دوشنبه, ۲۸ خرداد, ۱۴۰۳ / 17 June, 2024
مجله ویستا

اعلامیه بورژومی و انقلاب های رنگین


اعلامیه بورژومی و انقلاب های رنگین
در دنیای واقعیت، آغازگران اتحادیه منطقه جدید تمایل دارند كه انقلاب های رنگین را گسترش دهند و موقعیت سیاسی روسیه را در محدوده كشورهای مشترك المنافع تا سر حد امكان ضعیف كنند. ابتكار بورژومی عمدتاً به علت افزایش بحران در رژیم های پس از انقلاب در گرجستان و اوكراین بوده است. «میخائیل ساكاشویلی» رئیس جمهوری گرجستان، پس از ۲ سال حاكمیت نتوانسته است موقعیت اجتماعی و اقتصادی گرجستان را بهبود بخشد. او همچنین نتوانسته است توفیقی در نزدیك شدن به هدف اصلی اش در برقراری كنترل بر اوستیای جنوبی و آبخازیا كسب كند كه به دنبال فروپاشی اتحاد شوروی از دست رفته بود.
نخبگان اوكراینی كه با حمایت قابل توجه مردم بر سر كار آمدند، دچار انشعابی شده اند كه اتحاد آن محتمل به نظر نمی رسد. پس از انتخابات پارلمانی در مارس ۲۰۰۶ و پس از انتقال احتمالی سیستم سیاسی اوكراین به جمهوری پارلمانی ممكن است «گروه نارنجی» اقتدار خود را كاملاً از دست بدهد. علاوه بر آن، نوعی كشمكش سیاسی در «دموكراسی های جدید» به سختی می تواند با ارزش های دموكراتیك مقایسه شود. برای مثال، گروه نارنجی به راحتی مخالفان سیاسی اش را در مناطق شرقی اوكراین سركوب كند.
اقدام یوشچنكو و ساكاشویلی در ابتكار جدید به منظور كسب حمایت برای به تصویر كشیدن وجهه ای دموكراتیك در خارج و تقویت حمایت رو به زوال مردمی در كشور های خودشان است.
شكست اتحادیه «گووام» نیز كیف و تفلیس را وادار كرده است كه در جست وجوی جایگزینی برای كشورهای جامعه مستقل مشترك المنافع باشند. در همین حال، این نهاد منطقه ای به رغم تمام كاستی های خود هنوز یك واحد فعال و بزرگ ترین سازمان در سرزمین پس از اتحاد شوروی با تأثیری سنتی و غیر قابل اجتناب از سوی روسیه است.
علاوه بر این ، مهم ترین هدف سیاسی رؤسای جمهوری اوكراین و گرجستان تلفیق سریع در ساختار های بین المللی غربی است. پس از شكست همه پرسی قانون اساسی اتحادیه اروپا در چند كشور، پذیرش اعضای جدید به این اتحادیه در آینده قابل پیش بینی همانند عضویت این دو كشور در ناتو متصور نیست. در این وضعیت، كیف و تفلیس راه هایی را برای همكاری با غرب می جویند. این دو كشور نقش دستیاران خاص غرب در گسترش دو فاكتور جمهوری های سابق اتحاد شوروی را به امید دریافت كمك های سیاسی و اقتصادی ایفا می كنند.
در این زمینه، تشكیل «ائتلاف دموكراتیك كشورهای مشترك المنافع» در بالتیك، دریای سیاه و منطقه قفقاز به شدت یادآور تصور «حاشیه امنیتی» بین اروپای غربی و «روسیه شیطانی» در قرن بیستم است. به طور مشخص، بیلو روس یعنی تنها كشوری كه عضو این كمربند ضد روسی نیست، هدف فوری برای «گسترش انقلاب» است.
این اهداف مطابق با نظرات دیوان سالاران اتحادیه اروپا و سیاستمداران توسعه گرای افراطی آن در تشكیل اعضای وابسته است، زیرا رأی دهندگان اروپای غربی تمایل به گسترش بیشتر اتحادیه اروپا ندارند.
هنوز اطمینان حاصل نشده است كه ساختارهای اتحادیه جدید و ثروت اعضای توانمند آن در راه ساختن «انقلابیون» در كشورهای مشترك المنافع «غیر دموكراتیك» به كار نرود؛ ساختارهایی كه ممكن است مركز هماهنگی برای فعالیت های گوناگون انقلابی شود. در هر صورت، فعالان گروهی از سازمان های جوانان لیبرال از شهرهای عمده روسیه و بعضی از واحدهای خودمختار روسی در حال«تعلیمات انقلابی» در كیف، لهستان، سوئد و گرجستان هستند.
نكته اخیر از این جهت اهمیت دارد كه اتحادیه بین كشوری كه به علت فقدان پایه اقتصادی مناسب برای اتحاد كامل ایجاد شده است و تفاوت موجود در رژیم های سیاسی اعضای آن دارای سرنوشتی متمایز از گووام باشد. بعید است كه كشورهای جامعه مستقل مشترك المنافع در آینده نزدیك به صورت اتحادیه بین كشوری در آید و بیشتر احتمال دارد كه تبدیل به مركز تجمع سرمایه های قابل توجه برای «اهداف انقلابی» و هماهنگی و عملیات ساختارهای دولتی به این منظور شود. در همین ارتباط اتحادیه مشترك المنافع به منظور پرهیز از «گسترش انقلابی» بیش از آنكه نگران فعالیت های مراكز انقلابی خارج باشد، به مصون ماندن رژیم های پس از شوروی از انقلاب های «رنگین» وابسته است.
نویسنده مقاله، «آناتولی یلیایف» رئیس اداره تحلیل سیاسی در مركز سیاسی خارجی روسیه است.
ترجمه: مرضیه خادم شریف
منبع: خبرگزاری ریانووستی
منبع : روزنامه ایران