سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
نو اندیشی مهندس بازرگان
شادروان مهندس مهدی بازرگان در مدتی بیش از نیم قرن تلاش نظری و عملی، با قلم و قدم، عمر با برکت خود را، چونان سرمایهیی گرانبها در راه نواندیشی و تجدد فکر دینی، اصلاحات اجتماعی، سازماندهی و تشکیلات سازی برای مبازرات ضداستبدادی و دفاع از آزادی و حقوق مردمان، و مصالح و حاکمیت ملی آنان به کار گرفت و برای خویش، نام نیک، افتخار ملی، ارزش و فضیلت معنوی و پاداش ابدی و اخروی به دست آورد. بازرگان فرزند زمان خویشتن بود و بالطبع مثل سایر همفکرانش، از دهه ۲۰ سده حاضر، بر بستری از جریان تجدد خواهی مذهبی متاؤر از موج تحولات فکری اجتماعی نوین ایران و اواخر دوره قاجار و آستانه مشروطه و پس از آن، گام نهاد و راهی شد. از نخستین کارهای او در دهه ۲۰، مقالاتی بود که در مجله دانشآموز چاپ میشد، مثل «مذهب در اروپا» که در آن سعی میشود برای خوانندگان ایرانی گفته شود که اروپاییها بطور متوسط، بیش از ما ایرانیان مسلمان، به دین علاقه دارند و عمل میکنند و مذهب الزماص عامل عقبماندگی نیست. از ویژگیهای بازرگان، توازی فعالیتهای سیاسی و تشکیلاتی با کارهای فکری و فرهنگی بود.
برای مثال در همان دهه ۲۰ پا به پای مجله دانشآموز و نیز فعالیت در کانون اسلام و همچنین شرکت و گاهی سخنرانی در کانون هدایت افکاردر تشکل انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران و انجمن اسلامی مهندسین نقش موثر داشت. کار در ایران و اسلام از یادگارهای سخنرانی وی در انجمن اسلامی دانشجویان است. بطور کلی بازرگان با اقتباسی از تجارت کلاسیک اروپا، در صدد تلفیق علم و دین برآمده بود. افزون بر محیط تعلیم و تربیتشان در ایران، تحصیلات چندین ساله خارج، در این رویکرد موثر بود. هر چند با توجه به رشته تحصیلی و ذوق و علاقه، ذهن ایشان در برقراری نوعی داد و ستد و همزبانی و توازن بین دین از یک سو و علوم و فنون و سایر تجارب و رهیافتهای بشری از سوی دیگر، بیشتر معطوف به علوم پایه و طبیعی بود اما از اطلاعات تاریخی و اجتماعی و پارهیی مطالعات جامعهشناختی نیز برای تعبیر جدید مفاهیم دینی بهره میگرفت.
برای مثال در آثارش سعی داشته مسائل و مدعیات خود را در تاریخ ایران مورد بررسی قرار دهد، از مورخان و جامعهشناسان نقل قول کند مانند بررسی سیر تاریخی نظامات پدر سالاری و قبیلهیی تاریخ ایران در گفتار «کار در ایران و اسلام» و نقل قول از فوستل دوکالانژ در توضیح رابطه دین و تمدن و.. در تز «راه طی شده» بر آن بودهاند که هدفهای اصیل و عمیق انبیایی(ع) چیزی بوده که بشر با تکامل علمی و اجتماعی خود، عملاً در آن سمت و سو، سیر میکند.
دینداری صحیح و یکتاپرستی را به عنوان مقولهیی معقول و منطقی وعقلایی، از وجهه نظر انسانی و روانشناختی و جامعه شناختی می دیدند به عنوان نیازی روحی ،انگیزشی تعالی جویانه و معنوی و فرهنگی برای اعتلا بخشیدن به حیات فردی و اجتماعی مردمان. اما اولاً در آن، به جای تشرع تکلفآمیز و بیمایه، بیشتر برایمان پرشور و بیشایبه شخصی و آزادانه (نه با اجبار و اکراه) به مبدا و معاد و سلوک عام رفتاری و اخلاقی رو به کمال در پرتو آن، تاکید میکردند و ثانیاً این تصور را معقول و بخردانه میدانستند که دین، تنها، یکی از سطوح و ساحات حیات بشر میتواند تلقی شود برعکس «قدما که تصور میکنند همین که عقیده و ایمان که عالیترین رهبران دل هستند درست شد کار تمام است. سود و شغل و کوشش و هنر و هوش و عقل و علم تماماص حواشی غیر ضروری زندگی هستند، و به علوم و کمالات بدنی و فکری انسان با نظر حقارتآمیز نگاه میکنند.» (دل و دماغ، نقل از مجله فروغ علم ۱۳۲۹)
بازگان معتقد بود خداپرستی خالص و دین صحیح، فقط با مراقبت شدید و تربیت و رشد میتواند درست فهمیده و درست اجرا شود. مثل همه روشنفکران مذهبی این عبارت، تنها تکیهگاه و نقطه امید بازگان بود که به آن دلخوشی داشت و به احیای مجدد دین و نواندیشی در آن و مرمت و معماری جدید فکر دینی میپرداخت. درست برخلاف روشنفکران غیرمذهبی که این کار را عملاً دشوار و غالباص بینتیجه میدانستند و عطای دینداری را به لقایش بخشیده، از خیرش میگذشتند. بازرگان در کتاب سازگاری ایرانی فصل الحاقی و روح ملتها یک «انتقاد از خود» جسورانه تاریخی و اجتماعی،ارایه میدهد که در قسمتهایی از آن اینگونه آمده است؛ تغییرات و دگرگونیهای اجتماعی مستلزم فرآیندی زمانمند و سرمایهگذاریهای اساسی و دراز مدت و کار و تلاش مستمر فکری و اجتماعی است «کسانی که ادعا میکنند کشوری ممکن است با یک تغییر تقلیدی در سازمان اداری و اجتماعی و پارهیی تعلیمات و برنامههای تربیتی فوری و سطحی،یک شبه ره صد ساله بپیماید.» کسانی مشکل کشور ما را در این میدیدهاند که ما از غرب تقلید نمیکنیم.
کسانی دیگر بر آن بودهاند که علتش نداشتن مدیران و رهبران خوب است و برخی دیگر نابسامانیها و عقبماندگیها را به اسکندر، اعراب، چنگیز، تیمور و استعمار، و در قدیم نیز به قسمت و تقدیر و فلک غدار حواله میدادهاند. در حالی که ریشه قضیه را باید در اعمال تاریخ و جغرافیای خود، در سیرت و صورت و ساختار همین جامعه و تیپشناسی آن جستوجو کرد. بازرگان در نقدی دیگر اینگونه میگوید:وابستگی و اسارت نسبت به زمین مایه مصیبت و منشا همه گونه ذلت و ضعف و پذیرش زور و ننگ میشود. یک پیشهور صاحب هنر خیلی آزادتر است، سربلند و مستقل میتواند زیست کند، هر جا برود هنرش همراه اوست. تاجر نیز اگر در سرزمینی از ناحیه طبیعت یا حکومت ناسازگاری دید چون اصولاً دنیاشناس و خانه به دوش است باروبنه را جمع کرده و به دیار دیگر کوچ میکند، حتی زندگی شبانی کوچنشین چنین اسارتی نسبت به زمین را ندارد.
بازرگان با نقدهایش میخواست خوانندگانش را به فکر وادارد تا حاصل آن تغییر نگرش آنها به زندگی و نحوه رفتار اجتماعیشان شود. وی همچنین با اشاره به آیه «به حکم ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم». میگوید: هم خرابی و عقبماندگی مملکت تقصیر خودمان است و هم اصلاح کار از وضع فلاکت بار باید بهدست خودمان انجام شود. (راه طی شده)
منبع : روزنامه اعتماد
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست