رئیس‌جمهور و کابینه هفتاد میلیونی

اگر رئیس‌جمهور بخواهد همان پروسه گذشته را تکرار کند و با استفاده از مهره‌های تکراری و صرفاً با جابه‌جا کردن آنان و حداکثر وارد کردن چند چهره جدید، دولت خود را تشکیل دهد.این پیام ناامیدکننده را به مردم مخابره کرده است که هیچ‌کس منتظر تحولی جدی نباشد.
مردان و زنان دلیر این مرز و بوم با نشان دادن شعور سیاسی خود و فارغ از هرگونه تفسیر سیاسی و جناحی در انتخابات شرکت نموده و آراء خود را به‌دست کسی سپردند که با شعار ایجاد عدالت اقتصادی به میدان آمده بود.
ضمن تبریک به رئیس‌جمهور منتخب را به آنچه که وضعیت سیاسی و اقتصادی کشور به‌عنوان ضرورت برای کابینه‌ای کارا و خدمتگزار ایجاد کرده است اختصاص داده‌ایم.
ایجاد چنین کابینه‌ای مستلزم انتخاب افرادی است که اولاً توانائی تخصصی و مدیریتی برای تحقق شعار ایجاد عدالت اقتصادی رئیس‌جمهور را داشته باشند و ثانیاً شامل تفکر آحاد ملت باشند.
رئیس‌جمهور محترم در شعارهای اساسی خود تأکید بر تشکیل کابینه‌ای هفتاد میلیونی داشته است و چشم‌های منتظر و نگران مردم به‌سوی او دوخته شده است، تا ببینند او چگونه به اعتماد باارزش آنان به خود، پاسخ می‌دهد و چگونه می‌تواند با به‌کارگیری قوی‌ترین تیم ممکن، کابینه هفتاد میلیونی خود را شکل دهد و به کمک آنان، طی چهار سال آینده، مطالبات بر زمین مانده مردم را پاسخ گوید.
مردم، اینک بر این باور هستند که در ۲۷ سال گذشته، تعداد معدودی از مدیران دولتی، زمام امور کشور را در دست داشته‌اند و تغییرات انجام گرفته، عمدتاً ناظر به جابه‌جائی آنها بوده است، به‌گونه‌ای که مثلاً زنگنه سال‌ها وزیر جهاد سپس وزیر نیرو بوده و بعد از آن وزیر نفت شده است، دیگری وزیر تعادل بوده و از آنجا به آموزش و پرورش رفته، آن یکی از وزارت به ریاست یک سازمان دیگر رفته و از آنجا به یک معاونت مهم دست یافته و ...
بنابراین، اگر رئیس‌جمهور بخواهد همان پروسه گذشته را تکرار کند و با استفاده از مهره‌های تکراری و صرفاً با جابه‌جا کردن آنان و حداکثر وارد کردن چند چهره جدید، دولت خود را تشکیل دهد، این پیام ناامیدکننده را به مردم مخابره کرده است که هیچ‌کس منتظر تحولی جدی نباشد، زیر اوضاع تا حد زیادی بر همان پاشنه سابق خواهد چرخید و طبق معمول، تنها جاها عوض شده است.
البته استفاده از چهره‌های سالم و جدید، نباید به این آفت گرفتار شود که کابینه آینده متشکل از مدیرانی بی‌تجربه و ضعیف شود تا نتوانند در حوزه مدیریت و وزارتخانه‌های خود، کاری از پیش برند. رئیس‌جمهور منتخب، حتماً با این تحلیل موافق است که یکی از علل رأی ندادن مردم به هاشمی، این بود که معتقد بودند با آمدن هاشمی، دوباره مدیران سابق و کنونی کارها را به‌دست خواهند گرفت و این، اصلاً خوشایند آنان نبود.
لذا راهی که هم عاقلانه است و هم برآورنده مطالبات مردم، تشکیل کابینه‌ای است با شرکت مدیران کارآمد که صیغه جناحی و سیاسی ندارند و به‌رغم آنکه پرهیاهو نیستند، ”عملگرا“ و امتحان ‌پس داده به‌شمار می‌روند؛ از مردم فاصله نگرفته‌اند و به لحاظ سلامت مالی و اخلاقی، مشکلی ندارند. انتخاب این افراد، به‌عنوان اعضاء کابینه، هر چند مورد انتظار جناح‌ها نیست، ولی می‌تواند تحولی اساسی در مدیریت کشور پدید آورد و این امید را به‌وجود آورد که مدیران عملگرا، ارزشی و مردمی و حتی بعضاً کمتر شناخته شده، بتواند جای مدیران پرمعنا، جناحی و تکراری را بگیرند و کشور را به سمت عملیاتی کردن شعارهای رئیس‌جمهور در ایام تبلیغات پیش ببرند.
در نتیجه برای اجراء بهینه این حرکت عقلانی دو شرط اساسی وجود دارد:
▪شرط اول موضوع یعنی انتخاب افراد شایسته و لایق
▪شرط دوم استفاده از همه تفکرات موجود کشور
شرط اول به مراتب از شرط دوم سخت‌تر است، چرا که دولت‌های بعد از جنگ در تدوین برنامه‌ها و سیاست‌های اجرائی کشور با یک سردرگمی آشکار و به روش آزمون و خطا اقدام نمودند و در این راستا، با انتخاب افراد سیاسی که صرفاً مشخصه حرف‌شنوی و اجراء برنامه‌های دیکته‌شده را داشته باشند، با ایجاد ناامیدی موجبات ریزش غیرقابل برگشت نیروهای متخصص و مومن به ملت و مملکت را فراهم نمودندد. البته اگر در این دوران به‌طور تصادفی و اتفاقی، افراد شایسته‌ای در مصدر امور قرار می‌گرفتند طول عمر مدیریتی‌شان به‌دلیل ناهماهنگی با سایرین، طولانی نمی‌شد و تحت فشارهای گوناگون از ادامه راه باز می‌ماندند. اما باید بدانیم که به یمن ایمان و اعتقاد نیروهای انقلاب همچنان در حوزه‌های علمی و تخصصی کشور نیروهای فراوان و وفاداری وجود دارند که بدون هیاهوی سیاسی مشغول خدمت می‌باشند، لیکن به جهت کناره‌گیری آنها از هیاهوی سیاسی، شناسائی این نیروها بسیار سخت شده است. به همین جهت سخت‌ترین وظیفه رئیس‌جمهور محترم انتصاب شایستگانی است که با خون دل خوردن در جهت اعتلاء کشور قدم برداشته و آرزوی سربلندی این مرز و بوم و ملتشان را داشته و دارند.
در مورد شرط دوم تشکیل کابینه هفتاد میلیونی یعنی استفاده از همه تفکرات موجود کشور به این نکته متذکر می‌گردیم که رعایت شرط اول اجراء شرط دوم را نیز دربر خواهد داشت، چرا که انتخاب شایسته بدون در نظر گرفتن خطوط سیاسی شرط دوم را نیز عملی خواهد نمود و ملت می‌تواند به این نکته امیدوار باشد که نیروهای انتخابی براساس شرط اول توانائی پیشرفت و سربلندی کشور را برای آحاد ملت خواهد داشت.
به این ترتیب طیف فکری حاکم بر کابینه باید شامل همه شعارها و اعتقادات فکری ملت باشد تا انشاءا... شاهد بهبود وضعیت کشور در همه ابعاد سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی باشیم.

محمدابراهیم یاوری

منبع : ماهنامه اقتصاد خانواده