چهارشنبه, ۳ بهمن, ۱۴۰۳ / 22 January, 2025
مجله ویستا
نباید به سمت خاموشی رفت
آن موقع که دست و دلمان از همه جا سیر شده است; آن موقعی که صدایمان درنمیآید، آن موقع که آغشته به درد بیمرگی شدهایم ... آن موقع که تنهاییم، آن موقع که بیرون از وجود خود فقط شعار میدهیم، آن موقع که به خودمان هم شک میکنیم، آن موقع که فراموش میکنیم که در برابر چشمیم و فارغ از نظریم، حتی فارغ از نظر خود; آنچنان فارغ که گاه فراموشمان میشود حتی یک آن هم به خود فروگذاشته نشدیم، آن موقع که به خود فروگذاشته میشویم، آن موقع که یقین از سینههایمان برمیزند و تردید جای آن را میگیرد، آن موقع که در اوج عزلت و تنهایی، فقط خاموشی لبهای جانکاه برایمان باقی مانده است، آن موقع که از دوست گرفته تا دوست فقط از تو رای میخواهد، آن موقع که دهانشان پر از شعار میشود و آن را به ما وعده میدهند، آن موقع که زیربار سنگین خرج له میشویم، آن موقع که نه سازمان رفاهی باقی میماند و نه ...
در آن هنگام است که آزرده و غمگین به گوشهای پناهنده میشویم. آن موقع است که درصدد برمیآییم جبران کنیم; به هر صورتی، با هر مسیری.
گاه پیش میآید که زورمان فقط به خودمان میرسد، آنقدر فکر میکنیم که در ورطه بیماری روانی میافتیم; از خودمان هم سیر میشویم; دلمان دیگر به حال خودمان هم نمیسوزد یا آنقدر برای خود دل سوزاندهایم که از دل سوزاندن متنفر شدهایم; وقتی به حال کسی دل میسوزانیم، واقعا دلمان میسوزد، میسوزد از شعله دلسوزیهای عبثی که هیچ ارمغانی نداشتهاند، چه این دلسوزیها برای خودمان بوده باشد، چه برای دیگران.
یک وقتهایی وقتی پدرمان کارمند بازنشسته دولت است و خودمان هم یک دانشجوی یکلاقبا، فکر میکنیم واقعا چطور میشود دائما مالیات منظم ماهانه از حقوق ناچیز پدرت کم شود ودیگران ثروتمند. بیهیچ اضطرابی. راستی مگر قرار نیست مالیاتهایی که از حقوق کارمندان کسر میشود، در جهت رفاه عمومیبه کار گرفته شود; چرا وضعیت رفاه بهبود نمییابد. کجایند سازمانهای رفاه اجتماعی که واقعا بتوانند باری از دوش آدمها بردارند؟
وقتی آنچه البته به جایی نرسد فریاد باشد، خسته میشوی. در خود فرو میروی و میپرسی، راستی سهم من از زندگی چه بود؟ حالا که سنم از سی سال گذشته و یک پاپاسی هم ندارم، می توانم امیدی به ازدواج، مسکن و آینده داشته باشم؟
راستی سهم دانشجویان از بودجه سالانه ، سیاستها و آینده کشور چیست؟ اصلا آنها سهم هم نمیخواهند. آیا حق ندارند انتظار داشته باشند بعد از فارغالتحصیلی برایشان کاری آماده باشد؟ آیا جایی هست که از دانشجویان باهوش دعوت کند پروژههای تحقیقاتی انجام دهند؟ آیا اصلا این دانشجویان تحقیق کردن بلد هستند؟ هر سال تعداد قابل توجهی از دانشجویان، از ایران مهاجرت میکنند. آنها مسلما به دنبال یک زندگی مادی بهتری میروند، جایی که هم پول توی جیبشان باشد و هم امنیت روانی داشته باشند. جایی که دانشجویا نش ستارهدارنشوند .اصلا فلسفه ستارهدار کردن دانشجویان چه بود؟ پیش خود گفتند این بدبختها که یک ستاره هم در آسمان ندارند; پس ما بیاییم یک یا دو یا سه ستاره بهشان بدهیم تا به زندگی امیدوار شوند!!
راستی با این شرایط جایی هم برای کار علمی باقی میماند؟
باید پرسید آیا شرایط مناسب برای کار علمی وجود دارد؟
این شرایط هم شامل شرایط مالی است و هم شرایط روانی.
برخوردی که مردم میتوانند نسبت به بی تفاوتی دولت به امور معاش خود داشته باشند، دو گونه است:
۱) برخورد فعال
۲) برخورد منفعلانه
در برخورد فعال افراد به کنشگری سیاسی دعوت میشوند. در این برخورد، افراد به شدت نسبت به اخبار سیاسی یا اقتصادی حساس میشوند، آنها را گوش میدهند، تحلیل میکنند، برای آینده سیاسی کشور طرحریزی میکنند، نسبت به وضعیت موجود انتقاد میکنند، طنزهای سیاسی عملگرایانه به کار میبرند، در حوزههای عمومی(مثل دانشگاه، محل کار، وسایل نقلیه عمومی، پارک و خیابان) زیاد تردد کرده و نظرات منتقدانه را اعلام میکنند. البته این در صورتی است که توده مردم امید به تغییر وضعیت و بهبود آن داشته باشند.
در این صورت تشکلهای صنفی به سرعت شکل میگیرد، رقابتهای انتخاباتی داغ میشود ودر آستانه هر واقعهمهمی در کشور از جمله (انتخابات) مردم به تضارب آرا درمورد رای دادن افراد منتخب و برنامههای آتی میپردازند. وجود شور گسترده انتخاباتی نشان دهنده امید بالای توده مردم نسبت به تغییرات مثبت در حوزههای اقتصادی و سیاسی است.در چنین صورتی، احزاب کارکرد مثبت و موثر در جامعه پیدا میکنند، چرا که گروههای مردم، منافع طبقاتی خود را در حمایت از فلان حزب میبینند و به این وسیله، حزب در کشور نهادینه میشود و از آنجا که احزاب نیز پایههای اقتدار خود را در شمار رای دهندگان میبینند، سعی میکنند بر اجرای وعدههای انتخاباتی خود پافشاری نمایند، در واقع هر حزب نماینده طبقه یا طیفی در جامعه به شمار میرود.اما در برخورد منفعل، مردم از فعالیت سیاسی چشم میپوشند و به زندگی خصوصی خود میخزند.
نسبت به وقایع اجتماعی بی تفاوت میشوند و وجدان عمومیدچار خدشه میشود، چرا که اخلاقیات به عنوان رکن نگهدارنده جامعه، به سستی میگراید و در ذهن افراد جامعه، رسیدن به هدف ولو با اتکا به وسایل غیراخلاقی، مشروعیت مییابد. اینجاست که انسجام اجتماعی در معرض تهدید قرار میگیرد و عده ای تمام هم خود را به کار میبندند تا نظام اخلاقی جامعه را احیا کنند، اما این نظام اخلاقی جز به واسطه تعادل اقتصادی در جامعه سامان نمییابد، چرا که در وضعیت بی تعادلی به قولهابز، انسانها گرگ یکدیگر میشوند.
شکل منفعلانه پاسخگویی به حوادث اجتماعی، بسیار خطرناک است چون پیشبینی ناپذیر است. افرادی که غریزه مرگ خود را در درون نگه میداند و از افشای آن خودداری میکنند، میتوانند دچار هر درد بی درمانی شوند، از اعتیاد و خودکشی گرفته تا کودک آزاری و همسرآزاری.
اینجاست که اگر فکری به حال جامعه نشود، اجتماع به حال خود رها شده و هیچ امیدی برای بازگشت آن باقی نمیماند.یادمان باشد که بسیاری از حوادث اجتماعی که بعضا نیز نامطلوبند، (مثل تجمعات حزبی ) کارکردی بسیار مثبت در جهت انسجام جامعه و تعبیر سوپاپهای اطمینان برای خروج انرژیهای اجتماعی دارند که در صورت ناکام شدن مردم و ناامیدی آنها از وضعیت سیاسی میتواند به شکلی منفعلانه به جامعه هشدار دهد که در حال بروز بحران است.
حامد محمدی
منبع : روزنامه حیات نو
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست