سه شنبه, ۱۶ بهمن, ۱۴۰۳ / 4 February, 2025
مجله ویستا
امیراحمدی؛ آنگونه که هست، آنگونه که مینماید
هوشنگ امیر احمدی که از او به عنوان دلال رابطه آمریکا با ایران یاد میشود چندی است که در ایران اقامت دارد. آنچه که از خلال گفتگوهای مطبوعاتی وی فهمیده میشود این است که وی تلاش دارد چهرهای خلاف آنچه که واقعیت دارد از خود نشان دهد به عبارت دیگر متاعی که او برای فروش به ما عرضه میکند آنگونه که ادعا میکند، نیست.
هوشنگ امیراحمدی متولد ۱۳۲۶ فردی است که از چند وجه قابل توجه به نظر میرسد. در وهله نخست شناخت پیشینه و سوابق وی حائز اهمیت است. آنچه در مورد فعالیتهای امیراحمدی مهم است حرکت او در مسیرهای دلخواه محافل و مجامع امپریالیستی بوده و قابل توجه است که انجام ماموریتهایی که به وی محول میشود، رضایت مقامات آمریکایی را جلب میکند.
امیراحمدی نزدیک به ۳۰ سال است که در آمریکا اقامت دارد. او افزون بر تدریس در دانشگاه راتگرز ریاست مرکز مطالعات خاورمیانه این دانشگاه را نیز بر عهده دارد. وی ظاهرا به فعالیتهای آکادمیک و علمی - تحقیقاتی اشتغال دارد اما واقعیت چیز دیگری است و تمام این منصب و مقامها عناوین پوششی کار اوست.
در مورد «هوشنگ امیراحمدی»، مشکل واقعی، ردیابی آن بخش از فعالیتهای اوست که بودجه آن توسط شرکتهای نفتی تأمین نشده باشد. در زندگینامهای که خود وی روی اینترنت گذاشته، در صفحات ۴ و ۵، وی به بخشی از کمکهای مالی که برای پروژههای خود دریافت کرده است، اشاره میکند. در این بخش از زندگینامه وی، میتوان مثل دفتر راهنمای تلفن، اسامی تمام شرکتهای نفتی آمریکا را پیدا کرد.
حسن داعیالاسلام از اعضای با سابقه سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در گزارشی تحقیقی درباره هوشنگ امیراحمدی مینویسد: وی از وابستگان شبکههای مافیایی دلالان اسلحه، تروریستهای بینالمللی و کوکلوسکلانها (گروهی سفیدپوست متعصب آمریکایی که خواهان اجرای عدالت به شیوه خود علیه سیاهان بودند) است. او با فریب افکار عمومی به دنبال جا انداختن این مفهوم است که در مقابل جمهوری اسلامی باید صبر پیشه کرد تا به مرور به پراگماتیسم برسد.
هوشنگ امیراحمدی حداقل از سال ۱۳۶۴در کمیته دفاع از حقوق دموکراتیک مردم ایران عضویت داشته و مقالات و مطالب عنادآمیزی را علیه جمهوری اسلامی به این کمیته ارائه کرده است. او در یکی از مقالات خود که در یکی از جلسات این کمیته قرائت شد امام خمینی را آماج بیشرمانهترین حملات قرار داد.
جراید و نشریات ضد انقلابی و وابسته به کانونهای قدرت بیگانه نیز ارتباط مطلوبی با امیراحمدی دارند و همواره او را طرف مشورت قرار میدهند تا جایی که نشریه نیمروز چاپ لندن وی را یکی از مهمترین صاحبنظران و متخصصان مسائل اقتصادی مینامد و نشریه ارگان گروهک جمهوریخواهان ملی ایران وی را صاحب جسورانهترین نگاه به درون جمهوری اسلامی معرفی میکند.
واقعیت این است که در سالهای اخیر و به دنبال افشاء شدن اهداف سودجویانه و منفعت طلبانه هوشنگ امیراحمدی در نشریه ایرانسکوپ در ژوئن ۲۰۰۶ که به حضور پررنگ وی در هیئت مدیره کمپانیهای نفتی و کارتلهای اقتصادی آمریکا اشاره کرده است، از نقش و تاثیر وی بر محافل دست پایین سیاست آمریکا کاسته شده است.
از جمله تلاشهای امیراحمدی برای مرتبط نشان دادن خود با مقامات ودولتمردان آمریکایی به عنوان نمونه باید به تلاشهای او در برپایی سمیناری با حضور دولتمردان آمریکایی در دی ماه ۱۳۷۷ اشاره کرد. یکی از سخنرانان مشهور این سمینار سایروس ونس وزیر امورخارجه اسبق ایالات متحده بود. در جریان برپایی این سمینار هوشنگ امیر احمدی موفق به ایجاد رابطه با تنی چند از مقامات ارشد آمریکایی شد اما باید توجه داشت که این ارتباطات اغلب با افراد دست پایین و کسانی برقرار میشود که از دایره تاثیر گذاری در سیاست ایالات متحده خارج شدهاند و در حقیقت سرپلهای اصلی ارتباطی امیراحمدی اکثرا پوسیدهاند.
عدهای از کارشناسان و صاحبنظران مسائل سیاسی، تعریف و تمجید رسانههای اپوزوسیون از امیر احمدی را با هدایت و اشاره وی تحت سناریو و برنامهای از پیش تدوین شده برای مطرح ساختن خود به عنوان یک شخصیت مفید و موثر برای گفتگوهای مربوط به ایجاد رابطه بین ایران و آمریکا میدانند.
از این رهگذر است که منافع حقیقی امیراحمدی رخ نشان میدهد و اینجا است که کمپانیهای نفتی وارد عمل میشوند و سعی در بزرگنمایی او دارند. امیراحمدی سعی میکند با مطرح کردن خود به عنوان فردی ذینفوذ در مطبوعات ایرانی داخل و خارج از کشور به قدرت چانه زنی خود برای دریافت مبالغ بیشتر از شرکتهای چند ملیتی بیفزاید.
دریافت مبالغ چند ۱۰ هزار دلاری از شرکتهای نفتی و ... تنها بخشی از منافعی است که در قبال جایزههای فرهنگی نصیب وی شده است. شورای روابط آمریکاییان - ایرانیان به ریاست هوشنگ امیراحمدی بر اساس اطلاعاتی که در تارنمای شخصی امیراحمدی آمده است مبالغ کلانی از برخی شرکتها به عنوان جایزه و تحت عنوان «گرنت» دریافت کرده است.
در سالهای اخیر مؤسسات و سازمانهای مرتبط با وزارت امورخارجه آمریکا همچون آژانس اطلاعات آمریکا به امیراحمدی روی خوش نشان ندادند و حتی استیو گرونمن نماینده شورای امنیت ملی آمریکا و آنتونی لیک مشاور بیل کلینتون در سمینار ایران در تحول که در شهر دالاس مرکز ایالات تگزاس آمریکا برگزار شد انتقادات تندی علیه امیراحمدی مطرح کردند.
علت این انتقادات تند نیز اصرارهای بسیار زیاد امیراحمدی برای گرفتن فرصت ملاقاتهای خصوصی از مقامات ارشد آمریکایی و اثبات حضور رسمی خود به عنوان نماینده ایران در این کنفرانس بود.
امیراحمدی پس از این ماجرا و در بازدید بیل کلینتون از دانشگاه راتگرز کوشش بسیار برای نزدیکی و ایجاد رابطه با وی انجام داد اما این تلاش با موفقیت همراه نبود.
موارد قابل توجه در مورد امیراحمدی ادعاهای گوناگون وی در مورد تاسیس مراکز و نهادهایی است که اصولا در آنها هیچ نقشی نداشته است و این ادعاها موجبات رنجش شخصیتهای مختلف را به وجود آورده است. به عنوان نمونه میتوان به دعوای امیراحمدی و اریک رولو اشاره کرد که هر کدام از طرفین ادعای فراهم آوردن مقدمات و زمینههای برگزاری میزگردی در قبرس در زمینه گفتگو میان ایران و آمریکا را فراهم آوردهاند.
به دنبال انعکاس خبر ملاقات عباس عبدی با باری روزن توسط رسانههای خارجی هوشنگ امیراحمدی با ارسال نامهای به شبکههای خبری جهانی خود را رابط ملاقات این دو نفر معرفی کرده و وساطت و پادرمیانی اشخاص دیگر را در این زمینه مردود اعلام کرد.
یکی دیگر از این موارد ادعای امیراحمدی در مورد این است که وی خود را مؤسس و بنیانگذار اصلی «سیرا» معرفی میکند: «... من از بنیانگذاران اولیه و اصلی سیرا -مرکز مطالعات و تحقیقات مسائل ایران- بودم و اصولا من بودم که موجبات رشد آن سازمان را به وجود آوردم». این درحالی است که CIRA توسط چند تن از عوامل سیا در سال ۱۹۸۰ در شهر واشینگتن دی.سی آمریکا از سوی علیاکبر مهدی تاسیس شد، این در حالی است که امیراحمدی ۶ سال پس از آن در سال ۱۹۸۵ بود که اجازه اقامت در آمریکا را دریافت کرد.
به اعتقاد صاحبنظران اینگونه ادعاها از سوی امیراحمدی با این هدف مطرح میشود که وی خود را به عنوان شخصیتی حائز اهمیت در آمریکا معرفی کند و به این ترتیب بتواند دامنه نفوذی در میان برخی از مسؤلین جمهوری اسلامی پیدا کند.
از آنجا که امیر احمدی از سالهای آغازین دهه ۷۰ شمسی به بعد تلاش برای برقراری ارتباط بین دیپلماتهای ایرانی و آمریکایی را آغاز کرد، اینگونه ادعاها از سوی وی اهمیت مییابد.
از این گذشته افراد و جریاناتی که امیراحمدی در آمریکا با آنها در ارتباط است شخصیتهایی معلومالحالاند که از آن جمله میتوان به باب نی اشاره کرد. باب نی یکی از نمایندگان مجلس ایالات متحده بود که به دلیل دریافت رشوه از باندهای تبهکاری بازداشت و محاکمه شد و اکنون نیز در زندان به سر میبرد.
در این باره میتوان به افشاگریهای حسن داعیالاسلام اشاره کرد. وی میگوید: «باب نی» فعالترین و مهمترین سیاستمداری است که طی یک دهه بی وقفه با امیراحمدی همکاری میکرد. شاید یکی از معدود همکاران باب نی که هنوز گرفتار نشده باشد «هوشنگ امیراحمدی» همکار سابق وی است که با استفاده از ارتباطات خویش با شبکه باب نی به راه اندازی تشکیلات وسیعی در آمریکا اقدام کرده است.
سام قندچی از اعضای بنیاد مهر در مورد هوشنگ امیراحمدی میگوید: «از دیگر افراد مرتبط با وی (امیراحمدی) تریتا پارسی است. وی از سال ۱۹۹۷ و در حالی که در سوئد زندگی میکرد کار در کنار باب نی را شروع کرد و تا ۲۰۰۷ که وی راهی زندان شد، همکاری شان ادامه داشت.
«روی کافی»، یکی از لابیستهای گرانقیمت آمریکا و دوست باب نی، درباره انگیزه باب نی برای فعالیت در زمینه مسائل ایران گفته بود که وی عشقی بی پایان به مردم ایران داشت که برای همه ما الهام بخش بود. برای درک این عشق - کافی است - نگاهی به پرونده رشوه گیری وی از دو قاچاقچی مقیم لندن بیندازیم.
به هر رو با این مختصات است که هوشنگ امیراحمدی در این سالها دست به فعالیت زده است. او سعی میکند از هر فرصتی برای گفتگوی ایران و آمریکا به سود خود بهره بگیرد، البته وی در این زمینه تا حدودی هم گرفتار خیالپردازیهای جالب میشود، به خصوص آنجا که میکوشد تلاشی را جهت برقراری رابطه ایران و اسرائیل انجام دهد!
امیراحمدی در مصاحبه با خبرنگار مجله الکترونیک روز میگوید؛ به شائول موفاز در سفر اخیری که به اسرائیل داشته گفته است: اسرائیل با ایران هیچ مشکل غیرقابل حلی ندارد. هیچ کدام از دو طرف تهدیدی برای یکدیگر نیستند. یکسری جریانات حاشیهای باعث شده است مخالفتهای بین دو طرف به تهدید و دشمنی تبدیل شود.
اما به هر رو هیچ بعید نیست وی برای فرار از محاکمات قضایی و گرفتار نشدن در چنگال سیستم قضایی ایالات متحده به دنبال دست و پا کردن امکان اقامت دائم در ایران باشد، تا شاید سرنوشت دوست و یار دیرینش باب نی برایش تکرار نشود.
جام جم آنلاین
سید مسعود لواسانی
سید مسعود لواسانی
منبع : روزنامه جامجم
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست