چهارشنبه, ۱۸ مهر, ۱۴۰۳ / 9 October, 2024
مجله ویستا

نقش آ‌مریکا درایجاد و گسترش بحران در منطقه خاورمیانه


نقش آ‌مریکا درایجاد و گسترش بحران در منطقه خاورمیانه
اگر این فرض را بپذیریم که رفتار سیاسی ایالات متحده در برخورد با تحولات خلیج فارس متاثر از عوامل جغرافیای سیاسی (ژئوپلیتیک ) بوده ونیز با توجه به این اصل که می‌گوید(عوامل جغرافیایی از عناصر ثابت و پایدار قدرت هستند حکومت‌ها ناپایدار اما منافع و واقعیت‌های جغرافیایی پایدارند) باید اضافه نمودکه به رغم تحول در نظام بین‌الملل در تغییر دراستراتژی آمریکا نسبت به مسائل خلیج فارس موقعیت سرزمینی ایران همچنان اهمیت خود را حفظ کرده است .ایران از زمان‌های قدیم چهار راه تمدن‌ها محسوب گردیده واز نظر موقعیت دریایی و زمینی از وضعیت مناسب جغرافیایی برخوردار بوده است.
در دوران جنگ سرد موقعیت سرزمینی ایران سبب شد که این کشور مورد توجه آمریکا قرار گیرد و در پیمان‌های مختلف مانند سنتو ... عضویت پیدا کند. این وضعیت دردوران جنگ سرد به گونه‌ای دیگر تداوم پیدا کرد. کشور ایران با ویژگی‌های فراوان سیاسی ،جغرافیایی واقتصادی برای قدرت‌های غربی بویژه آمریکا جهت جلوگیری از گسترش شوروی به طرف خلیج فارس دارای اهمیت زیاد می‌گردید.
در دهه ۱۹۹۰ به رغم از میان رفتن خطر شوروی با توجه به نقش پراهمیت زمین سیاسی (ژئوپلیتیک ) و زمین راهبردی (ژئواستراتژیک ) منطقه خلیج فارس در نظام جهانی، ایران به‌عنوان کشور مهم مرتبط با این منطقه توجه و حساسیت قدرت‌های غربی بویژه ‌آمریکا را بیش از گذشته به خود جلب کرد. در شرایط نوین جهانی آمریکا در صدد اجرا و حاکم نمودن سیاست امنیت (یک قطبی) در منطقه برآمد. بنابراین در دهه۹۰ پس از جنگ کویت محاسبات زمین سیاسی (ژئولیتیکی ) واشنگتن بر تضعیف قدرت منطقه‌ای خلیج فارس تمرکز یافت و براساس مفاد سیاسی دکترین رئیس جمهور آمریکا (بوش پسر) قطب‌بندی جدیدی به دنبال تحولات سپتامبر ۲۰۰۱ پدید آمد که برنظام بین‌الملل به‌طور اعم و خلیج فارس بویژه تاثیر گذاشت .
آمریکاییان تلاش داشتند بر اساس تقسیم‌بندی جهان نه تنها ایران وعراق را در محور شرارت قرار دهند بلکه حتما در صورت عدم همکاری فعال دیگر کشورهای عربی (مانند عربستان) در مبارزه با مبانی عقیدتی سلفی که به‌عنوان نماد تهدید برای آمریکا تلقی می‌شود آنها را به این محور اضافه نمایند.
استراتژی (نظام امنیتی تک قطبی) در خلیج فارس که از سوی آمریکا تحمیل شده است مستلزم ایجاد شکاف در بین دو دسته از کشورهای خلیج فارس بود. یکی از دو دسته کشورهایی هستند که با آ‌مریکا همسویی دارند ودسته دیگر کشورهایی که سیاست آنها با اهداف آمریکا هماهنگی ندارد.
هرچه شکاف بین شورای همکاری خلیج فارس از یک سو وایران از سوی دیگر بیشتر شود سیاست نظام امنیتی تک قطبی نیز به هدف خود نزدیک‌تر می‌شود بنابراین آمریکا مهمترین مانع در راه استقرار هرگونه نظام امنیت دسته جمعی در منطقه به شمار می‌رود. علت تحریکات آمریکا را باید در راستای اهداف و استراتژی آمریکا در خلیج فارس و سیاست مهار دو جانبه جستجو کرد.
از نظر علمی نیز نتیجه اثبات فرضیه این است که باید تنش‌های سیاسی میان ایران و برخی کشورها برطرف شود. طی سال‌های ۱۹۹۷ تا۲۰۰۳ که به واسطه سیاست تنش‌زدایی، روابط ایران با کشورهای حاشیه خلیج‌فارس و بویژه عربستان سعودی بهبود یافت، از مواضع خصمانه شورای همکاری خلیج فارس نسبت به ایران به‌طور محسوس کاسته شد. اکنون نیز ایران در زمان ریاست جمهوری دکتر محمد احمدی‌نژاد توانسته به صورت قانونی و کم شدت روابطش را گسترش بدهد و با وجود اینکه این محاصره بسیار سخت است کشورهای همسایه جنوبی ایران تمایل دارند ایران نقشی منطقه‌ای ایفا کند اما یک فضای امنیتی (پروژه آمریکایی ) وجوددارد که قصد دارد ایران را به‌عنوان تهدید نگاه کند .
در این میان ایران از یک سو با استفاده از دپیلماسی فعال و افزایش اقدامات دیپلماتیک درجهت خنثی نمودن ادعاهای ایالات متحده آمریکا برعلیه تهران به‌عنوان یک تهدید، بهبود روابط با کشورهای عربی بویژه عربستان و مصر ( به‌عنوان قدرت‌های اصلی در شورای همکاری خلیج فارس و اتحادیه عرب) و گسترش وتوسعه روابط با اتحادیه اروپا از سوی دیگر می‌تواند مسائل را خاتمه دهد.
ابرهیم عراقیه
منبع : روزنامه رسالت