چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
غلاف تمام فلزی - Full Metal Jacket
سال تولید : ۱۹۸۷
کشور تولیدکننده : انگلستان
محصول : استنلیکوبریک
کارگردان : کوبریک
فیلمنامهنویس : گوستاو هَسفورد، مایکل هر و کوبریک، برمبنای رمانی نوشته هسفورد.
فیلمبردار : داگلاس میلسام.
آهنگساز(موسیقی متن) : آبیگیل مید.
هنرپیشگان : ماتیو موداین آدام بالدوین، وینسنت دونوفریو، لی ارمی، دوریان هروود، آرلیس هوارد، کیران جکینیز، کوین میجر هوارد، اد اوراس، جان تری و جان استفورد.
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۶ دقیقه.
واحد جذب نیرویِ نیروی دریائی ایالات متحد، کارولینای جنوبی. گروهبان توپخانه، «هارتمن» (ارمی) گروهی داوطلب تازه کار را میپذیرد و برای آنان نامهای جدید انتخاب میکند، مثلاً به یکی از آنان، «سرباز جوکر» (موداین) و دیگر «سرباز کابوی» (آرلیس هوارد) میگوید، و با خشونت و بددهنی به آنان میفهماند که باید هشت هفته آموزشی را به همین ترتیب سر کنند. یکی از داوطلبان، سرباز چاقی به نام «لارنس» که «هارتمن» او را «گومر پایل» کمک کند، اما در مقابل خشم و نفرت دیگر همقطارانش نسبت به «پایل»، تسلیم میشود. تا اینکه یک شب همه گروه «پایل» را کتک میزنند. از این پس او مثل مردههای متحرک از دستورات «هارتمن» اطاعت میکند و با اسلحهاش (که همه دستور دارند نامی دخترانه بر روی آن بگذارند) صحبت میکند. در اینجا، «هارتمن» عصبانی مداخله میکند، «پایل» ابتدا به او شلیک میکند و بعد اسلحه را سمت خودش میگیرد. 1968. «جوکر» بهعنوان گزارشگر مجله «استارز اند استرایپس»، همراه با عکاس مبتدیاش، «رافترمن» (کوین میجر هوارد) به ویتنام میرود. بعد از حمله ویتکنگها و ویتنام شمالیها، آن دو به شهر هوئه میروند و در آنجا، «جوکر» دوباره «کابوی» را میبیند که اکنون در یکی از جوخههای نیروی دریائی مشغول خدمت است. فرمانده جوخه، «ستوان تاچداون» (اوراس) کشته میشود و بعدتر وقتی خبر میرسد که اطراف رود پرفیوم از ویتنام شمالیها پاکسازی شده، جوخه برای شناسائی به آنجا میرود. اما سردستهشان، «ارل دیوانه» (جکینیز) با یک تله انفجاری کشته میشود و «کابوی» کنترل اوضاع را در دست میگیرد اما تیراندازهای کمین کرده به جوخه حمله میکنند و دو نفر از افراد گروه به دشت مجروح میشوند. بعدتر خود او هدف حمله یک تیرانداز یک زن قرار میگیرد و کشته میشود. اما سرانجام زن به دام میافتد و «رافترمن» به او شلیک میکند. زن که به شدت زخمی شده، التماس میکند تا او را بکشند و بالاخره «جوکر» این کار را میکند.
* کاوشی هستی شناسانه و فیلسوفانه، این بار در جنگ ویتنام، که با نگاه ضد انسانگرایانه همیشگی کوبریک و حس نوسالژیک تازه او نسبت به دهه 1960 نیز همراه شده است. نمایشی از تهی و بحرانی شدن فردیت مردانه در دلِ یک پادگان آموزشی با به تعبیری نمایش بحران «مردانگی» و شمایلهای مردانه هالیوود که از مایههای محوری سینمای دهه 1980 آمریکا نیز هست؛ دست انداختن جان وین در طول فیلم و کوشش عذابآور و مرگبار گروهی سرباز برای کشتن یک زن تکتیرانداز ویتکنگ، در همین راستاست. دوربین کوبریک مثل همیشه در حال حرکتهای شگفتانگیز است، اما اینجا پذیرفتنیتر و بجاتر از نمونههای پیشین، موفق میشود حس «تکنولوژی کشتار» را در مخاطبش برانگیزد. تأثیرپذیری تا حد تقلید کوبریک از سبک بصری خشن و تعزلی سام پکینپا در صحنههای جنگ و تبدیل کشتارِ جنگی به یک باله تعزلی، حسی نمایشی، دروغین و جعلی را از مفهوم جنگ ایجاد میکند
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست