نزادی و آنگه عقیم گردد. زیرا که بچه در شکم وی زهدان وی به چنگ تباه کند و چون اندک مایه زخمی به شیر آید، مورچه وی را هلاک کند و در زخم شود.“ و در مورد راههای شکار شیر مینویسد: ”شیر آواز بیشه (دف) را دوست دارد و صیادان سرنای میزنند و دف، چون خواهند کی شیر را گیرند، سلاحداران در پس مطربان میآیند و میروند و شیر سماع میکند. چون آرام گیرد، کی سلاحها به وی اندازند و وی را بگیرند و دربندند و بیشه میزنند.“ و نیز میگویند: ”شیر هرگز زن و طفل و کور را نیازارد، از فرط تکبر.“ و نیز مینویسد: ”شیر صفدع و سرطان خورد و خوک و از دنبال گریخته نرود و تنها رود در صحرا و با کس همراهی نکند و اگر گرسنه باشد، بانگ نزند تا صید نرمد.“ و نیز در مورد خواص شیر مینویسد: ”اگر دو استخوان شیر برهم زنند، آتش از آن ظاهر میشود و اگر گوشت وی فدیه کنند و گشنیز برافشانند و دربند کنند، سوده و بخورند، بواسیر بیفکند و اگر بر خود بمالند فالج ببرند و هر که دل شیر بخورد دلیر گردد.“ و نیز مینویسند: ”شیر چون بچه را بزاید مرده بود و در روز سیم، بچه زنده گردد و ماده بادی در بینی وی دمد تا زنده شود.“ همچنین در منافعالحیوان در مورد شیر مطالبی نوشته شده است.
●موقعیت شیر آسیائی در ایران
از گذشتههای دور، شیر آسیائی در جنگلها، بیشهزارها، نیزارها و بوتهزارهای جنوب ایران، از جنگلهای اطراف رودخانه کرخه و دز و کارون به طرف مسجدسلیمان و رامهرمز و بوشهر و کازرون تا دشت ارژن واقع در غرب شیراز میزیسته است که هموار بودن نسبی زیستگاه این جانور، کم شدن و محدود شدن طعمهها و از بینرفتن زیستگاهش توسط انسان و نیز علاقه افراد محلی بهخصوص مردان ایل بختیاری به شکار این حیوان و شکار بیرویه آن توسط افسران خارجی بهخصوص انگلیسیها، از عوامل اصلی انقراض این جانور باشکوه در ایران بوده است. طی گزارشات گوناگون، تا دهههای نخستین قرن نوزدهم، شیر به تعداد زیاد در جنوب ایران و بهخصوص در بوشهر که به معدن شیر معروف بوده، میزیسته است. همچنین در رامهرمز، شیر تلفات زیادی به دامها وارد میکرده است. حتی در سال ۱۸۴۱، Levard نوشته: ”در خوزستان به کرات سه یا چهار شیر را با هم میدیدیم که به کمک سران قبایل از آنها شکار میکردیم.“ همچنین Blanford در سال ۱۸۷۶ نوشته: ”در حال حاضر شیر در ماوراءالنهر و غرب کوههای زاگرس و شرق دجله و در بیشههای جنوبی و جنوبشرقی شیراز یافت میشود و در هیچ کجای دیگری از ایران و بلوجستان وجود ندارد.“ و نیز نوشته: ”دره کوچک دشت ارژن در غرب شیراز برای زندگی شیرها بسیار مناسب است و از بابت داشتن شیر زیاد بسیار معروف است زیرا این محل بهعلت داشتن شرایط مساعد برای زندگی خوکهای وحشی، برای زندگی شیرها نیز مناسب است.“ و نیز اضافه کرده که هر سال چهار یا پنج شیر از دشت ارژن و اطراف آن شکار و تعدادی از بچههای آنها برای فروش به شیراز برده میشد. ضمناً خود او نیز در مارس ۱۸۶۷ در حدود کاروانسرای میان کتل در نیمه راه کتل پیرزن که در بلندترین ناحیه بین شیراز و بوشهر در ۸۰ کیلومتری شیراز قرار دارد، حوالی غروب در جنگلهای بلوط به شیر مادهای برخورد کرده بود. همچنین کنسول انگلیس در سال ۱۹۰۰ بیان کرده که تپههای اطراف کازرون تا شیراز دارای شیر است. در سال ۱۹۳۲ گروهی از مهندسین آمریکائی در اطراف دزفول یک جفت شیر کاملاً بالغ را میبینند و R.N.Champion Jones بیان کرده که اوایل زمستان سال ۱۹۴۱، در حدود ۶۰ کیلومتری شمال دزفول، شیر مادهای را دیده است و سرانجام Heany در سال ۱۹۴۳ گزارش داد که در سال ۱۹۴۲ شیری را در حدود ۶۰ کیلومتری شمالغربی دزفول مشاهده کرده است و به این ترتیب آخرین شیر زنده ایرانی، در ایران مشاهده شد و از آن پس دیگر شیری در ایران دیده نشد.●انقراض شیر آسیائی در جهان
شیر آسیائی که زمانی در تمامی نواحی شمال افریقا و جنوبشرقی اروپا تا جنوبغربی آسیا وجود داشت، در حدود سال ۱۰۰ بعد از میلاد در اروپا و در زمان جنگهای صلیبی در فلسطین و نواحی اطراف آن منقرض شد. ولی در بقیه مناطق تا اواسط قرن نوزدهم به وفور یافت میشد. در اواخر قرن نوزدهم بود که نسل شیر در ترکیه منقرض شد و آخرین خبرها در مورد شیر ایران و عراق نیز به سال ۱۹۴۲ باز میگردد. در هند نیز پراکندگی این شیرها محدود به شرق ایالت بیهر بود که در زیر فشار شکار بیرویه در حال نابودی بودند.نشانههائی از این شکار بیرویه را میتوان در خاطرات شکار افسران انگلیسی مشاهده کرد، بهطوریکه یکی از افسران انگلیسی در طول مدت خدمت خود در هندوستان، ۳۰۰ شیر شکار کرده بود. با شروع قرن بیستم، پراکندگی این شیرها تنها محدود به جنگلهای گیر بود که توسط نواب جانگار مهاراجه بهعنوان شکارگاه سلطنتی تحت حفاظت قرار داشت. ولی در همین منطقه حفاظت شده نیز عده آنها بسیار کم و حدود ۲۰ قلاده بود که با تمهیداتی که مهاراجه جانگار مبنی بر ممنوع کردن شکار آنها و قرق کامل منطقه انجام داد، نسل این حیوان حفظ گردید و از خطر انقراض نجات یافت و اکنون بعد از گذشت نزدیک به یک قرن، جمعیتی در حدود ۲۵۰ قلاده در این جنگل زندگی میکنند.
●شیرهای آسیائی جنگل گیر
گیر جنگلی خشک با درختان برگریز است که اکثر جمعیت گیاهی آن را ساج تشکیل میدهد و قسمت خشکتر شرقی آن پوشیده از درختان آکاسیا و ساوان است. بارندگی سالیانه آن در حدود ۶۵۰ میلیمتر است که در قسمتهای غربیتر بیشتر و گاهی تا حدود ۱۰۰۰ میلیمتر در سال میرسد.این جنگل که در اوایل قرن بیستم دارای وسعتی برابر ۲۶۰۰ کیلومتر مربع بوده، اکنون به حدود نصف وسعت گذشتهاش تقلیل یافته است و پناهگاه حیاتوحش و پارکملی گیر تحت حفاظت قرار دارند. همچنین این جنگل از آخرین بازماندگان مناطق طبیعی گیاهی نیمهخشک Saurashtra peninsula است که تمامی اطرافش را زمینهای کشاورزی احاطه کردهاند و حدود ۷۵۰۰ نفر انسان و حدود ۱۴۰۰۰ رأس دام در این منطقه زندگی میکنند.در این آخرین پناهگاه شیر آسیائی، حدوداً ۲۵۰ قلاده شیر در گروههائی شامل ۲ تا حداکثر ۵ ماده و یک شیر نر زندگی میکنند که در مقایسه با خانواده شیرهای افریقائی که بهطور متوسط دارای ۴ تا ۶ ماده بالغ هستند، کوچکتر میباشند. به هر حال بهغیر از چند خانواده و جمعیت خاصی از این شیرها، در مورد سایر شیرهای تنهای جنگل گیر مطالعات کاملی صورت نگرفته است. ولی برخلاف جوامع شیرهای افریقائی، شیرهای نر بیشتر در موقع جفتگیری و تولیدمثل یا در زمان شکارهای بزرگ همراه گروه دیده میشوند و شاید کمتر اجتماعی بودن این شیرها بهدلیل وجود شکارهای کوچک و منابع غذائی سهلالوصولتر و محدودتر جنگل گیر است، زیرا که بیشتر شکار این شیرها را چیتال (نوعی گوزن هندی) تشکیل میدهد که وزنی در حدود ۵۰ کیلوگرم دارد و همچنین آهوی سمبر که دارای جثه بزرگی نیست و بدون تشکیل دادن گروه نیز میتوان آنها را شکار کرد. ولی به هر حال دامهای اهلی همواره جای خاصی در رژیم غذائی شیرهای جنگل گیر داشتهاند. بهطوری که ۷۰% غذای شیرهای گیر را آهوان وحشی و در حدود ۳۰ تا ۳۵ درصد آن را دامها تشکیل میدهند و ممکن است همین امکان تغذیه از دامهای اهلی، باعث کمتر گروهی شدن شیرها شده باشد. همچنین طی تحقیقات محققین هندی روشن شده است که بیشتر شیرهای نر به دامها حمله میکنند و از آنها تغذیه مینمایند.شیرهای جنگل گیر در تمام طول سال تولیدمثل میکنند و تنها عامل محدودکننده این کار میتواند کوچک بودن بچههای شیرهای ماده باشد. شیرهای ماده آسیائی در حدود ۴ سالگی بالغ میشوند و نرها بین ۵ تا ۸ سالگی به بلوغ میرسند و در حدود ۱۵ تا ۱۶ نیز قدرت باروری خود را از دست میدهند و در حدود ۱۷ تا ۱۸ سال عمر میکنند که برای مادهها تا ۲۱ نیز گزارش شده است، ولی برای نرها، بیشتر در حدود ۱۶ تا ۱۸ سال است. طی بررسیهای بهعمل آمده روی این شیرها، مشخص شده که قلمروی شیر نر حدود ۱۱۰ کیلومترمربع و قلمروی مادهها حدود ۵۰ کیلومترمربع است و در زمان جفتگیری شیرهای نر قلمرو خود را به حدود ۱۵۰ کیلومترمربع هم افزایش میدهند که این تخمین پراکندگی تراکمی در حدود یک شیر در هر هفتکیلومترمربع را نشان میدهد که با بالاترین تراکم شیرها در مناطق مرکزی افریقا قابل مقایسه است.
●شیرهای آسیائی باغوحشهای جهان
بهعلت پارهای تحقیقات ژنتیکی و برای جلوگیری از انقراض این شیرها در طبیعت، تعداد ۲۸ شیر آسیائی در باغوحش ساکار باغ هند نگهداری میشوند که چهار عدد آنها از محیط طبیعی گرفته شدهاند و ۲۴ شیر دیگر در اسارت به دنیا آمدهاند. تحقیقات نشان میدهد که شیرهای آسیائی هم مانند یوزپلنگهای آسیائی دارای تعداد زیادی اسپرماتوزوئید غیرنرمال هستند و تعداد بسیاری از اسپرماتوزوئیدهای این شیرها قابلیت باروری ندارند و به همین دلیل هیچگونه جفتگیری درونخانوادگی در این شیرها در حیاتوحش دیده نمیشود و در باغوحش نیز جفتگیری افراد یکخانواده با هم، باعث بروز درصد بالای مرگومیر نوزادان میشود. در حالیکه دو رگه افریقائی ـ آسیائی همانند شیرهای افریقائی بهخوبی در اسارت زادوولد میکنند و البته کم بودن زادوولد این شیرها در اسارت نیز مشکلات زیادی را برای حفظ نسل آنها بهوجود میآورد.
●شرایط کنونی زیست شیرهای آسیائی در جهان
تقابل نزدیک انسانها، دامها و شیرها در منطقه باعث بروز مشکلات مدیریتی فراوانی شده است. زیرا مردم از طریق راههای متعددی که به قلب منطقه کشیده شده است، وارد منطقه میشوند و اقدام به بریدن درختان و گیاهان منطقه برای تهیه سوخت مصرفی خود میکنند و اکوسیستم منطقه را تخریب مینمایند. ولی چند سالی است که شیرها هم به انسانها ضرر فراوان میرسانند و تعداد حملات آنها به مردم اطراف جنگل گیر زیاد شده است، بهطوریکه بین ژانویه ۱۹۸۸ تا آوریل ۱۹۹۹ تعداد ۶۵ حمله گزارش شده است که از این تعداد ۸ حمله منجر به مرگ شده است. تحقیقات ثابت کرده است که این حملهها بیشتر در محلهای دارای تراکم زیاد انسانی و محلهائی که قبلاً شیرها برای مشاهده توریستها در آنجا محصور شده بودند، اتفاق میافتد و با وجود تمام این مشکلات، مسئولین حیاتوحش هند باید برای رفع آنها دست به اقدامات اساسی بزنند. همچنین در حال حاضر شیرهای آسیائی فقط بهصورت یک کلونی در جنگل گیر زندگی میکنند که این موضوع خطر انقراض یا تهدید نسل آنها بهعلت یک بیماری همهگیر را بهدنبال دارد و این در حالی است که شیوههای مدیریتی خاصی که در این زیستگاه اعمال میشود، در ۱۰۰ سال آینده در صورت باقی ماندن همین شرایط، درصد صفر را برای انقراض این شیرها متصور خواهد بود. ولی به هر حال وجود حداقل یک محل زیست دیگر برای تعدادی از این شیرها عاقلانه بهنظر میرسد. که طی تحقیقات مفصلی پناهگاه حیاتوحش پالپور کنو (Palpur Kuno) برای این کار انتخاب شده است؛ پناهگاه حیاتوحشی که در حال حاضر در حدود ۳۴۵ کیلومترمربع است، ولی اگر قرار باشد چنین پروژهای در آن اجراء شود، میتوان مساحت آن را تا ۲۰۰۰ کیلومترمربع نیز افزایش داد. ولی برای این کار ابتدا باید حدود ۱۳ هزار نفر انسان و ۱۶ هزار رأس دام را از منطقه خارج کرد که تقریباً ساده است و مشابه آن در مورد بسیاری از مناطق زیست ببرها انجام شده است. اینکار زمانی با سه قلاده شیر انجام شد که در آن پروژه، شیرها به پناهگاه حیاتوحش chandraprabhe در شرق uttarpradesh منتقل شدند و خوب هم زاد و ولد کردند و تعدادشان به ۱۱ عدد رسید. ولی ناگهان ناپدید شدند که احتمالاً یا شکار شده و یا مسموم شدهاند. همچنین شاید بتوان شیرهای آسیائی در اسارت باغوحشهای دنیا را بهعنوان جمعیت دومی تلقی کرد، زیرا چیزی در حدود ۲۰۰ عدد شیر آسیائی در باغوحشهای سراسر دنیا وجود دارد که از این میان ۸۲ عدد شیر خون خالص آسیائی داشته که ۲۳ عدد آنها از خارج هندوستان گرفته شدهاند و میتوان آنها را بهعنوان جمعیت دومی از شیرهای آسیائی به حساب آورد که خطر انقراض آنها را کاهش میدهد. پس برای حفظ این میراث جهانی، وظیفه تمام باغوحشهای دنیاست که از شیرهای آسیائی بهخوبی محافظت کنند. ایکاش در این راه، ما ایرانیها نیز بتوانیم حداقل به چند قلاده شیر آسیائی دست یابیم و بار دیگر شکوه از دسترفته طبیعت کشورمان را به آن بازگردانیم.
علی عقیلی
منبع : فصلنامه صلح سبز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست