توجیه یک شکست

فرافکنی ضعفهای درونی احزاب و گروهها هرچند یک کنش هدفمند و سازمان یافته سیاسی است اما چنانچه به یک منش سیاسی تبدیل شود می تواند تبعات جبران ناپذیری را برای یک حزب در پی داشته باشد . بیانیه اخیر حزب مشارکت در مورد انتخابات مجلس هشتم و رفتار چندماهه این حزب در قبال مسئله انتخابات حاکی از آن است که گردانندگان این تشکل سیاسی خواسته یا ناخواسته در ورطه واقعیت گریزی ، مهمل بافی و توجیهات نسنجیده غلتیده اند .
در بخشی از بیانیه اخیر مشارکت به منظور توجیه و فرافکنی مشکلات داخلی این حزب آمده است :” به نظر ما انتخابات اخیر به روشن‌ترین وجه آسیب‌های نظام انتخاباتی را در جمهوری اسلامی به نمایش گذاشت: حضور فعال نظامیان در عرصه سیاسی و فعالیت وسیع و جانبدارانه صدا و سیما و رسانه‌های حکومتی به نفع یک جناح، رد صلاحیت‌های سلیقه‌ای و غیرقانونی توسط هیئت‌های اجرایی و نظارت و شورای نگهبان و عملکرد وزارت کشور، جانبداری مقامات حکومتی و دولتی از یک جناح با صریح‌ترین عبارات و ...”
این دست تعابیر تکراری که همزاد خود جبهه مشارکت هستند بارها و بارها در انتخابات مختلف در قالب بیانیه ، مصاحبه ، اعلامیه ، شبنامه و ... از زبان افراطیون دوم خردادی به جامعه تزریق شده است اما این ویروس ضعیف شده هیچ دستاوردی را برای آنها به دنبال نداشته است .
اساسا در ده سال گذشته فرافکنی ضعفهای درونی مشارکت به یک منش سیاسی بی هدف تبدیل شده و همین موضوع یکی از دلایل اصلی رویگردانی افکار عمومی از این حزب و بی توجهی به بروندادهای آن است .شکستهای مکرر در انتخابات مختلف می تواند نهیب و بیدارباشی برای گردانندگان حزب مشارکت باشد تا به جای اینکه عامل ضعفها و ناکامی های خود را در محیط پیرامونی جستجو کنند کمی هم به کاستی های درونی خود توجه نمایند .
آیا مشارکت و سایر گروههای همسو در انتخابات مختلف حرف دیگری به جز تخطئه و زیر سوال بردن اقدامات قانونی نهادهای مجری و ناظر ندارند ؟ مشارکت تا کی می خواهد با ادعا های بی پایه و اساس سلامت انتخابات را در مظان اتهام قرار دهد ؟ چرا این حزب در هر انتخابات سعی دارد یک فضای احساسی و غیر منطقی را بر کشور حاکم کند ؟ و ده ها سوال دیگر که در این مجال نمی گنجد .
غلا‌محسین کرباسچی ، دبیرکل حزب کارگزاران در یادداشتی که ارگان این حزب آن را چند روز پس از انتخابات منتشر کرد، نوشت: “ طرف مقابل (جناح چپ) که از بقیه آرای جامعه پشتیبانی می‌گیرند نیز در شرایطی مانند امروز نباید به‌طور مداوم به تقلب، تعجب و بدبینی به شورای نگهبان یا وزارت کشور بیندیشند و دیدگاه‌هایی از این دست را در جامعه رواج دهند... واقعیت این است که در برابر جناح رقیب، با همه تلاش‌هایی که به‌کار بستیم در این دوره از انتخابات نتوانستیم بیش از ۳۰ درصد رای‌دهندگان را برای مشارکت به حرکت درآوریم.”
مشارکت پایگاه اجتماعی خود را از دست داده است وسایر گروههای دوم خردادی نیز حاضر نیستند تخم مرغ های خود را در سبد این حزب قرار دهند . حتی سید محمد خاتمی نیز نگران موقعیت خود است و از لیست موسوم به “یاران خاتمی “ و نتیجه این ریسک راضی نیست .
نوبت آن است که گردانندگان مشارکت در یک پاتولوژی و آسیب شناسی دلسوزانه دلایل ناکامی های پی در پی خود را مورد بررسی و تامل قرار دهند و پیام روشن انتخابات مجلس هشتم را درک کنند .
انتخابات هشتم نشان داد که مردم خواهان پیشرفت و عدالت هستند. مردم طالب رفاه اقتصادی و حل مشکلات معیشتی خود هستند . مردم حاضر نیستند عده ای به انحاء مختلف در روزنامه ها ، محافل رسمی و غیر رسمی ، سخنرانی ها و... ارزشهای آنها را زیر سوال ببرند .
مردم کسانی را می خواهند که بر سر اصول آنها معامله نکنند، منافع ملی را به ثمن بخس نفروشند دائم در پی جنجال آفرینی و سیاسی کاری نباشند . مردم کسی را می خواهند که دردمند باشد و درد مردم را بشناسد .اعضای مشارکت که در این بیانیه خود را پاسدار”نهاد انتخابات” به عنوان رکن رکین از جریان دموکراسی‌خواهی و جمهوریت نظام نامیده است بهتر می دانند که انتخابات مجلس هشتم یکی از سالم ترین و پر شورترین انتخابات در نوع خود بود . جالب اینجاست که چهار سال پیش برخی از اعضای همین حزب در یک نمایش خیمه شب بازی مترصد آن بودند تا باب انتخابات را درکشور ببندند . و نقطه ضعفی برای مردمسالاری دینی به جای گذارند که بحمدالله امروز دست های خیمه شب بازان و هم عروسکها برای مردم رو شده است .
مشارکت باید با تجدید نظر در رفتارهای گذشته خود سعی کنند پایگاه اجتماعی از دست رفته خود را با طرح برنامه ها و شعارهای عقلانی به دست آورد و چرخ دنده های فرسوده خود را تعویض و یا حد اقل روغن بزند بلکه کمی از اصطکاکات کاذب آنها با ساختهای مختلف سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کاسته شود .

صالح اسکندری

منبع : روزنامه رسالت