جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا

بیانیه حزب کمونیست فدراسیون روسیه، خطاب به احزاب کمونیست جهان!


بیانیه حزب کمونیست فدراسیون روسیه، خطاب به احزاب کمونیست جهان!
به احزاب برادر و دوست
رفقای عزیز،
در راستای تبادل نظر سازنده و مفیدی که در ارتباط با مسائل پیچیدهٔ گوناگون در اوضاع کنونی جهان میان ما وجود دارد، مایلیم اطلاعات دست اولی را در مورد نحوهٔ شکل‌گیری درگیری‌های نظامی در اوستیای جنوبی در اختیارتان بگذاریم. با توجه به آن که در چند روز اخیر بسیاری از شبکه‌های تلویزیونی بانفوذ اروپایی و آمریکایی اخبار این موضوع را به طور شدیداً یک طرفه – اگر نگوییم مغرضانه و با جانبداری از یک طرف - گزارش کرده اند، ما به روشن کردن این موضوع اهمیت زیادی می‌دهیم.
۱) چند کلمه در مورد زمینهٔ تاریخی این کشمکش: اوستیا در سال ۱۷۷۴ به عنوان یک ایالت واحد (بدون تقسیم‌بندی شمالی و جنوبی)، جزئی از امپراتوری روسیه شد. بعد از فروپاشی امپراتوری روسیه در سال ۱۹۱۷، گرجستان مدعی سرزمین اوستیای جنوبی شد. در فاصلهٔ سال‌های ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ مردم اوستیای جنوبی قربانی نخستین نسل کُشی توسط گرجستان "مستقل و دموکراتیک" شدند. این قتل عام توسط نیروهای نظامی گرجی، که در واقع تقریباً تمام روستاهای اوستیای جنوبی را ویران کردند، منجر به نابودی هزاران تن از اهالی اوستیای جنوبی و آواره شدن آنها در اوستیای شمالی شد.
در سال ۱۹۲۱ قدرت شوروی در اوستیای جنوبی برقرار شد، و سپس در سال ۱۹۲۲ اوستیای جنوبی به عنوان یک منطقهٔ خودمختار به گرجستان ضمیمه شد. وضعیت جدید ادارهٔ دولتی اوستیای جنوبی، تغییری در روش و رفتار تفلیس ایجاد نکرد. زیر لوای شعارهای دوستی بین ملت‌ها، اهالی اوستیای جنوبی وادار به تغییر نام خانوادگی خود به نام‌های گرجی شدند. سیاستی که مسئولان گرجی در پیش گرفتند دوبار باعث تعویض الفبای اوستیایی به رسم‌خط گرجی شد، و با وصف افزایش جمعیت در سراسر قلمرو اتحاد جماهیر شوروی، آن سیاست باعث کاهش مداوم جمعیت اوستیای جنوبی شد.
در اواخر دههٔ هشتاد قرن بیستم، افراطیون ملی‌گرای گرجی کارزاری را برای از میان بردن خودمختاری اوستیای جنوبی آغاز کردند. تمام قوانین جمهوری که پایهٔ موجودیت خودمختاری را تشکیل می‌داند، ملغیٰ اعلام شدند. در سال ۱۹۹۰، شورای عالی جمهوری سوسیالیستی گرجستان شوروی تمام قوانین تصویب شده پس از ۱۹۲۱ را، از جمله سند ضمیمه‌سازی اوستیای جنوبی به جمهوری سوسیالیستی گرجستان را لغو کرد، که در نتیجه اوستیای جنوبی از چارچوب قانونی و قانون اساسی گرجستان خارج شد.
تبعیض و تهدید علیه شهروندان اوستیا، در فاصلهٔ سال‌های ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۲ به تجاوز نظامی و از میان بردن مردم اوستیای جنوبی تبدیل شد. در نتیجهٔ اَعمال خشونت‌آمیز گرجستان علیه اوستیای جنوبی، در فاصلهٔ میان نوامبر ۱۹۸۹ و ژوئیهٔ ۱۹۹۲(زمانی که نیروهای پاسدار صلح روسیه در منطقهٔ درگیری بین گرجستان و اوستیا مستقر شدند)، بیش از ۳۰۰۰ تن از شهروندان اوستیا جان خود را از دست دادند، ۳۰۰ تن مفقود شدند، بیشتر از ۱۰۰ دهکدهٔ اوستیا به آتش کشیده شدند، و بیشتر از ۴۰ هزار تن به روسیه پناهنده شدند.
در جریان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، در دو سرزمین خودمختار آبخاز و اوستیای جنوبی در جمهوری سوسیالیستی گرجستان شوروی، که در آن زمان هنوز طبق قانون اساسی اتحاد جماهیر شوروی به طور رسمی وجود داشتند، هرگز همه‌پرسی انجام نشد. در همین احوال بود که در ۲۹ ماه مه ۱۹۹۲، شورای عالی جمهوری اوستیای جنوبی «با در نظر گرفتن ارادهٔ مردم که در همه‌پرسی ۱۹ ژانویهٔ ۱۹۹۲ ابراز شد» اعلام استقلال کرد.
در ۲۴ ژوئن ۱۹۹۲ در «سوچی»، بوریس یلتسین و ادوارد شواردنادزه توافقنامه‌ای را در ارتباط با رفع مناقشه بین گرجستان و اوستیا امضا کردند، که بر اساس آن، عملیات پاسداری از صلح در اوستیای جنوبی در ۱۴ ژوئیهٔ ۱۹۹۲ آغاز شد. نیروهای مشترک پاسدار صلح، شامل واحدهای نظامی روسی، گرجی و اوستیایی، در منطقهٔ درگیری مستقر شدند. در قرارداد «سوچی» همچنین تشکیل یک کمیسیون مشترک نظارت بر رفع مناقشه در نظر گرفته شده بود. در چند سال بعدی، نیروهای پاسدار صلح با موفقیت به هدف اصلی خود یعنی جلوگیری از آغاز دوبارهٔ عملیات نظامی دست یافتند.
۲) وضعیت کنونی مناقشه: همان طور که به احتمال قوی اطلاع دارید، در روز ۴ مارس ۲۰۰۸، گرجستان اعلام کرد که کمیسیون نظارت مشترک را دیگر مکانیسم مؤثری برای حل مناقشه نمی‌داند و شکل جدید «۲+۲+۲» را به جای آن پیشنهاد کرد: مسئولان گرجی و حامیان گرجستان یعنی دولت "د. ساناکویف" + طرف روسیه و دولت "ای. کوکوئیتی» + سازمان امنیت و همکاری اروپا (OSCE) و اتحادیهٔ اروپا. این طرح از طرف اوستیای جنوبی رد شد، که به رغم برخورد روسیه و دیگر دولت‌های اروپایی با آن، اجرای آن را غیرممکن کرد.
در پنج ماه بعدی، بحران و تنش در امتداد خط مرزی بین سرزمین اصلی گرجستان و اوستیای جنوبی مرتب افزایش یافت، به خصوص در ارتباط با تجمع بی‌وقفهٔ واحدهای نظامی گرجی، از جمله تجهیزات نظامی سنگین در امتداد این مرز که توسط توافقنامهٔ « سوچی» منع شده بود. اقدام‌های تحریک‌آمیز مکرر از جانب هر دو طرف دشواری‌های بیشتری را برای نیروهای مشترک پاسدار صلح ایجاد ‌کرد. درخواست‌های مکرر روسیه از رهبری گرجستان و درخواست‌های ما از جامعهٔ بین‌المللی برای پشتیبانی از طرح امضای یک سند حقوقی بین دو طرف مناقشه برای خودداری از به کار بردن نیروی نظامی، متأسفانه بدون جواب ماند.
حالا روشن می‌شود که چرا چندین ماه «ام. ساکاشویلی» مرتباً پیشنهادی‌های پی در پی ما را رد می‌کرد. همین اواخر، قبل از به راه انداختن عملیات نظامی علیه اوستیای جنوبی، ساکاشویلی گفت که دلیلی برای درخواست چنین سندی نمی‌بیند، چرا که گرجستان علیه مردم خود متوسل به زور نمی‌شود. اما حالا می‌بینیم که از زور و خشونت استفاده می‌شود.
در شب ۷-۸ اوت، نیروهای نظامی گرجستان حمله را آغاز کردند. این حمله در حالی صورت گرفت که رئیس جمهور گرجستان فقط چند ساعت پیش از آغاز آن تهاجم گسترده و به دقت طرح‌ریزی شده، وعده‌هایی مبنی بر آتش‌بس و ترک مخاصمه داده بود. به این ترتیب، اینجا صحبت از حیله و فریبکاری عمدی است که ساکاشویلی مرتکب شده است. ساکاشویلی با این اَعمال خود، گستاخانه خواست مطرح شده در قطعنامهٔ مجمع عمومی سازمان ملل متحد برای رعایت "متارکهٔ المپیک" در جریان برگزاری بازی‌های المپیک پکن را نیز نادیده گرفت.
روستاهای آرام اوستیای جنوبی در معرض حملات و بمباران‌های سنگین قرار گرفتند؛ پایتخت اوستیای جنوبی، تسخینوالی، کاملاً ویران شد. ساکاشویلی با این اقدامات خود تمام مرزهای پذیرفته شده را مخدوش کرد؛ و در واقع بر "عملیات پاک‌سازی" علیه مردم خود مُهر تأیید زد. در واقع ما شاهد یک نسل کشی خائنانه و عمدی تأیید شده از طرف ساکاشویلی هستیم. طبق گزارش‌ها، شمار تقریبی قربانیان تهاجم گرجستان احتمالاً در حدود ۲۰۰۰ تن غیرنظامی بی‌گناه است، که بیشترشان زنان، سالمندان و کودکان، و اکثریت آنها از شهروندان روسی بودند. تک تیراندازان گرجستان به خدمهٔ پزشکی اجازه ندادند وظیفهٔ نجات بخش خود را انجام دهند. مردم غیرنظامی تسخینوالی که جان سالم به در برده بودند، برای فرار از زیر آتش سنگین نیروهای نظامی گرجی، مجبور بودند در شرایطی بسیار وخیم در حفره‌ها و زیرزمین‌های ساختمان‌های ویران شده پنهان شوند. مسئولیت این فاجعهٔ عظیم و گستردهٔ انسانی به عهدهٔ ساکاشویلی است. از زمان آغاز عملیات نظامی توسط گرجستان، بیشتر از ۳۰٫۰۰۰ پناهنده از جمهوری گرجستان فرار کرده اند.
نیروهای نظامی گرجستان به مرکز فرماندهی نیروهای پاسدار صلح در تسخینوالی نیز حمله کردند. طبق اطلاعات موجود، ۱۸ تن از اعضای نیروهای پاسدار صلح روسی کشته و بیشتر از ۱۰۰ تن از آنان زخمی شدند.
خیلی از آنها توسط به اصطلاح پاسداران صلح گرجی هدف گلوله قرار گرفتند؛ سربازانی که مثل خیانتکاران از پشت برادران سرباز خود را هدف گلوله قرار دادند.
همان طور که همه اطلاع دارند، ۹۰ درصد جمعیت اوستیای جنوبی شهروند روسیه هستند. مطابق قانون اساسی فدراسیون روسیه، دولت باید امنیت شهروندان خود را تضمین کند. تحت چنین شرایطی ما یک عملیات اضطراری را برای برقراری صلح آغاز کردیم. تا پیش از این، نیروهای پاسدار صلح روسی با رعایت کامل قوانین بین‌المللی و مطابق با قراردادهای موجود در تسخینوالی مستقر بودند. هدف از گسیل واحدهای تقویتی به آنجا، حفاظت از نیروهای پاسدار صلح روسی در تسخینوالی بود تا در مقابل اقدام‌های گرجستان به آنها کمک رسانده شود؛ هدف از گسیل این نیروها صرفاً حفاظت از نیروهای پاسدار صلح روسی، اهالی غیرنظامی، و نیز جلوگیری از حملهٔ گرجستان بود. نیروهای روسی در مناطقی که متعلق به اوستیای جنوبی هستند، یا مناطقی که متعلق به روسیه نیستند جای نخواهند گرفت.
وضعیت کنونی نتیجهٔ تصمیم شخصی ساکاشویلی است؛ تصمیمی که او خودش گرفت و با مسئولیت خود به آن عمل کرد، و در نتیجه ثبات تمام منطقه را به خطر انداخت. رئیس جمهور فرانسه، آقای نیکولا سارکوزی، از طرف اتحادیهٔ اروپا برای مهار مناقشه شرکت کرد، و سهم شایانی در تنظیم قرار داد صلحی بر اساس طرح معروف شش ماده‌ای داشت، قراردادی که از سوی رئیس جمهور روسیه دیمیتری مدویدوف و ساکاشویلی نیز مورد پشتیبانی قرار گرفته است. روسیه بدون قید و شرط به تعهداتش مطابق طرح مزبور عمل می‌کند. اما اکنون سؤال این است که گرجی‌ها چگونه به این قرارداد عمل خواهند کرد.
امیدواریم که اطلاعات ذکر شده در بالا برای شما مفید واقع شود، و بتوانید سهم خود را در یافتن راه حلی برای این امر مهم در این شرایط ادا کنید؛ از جمله برای تأمین امنیت مردم، جلوگیری از وقوع هرگونه درگیری نظامی احتمالی توسط ارتش گرجستان علیه اوستیای جنوبی، و بازگرداندن وضعیت به چهارچوب قانونی.
و نکتهٔ آخر این که پوشش خبری رسانه‌های غربی در مورد فاجعهٔ اوستیای جنوبی به شدت یک‌طرفه، همراه با پیش‌داوری و جانب‌داری از یک طرف است. خبری از اوستیای جنوبی گزارش نمی‌شود؛ تمام اخبار مربوط به گوری و سایر شهرهای گرجستان هستند که شمار تلفات در آنها، هر چقدر هم که باشد، بی‌تردید قابل مقایسه با میزان تلفات در تسخینوالی نیست.
تصور کنید که شبکهٔ «سی اِن اِن» CNN، در گزارش خود از شروع عملیات نظامی آمریکا در افغانستان، اصلاً اشاره‌ای به «یازدهم سپتامبر» نکند. این چه طور گزارشی خواهد بود؟ امروز هم در این رسانه‌ها روسیه را با همین شیوه جلوه می‌دهند. این قطعاً منصفانه نیست.
با احترام،
بخش بین‌المللی کمیتهُ مرکزی حزب کمونیست فدراسیون روسیه
آذین داد
صدای مردم
منبع : پایگاه اطلاع‌رسانی فرهنگ توسعه