شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

به ما رحم کنید


به ما رحم کنید
برایان رابسون و استیو بروس، ۲ بازیكن بزرگ سال های نه چندان دور منچستریونایتد در عرصه مربیگری نیز موفقیت هایی كسب كرده اند.
شاید آنها نماد مربیان نوگرای عصر جدید محسوب شوند؛ هرچند دشواری های خاص را از سر گذرانده اند. تیم های هر ۲ مربی در مقاطع پایانی فصل گذشته دوران دشواری را سپری كردند و هم اكنون نیز اوضاع بهبود نیافته است. می توان رگه هایی از جادوی مربیگری را دید. بروس به بیرمنگام كمك كرد با كسب ۳ پیروزی پیاپی وداع خاطره انگیزی رقم بزنند. شاگردان او از شور خاص درون رختكن می گفتند؛ همان چیزی كه بروس در مكتب فرگوسن آموخته بود. بنابراین می توان نتیجه گرفت اگر بازیكن خوبی باشید قادرید به مربی بزرگی تبدیل شوید. بازیكنان فعلی لیگ برتر به مربیانی از این دست احتیاج دارند تا چیزهایی كه در دوران مدرسه نیاموخته اند را یاد بگیرند. در فوتبال انگلستان مثال جدیدی «باب» شده است:
بهتر است یك بوتروید (سرمربی نوگرای واتفورد) باشید تا رابسونی دیگر! تفاوت مربیان جوان با همتایان پر سن و سال تر خود در جسارت و یك كلام نوع دیدگاه آنها برمی گردد.امثال رابسون و بروس قادرند بدون اتكا به بازیكنان بزرگ، سرمایه مالی باشگاه و هواداران هزار عامل تقویتی دیگر تیم در حد بضاعت باشگاه و مایه غرور هواداران بسازند.كافی است به عملكرد مك كلارن قبل از باخت های اخیر تیم ملی انگلستان نظری بیفكنید. تیم های او از هر لحاظ (تكنیك، تاكتیك و تعداد پاس ها) كاملاً موفق عمل كرده و باعث شادی هواداران شده است. گویی یك عامل محسوس پیرامون بازی می گردد، صداهای این مربیان را می شنود و بر این اساس با قدرت جادویی خود نتیجه را تعیین می كند؛ گویی همه چیز به تصمیم آنها بستگی دارد. بهتر است كمی در مورد سایر مربیان جوان صحبت كنیم.پل اینس با «ماكنسفیلد» دوران مربیگری را آغاز كرده است. باید دید یاغی سابق منچستریونایتد، لیورپول و اینتر در این عرصه موفق خواهد بود یا خیر؟ تونی آدامز «الكلسیم» سابق آرسنال نیز مربیگری تیم ویكامب را برعهده گرفته تا شاید حداقل بخشی از خاطرات وفاداری خاص خود در لباس توپچی ها را زنده كند. از ناموفق ها نیز نام ببریم. تونی، كاتی، پل گاسكویین، پیترشیلتون و كریس وادل آنقدر ضعیف عمل كردند كه هیچ باشگاهی حاضر نمی شود برای دومین بار به آنها فرصت دهد. ری ویلكینز، جان بارنز، دیوید پلات نیز در عرصه مربیگری موفق نبوده اند.افراد باسابقه تری چون هری ردنپ، آلن پاردیو، پل جوئل، سام آلاردایس، گلن ر ودر، تیل وارناك و بوتروید هم نسل های خود را امیدوار نكردند. در جمع بازیكنان سابق تنها استیوارت پی یرس روی نیمكت یك تیم لیگ برتری دوام آورده است. استیو كاپل را نیز می توان در زمره این افراد به حساب آورد؛ هرچند اوضاع او كاملاً متفاوت جلوه می كند. اخیراً رؤسای باشگاه ریدینگ به او اخطار داده اند! آیا توقف منچستریونایتد آن هم در اولین فصل حضور در لیگ برتر دستاورد كمی است؟ به نظر می رسد سطح توقعات فزاینده رؤسای باشگاه ها عامل بزرگ عدم موفقیت مربیان جوان باشد. شاید اندكی اعتماد هوای تازه ای به فوتبال انگلستان اعطا كند. رابسون با سابقه ۹۰ بازی ملی و ۶۰ بار كاپیتانی تیم ملی انگلستان مسلماً مستحق توجه بیشتری است؛ همان چیزی كه غالباً از او سلب می شود.ظاهراً باید یك نفر از راه برسد و بگوید: به خاطر خدا سد راه پیشرفت جوانان نشوید! ندای درونی می گوید اول تاریخ را ببین و سپس شكایت كن. لیورپول به عنوان پرافتخارترین باشگاه جزیره به یك دلیل اقتدار ۲ دهه ای خود را امتداد نداد: مربیانی كه بعد از شانكلی و پیسلی هدایت قرمزها را به عهده گرفتند، كفایت لازم را نداشتند. آنها چه كسانی بودند؟ از این جمع دالگلیش را جدا كنید.
روی اونز و گراهام سونس (بازیكنان سابق باشگاه) عملكرد فاجعه باری رقم زدند. پس چندان هم نمی توان به بازیكنان بزرگ تكیه كرد. ایان سنت جانسون، ایان راش، رونی ولان، استیو مك ماهون و جان بارنز دیگر لیورپولی های قهرمانی بودند كه در لباس مربیگری هواداران را با كلمه «فاجعه» آشنا كردند.پس از فاجعه ورزشگاه هیسل بروكسل و همزمان با شروع دوران سیاه باشگاه های انگلیسی، دیدگاه كاملاً سنتی هواداران، مربیان و رؤسا دستخوش تغییر شد.ورود مربیان خارجی به همتایان جوان آنها تلنگری وارد كرد و این افراد به ناگاه عرصه بزرگی فراروی خود دیدند.همان گونه كه مارتین اونیل همچنان موج نوی خود را به رخ می كشد، كین وارد می شود و سایرین نیز ضربه كاری این طوفان را وارد می كنند.
منبع : روزنامه ابرار ورزشی


همچنین مشاهده کنید