چهارشنبه, ۱۴ آذر, ۱۴۰۳ / 4 December, 2024
مجله ویستا

حرف شنو!


حرف شنو!
دو تا همسایه بودند که در یک اداره کار کردند و حقوقشان مثل هم بود.یکی از آن ها همیشه بدهکار بود و نگران بود بلکه گاهی ناراضی بود و یواشکی سیاه نمایی می کرد و بسیاری از دستاوردها و راهکارها را انکار می کرد.اما آن یکی همسایه همیشه شاد و سر حال بود و به روی زندگی لبخند می زد.همسایه اولی رفت پیش همسایه دومی و پرسید چرا من نمی توانم و تو می توانی؟همسایه دومی گفت: برای این که بر اساس آمارهای رسمی همین حقوقی که من و تو می گیریم برای زندگی خوب کافی است، من بر اساس آمارهای رسمی خرید می کنم، اجاره خانه می دهم و هزینه تحصیل فرزندانم را پرداخت می کنم.
اما تو بر اساس شایعات زندگی می کنی پس ناگزیر خریدهایت گران است، اجاره خانه ات چند برابر آمارهای رسمی است و هزینه تحصیل فرزندانت سرسام آور و حقوقت ناچیز است.اولی گفت: آها! فهمیدم پس به آمارهای رسمی مراجعه کرد و دید که دنیا به رویش لبخند می زند.نرخ ها پایین آمده اجاره خانه یک پنجم شد و هزینه تحصیل فرزندانش از پول توجیبی آن جوانان برومند هم کمتر شده، آن وقت فهمید که شایعات عجب چیز بدی است و آمارهای رسمی چه قدر خوب است.
منبع : روزنامه خراسان