سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
بی قانونی ایران دربرابرزورگوبی غرب
بسماللَّهالرّحمنالرّحیم
الحمدللَّه ربّ العالمین و الصّلاهٔ و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم محمّد و علی اله الأطیبین الأطهرین المنتجبین الهداهٔ المهدیّین المعصومین سیّما بقیّهٔ اللَّه فی الأرضین.
ربّنا علیك توكّلنا و الیك انبنا و الیك المصیر.
عید امسال دو تبریك دارد؛ هم تبریك عید نوروز است، هم تبریك ورود ماه ربیعالمولود است؛ كه ولادت نیر اعظم و نبی مكرم، حضرت محمدبنعبداللَّه (صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم) در آن وارد است. خود عید نوروز هم جزو اعیاد بابركت برای ما ایرانیهاست.
مردم سال را با یاد خدا شروع میكنند و از خداوند متعال تحول به احسنالحال را مسئلت میكنند. امسال علاوهی بر اینها، ذخیرهی معنوی توسلات و توجهات ماه محرم و صفر هم بر بركات این عید افزوده است. شما جمع حاضر در این صحن هم كه مشرّف به زیارت بارگاه حضرت علیبنموسیالرضا (علیهالسّلام) هستید، بركات بیشتری دارید. برای من هم فرصتی است تا برخی از مسائلی را كه در آغاز سال برای ما انشاءاللَّه مفید خواهد بود، مطرح كنم.
اول سال فرصت خوبی است برای تقویت عزم ملی، برای بركت بخشیدن به عمر خود در این سال. اگر همهی آحاد ما مردم ایران از اول سال عزم خود را بر این متمركز كنیم كه با تلاش خود، با حركت خود، سال پُرباری برای خود فراهم كنیم، خدای متعال هم یقیناً كمك خواهد كرد. البته جانمایهی این عزم ملی و بزرگ، نیت پاك و تصمیم بر جلب رضای الهی است؛ تصمیم بر پیمودن صراط مستقیم؛ و آنگاه شناختن موقعیت خود و وضع خود، جایگاه خود در شرایط كنونی عالم و چالشهایی كه پیش روی ملت قرار دارد، و شناختن خطوط اساسی برای مواجههی با چالشها. این، شرط موفقیت یك ملت زنده است؛ وضع خود را، جایگاه خود را، شرائط خود را درست بشناسد و برای این شرائط برنامهریزی داشته باشد و عزم و تصمیم قاطع بر مواجههی با آنچه كه در این راه برای انسان به طور طبیعی پیش بیاید. من از این فرصت استفاده میكنم؛ در این ساعتی كه در خدمت شما هستم، در این بارهها قدری صحبت میكنم.
آنچه كه اساس مطلب برای ما ایرانیهاست - كه همیشه باید این را در مد نظر داشته باشیم - این است كه ملت ما و مجموعهی ما مردم ایران هدف بزرگی برای خودمان ترسیم كردیم و در طول دهههای پس از انقلاب، این هدف را دنبال كردیم. هرچه نگاه میكنیم، احساس میكنیم كه ما برای رسیدن به این دو هدف، تواناییهای لازم را داریم. این هدف بزرگ عبارت است از سربلندی ایران اسلامی، الگوشدن در میان ملتهای مسلمان، هم از لحاظ مادی و هم از لحاظ معنوی. معنای این حرف این است كه ملت ما، هم از لحاظ مادی و هم از جنبههای معنوی ارتقاء پیدا كند؛ استقلال ملی داشته باشد؛ عزت ملی داشته باشد؛ توان و ظرفیت ملی داشته باشد؛ بتواند از همهی ظرفیتهای خود استفاده كند؛ از رفاه عمومی برخوردار باشد و عدالت عمومی و اجتماعی بر زندگی او حاكم باشد. این ملت در آن صورت میشود الگو برای همهی جوامع مسلمان و حتّی غیر مسلمان. ملت ایران میخواهد ملتی باشد آزاد، مرفه، باایمان، و كشوری داشته باشد آباد و پیشرفته؛ این هدف ملت ایران است.
در این هدف، اختلافی هم وجود ندارد؛ دعواهای جناحی و اختلافات سیاسی در اینجا همه برطرف میشود؛ این هدفِ مورد قبول همهی آحاد ملت ایران است. كشوری آباد داشته باشیم، ملتی آزاد و سربلند داشته باشیم، از ظرفیتهای ملیِ خودمان بخوبی استفاده كنیم، بتوانیم پیشرو باشیم، پرچم عدالت اجتماعی را در دست داشته باشیم، پرچم ایمان اسلامی را در پیشاپیش همهی ملتهای مسلمان به دوش بگیریم؛ این چیزی است كه همهی ملت ایران طالب و عاشق آن هستند. و میتوانیم به این هدف دست پیدا كنیم؛ هم شناخت ظرفیتهای ملی به ما این امید را میدهد، هم تجربهها این را تأیید میكند.
ملت ایران یك ملت بااستعداد است، بااستقامت است، برخوردار از غیرت دینی و غیرت ملی است، به اسلام عمیقاً ایمان دارد، به میهن خود عشق میورزد؛ اینها چیزهایی است كه به ما این امیدواری و این اعتماد را میبخشد كه ملت ما قادر است به این هدف دست پیدا كند و برسد؛ دور از دسترس نیست. تجربه هم همین را به ما نشان میدهد.
ببینید؛ ما بر اثر سلطهی حكومتهای فاسد و وابسته، در طول سالهای متمادی از میدان رقابتهای جهانی بیرون مانده بودیم. ملت ایران كه یك روز پیشاهنگ دانش و فرهنگ بود، بر اثر سلطهی پادشاهان جبار و قدرتهای منقطع از مردم وضعش به جایی رسید كه از حدود دویست سال قبل به این طرف كه مسابقهی علمی و سیاسی در دنیا آغاز شد، بیرون از میدان مسابقه قرار گرفت. وقتی ملتی در مسابقهی ملتها وارد نیست، به طور طبیعی تواناییهای او تحلیل میرود و موفقیتهای او ناچیز میشود. شما یك تیم ورزشی را در نظر بگیرید، كه قدرت دارد، نشاط دارد، میل به كار دارد، او را نمیگذارند وارد میدان رقابتهای ورزشی بشود؛ به طور طبیعی تواناییهای او كم میشود و تحلیل میرود. با ملت ما این كار را كردند.
درعینحال كه سالهای متمادی قدرتهای وابسته، قدرتهای فاسد، قدرتهای بیكفایت و پادشاهان ظالم چنین وضعی را برای ملت ما به وجود آوردند، بمجرد اینكه به وسیلهی انقلاب اسلامی دروازهی ورود به این جاده برای ملت ما باز شد و ملت ما وارد میدان رقابتهای جهانی و مسابقات جهانی شد، پیشرفتهای بزرگی به دست آورد. ملت ما، هم در زمینههای علمی، هم در زمینههای سیاسی، امروز در جهان یك ملتِ دارای نشان و شناخته شده است؛ یك چهره است در میان ملتها. در زمینههای علمی، ما به نسبت این زمان پیشرفته هستیم. البته عقبماندگیهای دویست ساله را در ظرف بیست سال و سی سال نمیشود جبران كرد؛ اما در این بیست و چند سال، ما با سرعت بسیار بیشتری نسبت به همین مدت زمانی جلو رفتهایم. امروز شما نگاه كنید؛ جوانان ما در زمینهی انرژی هستهای، در زمینهی سلولهای بنیادی، در زمینهی ضایعات نخاعی و در دهها زمینهی دیگر - كه اگر ملت ما از آنها بروشنی آگاه بشوند، شادمان خواهند شد - پیشرفت داشتهاند. برجستگان علمی كشور ما امروز توانستهاند در دنیا بدرخشند و تحسین جهانیان را جلب كنند.
در میدان رقابتهای سیاسی هم همینطور. امروز دولت جمهوری اسلامی ایران در زمینههای سیاسی - چه در سطح منطقه، چه در سطح بینالمللی - سخن او جزو سخنهای پُرطرفدار است؛ سخن او یك سخن شنیدنی است. مسئولین كشور ما، هم در مجامع جهانی، هم در مسافرتهایی كه به كشورهای دیگر میكنند، هم در موضعگیریهایی كه میكنند، برجسته و شاخصند. این چنین وضعی برای ملت ما نشاندهندهی استعداد این ملت در پیشروی و در ورود به این میدانهاست.
ملت ما توانسته است در فرهنگ سیاست بینالمللی مفاهیم جدیدی را وارد كند. دنیا مردمسالاری دینی را نمیشناخت؛ امروز مردمسالاری دینی یك عنوان و شعار مطلوب در میان همهی ملتهای اسلامی است. دنیا تعریف نظام سلطه را نمیشناخت؛ این را ملت ما تعریف كرد و در فرهنگ سیاست بینالمللی وارد شد. مسئلهی دینمحوری سیاست، قانون، مدیریت كشور؛ اینها همه مفاهیم جدیدی است كه ملت ما توانسته است اینها را وارد كند. پس ما در مسابقات جهانی - مسابقهی علمی، مسابقهی سیاسی، مسابقهی صنعتی، مسابقهی اقتصادی و مسابقهی فرهنگی - میتوانیم وارد شویم و در كوتاهمدت امید به موفقیت داشته باشیم، و در بلندمدت امید به سرآمد شدن داشته باشیم. این، وضع ملت ماست.
و اما این راهی كه ملت ایران میخواهد برود، یك راه اسفالتهی بیمانع نیست؛ ما در این راه چالش هم داریم. ما دو دشمن بزرگ داریم. من این دو دشمن را امروز به اختصار برای شما معرفی و چهرهنمایی كنم تا ببینیم من و شما در مقابل این دو دشمن چه باید بكنیم. یك ملت باید دشمن را بشناسد، نقشهی دشمن را بداند و خود را در مقابل آن مجهز كند. ما دو دشمن داریم: یك دشمن، دشمن درونی است؛ یك دشمن، دشمن بیرونی است. دشمن درونی خطرناكتر است. دشمن درونی چیست؟ دشمن درونی خصلتهای بدی است كه ممكن است ما در خودمان داشته باشیم. تنبلی، نشاط كار نداشتن، ناامیدی، خودخواهیهای افراطی، بدبین بودن به دیگران، بدبین بودن به آینده، نداشتن اعتماد به خود - نه به شخص خود و نه به ملت خود - اینها بیماری است. اگر این دشمنهای درونی در ما وجود داشته باشد، كار ما مشكل میشود. همیشه دشمنان بیرونی ملت ایران سعی كردهاند این میكروبها را در درون جامعهی ایرانی رسوخ دهند: «شما نمیتوانید»، «شما قادر نیستید»، «آیندهتان تاریك است»، «افقتان تیره است»، «بیچاره شدید»، «پدرتان درآمد». سعی این بوده است كه ملت ما را ناامید، كسل، بیاعتماد به نفس، تنبل و چشم به دست بیگانه بار بیاورند؛ اینها دشمنان درونی است. در طول سالهای قبل از بروز حركت اسلامی در كشور ما، بلای عمدهی ملت ما اینها بود. اگر ملتی این بیماریها را داشته باشد، این ملت پیشرفتش ممكن نیست؛ اگر ملتی مردمش تنبل باشند، ناامید باشند، اعتماد به نفس نداشته باشند، با همدیگر پیوند نداشته باشند، به همدیگر بدبین باشند، از آینده ناامید باشند، چنین ملتی پیش نخواهد رفت؛ اینها مثل موریانهای كه در درون پایهی بنا بیفتد، بنا را ویران میكند؛ مثل كرمی است كه داخل میوه قرار بگیرد، میوه را فاسد میكند. باید با این صفات مبارزه كرد. ملت ما باید امیدوار، دارای اعتماد به نفس، خوشبین به آینده، علاقهمند به پیشرفت، و معتقد و مؤمن به معنویاتی باشد كه او را در این راه كمك میكند. بحمداللَّه امروز ملت ما چنین اعتماد به نفس و چنین امیدی دارد؛ باید اینها را تكمیل كرد. اگر ما بتوانیم این دشمنها را در درون خود، در جان خود، در فرهنگ عمومی جامعهی خود از كار بیندازیم، دشمن بیرونی هم نمیتواند به ما صدمه و لطمهای برساند.
و اما دشمن بیرونی. دشمن بیرونیِ این هدف ما عبارت است از نظام سلطهی بینالمللی؛ یعنی همان چیزی كه به او میگوییم استكبار جهانی. استكبار جهانی و نظام سلطه، دنیا را به سلطهگران و سلطهپذیران تقسیم میكند. اگر ملتی بخواهد در مقابل سلطهگران از منافع خود دفاع كند، سلطهگران با آن ملت دشمنی میكنند؛ روی او فشار میآورند و سعی میكنند مقاومت او را در هم بشكنند. این، دشمنِ یك ملتی است كه میخواهد مستقل و عزتمند و آبرومند و پیشرفته بشود و زیر بار سلطهگران نرود؛ این دشمنِ بیرونی است. امروز مظهر این دشمنی عبارت است از شبكهی صهیونیسم جهانی و دولت كنونی ایالات متحدهی امریكا. البته این دشمنی مال امروز نیست؛ روشها تغییر میكند، اما سیاست دشمنی با ملت ایران از اول انقلاب تا امروز بوده است. هرچه توانستهاند، فشار وارد آوردهاند، اما عبث؛ فشارهای آنها نتوانسته است ملت ایران را ضعیف كند یا به عقبنشینی وادار كند؛ نه تحریم اقتصادیشان، نه تهدید نظامیشان، نه فشار سیاسیشان، نه جنگ روانیشان. امروز ما از پانزده سال قبل، از بیست سال قبل، از بیست و هفت سال قبل بسیار قویتر هستیم؛ این نشاندهندهی این است كه دشمن در دشمنی با ملت ایران و نظام جمهوری اسلامی ناكام مانده است؛ اما این دشمنی هست.امروز در دنیا تناقضی وجود دارد. ملت ایران از نظر ملتهای مسلمان و ملتهای منطقه - ملتهای آسیا، ملتهای آفریقا، ملتهای امریكای لاتین، ملتهای منطقهی خاورمیانه - یك ملت شجاع، مدافع حق و عدالت، و ایستادهی در مقابل زورگوییهاست؛ ملت ایران را اینطور شناختهاند. آنها ملت ایران را تحسین و ستایش میكنند. اما همین ملت ایران و همین نظام جمهوری اسلامی كه اینقدر مورد ستایش ملتهاست، از نظر قدرتهای زورگو، متهم به نقض حقوق بشر است، متهم به سلب امنیت جهانی است، متهم به حمایت از تروریسم است! این تناقض است؛ تناقض بین نگاه ملتها و خواستهی قدرتها. این تناقض، تهدیدكنندهی نظام سلطهی جهانی است. روزبهروز اینها دارند از ملتها دور میشوند؛ این یك رخنهی فرسایشی را در بنای لیبرال دموكراسی غرب به وجود آورده است و روزبهروز این رخنه بیشتر خواهد شد. بالاخره تبلیغات استكبار تا مدتی میتواند حقایق را پنهان كند؛ همیشه كه نمیتوانند حقایق را پنهان كنند؛ ملتها روزبهروز بیدارتر میشوند. شما نگاه كنید؛ رئیس جمهور ملت ایران به كشورهای آسیا، به كشورهای آفریقا، به كشورهای امریكای جنوبی مسافرت میكند، ملتها برای او شعار میدهند، به نفع او تظاهرات میكنند، اظهار حمایت میكنند؛ رئیس جمهور امریكا هم به كشورهای امریكای جنوبی - یعنی حیاط خلوت امریكا - مسافرت میكند، ملتها پرچم امریكا را به مناسبت آمدن او آتش میزنند؛ این معنایش تزلزل پایههای لیبرال دموكراسیای است كه امروز غرب و جلوتر از همه امریكا، مدعی پرچمداری آن هستند. تناقض در خواست آنها و تمایلات مردم و مشاهدات مردم روزبهروز بیشتر میشود. دم از دموكراسی میزنند، دم از حقوق بشر میزنند، دم از امنیت جهانی میزنند، دم از مبارزهی با تروریسم میزنند، اما باطن شریر آنها حكایت از جنگطلبی آنها میكند؛ حكایت از پایمال كردن حقوق ملتها میكند؛ حكایت از میل وافر و اشتهای سیریناپذیر آنها بر منابع انرژی جهانی میكند؛ این را ملتها میبینند. روزبهروز آبروی لیبرال دموكراسی و آبروی امریكا - كه پیشقراول لیبرال دموكراسی است - در دنیا در نظر ملتها دارد كم و كمتر میشود. در مقابل، آبروی ایران اسلامی دارد بیشتر میشود. ملتها میفهمند كه امریكاییها در ادعای دفاع از حقوق بشر دروغ میگویند؛ یك نمونهی آن، رفتار آنها با كشور خود ماست. ایران در زمان طاغوت - زمان رژیم پهلوی - یكسره در مشت امریكاییها بود؛ امریكاییها بر سراسر ایران مسلط بودند؛ پایگاه نظامی در ایران به وجود میآوردند، برای تسلط بر تحرك كشورهای عرب منطقه؛ میخواستند اینها را از پایگاه ایران زیر نظر داشته باشند. ایران همپیمان اسرائیل بود؛ بدترین دیكتاتوریها بر این كشور حاكم بود؛ مبارزان را در زندان شكنجه میكردند؛ در سرتاسر كشور - در همین شهر مشهد، در تهران و در همهی شهرهای كشور - اختناق و شدت عمل مأموران جلاد رژیم طاغوت بر مردم مسلط بود؛ نفت ما را تاراج میكردند؛ اموال عمومی و ثروتهای ملی را به نفع حكام و به نفع بیگانگان به تاراج میدادند؛ ملت ایران را از حضور در مسابقهی علمی و صنعتی دنیا مانع میشدند؛ ملت را تحقیر میكردند. آن ایران، متحد درجهی یك امریكا در این منطقه بود؛ زمامدارانش هم محبوب امریكا بودند؛ هیچ اعتراضی هم به نقض حقوق بشر و نقض دموكراسی بر آن حكومت طاغوتی وارد نبود. امروز ایران یك كشور آزاد است؛ با این مردمسالاری واضح - كه مردمسالاری ما در دنیا بسیار كمنظیر است - با این ارتباط مستحكم بین مردم و مسئولان كشور؛ این ایران از نظر امریكاییها، از نظر دولت امریكا و سیاستمداران امریكا یك كشور نامطلوب به حساب میآید؛ این نشاندهندهی جهتگیری استكبار جهانی در مقابل حقایق موجود عالم است. البته امریكاییها از این دشمنی سودی نبردهاند و باز هم نخواهند برد. ملت ایران روزبهروز قویتر میشود و ارزشهای انقلاب روزبهروز برجستهتر و تازهتر میشود.
ما در مقابل این دو دشمن وظائفی داریم. اول دشمن را باید شناخت، بعد باید نقشهی او را دانست. امروز دشمنان بیرونی ما هم برای ملت ایران نقشه دارند. ما سیاستهای پنجسالهی خودمان را تعریف میكنیم؛ افق چشمانداز بیستساله را تعریف میكنیم؛ برای اینكه راه خودمان را مشخص كنیم. دشمن ما هم همینطور؛ او هم برای ما برنامه دارد؛ او هم سیاستی دارد. باید سیاست او را بشناسیم.
من برنامههای استكبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه میكنم: اول، جنگ روانی؛ دوم، جنگ اقتصادی؛ و سوم، مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی. دشمنیهای استكبار با ملت ما در این سه قلم عمده خلاصه میشود. البته اینها را باید دستگاههای تبلیغاتی و رسانهها و شخصیتهای سیاسی بیشتر برای مردم توضیح بدهند. من اجمالاً سرفصل و خلاصهای از مطالب را به شما عرض میكنم.
جنگ روانی یعنی چه؟ هدف جنگ روانی، مرعوب كردن است. كی را میخواهند مرعوب كنند؟ ملت كه مرعوب نمیشود؛ تودهی عظیم مردم كه مرعوب نمیشوند. چه كسی را میخواهند مرعوب كنند؟ مسئولان را، شخصیتهای سیاسی را، به قول معروف خود ما نخبگان را؛ اینها را میخواهند مرعوب كنند. كسانی كه قابل تطمیعند، آنها را میخواهند تطمیع كنند؛ ارادهی عمومی را میخواهند تضعیف كنند؛ درك مردم از واقعیتهای جامعهی خودشان را میخواهند تغییر دهند؛ هدف جنگ روانی این است. یك نفر كه بیمار نیست، صد بار به او بگویند آقا! شما كسالت دارید، شما مریضید، یك مقدار احساس بیماری میكند. بعكس، اگر كسی دچار بیماری هم باشد، صد بار به او بگویند شما حالتان خوب است، احساس صحت میكند. با تلقین میخواهند واقعیتهای كشور ما را در نظر ملت ما دگرگون كنند. ملت ما ملتی است بااستعداد، دارای قابلیت، دارای ظرفیت، دارای ثروتهای عظیم طبیعی؛ چنین ملتی میتواند پیشرو باشد. دلیلی ندارد كه این ملت، ناامید باشد؛ اما آنها میخواهند واقعیتها را تغییر دهند و ملت را ناامید كنند؛ میخواهند اعتماد ملت را به مسئولان ضعیف كنند. اینكه مردم به دولت و مسئولانشان اعتماد داشته باشند، برای یك كشور خیلی نعمت بزرگی است؛ میخواهند این نعمت را بگیرند و مردم را بیاعتماد كنند، هم به خودشان، هم به مسئولینشان؛ مردم را با شایعه، به تحریم و خشونت تهدید كنند؛ در تبلیغات، جای مدعی و متهم را عوض كنند. امروز امریكا متهم است و ملتها مدعی امریكایند. ما امروز مدعی امریكا هستیم. امریكا متهم است به دستاندازی به استكبار، به مستعمرهپروری، به جنگطلبی، به اشغال نظامی، به فتنهانگیزی. ما طلبگاریم، ما مدعی هستیم. آنها میخواهند خودشان را در جایگاه مدعی بگذارند و ملت ایران را در جایگاه متهم قرار دهند. در خود امریكا وضع حقوق بشر اسفبار است و ناامنی وجود دارد. در یك سال - سال ۲۰۰۳ - سیزده میلیون بازداشت شهروندان امریكایی را خودشان گزارش كردند! مجوز شكنجه میدهند، مجوز شنود تلفن میدهند. بعد از حادثهی بیست شهریورِ چند سال قبل، اینها چند میلیون نفر را بازجویی كردند. یك چنین فضای ناامن در داخل امریكا؛ در خارج هم كه زندانهای ابوغریب و شكنجهها و زندان گوانتانامو و زندانهای مخفیای كه در اروپا و در نقاط دیگر دارند. آنها باید جواب بدهند. آنها متهمند، آنها نقض حقوق بشر میكنند؛ آن وقت میشوند مدعی حقوق بشر، و ملت ایران را یا هر جا را كه میلشان بكشد، میخواهند به محاسبه بكشند كه شما نقض حقوق بشر كردهاید! تروریسم را آنها دارند ترویج میكنند. این كارها جنگ روانی است كه آنها دارند انجام میدهند.
یك بخش از جنگ روانی دشمن، دامن زدن به اختلافات است. در داخل كشور ما اختلافات قومی، اختلافات مذهبی - شیعه و سنی - اختلافات جناحی، اختلافات صنفی و رقابتهای صنفی را ترویج و تبلیغ میكنند. در داخل، مزدوران و ایادیای هم دارند كه مقاصد آنها را در اینجا به شكلهای گوناگون عمل میكنند. اینها شایعهپراكنی میكنند. در مسئلهی عراق، ایران را متهم میكنند. كسانی كه آمدهاند عراق را اشغال كردهاند، ملت عراق را تحقیر كردهاند، زنان، مردان و جوانان عراقی را به انواع مختلف مورد اهانت قرار دادهاند، همین حالا هم نظامی امریكایی و انگلیسی در عراق با كمال بدرفتاری دارد عمل میكند، اینها ایران را متهم میكنند كه در امور عراق دخالت میكند. آن روزی كه دولت امریكا و خیلی از دولتهای غربی از صدام بعثیِ معدوم حمایت میكردند، ملت ایران آغوشش را بر روی آزادگان عراقی باز كرد؛ آزادمردان عراقی به اینجا آمدند و ما آنها را از شر صدام حفظ كردیم؛ امروز همانها در عراق به قدرت و حكومت رسیدهاند. تروریسم در عراق با تحریك سرویسهای جاسوسی امریكا و انگلیس و اسرائیل است. این برادركشیها در عراق ناشی از جنگ شیعه و سنی نیست؛ شیعه و سنی قرنها در عراق با هم زندگی كردهاند و جنگی هم نداشتهاند. خانوادههای عراقیِ بسیاری هستند كه بعضیشان شیعهاند، بعضیشان سنی؛ با هم ازدواج كردهاند، با هم زندگی میكردند. این ترورها را آنها به وجود آوردهاند؛ آنها هستند كه از ناامنیها سود میبرند.
در مورد نفوذ شیعه و ترویج تشیع از سوی ایران و هلال شیعی و از این حرفها، شایعهپراكنی میكنند. یكی از شعبههای جنگ روانی اینها این است: اولاً بین ملت ایران اختلاف بیندازند، ثانیاً بین ملت ایران و ملتهای دیگر مسلمان اختلاف بیندازند. سیاست امریكا این بوده است كه همسایههای ما را در خلیج فارس از نظام جمهوری اسلامی بترساند. البته بعضی از آنها آگاهانه و هوشیارانه توطئه را فهمیدهاند، بعضی هم ممكن است اشتباه كنند و در دام این توطئهی امریكایی بیفتند. ما به سوی همسایههای خلیج فارس - كه منطقهی عمدهی نفتی دنیا متعلق به این مجموعه است - همیشه دست دوستی دراز كردهایم؛ الان هم با آنها دوستیم و دست دوستی دراز میكنیم و اعتقاد ما این است كه كشورهای حوزهی خلیج فارس باید پیمان دفاعیِ مشترك داشته باشند و باید با هم همكاری كنند. برای دفاع از این منطقهی مهم نباید امریكا و انگلیس و بیگانگان و دیگران و طمعورزان بیایند؛ خود ما باید امنیت این منطقه را حفظ كنیم؛ و این با همكاری كشورهای خلیج فارس ممكن است.من به همین مناسبت به عناصر سیاسی داخلی هم دوستانه نصیحت میكنم؛ مراقب باشند، طوری حرف نزنند، طوری موضعگیری نكنند كه به مقاصد دشمن در این جنگ روانی كمك شود؛ به دشمن كمك نكنند. امروز هر كس كه مردم را ناامید كند و به خود، به مسئولین و به آینده بیاعتماد كند، به دشمن كمك كرده. امروز هر كس كه به اختلافات دامن بزند - هر نوع اختلافاتی - به دشمن ملت ایران كمك كرده. كسانی كه قلم دارند، بیان دارند، تریبون دارند، جایگاهی دارند، باید مراقب باشند؛ نباید بگذارند دشمن از آنها استفاده كند. جنگ روانی دشمن، مهمترین بخش مبارزهی دشمن با ملت ایران است.
جنگ اقتصادی هم یكی دیگر است. میخواهند ملت ایران را از لحاظ مسائل اقتصادی در تنگنا قرار دهند. من عرض میكنم میدان برای تحرك اقتصادی ملت ایران باز است. با سیاستهای اصل ۴۴ كه ابلاغ شد و دولت هم مجدانه دنبال این است كه اینها را تحقق ببخشد و باید هم دنبال كند، میدان كار اقتصادی باز است؛ نه فقط برای افرادی كه ثروتمندند، حتّی برای آحاد مردم. سال ۸۶ و شاید تا یكی دو سال بعد رویكرد دولت و رویكرد فعالان كشور باید رویكرد اقتصادی باشد. ما میتوانیم اقتصاد خودمان را شكوفا كنیم. تهدید میكنند كه تحریم میكنیم. تحریم نمیتواند به ما ضربهای بزند. مگر تا حالا تحریم نكردهاند؟ ما در حال تحریم به انرژی هستهای رسیدهایم؛ ما در حال تحریم به پیشرفتهای علمی رسیدهایم؛ ما در حال تحریم به این سازندگیهای وسیع در كشور رسیدهایم. تحریم در شرائطی حتّی ممكن است به نفع ما تمام شود؛ از این جهت كه همت ما را برای تلاش و فعالیت بیشتر كند. رویكرد كشور در سالی كه امروز اول آن است، و حتّی یكی دو سال بعد، باید رویكرد اقتصادی باشد. از سیاستهای اصل ۴۴ همه باید استفاده كنند. كسانی كه توانایی سرمایهگذاری دارند، حتّی افرادی كه میتوانند سرمایهگذاری را با اجتماع و شركت انجام دهند، اینها راه دارد. آحاد مردم و صنوف مختلف مردم میتوانند سرمایهگذاری كنند؛ میتوانند در این راه با یكدیگر شریك شوند و سهیم باشند. علاوه بر سهام عدالتی كه تقریباً ده میلیون نفر را شامل میشود - كه مال دو دهك پائین جامعه است - بقیهی آحاد مردم هم میتوانند از این سیاستها استفاده كنند؛ راه دارد. مسئولین دولتی باید راههای مشاركت مردم را در فعالیتهای اقتصادی به آنها بگویند. این سیاستها به معنای تولید ثروت عمومی برای جامعه است. تولید ثروت از نظر اسلامی بیمانع است. تولید ثروت با غارت ثروت دیگران فرق دارد. یك وقت كسی به اموال عمومی دستدرازی میكند، یك وقت كسی بیقانون و بدون پیروی از قانون به دستاوردهای مادی میرسد؛ اینها ممنوع است؛ اما از طریق قانونی، تولید ثروت از نظر شارع مقدس و از نظر اسلام، مطلوب و مستحسن است. ثروت را تولید كنند، منتها در كنارش اسراف نباشد. اسلام به ما میگوید ثروت تولید كنید، اما اسراف نكنید. مصرفگرایی افراطی مورد قبول اسلام نیست. آنچه كه از تولید ثروت به دست میآورید، باز همان را وسیلهای برای تولید ثروت دیگر بكنید. مال را نه به صورت راكد و نازا دربیاورید - كه در اسلام اسمش كنز كردن است - نه به صورت ولخرجی و ولنگاری در مصرف مال، آن را صرف در چیزهای غیر لازم زندگی كنید؛ اما با توجه به اینها، ثروت را برای خودتان تولید كنید. ثروت آحاد مردم، ثروت عموم كشور است؛ همه از آن سود میبرند. روح اصل ۴۴ و سیاستهای اصل ۴۴ این است. طوری بشود كه منابع درآمدی آحاد مردم، بخصوص طبقات ضعیف، متنوع شود؛ مردم بتوانند گشایشی پیدا كنند؛ این یك گام بلند در راه رفاه عمومی است.
در مورد مقابلهی با پیشرفت علمی هم یك نمونهی مهمش همین مسئلهی انرژی هستهای است. در گفتهها، در گفتگوهای سیاسی و غیره میگویند دولتهای غربی با دارا بودن قدرت هستهای در ایران موافق نیستند؛ خب نباشند. مگر ما برای به دست آوردن قدرت هستهای از كسی اجازه خواستیم؟ مگر ملت ایران با اجازهی دیگران وارد این میدان شده است كه بگویند ما موافق نیستیم؟ خب موافق نباشید. ملت ایران موافق است و مایل است این انرژی را داشته باشد. من سال گذشته هم در اجتماع روز اول فروردین در اینجا گفتم كه انرژی هستهای برای كشور ما یك ضرورت است، یك نیاز بلندمدت است. امروز اگر مسئولین كشور در به دست آوردن انرژی هستهای كوتاهی كنند، نسلهای بعد آنها را مؤاخذه خواهند كرد. ملت ایران و كشور ایران به انرژی هستهای و این توانایی برای زندگی - نه برای سلاح - احتیاج دارد. عدهای مینشینند همان حرف دشمن را تكرار میكنند كه: آقا! چه لزومی دارد؟ چه لزومی دارد؟ آیندهی كشور را به خطر انداختن، نیاز فرداهای كشور را بكلی ندیده گرفتن، این اشكالی ندارد؟ آیا مسئولین كشور حق دارند به نسلهای آینده خیانت كنند؟ امروز نفت را برداریم مصرف كنیم؛ یك روزی این نفت تمام خواهد شد. آن روز ملت ایران برای برق خود، برای كارخانهی خود، برای گرمای خود، برای روشنایی خود، برای حركت زندگی خود، دست نیاز دراز كند به سوی كشورهای دیگر تا به او انرژی بدهند؟ این برای مسئولینِ امروز كشور جایز است؟ عدهای حرف دشمن را تكرار میكنند. همانهایی كه ملی شدن نفت را كه به وسیلهی دكتر مصدق و مرحوم آیهٔاللَّه كاشانی انجام گرفت، امروز تمجید میكنند - كه آن كار، نسبت به این كار كوچك بود؛ این از او بزرگتر است - همانها امروز نسبت به انرژی هستهای همان حرفی را میزنند كه مخالفین مصدق و كاشانی آن روز میگفتند. اینها قابل قبول نیست. ما در این راه پیش رفتیم، با ابتكار خودمان پیش رفتیم. مسئولین كشور ما هیچ بیقانونی هم نكردند. همهی فعالیتهای ما در مقابل چشم آژانس هستهای است، ایرادی هم ندارد؛ ما حرفی نداریم كه زیر نظر آنها باشد. جنجال كردن و فشار وارد آوردن روی ملت ایران برای این مسئله، استفادهی ابزاری كردن از شورای امنیت سازمان ملل، برای قدرتهای مقابل ملت ایران زیان به بار خواهد آورد. این را من بگویم؛ اگر قرار باشد بخواهند از شورای امنیت استفادهی ابزاری كنند، و بخواهند این حق مسلّم را از این راه ندیده بگیرند، ما تا امروز آنچه را كه انجام دادیم، برطبق قوانین بینالمللی انجام دادیم؛ اگر آنها بخواهند بیقانونی كنند، ما هم میتوانیم بیقانونی كنیم و خواهیم كرد. اگر بخواهند با تهدید و اعمال زور و خشونت رفتار كنند، بدون تردید بدانند ملت ایران و مسئولین ایران در مقابل دشمنانی كه به آنها تعرض كنند، از همهی ظرفیت خود برای ضربه زدن استفاده خواهند كرد.
من عرایضم را میخواهم تمام كنم. این توصیههای خادم ملت ایران است به ملت ایران. توصیهی من این است: این شعاری كه ما امسال مطرح كردیم - یعنی اتحاد ملی و انسجام اسلامی - این را رعایت كنید. اتحاد ملی، یعنی یكپارچگی ملت ایران. انسجام اسلامی، یعنی ملتهای مسلمان با هم همراه باشند. ملت ایران رابطهی خود را با ملتهای اسلامی محكمتر كند. ما اگر بخواهیم اتحاد ملی و انسجام اسلامی تحقق پیدا كند، باید بر اصولی كه بین ما مشترك است، تكیه كنیم. نباید خودمان را سرگرم فروعی بكنیم كه مورد اختلاف است.
توصیهی بعد این است كه ملت عزیز ما، مخصوصاً جوانان ما، اعتماد به نفس خودشان را از دست ندهند. جوانان عزیز! جوانان عزیز ملت ایران! شما میتوانید؛ میتوانید كارهای بزرگ بكنید، میتوانید كشور خود را به اوج اعتلاء و عزت برسانید. اعتماد به نفس، اعتماد به مسئولین كشور، اعتماد به دولت، همان چیزی است كه دشمنان میخواهند نباشد. دشمنان میخواهند مردم به دولت - كه مسئولیت ادارهی امور كشور را دارد - بیاعتماد باشند؛ سعی كنید این نقشهی دشمن را خنثی كنید. من از دولت حمایت میكنم. از همهی دولتهای بر سر كار و منتخب مردم حمایت كردم، بعد از این هم همین خواهد بود؛ از این دولت هم به طور خاص حمایت میكنم. این حمایت، بیدلیل و بیحساب و كتاب نیست. اولاً جایگاه دولت در نظام جمهوری اسلامی و در نظام سیاسی كشور ما جایگاه بسیار مهمی است، ثانیاً بیشترین مسئولیتها را دولت بر دوش دارد؛ بعد هم این جهتگیریهای دینی و این ارزشگرایی انقلابی و اسلامی خیلی ارزش دارد. سختكوشی، تلاش فراوان، ارتباط با مردم، سفرهای استانی، جهتگیری عدالت و زیّ مردمی؛ اینها خیلی قیمت دارد و من قدر این كارها را میدانم. من به خاطر این چیزها از دولت حمایت میكنم. البته این حمایت، حمایت بیحساب و كتاب نیست؛ توقعاتی هم در مقابلش از دولت دارم. اولین توقع من این است كه به مسئولین دولتی میگویم خسته نشوند؛ اعتماد به خدا را از دست ندهند؛ به خدا اعتماد كنند و به این مردم اعتماد كنند؛ زیّ مردمی خودشان را حفظ كنند؛ در دام تجملگراییهایی كه افرادی میافتند، نیفتند؛ مراقب و مواظب باشند؛ در مخاصمات جناحی وارد نشوند؛ وقتشان را با دعواهای سیاسی تلف نكنند؛ با همهی وجود و با همهی توان برای این مردم كار كنند؛ آنچه را كه با مردم در میان میگذارند، به تحقق برسانند و دنبال كنند.
ما باید چشمهای خودمان را باز كنیم. ما باید به خدا متوسل باشیم، متذكر باشیم. ملت ایران ملت بزرگی است، ملت توانایی است، هدفهای بزرگی دارد، راهی هم به سوی این هدفها دارد كه میتواند طی كند. من امیدوارم خدای متعال تفضلات خود را بر شما ملت ایران به طور مستمر ببارد؛ باران لطف خود را بر سر شما ببارد و انشاءاللَّه امروز كه روز اول سال ۸۶ است، سرآغاز یك سال پُربركت برای مردم باشد.
والسّلام علیكم و رحمهٔاللَّه و بركاته
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست