دوشنبه, ۲۴ دی, ۱۴۰۳ / 13 January, 2025
مجله ویستا
رویکرد کروی!
مدتی است که سریالهای کرهای به صورت انبوه از سیما در حال پخش است. پیرامون این رویکرد سیما دیدگاههای متعددی وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میشود؛
یک موضوع که در این میان مطرح است این است که دلیل اصلی اقبال صدا و سیما نسبت به تهیه و پخش سریالهای آسیای دور و به طور مشخص کرهای چیست؟
آیا این فیلمها ارزانتر از بقیه هستند یا اینکه مسائل اخلاقی سایر محصولات دلیل این رویکرد است. اصولا این سریالها چه ویژگی و برجستگیای نسبت به دیگر آثار داشته و از چه شاخصه هنری برخوردارند که این طور مورد استقبال قرار گرفتهاند؟
چرا تمام سریالها یک محتوا و ساختار و موضوع ثابت دارند؟ یعنی در همه یک شرکت تجاری فعال است که مدیران آن سعی دارند با روشهای سلطهطلبانه به اهداف خود دست یابند و فقط اسامی آنها متفاوت است. بازشناسی این روش در صدا و سیما این موضوع را گوشزد میکند که اصولا صدا و سیما برای نوستالژی حفظ مخاطب فعلی به جای نوآوری و جذابیت به تکرار مشغول است و برای لاپوشانی این رویکرد کهنه سعی میکند با تحریک احساسات و تکرار حس نوستالژی اثری در مخاطب او را حفظ کند. اصولا صدا و سیما دست بر روی خوب نقطهای گذاشته و از ظرفیت روانی مخاطب حداکثر سواستفاده را صورت میدهد زیرا سابقه حس نوستالژی در بشر به قدمت تاریخ است.
از نظر انسان معاصر همیشه گذشته بهتر بوده و این نکته در ادبیات کهنه و تاریخ ادبیات ما به خوبی تبیین شده است. این موضوع در گفتار جوانان دیروز و میانسالان و کهنسالان امروز به خوبی دیده میشود. حال صدا و سیما باتوجه به این زمینه فکری که برای خود یک چارچوب مشخص دارد و جنبه روانشناسی استفاده میکند و به یاد سریال در سالهای دور از خانه، هانیکو و اخیرا هم در جواهری در قصر سریال کرهای به روی آنتن میفرستد.
صدا و سیما در حالی این رویه را در پیش گرفته که اصلا به عناصر فیلمسازی و مولفههای شناخته شده دخیل در آن توجهی ندارد زیرا استقبال از یک اثر هنری و سینمایی در یک دوره مربوط به شرایط اجتماعی و فرهنگی همان دوره است و لزوما تکرار یک جریان فکری و هنری در زمانهای متفاوت و بعد با استقبال مخاطب همراه نیست زیرا شرایط به طور کلی تغییر کرده و این گونه آثار از شاخصهای فیلمسازی مثل کنش، جذابیت و تعلیق بهرهای نبردهاند.
اصولا بشر را از افراط و تفریط گریزی نیست و دستاندرکاران و برنامهریزان صدا و سیما هم از این قاعده جدا نیستند و به همین سبب در یک دوره سیما پر بود از فیلمهای خانوادگی دراماتیک، حادثهای، پلیسی، نودشبی، کمدی و حال نوبت تولید که نه پخش انبوه محصولات کشور کره است.
واقعا چقدر میتوان از ظرفیت یک موضوع استفاده کرد. موضوع خیلی ساده است ولی نمیدانم چرا برخی از درک آن عاجز هستند و این بدیهیات رانادیده میگیرند البته چندان تقصیری هم ندارند چون بعضی از این امور به معنای واقعی بدیهی هستند و توجه زیادی را به خود جلب نمیکنند.
نتیجه این جریان که متاسفانه بر پخش برنامههای صدا و سیما حاکم شده چیزی جز رویگردانی مخاطب ندارد، چیزی که طی سالیان متمادی در مورد سینما اتفاق افتاد و در مورد سیما هم اتفاق میافتد.
به راستی هدف از نمایش یک اثر هنری و بصری چیست؟
آیا فرهنگسازی و آموزش است و به قول امام راحل(ره) تبدیل شدن به دانشگاه و یا نه فقط پرکردن آنتن به هر قیمتی؟ یک نقطه ضعف که در مجموعههای قبلی وجود نداشت و باعث رونق آنها شده بود وجود عناصر شناختهشده فیلمنامهنویس بود، بدین معنا که به طور مثال زمان و فضای داستان در آن اتفاق میافتاد معلوم بود، مسئلهای که در سریالهای جدید وجود ندارد. یک اثر برای اثبات هویت خود ملزم است یک فضای داستانی داشته باشد و این فضا در یک زمان معین شکل گرفته باشد، یعنی نمیتوان اثری ساخت که فضا داشته باشد و زمان را نه و یا اینکه این دو عنصر در آن انتزاعی باشد در مجموعههای در حال پخش معلوم نیست که فضای داستان مربوط به دوره ساموراییهاست یا حال، چون هرکدام الزامات خاص خود را دارند و یا اینکه یک فضای انتزاعی است و یک ساختار جدید و من درآوردی در حال پخش است. یعنی فضای داستانی در ساخت خود یک تعارض دارد.
نادیده گرفتن این عناصر باعث میشود که فیلم هویت و اصالت خود را از دست بدهد چون ساختار داستانی معینی ندارد.
چگونه است که تاجر از اسامی و اصطلاحات امروزی استفاده میکند ولی لباس، حرکات و اندیشهها و روشهای او مربوط به اندیشههای سامورایی است؟ آیا در کشور کره در حال حاضر این گونه تجارت میکنند؟ پس یک نتیجهگیری از این بازتعریف عناصر داستانی نشان میدهد این سریالها ملغمهای است از عناصر متداخل بدین صورت که از هر دو دوره و از هر فضا و زمان داستانی مقداری وام گرفته شده تا فیلم سرهمبندی شود و این فقدان ساختار لازم باعث شده که این سریالها دیگر آن جذابیت و اصالت و کشش لازم را ندارند و سبب میشوند مخاطب به تماشای آن علاقهای نشان ندهد.
به هر روی، بازنگری در روش و هدفهای برنامهریزان در صدا و سیما یک نیاز اساسی برای سیما به عنون یک رسانه آن هم از نوع ملی است. توجه نکردن به اصول علم مخاطبشناسی و شنا کردن خلاف جهت آب باعث میشود فکر کنند که سیما به نیاز و عقیده و حقوق آنان به عنوان بیننده توجهی ندارد.
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست