شنبه, ۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 22 February, 2025
مجله ویستا
«جهل» در فرهنگ اسلامی

«یاابن جندب، قدیما عمر الجهل و قوی اساسه و ذلک لاتخاذهم دین الله لعبا حتی لقد کان المتقرب منهم الی الله بعلمه یرید سواه اولئک هم الظالمون.»
● «جهل» در فرهنگ اسلامی
امام صادقعلیهالسلام دراین فراز از سخن خود میفرمایند: از دیرباز، بنیان جهل و نادانی قوی گردیده، بازارزش رونق گرفته، پایههایش محکم شده و ریشه دوانده است. امامعلیهالسلام در ادامه فرمایش خود، یکی از عوامل رونق دهنده بازار جهل و تحکیم آن را این میداند که دین خدا را به بازی گرفتهاند، آن چنان که حتی کسانی که علم خود را وسیله تقرب به خدا قرار دادهاند نیز مقصد و نیتشان خدایی نیست و دنبال غیر او هستند. سپس حضرت آنان را ستمگران و ستمپیشگان معرفی میکند.
برای تبیین این فراز از روایت مزبور، نیاز به توضیح چند نکته است:
▪ اولا، منظور حضرت از اینکه میفرمایند: «از دیرباز اساس جهل محکم شده، بازارش رونق گرفته و رواج یافته است»، چیست؟
▪ ثانیا «جهل» به معنای ندانستن یک سلسله مفاهیم یا روابط بین پدیدههای طبیعی است. اسباب و مسببات جهان چه ربطی به دین دارد؟ هر قومی از گذشته تاکنون برای شناخت مسائل عالم زحمت کشیدهاند، درس خواندهاند، آزمایش کردهاند و به همان مقدار جهلشان را برطرف کردهاند و به علم دستیافتهاند تا آنجا که در هر رشته، از هندسه و ریاضی و مکانیک و دیگر علوم متخصصانی تربیت نمودهاند. پس این سخن که «جهل از قدیم رواج پیدا کرده است، آن هم به دلیل اینکه دین خدا را به بازی گرفتهاند» یعنی چه؟
منظور حضرت صادقعلیهالسلام از «جهل» در این روایت، جهلی نیست که در مقابل معلومات مادی به کار میبریم. از نظر انبیا و اولیاعلیهمالسلام، معلوماتی که سعادت انسان مرهون یادگیری آنهاست اینگونه معلومات مادی نیست. دانشهایی را که هر کس باید برای نیل به سعادت بیاموزد، در هر شرایطی از زندگی اجتماعی که قرار دارد و در هر زمانی زندگی میکند، مربوط به اعتقادات و اصول دین است; شناختخدا، سرنوشت انسان، جهان آخرت، راه صحیح زندگی و مانند آن که به وسیله انبیاعلیهمالسلام تبیین میشود. علمی که بشر بدان نیازمند است و اگر نداشته باشد جاهل است اینگونه علمهاست، حتی اگر در سایر زمینهها فیلسوف دهر باشد. کسی که نداند سرنوشت زندگیاش چه میشود، پس از مرگ به چه عالمی میرود و چه سرنوشتی در انتظار اوست جاهل است، اگرچه سفینههای فضاپیما بسازد. «جهل» در فرهنگ انبیا و اولیاعلیهمالسلام و قرآن به این مفهوم است. این معنا با آنچه در بین ما متداول است فرق میکند.
امام صادقعلیهمالسلام پس از اینکه این دسته از جاهلان را معرفی میکند، میفرماید: آنها بیشترشان مؤمن نیستند. درباره سرگذشت اقوام پیامبران گذشتهعلیهمالسلام هم که قرآن سخن میگوید، میفرماید: ایمان نیاوردند، بجز اندکی از ایشان; مانند قوم حضرت هود، صالح، نوحعلیهالسلام و دیگران.
● عامل اصلی رواج جهل در بین مردم
اینکه چرا مردم اینقدر در جهل فرو رفتهاند و از علوم و معارفی که خدای متعال به وسیله انبیاعلیهمالسلام در اختیارشان گذاشته استفاده نکردهاند، دلایل گوناگونی دارد; یکی از دلایل آن، که ما نیز از آن غفلت داریم، این است که اصولا رواج جهل موجب میشود زورمداران بر مردم مسلط شوند و نگذارند انبیاعلیهمالسلام دعوت خود را گسترش دهند. همیشه مستکبران و زراندوزانی که اموال خود را; ف از راه حرام به دست آوردهاند، نمیخواستهاند دعوت انبیاعلیهمالسلام عمومیت پیدا کند; زیرا باید از زورگوییها و زراندوزیهایشان دستبرمیداشتهاند. اما اینان میخواستهاند بر مردم حکومت کنند.
از دیگر عواملی که موجب رواج جهل در جامعه و دست نیافتن مردم به معارف الهی میشود که به وسیله انبیاعلیهمالسلام نازل آن شده است که کسانی که - به اصطلاح - دیندار هستند و خود را حامل این علوم و معارف و پیرو پیامبرانعلیهمالسلام و حتی متولی دین میدانند، خودشان دین را جدی نمیگیرند، بلکه آن را وسیلهای برای سرگرمی، امرار معاش و دیگر اغراض دنیوی قرار میدهند. وقتی خود متدینان و متولیان دین، آن را جدی نگیرند، آیا میتوان توقع داشت که حرف آنها در دیگران اثر کند؟ مردم به اینها نگاه میکنند، همان راهی را میروند که آنها رفتهاند، همان کاری را یاد میگیرند که آن انجام میدهند، هرچند بازی با دین خدا باشد. این یکی از عواملی است که مانع رواج دین در جامعه میشود، بلکه حتی موجب مسلط شدن جهل بر مردم و محرومیت آنها از معارف و حقایقی میشود که انبیاعلیهمالسلام در اختیارشان میگذارند.
آنگونه که تاریخ نشان میدهد و متون دینی نیز مؤید آن است، عامل اصلی انحرافات مردم «جهل» بوده است. در این تردیدی نیست; چون اصل فطرت مردم بر دین و خداپرستی نهاده شده است و آنها به طور ناخودآگاه آن را درک میکنند و از اینرو، در پیشگاه آفریدگار جهان کرنش مینمایند. شاید در قرآن، نتوان موردی را پیدا کرد که دلالت کند بر اینکه برخی از انسانها هیچ دینی نداشتهاند; همه جا سخن از این است که کسانی بودهاند که بتیا ماه یا خورشید میپرستیدهاند. اما موردی را نمیتوان یافتحاکی از این که عدهای هم بودهاند که هیچ پرستشی نداشتهاند.
در تحقیقات تاریخی و دیرینهشناسی هم هر قدر تعمق میشود، مواردی به چشم میخورد که بر وجود ادیان و پرستش اقوام دلالت دارد. این بدان دلیل است که فطرت مردم بر پرستش آفریدگارشان بنا شده است، اما در اثر عواملی گوناگون، به جهل کشیده میشوند; مثلا، ادعا میکنند خدا دخترانی دارد، که همان فرشتگان هستند، بتها عامل شفاعت ما نزد خدایند و... خداوند در اشاره به این عقیده خرافی، از قول آنها میفرماید: «ما نعبدهم الا لیقربونا الی الله زلفی» (زمر:۳); آنها را عبادت نمیکنیم، مگر برای اینکه ما را به خدا نزدیک کنند.
یا مثلا، «وثنیین»، که بعدها مسیحیان عقیده به «تثلیت» را از آنها اخذ کردند، به چند خدایی اعتقاد داشتند. به همین دلیل، مسیحیان میگویند: حضرت عیسیعلیهالسلام - نعوذ بالله - پسر خداستیا میگویند: ما پسران خدا هستیم، پدرمان هم در آسمانهاست.
این تعبیرات ناشی از جهل است. اینگونه عقاید خرافی در بسیاری از ادیان و مذاهب وجود داشته، از گذشته ترویج میشده، کسانی هم بودهاند که از جهل مردم سوء استفاده میکردهاند و خودشان را به عنوان واسطه میان خلق و خالق معرفی مینمودهاند; مثلا، از مردم پولی میگرفتهاند تا آنها را با خالق یا مسیحعلیهالسلام ارتباط دهند یا گناهانشان را ببخشند. هنوز هم کمابیش در بین مردم از اینگونه جهالتها وجود دارد و برخی از آنها به نفع خود بهره میبرند.
انبیاعلیهمالسلام آمدند تا جهل مردم را برطرف سازند، تحریفات ادیان گذشته را اصلاح نمایند و اختلافات را حل کنند. قرآن کریم یکی از اهدافتبعثت پیامبرانعلیهمالسلام را اصلاح انحرافات و تحریفاتی میداند که در دین پدید آمده است; «لیبین لهم الذی یختلفون فیه.» (نحل:۳۹) اما در تفسیر کلام پیامبرانعلیهمالسلام هم اختلافنظر پیش میآید و در نتیجه، عدهای مبتلا به جهالت میگردند. «تابو» به همین نحو به وجود آمده; یعنی در اثر جهلی که مردم در زمینه دین و ارتباط با خدا داشتهاند.
اما دلیل اینکه چرا جهل از جامعه ریشهکن نشده آن است که همیشه عدهای به این جهالتها دامن زدهاند، علیرغم اینکه عدهای در اصلاح افکار مردم و زدودن جهالت از آنها میکوشیدهاند. این جهالتها در مردم ریشه دوانده، ریشهاش هم محکم شده است. از جمله عواملی که موجب رواج جهل در جوامع بوده رفتار دینداران است. وقتی مردم دیدند کسانی که خود را متدین معرفی میکنند، پیر و انبیاعلیهمالسلام میدانند و برای دین، خود را سینه چاک میشمارند، خودشان دین را جدی نمیگیرند، دچار جهالت میشوند.
در سفری که چندی پیش به امریکای لاتین داشتم، یکی از کشیشها صریحا میگفت: «مردم این منطقه به حرف ما اسقفها و کشیشها اعتنایی نمیکنند، حرفهای ما را باور ندارند.» بعد به طور خصوصی به من گفت: «نه تنها مردم حرفهای ما را باور ندارند، بلکه خودمان هم این حرفها را باور نداریم.»
از نظر آنها، دین وسیلهای برای زندگی کردن است، به این دلیل، اگر به دروغ بودن آن هم معتقد نباشند، آن را جدی نمیگیرند، در حد آداب و رسومی است که از قبل آن، ارتزاق میکنند. وقتی دین جدی گرفته نمیشود، به صورت بازیچهای در دست آنها درمیآید و برای آنکه سفره زندگیشان رنگین شود سعی در تبلیغ آن میکنند و آن را به صورتی برای مردم تفسیر میکنند که خوششان بیاید، تا به آنها اقبال نشان دهند. گاهی هم این کار خود را اینگونه توجیه میکنند که برای آنکه مردم از دین دور نشوند، ما مجبوریم آن را اینطور تبلیغ کنیم. امروزه کلیساها کمابیش همین کارها را میکنند. بسیاری از اعمال بود که قبلا حرام بود و با آن مبارزه میکردند، اما وقتی دیدند نمیتوانند در مقابل مردم مقاومت کنند، عقبنشینی کردند و آنها را حلال شمردند. نه به دلیل اینکه دلیل جدیدی پیدا کردهاند، بلکه به دلیل آنکه میگویند اگر این کار را نکنیم، همین مقدار اعتقادی را هم که مردم نسبتبه مسیحیت دارند از دست میدهند و آن را انکار میکنند. یا فوو مثلا، روزه گرفتن به طور کلی، از دین مسیحیت طرد شده است. در پیامی که پاپ در عید پاک گذشته به مسیحیان داد، صریحا از مردم خواست: حال که روزه غذا نمیگیرند، یک روز «روزه تلویزیون» بگیرند - یعنی: یک روز تلویزیون تماشا نکنند - که البته هیچکس هم به حرف او گوش نداد.
به این صورت، در مسیحیت، یکی پس از دیگری احکام دینی لغو میشود. این کار سابقه تاریخی هم دارد. «اصحاب سبت»، که قرآن از آنها نام میبرد، یکی از اقوام بنیاسرائیل بودند که دین خدا را به بازی گرفتند; آنها از صید ماهی در روز شنبه نهی شده بودند. اما برای آن که هم در ظاهر، دستور خدا را اطاعت کرده باشند، هم منفعت اقتصادیشان را به دست آورند، کنار دریا حوضچههایی درست کردند. روزهای شنبه، که به صید نمیرفتند، در حوضچهها را باز میکردند، ماهیها که وارد میشد، در آنها را میبستند و روز یکشنبه آنها را صید میکردند. خداوند به دلیل این کارشان، آنها را عذاب کرد; به شکل بوزینه مسخ شدند; چون دین خدا را به بازی گرفته بودند; «قلنا لهم کونوا قردة خاسئین.» (اعراف: ۱۶۶) یا مثلا، برخی دیگر که «ربا» را به صورتی دلخواه تعریف میکردند.
بنابراین، این قبیل کارها از گذشته سابقه داشته، از طرف دیندارها هم این کارها انجام میشده، نه از طرف بیدینها که اصل این مسائل را منکر میشدهاند. آنها با دین خدا بازی میکردهاند یا در عمل، آن را جدی نمیگرفتهاند; چنان که گویی احکام شرعی مثل بعضی آداب و رسوم عرفی است که اگر رعایت نکنند در سرنوشتشان اثری ندارد; مثلا، همانطور که در عرف، به صورت تعارف و بازی لفظی، به همدیگر میگویند: «قربانت، تصدقت، نوکرتم و...»، اما حاضر نیستند حتی کمی موی خود را برای دیگری فدا کنند، احکام شرع را هم در مورد نماز و روزه و دیگر مسائل شرعی به همین صورت میدانند. دین را جدی نمیگیرند، همین هم موجب بدبختی خودشان و مانع آشنایی دیگران با حقایق دین میشود.
وقتی مردم ببینند دین در جامعهای رواج دارد و آثار خوبی بر جای میگذارد، به آن علاقهمند میشوند، اما وقتی میبینند کسانی که دم از دین میزنند، خودشان اهل عمل نیستند، حرفشان در دیگران اثر نمیکند. امام صادقعلیهالسلام در وصیتخود، خطاب به شیعیان، نسبتبه این مساله تاکید کردهاند; به کسانی که ادعا میکنند پیرو ایشان هستند، مذهب ایشان را ترویج میکنند، راه ایشان را صحیح میدانند و به ایشان عشق میورزند.
● وظیفه ما در مقابل دین خدا
امروز ما مخاطب این سخن امام صادقعلیهالسلام هستیم. باید دین خدا را جدی بگیریم; هم عقاید مربوط به دین را، هم ارزشهای اخلاقی و هم دستورات عملی آن را. با احکام خدا بازی نکنیم. مواظب باشیم، هم خودمان نسبتبه آنها در عمل، بیاعتنایی نکنیم و هم در تفسیر و توضیح آنها درست رفتار نماییم، وگرنه مسؤول جهل و کفر دیگران خواهیم بود.
میگویند: از یکی از علمای یزد پرسیده بودند که چرا اینقدر گریه میکنید؟ فرموده بود: «میترسم در قیامت، به من بگویند: مسؤول مسلمان نشدن یهودیان یزد تو هستی; اگر رفتارت درستبود، اگر به وظیفهات عمل میکردی، یهودیها از تو میآموختند و مسلمان میشدند.» این سخنان از کسانی که اهل محاسبه و مراقبه هستند بعید نیست. به همین دلیل، امام صادقعلیهالسلام ما را مسؤول جهل مردم معرفی میکند: «یاابن جندب، قدیما عمرالجهل»; ای پسر جندب، از گذشته، بنیان جهل آباد شده «و قوی اساسه» و پایهاش محکم گردیده است، چرا؟ «و ذلک لاتخاذهم دین الله لعبا»; و این به آن دلیل که دین خدا را به بازی گرفتهاند.
فرق «لعب» با کار جدی در این است که در کارهای جدی، انسان میداند که حقایقی وجود دارد و با واقعیاتی نفسالامری سر و کار دارد; مثلا، غذا که میخورد، میداند گرسنگی واقعا وجود دارد; غذایی هم هست، میخورد تا سیر شود. اما در کارهای لعب یا گفتوگوهای غیر جدی، واقعا نمیگوید: «قربانت، تصدقت و...»
بر همین اساس، رفتارهای انسان از دو بخش تشکیل میشود: رفتارهای جدی و واقعی که به لوازم آن مستلزم است و رفتارهای غیر جدی و لعب که کاری را جدی نمیگیرد; مانند سرگرمیها یا تعارفات معمول.
کسانی که دین خدا را بازی به حساب میآورند، اعمال عبادی مردم - همانند مسجد رفتن آنها را هم مثل آداب و رسوم و تعارفات معمول، غیر جدی به حساب میآورند، عمل به دستورات و احکام دین را هم بازی میدانند و آنها را به دلخواه مردم تفسیر میکنند تا مردم از آنها خرسند شوند، مشتری بیشتری پیدا کنند. دیگر مردم هم وقتی به اینها نگاه میکنند، نمیتوانند دین را جدی بگیرند: «حتی لقد کان المتقرب منهم الی الله بعلمه یرید سواه»; تا آن جا که کسانی که میخواستند با علمشان (علوم دینی، نه علومی مثل فیزیک و شیمی) به خدا تقرب پیدا کنند، غیر او را قصد کردهاند. «اولئک هم الظالمون»; آنان همان کسانیاند که (بر بشریت) ظلم کردهاند، (همانگونه که بر خودشان نیز ظلم نمودهاند.)
منبع : طوبی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست