پنجشنبه, ۱۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 30 January, 2025
مجله ویستا
بازی با اعداد!
<برای تخمین موقعیت اقتصادی کشور شاید بهتر باشد که برنامهریزان اقتصادی در میان مردم حاضر شوند و با ترازو کردن زندگی شهروندان به دفاع از فعالیتهای اقتصادی کشور بپردازند.> این جمله را یکی از کارشناسان اقتصادی میگوید. به نظر میرسد حق با او باشد چون این روزها گروهی از برنامهریزان اقتصادی به نحوی از اقتصاد ایرانی سخن میگویند که انگار شهروندان بهترین شرایط اقتصادی را تجربه میکنند. این البته یک ادعای دولتی است و از ناحیه اقتصاد دولتی کشور مطرح میشود؛ اقتصادی که در سه سال گذشته تا حد زیادی شاخص اقتصادی را در زندگی مردم تغییر داده است. از همین منظر میتوان نگاهی واقعیتر به این اظهارنظر کارشناسی داشت که مسوولان و برنامهریزان اقتصادی باید در میان مردم حاضر شوند و از نزدیک نتیجه برنامهریزیهای اقتصادی خود را نظاره کنند.
مخصوصا اکنون که محمود احمدینژاد در آخرین سخنان خود درباره اقتصاد ایرانی به نحوی سخن گفته است که هنوز کارگزاران اقتصادی با تعجب و حیرت از اظهارنظرهای رئیس دولت نهم یاد میکنند. بدون تعارف در ۳ سال گذشته منحنیهای اقتصادی ایران یک زلزله بزرگ را تجربه کردهاند. برای لحظهای آرشیو ذهنی خود را ورق بزنید. به خوبی مشاهده میکنید که قیمتها مسیری بزرگ را در این ۳ سال گذشته صعود کردهاند. در مهرماه سال ۱۳۸۴ میانگین بهای هر متر آپارتمان در تهران بزرگ از ۶۰۰ تا ۶۵۰ هزار تومان فراتر نمیرفت ولی اکنون این میانگین قیمتی حداقل از ۳ میلیون تومان برای هر متر عبور کرده است. تازه این در حالی است که قیمتهای نجومی آپارتمان و اجارهبها را محاسبه نکنیم. در حال حاضر همه شهروندان به خوبی میدانند که ۶۰۰ هزار تومان شاید تنها بهای آپارتمانهایی باشد که در حاشیههای جنوبی تهران بنا شده است.
یا به عبارتی در خوشبینی محض میتوان با ۶۰۰ هزار تومان در نقاطی به خرید آپارتمان اقدام کرد که به کلی از محدوده جغرافیایی شهرهای بزرگ فاصله دارند. حالا این وضع را در کنار قیمتهایی قرار دهید که حداقل از ۱۵ میلیون تومان برای هر متر آپارتمان آغاز میشود و تا ۲۰ میلیون تومان نیز بالا میرود. باور کنید هیچ قصد سیاهنمایی وجود ندارد اما زمانی که محمود احمدینژاد شعارهای انتخاباتی خود را در تریبونهای مختلف فریاد میکرد و از عدالت و توزیع پول نفت بر سر سفرههای مردم سخن میگفت، شاید به ندرت افرادی گمان میبردند که روزگاری نهچندان دور ایران یکی از بدترین فواصل طبقاتی را تجربه کند. در این ۳سال گذشته که حالا مسوولان دولتی از آن با عنوان نمادی برای بالندگی اقتصادی یاد میکنند تنها بهای مسکن در پایتخت بیش از ۵۰۰ درصد رشد قیمتی را تجربه کرده است و مرکز پژوهشهای مجلس نیز با ارائه گزارشی مبنی بر اینکه تشکیلات دولتی اقتصاد ایران ۱۵ برابر بیشتر از فقرا برای ثروتمندان هزینه میکند، با قاطعیت بزرگ شدن فاصله طبقاتی را به رسمیت شناخته است.
اگر روند وضعیت توزیع درآمد پس از روی کار آمدن دولت نهم را در مقایسه با قبل به عنوان معیار اندازهگیری ارزیابی عملکرد این دولت در عمل به شعارها و وعدهها در نظر بگیریم، بر پایه آمارهای منتشره توسط مرکز آمار ایران درمییابیم ضریب جینی از رقم ۴۲۳/۰ در سال ۸۳ به ۴۳۱/۰ در سال ۸۵، نسبت درآمد دهک ثروتمند به دهک فقیر در مناطق شهری از ۲۵/۱۳ برابر به ۴۶/۱۴ برابر و در مناطق روستایی از ۲۵/۱۷ برابر به ۹۵/۱۷ برابر و نسبت درآمد دو دهک ثروتمند به دو دهک فقیر در مناطق شهری از ۶۲/۷ برابر به ۳۳/۸ برابر و در مناطق روستایی از ۰۱/۹ برابر به ۴۹/۹ برابر افزایش داشته است و برآوردها حاکی از تداوم این روند مخرب است. ضریب جینی معیار سنجش نحوه توزیع درآمدها است و بزرگ شدن آن نمایی از دور شدن از عدالت را به تصویر میکشد. با این حساب میتوان گفت که برنامههای اقتصادی دولت نهم بیش از آنکه زمینهساز عدالت باشد، زمینه دور شدن از آن را فراهم کرده است.
این البته میتواند تجربهای مفید هم باشد. یعنی بعد از ۳۰ سال که عدالتطلبی در صدر برنامههای اقتصادی ایران قرار دارد حالا به سادگی با تکیه بر تجربه دولت نهم میتوان گفت که عدالت تنها با تکیه بر شعار و برنامههای زبانی محقق نمیشود و خرج کردن یا باز کردن کیسه درآمدهای نفتی نیز عاملی برای تحقق اهداف اقتصادی محسوب نمیشود. این نکته را از آن رو باید مطرح کرد که از ۳ سال پیش تا امروز دولتیها بیشتر بر این باور بودهاند که میتوان با حراج کردن منابع نفتی بر مشکلات اقتصادی فائق شد اما در نهایت کار اکنون به جایی رسیده است که ۱۶۵ هزارمیلیارد تومان نقدینگی غیرمولد اقتصاد ایرانی را آزار میدهد و از سوی دیگر نیز از سال ۸۳ تا امروز نرخ تورم از ۵/۱۰ درصد به ۵/۲۲ درصد افزایش یافته است. البته بانک مرکزی این آمار را ارائه داده است، در نقطه مقابل اما کارشناسان اقتصادی بر این باورند که اگر نحوه محاسبه تورم در بانک مرکزی طی دو سال قبل دستخوش تغییرات بزرگی نمیشد، اکنون بهطور حتم محاسبه تورم رقمی بزرگتر از ۳۰ درصد را برای اقتصاد ایرانی به ارمغان میآورد.
به هر حال وقتی مسوولان اقتصاد ارقامی عجیب برای توجیه فضای اقتصاد کشور در بوق میکنند باید به این نکته نیز توجه کنند که چنین رویکردی باعث افزایش پرسشهای متعدد همراه با حیرت در میان شهروندان میشود که پاسخ به آنها بدون شک کاری سختتر از ارائه آمارهای بیپایه و اساس است. ای کاش به جای این فضاسازیها تصمیمگیران اقتصادی دولت از ابتدا به این پرسش پاسخ میدادند که چگونه اقتصادی براساس عدالتطلبی برنامهریزی میشود اما در اجرا فاصله طبقاتی دهان باز میکند و فقر نیز به روی تعداد بیشتری از شهروندان لبخند میزند. وقتی خط فقر به یک میلیون تومان نزدیک میشود باید باور کرد که اتفاقی نامبارک رخ داده است، حالا هر چقدر مسوولان از بالندگی اقتصادی سخن بگویند باز توجیه خوبی برای رشد خط فقر و افزایش تعداد فقرا نیست. از سوی دیگر در سطح کلان نیز این تضاد به خوبی قابل مشاهده است. محمود احمدینژاد میگوید که ۱۰ برابر دولتهای قبل به سمت خصوصیسازی حرکت کرده است اما بنگاههای تحقیقاتی به وضوح اعلام میکنند که حداقل در ۳ سال گذشته شاخص سهولت کسب و کار در اقتصاد ایران معادل ۳۴ پله سقوط کرده است. به نظر میرسد سخن و اجرا این روزها در اقتصاد ایران در نقطه عکس یکدیگر قرار گرفتهاند و به طور حتم این تصویر واکنشی مناسب برای ساماندهی فضای اقتصاد ایرانی نیست.
● آقای رئیسجمهور، مستندات آماری خود را ارائه دهید
وزیر بازرگانی دولت اصلاحات پیشنهاد داد برای مشخص شدن صحت و سقم آمارهایی که رئیسجمهور در هفته دولت به عنوان دستاوردهای دولت نهم ارائه کرده، پایههای آماری مربوط به این موارد اعلام شود.
محمد شریعتمداری در ارزیابی نسبت به آماری که رئیسجمهور در دیدار اخیر هیات دولت با مقام معظم رهبری به مناسبت هفته دولت به عنوان دستاوردهای دولت نهم ارائه کرد، با یادآوری اینکه در حال حاضر به آمار و اطلاعات روز دسترسی نداریم و برای اظهارنظر درباره گزارش دستاوردهای دولت نهم باید به این آمار و اطلاعات دسترسی داشت، به سایت باران گفت: بنابراین نمیتوان نسبت به آنچه که گفته شد، اظهارنظر دقیقی ارائه داد زیرا ممکن است اظهارات ما نیز از سوی صاحبنظران مورد نقد قرار گیرد و نتوان به آن اطمینان کرد. وی ادامه داد: به عنوان مثال ممکن است برای صادرات غیرنفتی گفته شود میزان صادرات ما در این بخش به ۴۰ میلیارد دلار رسیده است، از آنجا که ملاک برای تشخیص این عدد میزان ارز وارد شده به حسابهای بانک مرکزی نیست بلکه میزان پایه صادراتی که در کمیسیون نرخگذاری انجام میشود و بر پایه آن جایزه صادراتی پرداخت میکنند ملاک است، طبیعتا اینکه با افزایش همان پایههای صادراتی میزان صادرات غیرنفتی تعیین شده یا همان نرخهای دوره ما مدنظر است را اطلاعی در خصوصش نداریم.
وی با تصریح بر اینکه اظهارنظر در مورد آمار و اطلاعات کار آسانی نیست،گفت: بنابراین بدون دسترسی به آمار و اطلاعات واقعی نمیتوان درباره صحت و سقم گزارش رئیسجمهور اظهارنظر کرد. شریعتمداری ادامه داد: میتوان در دعواهای سیاسی گفت تمام آمار و اطلاعات ارائه شده از سوی رئیسجمهور در گزارش دستاوردهای دولت نهم غلط است یا با یک دید خوشبینانه آن را درست تصور کرد، اما زمانی میتوانیم اظهارنظر کارشناسی دقیق داشته باشیم که آنالیز قیمتگذاری و پایههای آماری را در اختیار داشته باشیم. وی اضافه کرد: به عنوان مثال ۱۵ هزار مگاوات برق در دولت نهم به شبکه اضافه شده، ما به دلیل خاموشیهای اخیر میتوانیم این آمار را باور نکنیم اما تا زمانیکه از نزدیک در جریان امور نباشیم نمیتوانیم اظهارنظر قطعی کنیم.
وزیر بازرگانی دولت اصلاحات در ادامه با تاکید بر اینکه از وضع عمومی بازار باید درباره عملکرد دولت در حوزه بازرگانی داخلی اظهارنظر کرد، آنچه در بازار حاکم است را برای ارزیابی روشن در این حوزه کافی دانست و اظهار داشت: در دوره ما یک بار قیمت میوه گران شد صدای آن به عرش رسید، اما در این دوره قیمتها از نمک گرفته تا کبریت و... گران شده اما خیلی مثل آن موقع که ما هر روز برای پاسخگویی به مجلس میرفتیم صدایی بلند نشد. وی با یادآوری اینکه در دوره وزارت وی تصمیمهایی که منجر به بهبود وضعیت بازرگانی شد، به صورت مکتوب در قالب کتابی ارائه شد، اظهار داشت: انتظار داریم دولت نهم نیز این کار را انجام دهد تا مشخص شود، وضعیت امروز بازار تا چه حد نتیجه تصمیمهای دولت است.
● جایی میان ابرها
<گزارش رئیسجمهور به نحوی بود که انگار جامعه ما یک بهشت برین است، همه ما در آن جلسه مبهوت شدیم و گفتیم جلالخالق از این زندگی خوب و حتی بزرگواری بعد از جلسه به من گفت واقعا جامعه ما اینطور است که ما خبر نداریم و در مجموع در آن جلسه چیزهای عجیب و غریب و البته شنیدنی مطرح شد.>
این جمله را مهدی کروبی، رئیس ششمین دوره مجلس میگوید. از این منظر باید گفت که یا برنامهریزان اقتصادی ایران در جایی میان ابرها زندگی میکنند یا شهروندان ایرانی به زندگی غیرواقعی مشغول هستند. البته گرانی شدید محصولات مصرفی و بزرگ شدن فقر را نمیتوان غیرواقعی توصیف کرد. نظر شما در اینباره چیست؟
منبع : روزنامه اعتماد ملی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست