یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 5 May, 2024
مجله ویستا


سه پرونده در گاز ایران


سه پرونده در گاز ایران
ایران در حوزه گاز تلاش می‌كند عقب‌ماندگی چند ساله خود را در كوتاه‌ترین مدت ممكن جبران كند اما این تلاش در مواردی همچون رفتار میوه‌فروشی است كه در پایان روز هنوز میوه‌های زیادی دارد و برای جلوگیری از فاسد شدن میوه‌ها، آنها را به قیمت نازل حراج می‌كند... اما، قیمت تنها مشكل گازفروشان ایران نیست و مشتری‌های پرادعا و البته دندان‌گرد، مشكل ویژه‌ای است كه ایرانیان گازفروش اسیر آن هستند. ایران همزمان با تركیه از یك طرف و پاكستان و هند از سوی دیگر، با یكدیگر مذاكرات جدی داشته‌اند تا شاید گاز ایران را بخرند یا برای خریداران جدید ترانزیت كنند. جالب آنكه اگرچه ایران یكی از قطب‌های عرضه گاز جهان به صورت بالقوه است باز هم این خریداران هستند كه ناز و كرشمه می‌كنند و با قدرت تمام به چانه‌زنی و گرفتن امتیاز می‌پردازند و ایران همواره در پی یافتن مشتریان جدید است و تفاوت چندانی برایش ندارد كه این مشتری در جنوب خلیج‌ فارس باشد و یا در شرق و كشوری مثل افغانستان . به عبارت بهتر ایرانیان در عمل نشان داده‌اند كه تنها یك برنامه مشخص را دنبال می‌كنند و آن فروش گاز است. حال، كی، كجا و چگونه برای آنها اهمیت چندانی ندارد و این موضوع باعث شده كه عملا شاهد عملكرد متفاوت و چندسویه در این زمینه باشیم.
افغانستان: پرونده جدید
اگرچه هنوز پرونده‌های قدیمی صادرات گاز مفتوح است و بحث‌های سیاسی و اقتصادی در حاشیه آن ادامه دارد، در هفته كاری گذشته، شاهد آغاز بحث جدید در حوزه صادرات گاز ایران بودیم. ماجرا از آنجا آغاز شد كه یك پایگاه اینترنتی به نام بصیرت كه متعلق به افغان‌هاست در گزارشی ضمن اعلام حضور یك هیات عالی‌رتبه ایرانی در افغانستان از پیشنهاد رساندن خط لوله گاز تربت‌جام به هرات خبر داد. البته این خبر تاكید كرده بود كه این خط لوله برای رسیدن به هرات یك سال وقت لازم دارد. روز بعد یعنی شنبه ۲۹ مرداد ماه، مدیر برنامه‌ریزی تلفیقی شركت ملی گاز ایران،‌ این خبر را در قالب این سخن كه هنوز هیچ برنامه‌ای برای انتقال گاز به هرات مصوب نشده است با تردید رو به رو كرد اما تاكید كرد ممكن است موضوع در قالب توافق مقامات محلی خراسان با مقامات افغان باشد. اما این احتمال هم چند ساعت بعد توسط خراسانی‌ها به گونه‌ای دیگر مورد تردید قرار گرفت و تا حدودی تكذیب شد ولی اعلام نشد كه آیا هیاتی از ایران در افغانستان هست یا نه! مدیر شركت گاز خراسان پذیرفت ایران یك سال و نیم پیش با والی هرات مذاكره كرده‌ است و توافق‌هایی هم حاصل شده است اما با تغییر والی هرات مذاكرات متوقف شد و پس از آن با مقامات افغان هیچ مذاكره‌ای صورت نگرفت. درواقع این مسؤول شركت گاز اصل مذاكره را تایید می‌كند اما مدعی است كه با تغییر والی ماجرا مسكوت مانده است. البته این ماجرا یك بعد دیگر هم دارد كه مسؤولان گاز خراسان بدون اطلاع وزارت نفت، وزارت امور خارجه و حتی شركت ملی گاز پرونده‌ای جدید برای صادرات گاز ایران باز كرده‌اند كه البته با رفتن اسماعیل خان پرونده به بایگانی موقت سپرده شد تا به قول معروف نه خانی آمده و نه خانی رفته باشد. نكته مهم دیگر این ماجرا آن است كه مقامات خراسانی به گونه‌ای عمل كرده‌اند كه قرار بود گاز هرات از ادامه خط لوله تربت جام تامین شود. این موضوع با توجه به سیستم گازكشی و توزیع گاز در كشور به معنای آن است كه گاز هرات از محل گاز شهری تربت جام تامین خواهد شد، یعنی گاز از محل گاز مصرفی داخل صادر می‌شود. این حركت به طور قطع از طرف زنگنه و همكاران او مورد تایید قرار نمی‌گرفت چرا كه از یك سو این موضوع را قبلا رد كرده بودند و از سوی دیگر، علاقه‌ای به فشار جدید از سوی منتقدان صدور گاز نداشته و ندارند.
پرونده قدیمی هند و پاكستان
شاید اگر تضاد بین هندوها و مسلمانان تا حدی جدی نبود كه پاكستان از هند جدا شود، اكنون ماجرای صادرات گاز و حتی توزیع انرژی در منطقه به گونه‌ای دیگر بود. صادرات گاز از ایران به هند از طریق پاكستان سال‌هاست كه در سطح مذاكره باقی مانده و كم كم به نظر می‌رسد به مرحله اجرا نزدیك شود. نكته جالب آن است كه این مذاكرات در برخی از موارد در گام اول متوقف شده و هنوز نكات اولیه و بنیادین بحث مورد توافق قرار نگرفته است. برای مثال، هنوز مشخص نیست كه هند گاز را در مرز ایران تحویل خواهد گرفت یا در مرز پاكستان و جالب آنكه نژادحسینیان مدعی شده كه هند ترجیح می‌دهد گاز را در مرز ایران تحویل بگیرد ولی مقامات پاكستانی از علاقه هند به تبدیل شدن به یك خریدار مطلق خبر داده‌اند. موضوعی كه در عمل به معنای آن است كه هند گاز را در مرز مشترك خود با پاكستان تحویل خواهد گرفت و عملا هیچ مسؤولیتی را در قبال انتقال نخواهد پذیرفت. در كنار این موضوع، خواسته‌های پاكستانی‌ها هم همواره رو به تزاید است به گونه‌ای كه اكنون مقامات این كشور برای ترانزیت گاز دو برابر میزان گذشته طلب می‌كنند. البته این موضوع هم توسط نژادحسینیان رد شده است، با این استدلال كه حجم گاز انتقالی مبنای حق ترانزیت است نه تعداد خط لوله. از نكات جالب و مهم اما مبهم آن است كه در نهایت طرف‌های قرارداد چه كشورهایی هستند. هندی‌ها همواره در پی قراردادهای دوجانبه و مذاكرات دوجانبه هستند، اما اخیرا اعلام شد كه مذاكرات سه جانبه خواهد بود و سه كشور ایران – پاكستان – هند به صورت همزمان در این زمینه گفت و گو خواهند كرد و اگر این مذاكرات و قالب آن به عنوان مبنای قرارداد نهایی مورد توافق باشد در نهایت شاید بتوان امیدوار بود كه قرارداد ۳ جانبه منعقد شود. اما در كنار این ابهام‌ها، زمانی كه هندی‌ها مشاوران خود را برای احداث خط لوله معرفی كردند و قرار است پاكستان هم به زودی مشاوران خود را معرفی كند، می‌توان امیدوار بود كه ماجرای آغاز احداث خط لوله از آوریل ۲۰۰۶ جدی شود و حتی گفته شده كه هندی‌ها تلاش می‌كنند گزارش‌های مشاوران خود را در زمان نهایی شدن مذاكرات (دسامبر ۲۰۰۵) دریافت كنند تا بتوانند بر مبنای تهدیدها و مشكلات احتمالی، تخفیف‌هایی را دریافت كنند.
اروپا؛ پرونده‌ای از بایگانی
ماجرای صادرات گاز ایران به اروپا از همان زمان كه بحث فروش گاز ایران به تركیه مطرح بود، به طور جدی مورد توجه قرار گرفت. اگرچه در مقاطعی تحویل گاز ایران به تركیه هم دچار مشكل شده و در طول زمان بارها با چالش‌های جدی مواجه شده است اما این موضوع به معنای آن نیست كه ایران از تلاش برای كسب بازار گاز در اروپا ناامید شده باشد و بارها اعلام كرده آماده تامین گاز این اتحادیه است. این درحالی است كه ترك‌ها علاقه چندانی به ترانزیت نشان نمی‌دهند و خواهان ایفای نقش واسطه در این بازار هستند. به عبارت بهتر آنها می‌خواهند گاز ایران را بخرند و با اروپا در نقش یك فروشنده تعامل داشته باشند، موضوعی كه ایران چندان به آن روی خوش نشان نمی‌دهد. در مقابل اتحادیه اروپا برای آنكه از شرایط شبه‌انحصار روسیه در مورد عرضه گاز نجات پیدا كند، تلاش مضاعفی را آغاز كرده است كه گاز خاورمیانه را از سال ۲۰۱۲ استفاده كند و بر این اساس كنسرسیوم ویژه‌ای را هم برای این منظور تشكیل داده است و حتی اعلام شده كه از سال ۲۰۰۸ پروژه‌ای به ارزش ۵ میلیارد دلار برای انتقال گاز ایران به اتحادیه اروپا آغاز خواهد شد.
تلاش برای تولید
شاید یكی از مباحثی كه به عنوان نقطه ضعف ایران در صادرات گاز مطرح است، میزان گاز آماده مصرف باشد كه به گاز تولید شده شهرت دارد. زنگنه در سال‌های وزارت خود تلاش كرد، میزان گاز تولیدی كشور را در سطح قابل قبول و بر اساس برنامه‌های كلان دولت، برنامه‌ریزی كند به گونه‌ای كه وی در طرح ارائه شده به مجلس در زمان رای اعتماد دولت دوم آقای خاتمی، صادرات گاز را یكی از اولویت‌های خود برشمرد.زنگنه در گزارش عملكرد خود در پایان دولت آقای خاتمی از ۱۶ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری در حوزه گاز خبر داد كه ۶۰ درصد آن در قالب بیع متقابل بوده است. درواقع برای یك دوره ۷ ساله او سالانه حدود ۱/۲ میلیارد دلار سرمایه‌گذاری گازی داشته است. زنگنه مدعی شد كه حاصل طرح‌های همكاران او ۱۶۳ هزار بشكه میعانات گازی و گاز مایع و ۱۴۱ میلیون مترمكعب گاز طبیعی خواهد بود. براساس آماری كه اعلام شده در پارس جنوبی در سال‌های ۸۰ تا ابتدای ۸۴ معادل ۸۷/۵ میلیارد دلار گاز تولید شده است و هر فاز این میدان تولید ناخالص داخلی را یك درصد افزایش خواهد داد. اگرچه بعضا صحت این آمار مورد تردید قرار می‌گیرد اما در نهایت با چند درصد خطا مورد پذیرش قرار می‌گیرد تا نشان دهد استراتژی زنگنه و همكاران او حداقل از نظر سمت و سو درست بوده است. درواقع ایران كه چهارمین كشور تولیدكننده گاز جهان است، استراتژی رسیدن به تولید و انتقال روزانه یك میلیارد و سیصد میلیون مترمكعب گاز در روز را دنبال می‌كند در حالی كه اكنون تنها سیصد میلیون مترمكعب گاز در كشور انتقال داده می‌شود و دراین صورت می‌توان امیدوار بود كه ایران با ۲۷ هزار میلیارد مترمكعب ذخیره گاز بتواند ضمن افزایش سهم گاز در سبد مصرفی خانوارها در صادرات گاز هم جایگاه مناسبی داشته باشد و یا حداقل مقدمات و ملزومات رسیدن این هدف را فراهم آورد. البته این مقدمات برای صادرات از شرایط لازم است اما شرط كافی نیست چرا كه همان موضوع بازارهای صادراتی و رسیدن به نتیجه در مذاكرات گازی به عنوان یك شرط تكمیلی برای صادرات گاز مطرح است و نمی‌توان به صرف افزایش ظرفیت تولید و انتقال و حتی مذاكرات گوناگون امیدوار بود كه ایران در بازارهای جهانی به صادركننده‌ای بزرگ و صاحب سهم تبدیل شود.
محمد عباسی
منبع : مجله گسترش صنعت