شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


مهم‌‌ترین ‌راهکار جلوگیری‌ از نوسانات قیمتی: اصلاح زیر ساخت‌های بازار ـ بخش دوم


مهم‌‌ترین ‌راهکار جلوگیری‌ از نوسانات قیمتی: اصلاح زیر ساخت‌های بازار ـ بخش دوم
▪ خبرنگار:
نوساناتی که دررابطه با قیمت برخی از محصولات مانند پیاز وسیب‌زمینی وجود دارد. ناشی از پدیده‌ی اقتصادی است که اصطلاحاً قضیه تارعنکبوتی نامیده می‌شود. به نظرشما کشاورزان چگونه می توانند از این پدیده و نوسانات قیمتی که درهرسال بر محصولشان وارد می شود جلوگیری کنند.
ـ دکترصدرالاشرافی:
همان طورکه می دانیم براساس قضیه تارعنکبوتی ، دریک سال قیمت این محصولات بالاست و در سال بعد قیمت ها افت پیدا می کند. کشاورز با در نظر گرفتن قیمت سال جاری برای نوع محصولات و تولید آن‌ها در سال آینده تصمیم می‌گیرد.
قیمت‌های انتظاری در پدید آمدن قضیه تارعنکبوتی بسیارتاثیرگذارند، چراکه، اگر کشاورزان تصمیم‌ بگیرد درسال آینده تولید خود را افزایش دهند با افزایش عرضه محصول، منحنی عرضه به سمت پایین شیفت ‌می‌کند و درنهایت قیمت ‌محصول افت پیدا می‌کند، اما اگر کشاورزان با توجه به کاهش قیمت محصولی درسال گذشته، تولید سال جاری خود را کاهش ‌دهند، با توجه به این که تقاضا تقریباً ثابت است قیمت‌ آن محصول در سال جاری افزایش خواهد یافت. مسئولین باید برای جلوگیری ازاین نوسانات اقداماتی انجام دهند ازجمله مهم ترین این راهکارها اصلاح زیرساخت‌های بازار است.
یکی از مهم‌ترین ابزارهایی که می‌تواند در مسیر حمایت از بازار محصولات کشاورزی به کارگرفته شود، سازو کار تعاونی‌ها و استفاده از کارکرد مثبت و مؤثر آن هاست در حالی که به دلیل پایین بودن سطح سواد کشاورزان در کشور ما، بسیاری ازآن‌ها اصلا در تعاونی‌ها شرکت نمی‌کنند. چراکه به اعتقاد آن‌ها مفهوم تعاونی‌ این است که دولت باید به آن‌ها کمک کند. در حالی تعاونی به مفهوم هم‌یاری است.
اما نکته‌ مهم این است که در راس تعاونی‌ها باید افراد کاردان قرار گیرند و از سوی دیگر، این افراد باید از میان کشاورزان انتخاب شوند، افراد مدیر و مدبری که بدانند مفهوم تعاونی‌ چیست. در این شرایط با آموزش تعاون به کشاورزان، دردوره‌های خاص می‌توان آن‌ها را با تعاونی‌ آشنا کرد.
نبود اعتماد به تعاونی‌ها نکته‌ مهم دیگری است که باید به عنوان یک مانع در مسیر شکل‌گیری آن‌ها در جامعه روستایی توجه کرد. روشن است که کشاورزباید به تعاونی‌ها اعتماد داشته باشد تا برمبنای آن یک عضو تعاونی شود. اما قبل ازآن، کشاورزان تا اندازه ای نیازمند کمک دولت هستند. البته این کمک ها، تنها به صورت کمک های یارانه ای نیست تا کشاورزان به دولت وابسته شوند و همواره بخواهند از دولت چیزی بگیرند.چراکه این مفهوم تعاونی‌ نیست.
زمانی که کشاورزان با سازو کار تعاونی‌ها آشنا شدند، به‌تدریج باید ازکشاورزان حمایت شود تا محصولات خود را به سلف خرها نفروشند، بلکه آن را در اختیارتعاونی‌ها قرارداده و پیش قسطی را ازاین تعاونی‌ها دریافت کنند.
چراکه دراکثر نقاط دنیا نحوه ی عملکرد تعاونی‌ها این‌گونه است که پیش قسطی را دراختیار کشاورزان قرارمی‌دهند تا به علت نیاز، محصول خود را ارزان نفروشد.
اما در کشورما ممکن است بسیاری ازباغ داران محصول خود را در مرحله گل به فروش برسانند. در این حالت دلالان با بررسی باغ قیمتی را عنوان می‌کنند. در نتیجه زمانی که محصول، به مرحله برداشت می‌رسد ، این افراد در آن باغ‌ها اسکان پیدا می‌کنند. در بسیاری از موارد ممکن است که حتی خانواده ‌باغ دارنیزازآن محصول حتی یک بار هم استفاده نکرده باشند. این دلالان بعد ازجمع‌آوری محصول، آن را درسردخانه‌ها، انبارمی‌کنند و سپس درمواقعی که در بازارکمبود است، محصولات را با قیمت های بسیار بالایی به بازارعرضه می کنند. بنابراین میوه‌ای که از کشاورز خریداری کرده‌اند، گاه ده‌ها برابر گران‌تر در بازار به فروش می‌رسانند. به همین دلیل جریان سلف‌خری باعث، سود سرشاری برای دلالان و در مقابل زیان کشاورزان می شود. راهکار پیشنهادی برای این مساله در سیاست‌گذاری‌ها تشکیل تعاونی‌ها براساس قوانین تعاونی -و نه سودجویی- است!
همان طوری‌که پیش ازاین نیزعنوان شد دراین موارد درآمد حاصل از فروش محصولات حتی هزینه‌های تولید ی کشاورزرا نیزپوشش نمی دهد. دراین رابطه می توان به تولید سبزی‌جات اشاره کرد چراکه دربسیاری ازمواقع قیمت پرداختی مصرف‌کننده چند برابرقیمت دریافتی تولید کننده است، در حالی که تولید کننده با زیان مواجه است. اما با ایجاد تعاونی‌ها با شرایط گفته شده ، کشاورزان می توانند با کمک تعاونی ها ،محصولات خود را با قیمت مناسب به ‌فروش برساند . البته ممکن است که در ابتدا تنها ۵۰ درصد از این درآمد به دست کشاورز برسد. اما به مرور زمان این درصد ممکن است به ۷۰تا۸۰ نیز برسد بنابراین افزایش سهم دریافتی تولیدکننده باعث می‌شود که قدرت مالی تولییدکننده افزایش یابد . به طوری که بتواند کشاورزی خود را توسعه دهد. واز طرف دیگر این مساله مانع مهاجرت کشاورزان به شهرها می‌شود که امروزه یکی از مهم‌ترین مشکلات دولت محسوب می‌شود.
چرا که به دلیل آن‌که صنایع بزرگ شهرها امکان جذب تمام نیروی کاری روستایی مهاجرت کرده را ندارند، مهاجرت روستائیان منجر به ایجاد بی‌کاری پنهان در شهرها شد. چراکه اکثراین افراد به شغل‌های کاذب روی می‌آورند، به طوری که می‌توان گفت که این افراد بیکار هستند. بنابراین مهاجرت روستائیان به شهرها مشکلاتی برای دولت ایجاد می کند، در حالی که اگر درآمد کشاورزان بالا برود به وسیله آن می‌توانند سرمایه‌گذاری کنند، و کیفیت زندگی خود را بالا ببرند و در نهایت، زنجیره بازاریابی تکمیل می‌شود.
باید توجه کرد که روال مها جرت در دنیا این گونه انجام می شد که در ابتدا ایجاد صنایع در قطب‌های شهری باعث افزایش تقاضا برای نیروی کار شد. که در پی‌ آن دستمزدها افزایش می‌یافت. در نتیجه روستاییان به دلیل افزایش دستمزدهای بخش صنعت، به شهرها مهاجرت کردند. البته پیش از ورود به صنعت آموزش‌های لازم به آن ها داده می شد. این موضوع منجر به کاهش نیروی کار در بخش کشاورزی و افزایش دستمزدها در این بخش شد. در نتیجه برای بهتر شدن وضع درآمدی کشاورزان، این بخش مکانیزه شد. که باعث بهبود کیفیت محصولات و کاهش هزینه‌ تولیدی کشاورزان شد.
اما در کشور ما مهاجرت برای سالیان متمادی به دلیل تقاضای نیروی کار در شهرها نبود، بلکه به علت عدم توجه به بخش‌ روستایی، عدم تکافوی درآمد با هزینه‌ های کشاورزی و نبود امکانات بوده است. این وضعیت ناشی از همان اختلافی است که میان شهر و روستا وجود دارد.
▪ خبرنگار:
وضعیت مارکتینگ درکشور‌ما را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
ـ دکتر صدرالاشرافی:
توجه کنید که مارکیتینگ‌ یک موضوع کلی است که شامل ۲ مقوله‌ی بازاریابی و بازاررسانی می‌شود. بازاریابی بدان معنی است که محصول برای فروش موجود است و درمرحله بازاریابی باید به دنبال بازارهای جدید رفت. البته چنین اقدامی رادر داخل نیزمی‌تواند انجام گیرد. دراین مرحله باید به بررسی این نکته پرداخت که چه محصولی، درکدام بازار،مشتری بیشتری دارد و قیمت مناسب تری برای آن پرداخت می شود.
مسئله بازاریابی، بیشتربرای کشورهای توسعه یافته مطرح است. بنابراین ما باید به دنبال راهکارهایی باشیم که بتوان محصولات داخلی را دربازارهای جهانی به فروش برسانیم.
متاسفانه درحال حاضر اکثر محصولات کشور، به صورت فله‌ای صادرمی‌شود. برای نمونه صادرات محصولاتی مانند زعفران، خرما و پسته نیز به روش فله ای انجام می گیرد و در رعایت اصول بهداشتی و بسته‌بندی این محصولات مشکلاتی وجود دارد.
خرماهایی که درکشورما عرضه می‌شود، اکثرا به شکل بسته‌های ۵ کیلویی است که بسته‌بندی نامناسبی نیزدارند، درحالی که، کشورهایی مانند ترکیه یا امارات متحده عربی که بزرگترین وارد کننده و صادر کننده‌ خرما هستند، خرما به صورت بسته‌بندی های بسیارشیک و بهداشتی به چند برابرقیمت در بازارهای جهانی عرضه می کنند.همچنین در این زمینه می توان به صادرات پسته کشوراشاره کرد. در کشورما پسته در گونی یا بسته‌بندی‌های چند کیلویی به بازارعرضه می‌شود. این درحالی است که هیچ کشوری پسته را به صورت کیلویی عرضه نمی‌کند بلکه با خرید فله‌ای پسته ازکشورما ،آن را دربسته‌های چندگرمی به‌چند برابرقیمت خریداری شده در بازارهای جهانی به فروش می‌رسانند.
در اکثر کشورها ی جهان سوم این وضعیت دیده می‌شود. به طورمثال قهوه‌ای که در ایران به قیمت ۹ هزار تومان به فروش می‌رسد این قهوه که در کشورهای آفریقایی کشت می‌شود در گونی‌های ۵۰ تا ۶۰ کیلویی به فروش می‌رسد.بنابراین ممکن است حتی یک دهم از این ۹ هزارتومان نیز، نصیب تولید کننده آفریقایی نشود. در حال حاضرکشورهای اروپایی درآمدهای بالایی ازاین شیوه خرید و فروش به دست می آورند. مشکل، چنین کشورهایی خرده پا بودن کشاورزان است.
زمانی که کشاورزی محصول خود را تولید می‌کند امکان حمل این محصولات به شهرها برای کشاورزوجود ندارد. اما زمانی که تعاونی‌ها وجود داشته باشند این تعاونی‌ها می‌توانند با کامیون‌داران قرارداد ببندند. تا محصولات را به شهرها حمل کنند. اگرکشاورز نتواند محصول خود را به میادین میوه وتره بار بفرستد با توجه به این که در کشورما کشاورزان قدرت چانه‌زنی ندارد، در نتیجه محصول خود را در اختیارسلف خرها قرارمی‌دهد، سلف خرها این محصولات را درانبارها نگهداری کرده و در موقعیت مناسب عرضه می‌کنند. در حال حاضر در کشور ما اصلا برروی قیمت‌ها نظارتی صورت نمی‌گیرد. این مساله باعث می شود که هیچ یک از دو گروه مصرف کننده و تولید کننده منتفع نشوند.
تعاونی‌ها همچنین می‌توانند در بسته‌بندی، درجه بندی، استاندارد کردن محصولات نیز مؤثر باشند.اما می‌بینم که دراغلب مواقع محصولات تولیدی درکشورما با استاندارد بین‌المللی هم خوانی ندارد. به طوری که اگر کشوربه عضویت سازمان تجارت جهانی (WTO) در بیاید. متاسفانه برای این محصولات خریداری وجود ندارد.
امروزه دردنیا استاندارد‌های سخت‌گیرانه‌ای درمورد باقیمانده‌ی کود و سم وجود دارد به همین دلیل دربسیاری ازمواقع سیب‌زمینی‌هایی که ازکشورما به کشورهای دیگر صادرمی شوند دوباره به کشوربازگردانده می‌شوند، چراکه میزان ازت موجود درکود مصرفی درتولید آن‌ها بیشترازحد استانداردهای بین‌المللی است.
در کشور‌ ما نه تنها استاندارد‌های پیش گفته بلکه استاندارد‌های بسته بندی محصول نیزرعایت نمی‌شود.
به طورمثال زمانی که محصولی مانند سیب را به کشورهای دیگرصادرمی کنیم ، نمونه‌ای که برای مطالعه نشان می‌دهیم باید با کل محموله مطابقت داشته باشد. اما مشاهده می شود که میوه هایی که در داخل یک جعبه قرار می‌گیرند، یک دست نمی‌باشد. به معنی دیگر، میوه ای روی جعبه‌ با وسط و ته جعبه، یکی نیست. برای چنین میوه‌هایی درکشورهای دیگر نمی توان بازاری پیدا کرد، این در حالی است که در کشورهای دیگرچنین مشکلی وجود ندارد.
از سوی دیگرمحصولات تولید وعرضه شده به وسیله کشاورزان باید از نظر نوع و گونه محصول نیز یکنواخت باشند تا درزمان تحویل آن، بتوانند نمونه‌ای یک دست را به خریداران تحویل دهند. برای مثال درکشورهایی مانند آمریکا تمام پرتقال های تولیدی مثل لاوال از یک نوع هستند، منتها این پرتقال‌ها را از نظربزرگی وکوچکی، درجه بندی و سورت( Sort)کرده، پرتقال‌های بزرگ را به قیمت بالا تری عرضه می کنند و پرتقال های متوسط و کوچک را به قیمت پایین تری به فروش می رسانند. این درحالی است که درکشورما به این موضوع توجهی نمی شود برای نمونه می توان به تولید انواع پرتقال ،نارنگی ولیمو در شمال کشور اشاره کرد به طوری که در این مناطق نمی توان محصولات را به صورت یک جا جمع آوری کرد، چرا که هریک ازاین محصولات در چندین نوع دارای قیمت های متفاوتی هستند.
نمونه‌ی دیگری که در این زمینه می‌توان اشاره کرد محموله‌های برنج پاکستانی است، مشاهده می کنیم که کل محصولی که در داخل گونی قرار دارند، یکی است. به طوری که برای خریدارفرقی نمی کند که این برنج‌ها را از کدام مغازه تهیه کند.
بنابراین با توجه به موارد عنوان شده، باید در کشور ما نیز بر درجه بندی محصولات نظارت شود تا قیمت هر یک از این محصولات مشخص شود چراکه دراین صورت است که تعاونی‌ها بهتر می توانند به عنوان یک چانه زن قدرتمند با میادین میوه وتره بار وارد مذاکره شوند.
▪ خبرنگار:
راهکاری که بااستفاده از آن می توان مانع از پیدایی معضلات پیش گفته شد چیست؟
ـ صدرالاشرافی:
لازمه تمام این موارد این‌است که با استفاده از تیم‌های تخصصی، به کشاورزان و تولیدکنند گان آموزش های لازم در زمینه هایی چون نحوه تولید و حمل و نقل محصولات و مواردی از این دست داده شود. در بسیاری از میادین میوه و سبزی شاهد از بین رفتن بیش از یک سوم سبزی جات هستیم ،چرا که نحوه‌ حمل آن‌ها با نحوه‌ی حمل آهن‌آلات هیچ تفاوتی ندارد، تمام آن‌ها برروی هم و یک جا حمل می‌شوند. درحالی که در کشورهای پیشرفته نحوی حمل محصولاتی مانند سبزی‌جات این گونه نیست و حتی یک دانه تره نیزدرآن‌جا ارزش دارد. در کشورما ۳۰ تا ۴۰ درصد محصولات ازسبزی جات به دلیل حمل نا مناسب ازبین می روند .
موارد دیگری مانند بذر، فرآوری، بسته‌بندی، درجه بندی.... نیز باید مورد توجه قرار گیرد. همان طور که پیش ازاین نیزعنوان شد، در راس تمام این موارد باید تعاونی‌های تولید و مصرف قرارگیرند تا کشاورزمحصول خود را دراختیار سلف‌خرها قرارندهند. چراکه این افراد محصولات را گاه حتی به یک دهم قیمت خریداری می‌کنند، بنابراین کشاورزهمواره از نظرمالی ناتوان باقی می‌ماند، اما اگر تعاونی‌های تولید و مصرف تشکیل شود، تعاونی‌ها محصولات را بهتر خریداری می‌کنند و از سوی دیگر مایحتاج کشاورزان را دراختیار آن‌ها قرارمی‌دهند. در نهایت کشاورزبا افزایش درآمد خود می‌تواند به تدریج کیفیت تولید خود را بالا ببرد. همچنین کشاورزی خود را توسعه دهد. این مساله باعث می شود که درآینده با صادرات محصولات کشاورزی ارز لازم را از بخش کشاورزی بدست آوریم. چرا که بالاخره نفت کشور روزی به اتمام می‌رسد.
گفت و گو:
زهرا شعبان زاده ـ کارشناس اقتصاد کشاورزی سرویس مسائل راهبردی خبرگزاری دانشجویان ایران
منبع : خبرگزاری ایسنا