فرگوسن، مردی که با تلاش صاحب همه چیز شد

سرآلكس فرگوسن در ۳۱ دسامبر سال ۱۹۴۱ متولد شد. وی را به عنوان رهبر بلامنازع فوتبال انگلستان یاد می كنند. در مطلب زیر گوشه هایی از زندگی وی را مرور می كنیم. ۱۰۳ سال پیش باشگاه منچستریونایتد را به نام «نیوتن هیث» می دانستند.
لوئیس روكا، یكی از سهامداران بزرگ منچستریونایتد پس از چندی پیشنهاد می كند نام باشگاه به منچستر سانترال تبدیل شود و سپس منچستر سلتیك را برگزیدند تا اینكه در نهایت سال ۱۸۷۸ نام منچستریونایتد برای این باشگاه به ثبت رسید.او قبل از عزیمت به منچستریونایتد، هدایت مستقیم و غیره مستقیم تیم هایی مثل كوبین اس. تی. جان آستون، دانفر ملاین، گلاسكو رنجرز، فالكیرك و ایریونایتد را به عهده داشته است و البته به عنوان كمك مربی در تیم استرلینگ شایر شرقی، اس. تی میرن و آبردین ( همه از اسكاتلند) نیز فعالیت داشته است.
روزی كه فرگوسن به اولدترافورد آمد، مصادف شده بود با یك بحران جدی در باشگاه منچستریونایتد؛ آنها از ۱۳ بازی فصل، تنها ۳ بازی را برده بودند. در همان سال منچستریونایتد توسط ساوتهمپتون و با نتیجه ۴ بر یك از جام «لیتل وود» نیز كنار رفته بود.او به محض ورودش روش های متوقف كننده این شكست ها را گسترش داد. تاكتیك و نوع حملات منچستریونایتد در عرض چند ماه كاملاًً عوض شد.
فرگوسن آن فصل را بدون خرید حتی یك بازیكن جدید به خوبی به پایان رساند و كسب مقام یازدهم جدول برای تیمی كه در آستانه از هم گسیختگی بود، كار دشواری به نظر می رسید. اكنون پیرمرد مجرب انگلستان وقتی به سال های دور آشنایی با منچستریونایتد فكرمی كند، متوجه می شود موفقیت در آن روزها چیزی شبیه به معجزه بوده است.
فرگوسن در ششم ماه نوامبر سال ۱۹۸۶ ، «ران اتكینسون» را به عنوان مربی فنی تیم معرفی می كند. البته ضعف های فیزیكی بازیكنان در آن زمان چیزی نیست كه بتوان انكار كرد و شاید سرآلكس هنوز هم با آن نقطه ضعف های تاریخی دست به گریبان است؛ نقطه ضعف هایی كه لیگ انگلستان هرگز طاقت تحمل آنها را ندارد و منچستریونایتد سال های دور، همیشه از این ضعف قدرت بدنی و توجه زیاد به تاكتیك تیمی ضرر كرده است.
سرآلكس فرگوسن در اولین فصل مربیگری جدی و رسمی خود با عقد ۳ قرارداد به یاد ماندنی منچستریونایتد را به یك تیم قدرتمند تبدیل كرد. استیو بروس، بریان مك كلر و ویو آندرسون، به منچستریونایتد ملحق شدند. در فصل ۱۹۸۹-۱۹۸۸ ، مقام یازدهمی و در فصل ۱۹۹۰-۱۹۸۹ كسب رتبه سیزدهمی، بالاترین بهانه برای آغاز یك تحول بزرگ بود.
كم كم مدیران ارشد باشگاه به این فكر افتادند كه سرآلكس فرگوسن را نه به عنوان یك طراح و برنامه ریز و مدیر فنی، بلكه رسماً به عنوان مربی ارشد باشگاه منچستریونایتد برگزینند. آنها در مصاحبه ها اعلام می كنند از توانایی او در هدایت تیم مطمئن هستند. یونایتد همچنان فوتبال را در سایه بدشانسی و شكست دنبال می كند. طرفداران منچستریونایتد كم كم به تبانی و مسایل پشت پرده باشگاه شك می كنند. خرج زیادی صورت می گیرد و نتیجه ای در برندارد.این مسأله برای انگلیسی ها باور كردنی نیست.
در همان سال فرگوسن در یك مصاحبه مطبوعاتی ساده ازتلاش های مدیران باشگاه تمجید می كند و به دفاع از آنها علیه شایعات فساد مالی می پردازد. تا اینكه ۱۷ می سال ،۱۹۹۰ سرآغاز دوره شكوهمند پیروزی های منچستریونایتد می گردد.آنها كریستال پالاس را با نتیجه یك بر صفر درهم می كوبند و فاتح جام اتحادیه می شوند. حالا دیگر طرفداران سراسر خشن منچستری دلیلی برای شادی دارند. كم كم نام آلكس بر روی پلاكاردهای طرفداران دیده می شود. او اكنون فرصت خوبی برای خودنمایی و كسب شهرت دارد.یونایتدی ها اثبات كردند توانایی قهرمانی را دارند و به اذعان بازیكنان مطرح آن وقت، همه چیز را مدیون تلاش های فرگوسن بودند. در سال ،۱۹۹۱ منچستریونایتد فینالیست جام باشگاه های اروپا می گردد.
آنها در فینال، بارسلونا را با نتیجه ۲ بر یك پشت سر می گذارند و بار دیگرقطعه ای دیگر از نوار پیروزی های انگلستان و شیاطین سرخ رقم می خورد. به هر حال هنوز طرفداران راضی به نظر نمی رسند. آنها موفقیت بزرگتر وحساستری را انتظار دارند؛ قهرمانی لیگ انگلستان، آرزوی دیرینه هواداران منچستریونایتد بود. در فصل ۱۹۹۲- ۱۹۹۱ منچستریونایتد به قهرمانی لیگ انگلستان خیلی نزدیك شد اما لیدز یونایتد جلوی این شادی زودرس را گرفت.
اختلاف امتیاز آنها با منچستریونایتد بسیار ناچیز بود. آنها در یك فینال دیگر با نتیجه یك بر صفر مغلوب ناتینگهام فارست می شوند و درجام باشگاه های اروپا، «ستاره سرخ بلگراد»، شیاطین سرخ را مقابل میلیون ها چشم شیفته فوتبال، شرمگین می كند. در فصل ۱۹۹۳-،۱۹۹۲ تیم سرآلكس فرگوسن پروازی پر انرژی به سوی موفقیت می كند؛ آنها قهرمان انگلستان می شوند. منچستریونایتد ۲۱ سال در انتظار چنین روزی بود و تنها ۶ سال بعد با اقتدار تمام، هم لیگ انگلستان و هم «اف. ای كاپ» را تصاحب می كند.
آنها یك سال بعد از آن خیلی به فینال نزدیك شدند اما این آستون ویلا بود كه در فینال، یونایتد را با نتیجه ۳ بر یك درهم كوبید.قهرمانی سال ۱۹۹۳ لیگ برتر انگلستان، بدین معنا بود كه فرگوسن اولین مربی موفق منچستریونایتد است و با توجه به قدرت بی نظیرش در هدایت تیم، باید همچنان باقی بماند.
از طرفی او دومین مربی جهان پس از یوهان كرایف است كه توانسته یونایتدی ها را با تفكر اسكاتلندی به قهرمانی اروپا برساند. در شروع فصل ۱۹۹۵ به نظر می رسید همه چیز به نفع فرگوسن است. در لیست برگزیدگان جایزه C.B.E نام سرآلكس فرگوسن بالاتر از همه اسامی دیده می شد. او جایزه خود را دریافت كرد.
درهمان سال منچستریونایتد در یك خرید جنجالی، اندی كول را از نیوكاسل خرید. در ۲۵ ژوئن، حادثه محرومیت بزرگ اریك كانتونا، ضربه سختی به پیكره منچستریونایتد وارد كرد.او در برخورد شدیدی كه با طرفداران كریستال پالاس داشت، فوتبال حرفه ای خود را سال ها با ركود مواجه كرد. فیفا ۹ ماه وی را از بازی محروم كرد! وقتی كه فصل ۱۹۹۶-۱۹۹۵ آغاز شد، منچستر، آندری كانچلسكی، پل اینس و مارك هیوز را در اختیار نداشت.
بحران محرومیت به طرز بدی دامنگیر منچستریونایتد شده بود. بازیكنانی كه نقش مهمی را در تیم ایفا می كردند، در زمین دیده نمی شدند و از همه مهمتر نبودن كانتونا بود كه به وضوح احساس می شد. در آن فصل ۵ بازیكن زیر ۲۱ سال در منچستر بازی می كردند و تیم بسیار جوانی وارد لیگ انگلستان شده بود. در همان سال سرآلكس فرگوسن، مربی برتر دنیا شناخته شد و به گفته خود او این افتخار اوج موفقیت های وی را تشكیل می دهد.
در تابستان همین فصل، سرآلكس فرگوسن در راستای جوانگرایی تیم، دست به خرید چندین بازیكن ناشناخته و جوان می زند. اولگنار سولشار، رانی جانسون، ریموند واندرگو( دروازه بان)، یوردی كرایف و كارل پوبورسكی بازیكنانی هستند كه در آن تاریخ به منچستریونایتد آمدند.وی در نوامبر ،۱۹۹۶ جشن دهمین سال مربیگری خود را به طور حرفه ای در حالی برگزار كرد كه منچستریونایتد دیگر به یك ابر قدرت در فوتبال باشگاه های اروپا تبدیل شده بود.بیشترین ركورد مربیگری از آن«سرمت بازبی» است اما پس از گذشت این همه سال همه می دانند كه در این ركورد كسی به گرد فرگوسن نمی رسد.
در فصل بعد آنها با شكست بروسیادورتموند بار دیگر فاتح یك جام اروپایی می شوند و فرگوسن در آن فصل نیز لقب مربی شماره یك جهان را از آن خود می سازد. در زیر به گوشه ای از افتخارات این پیرمرد اسكاتلندی اشاره می كنیم:
▪ سال ۱۹۸۰ قهرمانی لیگ اسكاتلند
▪ سال ۱۹۸۲ قهرمانی لیگ اسكاتلند
▪ سال ۱۹۸۲ قهرمانی جام حذفی اسكاتلند
▪ سال ۱۹۸۳ قهرمانی جام حذفی اسكاتلند
▪ سال ۱۹۸۴ قهرمانی لیگ اسكاتلند
▪ سال ۱۹۸۴ قهرمانی لیگ و جام حذفی اسكاتلند
▪ سال ۱۹۸۵ و ۱۹۸۶ قهرمانی جام حذفی اسكاتلند
▪ سال ۱۹۹۰ قهرمانی جام یوفا
▪ سال ۱۹۹۱ قهرمانی سوپر جام اروپا
▪ سال ۱۹۹۲ قهرمانی لیگ برتر انگلستان
▪ سال ۱۹۹۳ قهرمانی لیگ برتر انگلستان
▪ سال ۱۹۹۴ ۲ قهرمانی پیاپی در جام یوفا و لیگ برتر
▪ سال ۱۹۹۶ قهرمانی لیگ و جام حذفی انگلستان
▪ سال ۱۹۹۷ قهرمانی لیگ برتر انگلستان
▪ سال ۱۹۹۹ قهرمانی لیگ برتر انگلستان
▪ سال ۱۹۹۹ قهرمانی جام حذفی انگلستان
▪ سال ۱۹۹۹ قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا
▪ سال ۲۰۰۰ قهرمانی لیگ برتر انگلستان
▪ سال ۲۰۰۱ قهرمانی لیگ برتر انگلستان
فرگوسن، نابغه تاكتیك ها است. او از هیچ چیزی نمی ترسد و همیشه به آینده فكر می كند. وی به شانس خیلی معتقد است و همیشه قبل از بازی دست به یكسری كارهای عجیب می زند كه در رختكن یونایتدی ها به هیچ وجه خنده دار نیست و همه به این سلسله مراتب اعتقاد دارند.او می گوید: «اگر شمابخواهید پیروز شوید باید در دستتان كیفی پر از شانس داشته باشید!»فاكتور مهم او در تیم، مسأله سازگاری همه بازیكنان با باشگاه است.
او این مسأله را دلیل تمام موفقیت ها می داند. سیستم ۲-۴-۴ همیشه سیستم مطلوب و مورد توجه او بوده است و اعتقاد دارد معنی ۲-۴-۴ این نیست كه همیشه طبق قوانین حاكم برآن عمل شود، بلكه تنها شالوده تیم باید بر پایه این سیستم قرار گیرد.
در لندن وی را به عنوان مربی دقیقه ۹۰ می شناسند. او گاهی با یك تعویض ساده تیم حریف را درهم می كوبد و همیشه به بازیكنانش می گوید: «به خیلی جلوتر نگاه كنید، در آن صورت برداشتن چند قدم كار ساده ای به نظر می رسد.»ضرب المثل معروف اسكاتلندی در قاب مجللی بالای سر فرگوسن در دفتر كارش است:«بدون زحمت، چیزی به دست نمی آید.»حالا فرگوسن صاحب ركوردی است كه به نظر می رسد دیگر دست نیافتنی باشد ۲۰ سال حضور در جمع شیاطین سرخ افتخاری است كه فرگی همواره در این رابطه به خود می بالد.

منبع : روزنامه ابرار ورزشی