پنجشنبه, ۱۳ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 2 May, 2024
مجله ویستا

ارمو - ERMO


سال تولید : ۱۹۹۴
کشور تولیدکننده : چین و هنگ کنگ
محصول : اوشی ین فیلم و استودیو‌های فیلم شانگهای
کارگردان : ژوئو شیائوون
فیلمنامه‌نویس : لانگ یون، بر مبنای داستانی نوشتهٔ شو بائوکی
فیلمبردار : گنگ‌شین لو
آهنگساز(موسیقی متن) : ژوئو شیائوون
هنرپیشگان : آی‌‌لیا، لیو پایکی، گه ژیجون، ژانگ هاییان، یان ژنگوئو، یانگ شیائو و یانیان ژی
نوع فیلم : رنگی، ۱۰۷ دقیقه


دهکده‌ای در شمال چین. ̎ارمو̎ ( آی‌لیا) برای امرار معاش و مراقبت از شوهر ظاهراً علیلش (ژیجون) ـ که قبلاً کدخدای ده بوده ـ و پسرشان، ̎هوزی̎ (ژنگوئو)، رشته درست می‌کند و می‌فروشد. او مدام در حال دعوا با زن چاق همسایه است که دختری به نام ̎شیوئر̎ (شیائو) دارد ولی با شوهر او، ̎شیازی̎ رابطهٔ خوبی دارد. در حالیکه شوهر ̎ارمو̎ رویای ساختن خانه‌ای بزرگ‌تر را در سر دارد، خود ̎ارمو̎ مصمم است یک دستگاه تلویزیون بخرد. ̎شیازی̎، ̎ارمو̎ را راضی می‌کند در سفر به شهرکی نزدیک همراهی‌اش کند؛ یعنی جائی که می‌تواند رشته‌های خود را با قیمت بالاتری بفروشد و تلویزیون بیست و نه اینچی را در ویترین یک مغازه ببیند. ̎ارمو̎ همراه با ̎شیازی̎ چند بار دیگر به آن شهر می‌رود طوری که شوهر ̎ارمو̎ به آنان مشکوک می‌شود. ̎شیازی̎ کاری برای ̎ارمو̎ در یک رستوران پیدا می‌کند. ̎ارمو̎ شب‌ها را در مسافرخانهٔ ارزان قیمتی سر می‌کند و حالا فقط هر از گاه به دهکده بر می‌گردد و پول پس‌انداز می‌کند. وقتی پی می‌برد که بیمارستان خون می‌خرد، بارها و بارها خون می‌دهد و سلامتش به خطر می‌افتد. ̎ارمو̎ که متوجه شده حقوقش بیشتر از سایر کارکنان رستوران است، پی می‌‌برد این عمل با پادرمیانی ̎شیازی̎ و جلوگیری از ̎خون‌فروشی̎ او صورت گرفته است. اما ̎ارمو̎ از این موضوع خوشش نمی‌آید و کارش را رها می‌کند و به همان کار رشته‌سازی قبلی خود در دهکده باز می‌گردد. با نزدیک شدن عید، ̎ارمو̎ آنقدر پول پس‌انداز کرده تا تلویزیونی بخرد. اما وقتی می‌خواهد تلویزیون به خانهٔ ̎ارمو̎ می‌روند ولی تنها جائی که تلویزیون را می‌شود قرار داد، روی تخت است. بنابراین ̎ارمو̎، شوهر و پسرش حالا مجبورند شب‌ها روی صندلی‌هایشان بخوابند.
ـ ارمو دنبالهٔ همان نوع سینمائی است که چند سالی قبل‌تر ژانگ ییمو بنایش را گذاشته؛ دومین ساختهٔ بلند شیائوون، تلخی سینمای کارگری و متفاوت ابتداری دههٔ ۱۹۹۰ چین را با روکشی از طنز می‌پوشاند و هر چند آنگونه که باید در نمی‌آید اما طنز تلخی در خود دارد که به واسطه‌اش، حداقل حرف‌هائی را که می‌خواهد می‌زند. فیلم آینهٔ تمام نمای زندگی طبقهٔ کارگر در ابتدای دههٔ ۱۹۹۰ است و از سوئی دیگر یکی از مهمترین فیلم‌های سینمای معترض چین در بیان مسئله سنت و مدرنیسم به شمار می‌آید. تلویزیون بیست و نه اینچ نماد مدرنیسم که در طول فیلم تبدیل به یک شخصیت ـ و نه حتی تیپ ـ می‌شود، در دل شرایطی حضور می‌یابد که گوشه‌ گوشه‌اش نشان از سنت دارد و کارکرد فصل نهائی فیلم، جائی که به دلیل حضور همسایه‌ها، خانوادهٔ ̎ارمو̎ باز باید روی همان صندلی‌های چوبی شب را به صبح برسانند، در بیان همین نکته است.