یکشنبه, ۱۸ آذر, ۱۴۰۳ / 8 December, 2024
مجله ویستا

تعریف شهر جدید


تعریف شهر جدید
شهر‌های جدید در نظام‌های اجتماعی و اقتصادی جهان و با توجه به تحولات نظریه ای، بسیار دگرگون شده‌اند. هنوز تعریف جامعی برای شهر‌های جدید ارائه نشده است اما می‌توان تعاریف زیر را برای آنها بیان داشت:‌
۱) اجتماع‌های برنامه‌ریزی شده‌ای در پاسخ به اهداف از پیش تعیین شده.‌
۲) اجتماعی خود اتکا با جمعیت و مساحت مشخص؛ فاصله‌ای معین از مادر شهر با برنامه‌ریزی از پیش تعیین شده و اهداف معین. ‌
۳) معمولا برای تمرکززدایی کالبدی، اقتصادی و اجتماعی طراحی می‌شود تا با وجود جاذبه نزدیکی به شهرهای بزرگ، جمعیت تشویق به خروج از مادرشهر شود. ‌
بنابراین شهر جدید دارای تاریخ تولد مشخص است و در زمان کوتاه معینی ساخته می‌شود. شهر جدید با حومه، اختلاف اساسی دارد؛ حومه یک ناحیه مجزای مسکونی است که ساکنان آن برای کار به شهر دورتر رفت وآمد می‌کنند اما شهر جدید باید همه عملکرد‌های شهری را به ‌اندازه معین داشته باشد.‌
از زمان احداث سکونت گاه‌های شهر‌های جدید که در آستانه قرن حاضر با طرح‌ اندیشه <‌هاوارد> و نیز ایجاد باغ شهرهای <ولوین> و <لچ ورث> شروع شد، تاکنون در اهداف این مراکز سکونتی تحولات بسیاری به وجود آمده است. بر این اساس می‌توان شهر‌های جدید را در سه دوره به شرح زیر بررسی کرد:
۱) دوره اول/ باغ شهرها به عنوان الگوی اولیه شهر‌های جدید (۱۹۳۸ - ۱۸۹۸): در این دوره، باغ شهر‌ها، شهرک‌های اقماری و سپس شهر جدید به‌عنوان گزینه‌ای در برابر رشد فزاینده شهرهای انگلستان مطرح می‌شوند. در این دوره بر نقش هرچه بیشتر دولت در توسعه این شهر‌ها، حد متناسب جمعیت باغ شهر‌ها و انتقال جمعیت اضافی به آنها تاکید می‌شود. در این دوره، شهر‌های جدید بیشتر در غالب نظریه‌ها باقی می‌مانند و فقط نمونه‌های محدودی از آنها احداث می‌شود. ‌
۲‌) دوره دوم/ سیاست رویارویی با رشد مناطق مادرشهری (۱۹۶۰ - ۱۹۳۸): با پایان جنگ جهانی دوم، بریتانیا بار دیگر در توسعه شهر‌های جدید پیشگام می‌شود. شهر‌های جدید با فاصله‌ای از مادرشهر، به عنوان مراکز اصلی فعالیت با قطبیت ناحیه شهری پذیرفته می‌شوند. بدین ترتیب همزمان با توسعه شهر‌های جدید بریتانیا، پیرامون برخی از پایتخت‌های بزرگ جهان (مسکو، پاریس و توکیو) و حوزه‌های مادرشهر، احداث سکونتگاهای شهری جدید آغاز می‌شود.
۳) دوره سوم/ تحول در اهداف شهر‌های جدید (۱۹۷۰ -۱۹۶۰): در این دوره، شهرهای جدید به عنوان ابزار سازمان دهی فضای ملی، برنامه‌ریزی ناحیه‌ای و سیاست تمرکززدایی جمعیتی و اقتصادی مطرح می‌شوند. در دوره سوم، شهر‌های جدید ب-ریتانیا در خدمت توسعه اقتصادی در سطح منطقه قرار می‌گیرند. ایجاد پایتخت‌های ج-دی-د(شاندیگار، برازیلیا و اسلام‌آباد) گونه‌ای از این اهداف تلقی می‌شود. ‌
آدمیان از دیر باز در مکان‌ها و سرزمین‌های مختلف و متعددی که شاید تنها معیار وابستگی آنان به یکدیگر در مقابله با مشکلات و سختی‌های زندگی بوده، می‌زیسته‌اند. شهر‌ها به وجود آمدند، توسعه یافتند، سیطره عظمت و تمدن خود را بر پهنه وسیعی از سرزمین‌ها گستردند و سپس از صحنه روزگار کنار رفتند. دلایل نیستی آنها کاملا مشخص و معلوم نیست. بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل، خشکسالی، قحطی، آتشفشان، توفان یا عوامل دیگری مانند جنگ، به نوعی در تنازع بقای آنان سهیم بوده و هستی و نیستی تمدن‌ها را تحت الشع--اع ق--رار داده‌اند. باوجود این، حیات آدمی در کنار شهرهای نوبنیاد ادامه یافته و مش-اهده می‌کنیم که در پی نابودی شهر‌ها، باز شهر‌های دیگری احداث می‌گردند. بنابراین شهر‌سازی یکی از کهن‌ترین نیاز‌های بشری به شمار آمده و هرگز شهری در تاریخ وجود نداشته که به تمامی، توسط معماران س--اخته شده باشد بلکه شهر را می‌بایست محصول قدرت و اقتدار حکومت‌ها و دولت‌ها دانست.‌
منبع : روزنامه اطلاعات