دوشنبه, ۲۲ بهمن, ۱۴۰۳ / 10 February, 2025
مجله ویستا
زنگ خطر فروپاشی اخلاقی
![زنگ خطر فروپاشی اخلاقی](/mag/i/2/rh04q.jpg)
کمفروغ شدن چراغ اخلاق در جامعه امروز ایران، دغدغهای است که از سطح نخبگان و اندیشمندان جامعه گذر کرده و در زبان و قلم مجلسیان و حاکمان نیز جاری شده است. کافی است که به آمار داخلی و بینالمللی رجوع کنیم تا بهطور مستند معلوم شود که شاخصهای انواع فساد، خشونت، دزدی، دروغ و... تا چه اندازه در جامعه ایران افزایش یافته است. این قلم در نوشتار حاضر در پی علتیابی تنزل سطوح اخلاقی در ایران امروز نیست، بلکه میکوشد با نگاهی کارکردی و بهگونهای فشرده، تا اندازهای پیامدهای کمرنگ شدن اخلاق در جامعه ایران را بکاود.
معیار اخلاق بر مدار وظیفه را فرو میگذاریم و در سایه اخلاق مبتنی بر اصالت نفع به جامعه و قدرت سیاسی نظر میکنیم. میدانیم که شیرازه اصلی اداره جامعه، برقراری نظم و تحقق عدالت و اجرای قانونهای منصفانه و دادگرانه است. اما اجرای قانون کاری دشوار است و در بسیاری موارد، جز با ضرب و زور ماموران دولتی، مانند مجازات کردن متخلفان قانون، نمیتوان در این راه دشوار کامیاب شد. وقتی شهروندان به اجرای قانون گردن نگذارند و در برابر آن خود را مکلف ندانند، قانون معطل میماند و بیقانونی جامعه را به مرزهای هرج و مرج و فروپاشی نزدیک میکند.
شهروندان باید با طیب خاطر و از سر وظیفه، رعایت قانون و حاکمیت قانون را خواستار شوند و حرکت بر مدار قانون را تصدیق کنند. چنین روندی نه در هر جامعهای بلکه فقط در <جامعه اخلاقی> پدید میآید. هر چه سطوح مقبولیت اصول اخلاقی در جامعهای بالاتر باشد، حاکمیت قانون در آن جامعه مستحکمتر و امکان پیشرفت و توسعه کشور افزونتر است. در این صورت، لازم نیست در اجرای هر کار قانونی، ماموران دولتی و انتظامی را به سوی مردم روانه کرد و به جای <اقتدار> از <قدرت> کمک گرفت.
آشکار است که افزایش فساد مالی، فساد سیاسی و فساد جنسی همراه با رشد انواع خشونت در کشور، زنگ خطر فرو افتادن جامعه در هاویه اضمحلال اخلاقی را به صدا درآورده است. رواج بازار دروغگویی، چاپلوسی، اغراقگویی، خودهمهانگاری و خودبزرگبینی، همه و همه نشانههای سقوط اخلاقی بهشمار میروند. مخفی نماند که ایستادن، دیدن و شنیدن اما دم نیاوردن و با آرامش کاذب و تخدیری از کنار مظاهر فساد گذشتن، خود فی حد ذاته نشانه فرو ریختن بنیانهای اخلاق در جامعه است.
چه میتوان کرد با جامعهای که در آن قبح فساد مالی، سیاسی و جنسی از میان رفته باشد و دروغگویی و چاپلوسی، سکه رایج بازار مکاره سیاستزدگی شده باشد؟
اخلاق وظیفهگرایانه به کنار؛ بیایید به ناگزیر با منطق اخلاق مبتنی به اصالت نفع در جامعه کنونی ایران بیندیشیم و عمل کنیم. آیا اجرای قانون، اعمال نظم و ارتقای مشروعیت و کارآمدی حکومت، در گرو رشد و بالندگی اخلاقی نیست؟ کدام کشور در جهان توانسته است نظم و قانون را بر مدار زور و اعمال فشار حاکم سازد؟ آیا جز در سایهسار اخلاق میتوان به ثبات و توسعه کشور اندیشید؟ رواج دروغ، چاپلوسی، اغراقگویی و سردادن لافهای خلاف، پیامدی جز بیاعتمادی در جامعه ندارد.
بنابراین باید زبان سیاسی امروز ایران را چه رسمی و چه غیررسمی از دروغ و گزافه و اغراق پیراست. اگر اینجا و آنجا میگویند که <ایران قدرت اول جهان است> و <ایران در پی اداره جهان است> و مانند اینها، باید بدانند که این گزارهها از مصادیق بارز دوری گزیدن از اخلاق سیاسی است، زیرا اخلاق سیاسی دولتمردان بزرگ توام با واقعبینی و فروتنی و دوری جستن از گزافهگویی و دعاوی بیپایه است.
به لرزه درآمدن ارکان اخلاق در جامعه و فروریختن تدریجی ارزشها، میوه تلخ خشونت را در انواع گوناگون آن به بار میآورد. اعمال خشونت نسبت به کودکان، زنان، کارگران، جوانان و سایر قشرهای جامعه، در غیبت شهریار اخلاق رخ میدهد.
این همه، بار مسوولیت و مشغولیت حاکمان و دولتیان را گران میکند و آنان را در اداره امور مردم به تعب و سختی درمیافکند.
پیرایش اخلاقی جامعه ایران باید از طبقه حاکمان آغاز شود. به نظر من، در شرایط کنونی،چنین رویکردی بهترین و مناسبترین گزینه است. ذهن و زبان سیاسی ایران نیاز به پیراستن دارد؛ چه در لسان مقامات و چه در کلام و تصویر رسانههای گروهی دولتی. اگر چنین تحول مبارکی روی دهد، بازتاب و تاثیر آن در ذهن و زبان تودههای مردم، مثبت خواهد بود. امام علی(ع- ) که خود در کنار ویژگیهای انسانی متعالی، آموزگار بزرگ اخلاق نیز بود- گفته است: <الناس بامرائهم اشبه منهم بابائهم.>
یعنی: <مردم به حاکمان خود شبیهتر از پدرانشان هستند.> اگرچه فرزندان، بسیار به پدران خود شباهت دارند اما شباهت آنان به حاکمانشان خیلی بیشتر از پدرانشان است زیرا حاکمان در اندیشه و عمل بر ذهن و زبان مردم تاثیر میگذارند.
اگر نکوشیم که چراغ اخلاق در جامعه ایران پرفروغ شود، آسیبها و خسارتها در کشور افزونتر خواهد شد. و رفتهرفته بیتفاوتی و بیانگیزگی بر مردم چیره خواهد شد. چنین وضعیتی، خصم <قدرت>، <اقتدار>، <مشروعیت> و <کارآمدی قدرت سیاسی> خواهد بود. حتی اگر منطق ما نفعطلبی -یعنی جلب منفعت و دفع ضرر- باشد، میباید بر مدار نفعطلبی، در کار حکمرانی و دولتمردی، گلیم قدرت خویش را به زیر سایه اخلاق بکشانیم.
سیدعلی محمودی
دکتری علوم سیاسی، عضو هیات علمی دانشگاه
دکتری علوم سیاسی، عضو هیات علمی دانشگاه
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست