چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
فریدا كاهلو
مكزیك با برپایی نمایشگاهی عظیم از آثار رنگ و روغن، طراحیها و نامههای فریدا كاهلو از این هنرمند یگانه تقدیر میكند. دویست تابلویی كه كاهلو از خود بهجا گذاشته، زندگی و كشمكشهای درونی او را بهتصویرمیكشند.
امیدوارم شاد بمیرم. امیدوارم هرگز دوباره باز :: Groansicht des Bildes mit der
BildunterschriftBildunterschrift نگردم. این دو جمله را فریدا كاهلو،(Frida Kahlo) نقاش برجسته مكزیكی آلمانیتبار، زمان كوتاهی پیش ازمرگش در سن چهل و هفت سالگی، در دفتر خاطرات خود نوشت. به گزارش رادیو آلمان، امروز جهان هنر به بهانه قدردانی كارهای ارزنده او، اگر زنده میبود ـ یاد او را گرامی میدارد؛ نه تنها به عنوان نقاشی كه شهرت آثارش از مرزهای مكزیك در گذشت، بلكه همچنین به عنوان شخصیتی سیاسی كه با انسانها، طبیعت و حیوانات اخت بود. دستمایه بیشتر كارهای فریدا كاهلو را همین عناصر تشكیل میدهند. زبان تصویری او هرچند ریشه در اساطیر سرخپوستی دارد، ولی سرشار از نشانههای سمبلیك و سوررئالیستی (فراواقعی) است. دویست تابلویی كه كاهلو از خود بهجا گذاشته، افزون بر این، زندگی و كشمكشهای درونی او را بهتصویرمیكشند.
● تبار آلمانی
فریدا كاهلو در ششم یولی سال ۱۹۰۷ در مكزیك به دنیا آمد. پدرش، ویلهلم كاهلو در سال ۱۸۹۰، در سن ۱۸ سالگی بهخاطر اختلافات خانوادگی، آلمان را ترك گفت و به آمریكای لاتین مهاجرت كرد. او پس از گذشت چهار سال كه در مكزیكوسیتی به عنوان عكاس مشغول به كار شد، با ماریا كاردنا(Mara Cardena) ازدواج كرد و به تابعیت كشور مكزیك درآمد.
فریدا كاهلو ولی بعدها، تاریخ تولد خود را به سال ، سالی كه انقلاب مكزیك آغاز شد، تغییر داد و از این طریق همبستگی و پیوند ژرف خود را با انقلاب این كشور كه نشانه آغاز دورهای نوین بود، به نمایش گذاشت. البته شاید عشق و علاقه مفرط او به نقاش انقلابی مكزیك، دیهگو ریورا(Diego Rivera) كه در آن زمان دبیر حزب كمونیست مكزیك نیز بود، بر شدت بخشیدن به این حس همبستگی بیتأثیر نبود.
انقلاب مكزیك كه از۱۹۱۰ تا ۱۹۲۹ به طول انجامید، قیامی علیه دیكتاتور پورفیرو دیاتس(Porfirio Daz) بود و اقشار و طبقات مختلف جامعه مكزیك را در برمیگرفت. كاهلو و ریورا از جمله پشتیبانان این انقلاب در عرصه هنر بودند. لئو تروتسكی كه در سال ۱۹۳۷ به مكزیكوسیتی رفت، تأثیر سیاسی ماندگاری بر این دو هنرمند و جامعه روشنفكری مكزیكو بهجا گذاشت. كاهلو برای آنكه همبستگی خود را با انقلاب مكزیك بیشتر نشان دهد، اغلب لباسهای ملی مكزیكی میپوشید و از جواهرات و تزیینات سرخپوستی استفاده میكرد.
● نیروی زندگی بخش هنر
فریدا كاهلو دو سال پس از تصادفش با اتوبوس در سن ۱۸سالگی، با دیهگو ریورا كه در آن هنگام ۴۰ ساله بود، ازدواج كرد. او پس از این تصادف، در عرض ۲۹ سال، ۳۲ بار جراحی شد. نقاشی كردن، یكی از راهكارهای معجزهآسایی بود كه كاهلو برای تسكین دردهای روحی و جسمیاش، علاوه بر مصرف الكل و مواد مخدر به آن پناه میبرد. تابلوهای كوچكی كه از خود تصویر كرده، بازتابنده این دردهای دایمی است.
او در پاسخ سوال منتقد هنری مكزیكو، آنتونیو رودریگز كه چرا اینهمه خود را تصویر میكند، پاسخ میدهد: من خودم را نقاشی میكنم، چون اغلب تنها هستم و چون خودم را از همه بیشتر میشناسم.عشق به هنر در كاهلو چنان شدید بود كه اغلب فرسودگی جسمی اش را به هیچ میگرفت و در مجامع روشنفكری، مجالس بحث و گفتگو و تظاهرات خیابانی نیز شركت میكرد. خانهاش، به محل تجمع انقلابیون، به ویژه مهاجرینی كه از جنگ و فاشیسم اروپا گریخته بودند، تبدیل شدهبود. سفرهایش با دیهگو ریورا به نیویورك و پاریس كه در دنیای هنری دیگری را به روی او گشودند، هرچند با دردهایی جانكاه همراه بودند، ولی تأثیر هنری ماندگاری بر او گذاشتند.
● كاهلو در كنار پیكاسو و كاندیسكی
در اولین نمایشگاهی كه كاهلو در سال ۱۹۳۹ در پاریس داشت، پیكاسو گوشوارهای به نشانه تقدیر از كارهایش، به او هدیه كرد. حتی كاندینسكی كه معمولا از جمع پرهیز میكرد، در نمایشگاه او حضور یافت و كارهایش را به حد كمال ستود. كاهلو كه در آن زمان ۳۲ ساله بود، همراه این هدایا و ستایشها، افكار هنری جدیدی نیز با خود به مكزیك برد. او در واقع با مكتب سوررئالیسم در اروپا آشنا شد.
نقاشان بزرگ معاصر او در اروپا بر آثار كاهلو تاثیری چشمگیری بهجا گذاشتند: نشان كارهای آوانگاردهای آن دوره چون اوتو دیكس،(Otto Dix) گئورگ گروتس،(George Grosz) رنه مارگریت (Ren Margritte) و ماكس بكمن،(Max Beckmann) به ویژه اكسپرسیونیستها و دادائیستهای: Bildunterschrift آلمانی را میتوان در آثار او پی گرفت. آثار كاهلو از شخصیت هنری و مستقل او خبر میهند. آنچه كه در كارهای اكسپرسیونیستهای آلمانی به عنوان نشانی علیه زوال فرهنگی و تباهی دوره جمهوری وایمار تفسیر میشود، در كارهای فریدا كاهلو، تراژدی انسانی را باز میتاباند و به تمثیلی از خدای عشق، خشونت و مرگ تبدیل میشود. با آنكه زندگی كاهلو، با رنج و درد و تنهایی درهم آمیخته بود، با اینحال او هنرمندی، سرزنده و شوخطبع بود كه با ایدههای بكرش، جهانی پر از شگفتی و رمز و راز آفرید.
● آرزویی برآورده شده
وضعیت جسمانی فریدا كاهلو در سال ۱۹۴۰ وخیمتر از پیش شد. با این حال، حتی در آخرین روزهای زندگیاش، دست از فعالیت و كار نكشید. چند روز پس از آن كه چشم بر جهان فروبندد، با وجود عفونت ریه و ممنوعیت پزشكی، راهی تظاهرات ضد دیكتاتوری شد. همراهان او از سرزندگی و شوخ طبعیاش در این تظاهرات خبر میدهند. كاهلو به این آرزو كه شاد بمیرد، دست یافت. آرزویش اما در مورد رفتنی بی بازگشت برآورده نمیشود: نام او و تأثیر آثارش در تاریخ هنر و سیاست جاودان میمانند.
منبع : روزنامه همبستگی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست