یکشنبه, ۹ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 28 April, 2024
مجله ویستا

آیا منچسترسیتی به جام قهرمانان راه می یابد؟


آیا منچسترسیتی به جام قهرمانان راه می یابد؟
یک سؤال روز و مطرح در فوتبال انگلیس این است که آیا منچسترسیتی با هدایت مربی نامدار این فصل خود اسون گوران اریکسون سوئدی در پایان فصل یکی از ۴ رتبه اول لیگ برتر این کشور را مال خود خواهد کرد تا بتواند یکی از مجوزهای حضور در فصل آتی مسابقات لیگ قهرمانان باشگاه های اروپا را به دست آورد یا خیر.
جواب این سؤال با این که سیتی همین حالا در جمع ۴ تیم صدر جدول جای دارد، نامشخص است و باید مدتی صبر کرد اما در این شکی نیست که در سال های اخیر سیتی کمتر دورانی به این خوشی را تجربه کرده و مسائل فعلی دستاوردهای تازه ای برای این تیم است. با این که سیتی پس از جذب سرمربی سابق تیم ملی انگلیس دست به خریدهای عمده ای در اوایل تابستان امسال زده و آشکارا خود را تجهیز کرده بود، اما باز انتظار نمی رفت که این خریدها این قدر خوب و سریع جواب بدهد و اریکسون به رغم تازه وارد بودن به سیتی بتواند به فوریت بر آنها استیلا یابد و تیم را به لحاظ فنی صاحب برنامه ها و راهکارهای مناسبی سازد، بخصوص که دوران ۵‎/۵ ساله حضور وی در تیم ملی انگلیس با کسب هیچ افتخار و عنوانی همراه نشده و برعکس شکست های بحث برانگیزی را موجب گشته بود.
تفاوت های این فصل با فصل پیش، عظیم است. در آن فصل منچسترسیتی برای رهایی از سقوط به دسته ای پائین تر می جنگید و تا ۲ ماه مانده به پایان فصل این کابوس را بسیار به خود نزدیک می دید، اما امسال سیتی تنها تیمی است که همشهری نامدار و معتبرش منچستریونایتد را در لیگ برده و نه به بقا بلکه بالاترین رتبه ها فکر می کند.
● سهم یک نخست وزیر
شاید هم تفاوت ها را تاکسین شیناواترا نخست وزیر سابق و «تقریباً تبعیدی» تایلند فراهم آورده باشد که پس از خریداری و تملک منچسترسیتی سرمایه عظیمی را وارد باشگاه کرده و طبعاً با آن می توان تیم را تقویت و مهره های باارزشی را خریداری کرد.
با این حال هواداران منچسترسیتی حق داشتند در ابتدای کار نسبت به این مسأله و ورود شیناواترا به صحنه مشکوک و بدبین باشند، زیرا از یک سوءپیشینه سیاسی او در تایلند به نقاطی تاریک کشیده شده بود و تجربه لیدز هم به ذهن می آمد که پس از در اختیار گرفتن سرمایه هایی غیرقابل اعتماد چنان متزلزل و متضرر شد که به دسته دوم باشگاه های انگلیس ارجاع گشته و حتی به لیگ دسته اول این کشور نیز تعلق ندارد، چه برسد به لیگ برتر. البته نگرانی های مرتبط با بی پشتوانه بودن احتمالی سرمایه های شیناواترا به قوت خود باقی است و نباید فعلاً حکم قاطعی داد، اما نمی توان شک کرد که تیم مستعد و خاص دیگری به جمع باشگاههای بزرگ و مطرح فوتبال انگلیس پیوسته است.
تیمی که فوتبالی فراتر از بسیاری از تیم های لیگ برتر انگلیس ارائه می کند و قادر به انجام برخی کارهای مهم است و اگر با پشت سر گذاشتن یکی از ۴ «بزرگ» انگلیس (منچستریونایتد، آرسنال، چلسی و لیورپول) به این جمع راه یافت و صاحب مجوز حضور در جام قهرمانان اروپا شد، نباید چندان تعجب کرد. قدر مسلم این که بازیکنی مثل مارتین پتروف بلغاری که سابقه حضور در بوندس لیگا را دارد، تا به حال در سیتی عالی بازی کرده و طرف شدن با او برای رقبا واقعاً سخت بوده است.
● زندگی ناآرام
نخستین کاری که شیناواترا بعد از تملک منچسترسیتی انجام داد، پیدا کردن یک مربی توانا و مردی بود که بتواند این تیم را در عصر جدید و دشوار فوتبال بریتانیا به پیش راند. با این حال کمتر کسی فکر می کرد فرد انتخابی او اریکسون باشد.
او نه فقط به لحاظ فنی در اردوی ملی انگلیس ناموفق بود بلکه با رسانه های این کشور هم مشکل داشت و بهتر بگوییم روزنامه های انگلیس با مانور روی زندگی ناآرام وی توانستند فروش زیادی را برای خود به ارمغان آورند و موقعیت او را چنان متزلزل سازند که وی در نهایت از سمت خود کنار برود، هر چند اتحادیه فوتبال انگلیس سعی کرد برای حفظ صورت ظاهر، رفتن اریکسون را نتیجه پایان قرارداد و دوران کار وی توصیف کند و نه پدیده ای که برخاسته از رگبار افشاگری های بی رحمانه مطبوعات انگلیس درباره زندگی شغلی و خصوصی وی بوده باشد، حال آن که دومی صحت داشت.
● خریدهای عاقلانه
نتایج منچسترسیتی ۷۰ روز پس از شروع فصل تازه حکایت از انتخاب درست نخست وزیر سابق تایلند می کند و تأکیدی بر این باور و طرز تلقی قدیمی است که اریکسون هنوز می تواند در سطح باشگاهی موفق باشد و فرمول کار در این رده را بلد است و قادر است به دوران اوجش در این رده که در «سریA» دیده شده بود، بازگردد. شیناواترا به او حداقل ۵۰ میلیون پوند بودجه داد تا با آن کسانی را بخرد که توان تقویت سیتی را داشته باشند. مربی سابق لاتزیو، رم و سپمدوریا هم آنقدر عقل داشت که به جای ریختن آن پول به پای یکی دو سوپراستار در حد رونالدینیو و حتی تورس، ۴ ، ۵ مهره با قیمت های معقول را استخدام کند و کسانی را به منچستر بیاورد که «شهرت»شان بر «فن» آنها سنگینی نکند.
اکثر قریب به اتفاق خریدهای اریکسون در همان دو ماه و نیم نخست فصل جاری جواب داده و درستی گزینش های این مربی سوئدی را به اثبات رسانده اند. یکی از آنها الانو هافبک ۱۵ ماه اخیر تیم ملی برزیل است که پیشتر در شاختار دونتسک اوکراین توپ می زد.
او ۸ میلیون پوند آب خورد، اما آن قدر خوب بازی کرده که این رقم زیاد نشان نداده است و برخی حتی معتقدند او از پدیده های فصل جاری بوده است. به جز او و مارتین پتروف که پای چپ و تکنیک بالا و نفوذهای پا به توپش «آری ین روبن» گوش چپ هلندی سابق چلسی و مهاجم کنونی رئال مادرید را (البته با ابعادی بسیارکمتر وکوچک تر) به یاد آورده، باید به جیووانی، خاوی یر گاریدو و وردان کورلوکا هم اشاره کرد. با احتساب قیمت نه چندان زیادی که برای خریداری آنها صرف شده و وقت اندکی که اریکسون برای هماهنگ کردن آنها داشته است، باید پذیرفت که حاصل کار این نفرات تازه وارد در منچسترسیتی عالی بوده است. هر چه باشد، لیگ برتر انگلیس از سخت ترین مسابقات باشگاهی دنیا است.
● دور از چشم ها
در منچسترسیتی «خارجی»های دیگری هم مثل رولاندو بیانکی ایتالیایی و والری بوژینوف بلغاری به چشم می خورند، اما آنها تا این مقطع از فصل انتظارها را برآورده نکرده اند. بیانکی به رغم درخششی که در دو فصل گذشته در لیگ ایتالیا داشت، در پیکارهای امسال باشگاهی انگلیس نتوانسته است همان تأثیر را بگذارد و حتی در بخش هایی از مسابقات منچسترسیتی از دیدها پنهان می ماند و کار قابل ذکری را صورت نمی دهد و بوژینوف بسیار بد اقبال بود و در همان سومین بازی منچسترسیتی در این فصل دچار مصدومیت شدید لیگامان زانو شد و زودتر از دو ماه دیگر بازنخواهد گشت. با این وجود ارزش های بوژینوف بر همگان ثابت شده است و او در بازگشت می تواند به این تیم نیز بهره های زیادی را برساند و اصولاً شرایط در میدلندز به قدری روشن است که کمتر کسی به کارنامه ضعیف دو بازیکن فوق فکر می کند و وجوه مثبت بازی های منچسترسیتی بر چنان چیزی می چربد.
با قرار گرفتن «خرید»های موفق مذکور در کنار جوانان مستعدی مثل مایکل جانسون، میکا ریچاردز و ندوم اونوها، منچسترسیتی به یک توازن و تعادل مطلوب در کارش رسیده و مهمتر این که این کار را در همان اوایل فصل و در زمانی انجام داده است که تصور می شد صرف تلاش برای هماهنگی نفرات شود (و به تعبیری ۶ ماه طول بکشد که حاصل آید). آنچه موجب این فرآیند «سریع تر از معمول» شده، کار خوب اریکسون در قرار دادن قدیمی ها و جدیدها در کنار هم و استفاده صحیح از خصایل مثبت آنها و ایجاد زمینه برای یادگیری مشترک آنها است.
● این تعارف نیست
این اظهارنظر اریکسون، مبنی بر این که تیمش در آینده از این هم بهتر خواهد شد، نه یک تعارف صرف بلکه حقیقتی آشکار است، زیرا با کار مشترک هرچه بیشتر نفراتی که نام شان آمد، بدیهی است که بازی آنها بیش از پیش اوج گیرد و اگر امروز به رغم فقط ۲ ۳، ماه همکاری این چنین ظاهر می شوند، در نظر بگیرید که سال بعد در همین موقع چگونه خواهند بود. این تصور و تجسم، حتی از چیزی که منچسترسیتی پس از گذشت ۹ هفته از فصل جاری لیگ برتر انگلیس صورت داده و به خودی خود روند و نتایج بسیار خوبی به حساب می آید، نیز امیدبخش تر و شیرین تر است.
وصال روحانی‎
منبع: goal
منبع : روزنامه ایران


همچنین مشاهده کنید