یکشنبه, ۲۱ بهمن, ۱۴۰۳ / 9 February, 2025
مجله ویستا
وضو
![وضو](/mag/i/2/ubcmo.jpg)
تمام وضوها را به یكی از دو صورت می توان انجام داد:
۱) وضوی ترتیبی
۲) وضوی ارتماسی.
▪ دستور وضوی ترتیبی.
در وضوی ترتیبی چهار چیز واجب است:.
الف) واجب اوّل.
شستن صورت از رستنگاه مو، یعنی از جایی كه موی سر بیرون می آید تا آخر چانه از طرف طول و عرض آن به مقداری كه بین انگشت وسط وشست قرار می گیرد كه اگر مختصری از این مقدار را نشوید، وضو باطل است و برای آنكه یقین كند این مقدار كاملاً شسته شده، باید كمی اطراف آن را هم بشوید و البته باید توجه داشت كه این مقدار بایستی از بالا به پایین شسته شود.
ب) واجب دوّم.
شستن دست راست و بعد از آن دست چپ، از آرنج تا سرانگشتها، و برای آنكه یقین كند آرنج را كاملاً شسته، باید كمی بالاتر از آرنج را هم بشوید؛ البته باید توجه داشت كه این قسمت را هم بایستی از بالا به پایین بشوید.
ج) واجب سوّم.
مسح كردن یك قسمت از چهار قسمت سر - كه همان مقابل پیشانی است - با دست راست و هر جای این قسمت را به هر اندازه مسح كند كافی است؛ حضرت امام(ره) می فرمایند: بنابر احتیاط واجب جای مسح شده از عرض یك انگشت كمتر نباشد؛ اگر چه احتیاط مستحب آن است كه از درازا به اندازه درازی یك انگشت و از پهنا به اندازه پهنای سه انگشت بسته مسح نماید. البته باید توجه داشت كه مسح سر لازم نیست بر پوست آن باشد، بلكه بر موی جلو سر هم صحیح است و اما كسانی كه موی سرشان به حدّی بلند است كه اگر شانه كنند از حد مسح خارج می شود باید بیخ موها یا پوست سر را مسح نمایند.
د) واجب چهارم
مسح كردن روی پاها، اول پای راست با دست راست و بعد پای چپ با دست چپ، از سر یكی از انگشتها تا مفصل، ولی حضرت امام(ره) تا برآمدگی پاها را هم اجازه می دهند، این از نظر طول و اما از جهت عرض به هر اندازه باشد، كفایت می كند، اگر چه به اندازه عرض انگشت كوچك باشد؛ ولی بهتر است به اندازه سه انگشت بسته و بهتر از آن مسح تمام روی پاست.
عروهٔ الوثقی، فی افعال الوضوء، مسأله۴۹؛ تحریرالوسیله ج۱، ص۲۳؛ توضیح المسائل، مسأله۲۳۷، ۲۴۳، ۲۴۵، ۲۴۶، ۲۴۹ تا ۲۵۳.
▪ مسائل مخصوص وضوی ترتیبی.
۱) اگر دست را تر كند و به صورت و دستها بكشد، چنانچه تری دست به قدری باشد كه بواسطه كشیدن دست، آب كمی بر آنها جاری شود، كافی است.
توضیح المسائل، مسأله۲۴۴.
۲) اینكه گفته شد كه شستن صورت و دستها از بالا به پایین باشد، مراد آب ریختن نیست كه حتماً بایستی آب را هم مثلاً از رستنگاه مو بریزد، بنابراین اگر كسی آب را پایین تر از رستنگاه مو بریزد - ولی با دست تر شستن را از رستنگاه مو شروع كند - مانعی ندارد.
عروهٔ الوثقی، احكام وضو، مسأله۴۴.
۳) شستن صورت در وضو لازم نیست كه حتماً با دست راست صورت گیرد.
▪ دستور وضوی ارتماسی.
وضوی ارتماسی هم مانند وضوی ترتیبی چهار چیز واجب دارد منتها فرقش با وضوی ترتیبی در صورت و دستهاست كه در وضوی ترتیبی صورت و دستها به نیّت وضو شسته می شد، ولی در وضوی ارتماسی صورت و دستها بایستی از بالا به پایین به نیّت وضو در آب فرو برده شده و یا به نیّت وضو از بالا به پایین از آب بیرون آورده شود.
توضیح المسائل، مسأله ۲۶۱.
▪ مشكلی در وضویِ ارتماسی و راه حل آن.
در وضوی ارتماسی بعضی از آقایان قائلند كه حتماً بایستی در هنگام فرو بردن اعضا در آب نیّت وضو شود، چون اگر فقط در هنگام بیرون آوردن نیّت شود، این صدق شستن نمی كند؛ چون شستن چیزی است كه باید ایجاد شود و این با فرو بردن اعضا قبلاً در آب ایجاد شده و فرض هم این است كه در وقت فرو بردن در آب این شخص نیّت وضو نداشته و در وقت بیرون آوردن چون ابقای همان ایجاد قبلی است، لذا صدق شستن نمی كند، لذا می فرمایند: بایستی حتماً در هنگام فرو بردن اعضا در آب نیّت وضوی ارتماسی بشود و چون با فرو بردن در آب و فراگرفتن آب تمام عضو را، شستن تمام می شود، هنگام بیرون آوردن آبهایی كه به دست می رسد آب خارج محسوب می شود.
این دسته از آقایان برای مسحها می فرمایند بایستی تمام دست چپ یا بعضی از آن را حتماً وضوی ترتیبی داد تا مسحها با آب خارج تحقّق پیدا نكند، اما حضرت امام(ره) می فرمایند: هم در هنگام فرو بردن اعضا در آب می شود نیّت وضو كرد و هم در هنگام بیرون آوردن، حالا طبق فرمایش ایشان اگر در هنگام بیرون آوردن نیّت وضو شود، برای مسحها اشكال پیش نمی آید، اما اگر در هنگام فرو بردن نیّت وضو شود و بخواهیم مسحها هم با آب خارج صورت نگیرد راه حلّش این است كه تمام دست چپ یا بعضی از آن را وضوی ترتیبی بدهیم - همان گونه كه آن دسته از آقایان فرموده بودند - و مرحوم آقای حكیم در شرح عروهٔ الوثقی (مستمسك) در شرح وضوی ارتماسی راه حل دیگری هم ارائه می دهند كه در هنگام فرو بردن نیّت شستن اول و در هنگام بیرون آوردن نیّت شستن دوم داشته باشد؛ چون خواهیم گفت كه در وضو شستن اول واجب، و شستن دوم طبق فرمایش حضرت امام(ره) جایز، و طبق فتوای دیگران مستحب، و شستن سوم حرام است و این فرمایش ایشان طبق مبنای حضرت امام(ره) هم كه هنگام بیرون آوردن هم جایز می دانند تطبیق می كند.
عروهٔ الوثقی، افعال وضو، مسأله۲۱؛ التنقیح ج۵، ص۱۱۹؛ مستمسك، ج۲، ص۳۵۷.
▪ مسائل مخصوص وضوی ارتماسی.
۱) اگر وضوی بعضی از اعضا را ارتماسی و بعضی را غیر ارتماسی انجام دهد، اشكال ندارد و حتی یك عضو را هم می تواند ترتیبی و ارتماسی وضو دهد؛ مثلاً، از آرنج تا بند دست را ارتماسی و بقیه را ترتیبی وضو دهد.
توضیح المسائل، مسأله۲۶۳.
۲) در وضوی ارتماسی هم باید صورت و دستها از بالا به پایین شسته شود؛ پس اگر وقتی كه صورت و دستها را در آب فرو می برد، قصد وضو كند، باید صورت را از طرف پیشانی و دستها را از طرف آرنج در آب فرو برد و اگر موقع بیرون آوردن از آب قصد وضو كند، باید صورت را از طرف پیشانی و دستها را از طرف آرنج بیرون آورد.
توضیح المسائل، مسأله ۲۶۲.
▪ مسائل مشترك وضوی ترتیبی و ارتماسی.
۱) در وضو، شستن صورت و دستها برای بار اول واجب و برای بار دوّم جایز و در مرتبه سوم و بیشتر از آن حرام می باشد و اگر با یك مشت آب تمام عضو شسته شود و به قصد وضو بریزد، یك مرتبه حساب می شود چه قصد بكند یك مرتبه را یا قصد نكند.
توضیح المسائل، مسأله۲۴۸.
ـ توضیح.
الف) مراد از شستن چیست آیا مراد آب ریختن است یا دست كشیدن شستن یعنی رساندن آب به تمام عضو وضو و مراد دست كشیدن و یا آب ریختن نیست و حتی دست كشیدن در وضو واجب نیست. بنابراین اگر با آفتابه یا وسیله دیگر از بالا به پایین روی دستها آب بریزد و یقین كند كه آب همه جای دستش را گرفته است، دست كشیدن لازم نیست.
ب) حضرت امام در این مسأله فرموده اند: (اگر با یك مشت آب تمام عضو شسته شود و به قصد وضو بریزد یك مرتبه حساب می شود چه یك مرتبه را قصد بكند یا قصد نكند).
اما دیگران در همین مسأله فرموده اند: (اینكه كدام شستن اول یا دوم یا سوم است مربوط به قصد كسی است كه وضو می گیرد؛ پس اگر به قصد شستن مرتبه اول مثلاً ده مرتبه آب به صورت بریزد، اشكال ندارد و همه آنها شستن اول حساب می شود و اگر به قصد اینكه سه مرتبه بشوید سه مرتبه آب بریزد، مرتبه سوم آن حرام است).
▪ فرق این دو مسأله چیست.
این دو مسأله فرق بسیار دقیقی دارند و برای بهتر واضح شدن این مسأله این چنین می گوییم كه دیگران در شستن در وضو دو تا قصد و نیّت را شرط می دانند یكی اینكه این آب را به نیّت وضو بریزد، نه برای چیز دیگر و دیگر اینكه این آب را به نیّت شستن چندم می ریزد، ولی حضرت امام همان نیّت اول را كافی دانسته و می فرمایند: نیّت دوم خود به خود محقق می شود و این فرق اثر عملی هم دارد به این صورت كه اگر كسی تصمیم داشته باشد به نیّت شستن اول پنج مشت آب روی صورتش بریزد و با ریختن مشت سوم تمام صورتش را آب بگیرد، در اینجا به فتوای دیگران می تواند دو مشت دیگر را هم به همان نیّت شستن اول بریزد، ولی به فرمایش حضرت امام شستن اول تمام شده و آن دو مشت خود به خود سراغ شستن دوم می رود.
ج) حضرت امام درباره شستن دوم فرموده اند: (مرتبه دوم جایز) ولی آقایان دیگر فرموده اند: (مرتبه دوم مستحب) است، فرق این دو با هم چیست.
در باره شستن دوم سه قول است:
۱) حرمت؛
۲) استحباب؛
۳) جواز
با اینكه تركش بهتر است و اینكه حضرت امام فرموده اند: جایز است یعنی حرام نیست و اما چون دلیل استحباب بر ایشان روشن نبوده، فتوای به استحباب نداده اند و ایشان می فرمایند: بعید نیست كه صورت و دستها یك مرتبه شسته شود بهتر باشد، بلكه حتی یك مرتبه آب ریخته شود و اینكه شستن دوم تشریع و جایز شمرده شده، به خاطر ضعف مردم بوده است.
عروهٔ الوثقی، مستحبات الوضوء (التاسع)، جواهر الكلام، ج۲، ص۲۶۶.
د) اینكه فرموده اند: (مرتبه سوم حرام) است، آیا این حرمت وضو را هم باطل می كند.
در بعضی از موارد موجب بطلان وضو می شود، مثلاً:.
- در صورتی كه به این قصد سه بار بشوید كه دین گفته و حال آنكه دین چنین چیزی را نفرموده است كه در این صورت تشریع و بدعت است كه هم حرام و هم موجب بطلان وضو می گردد.
- اینكه دست چپ را سه مرتبه بشوید كه چون آب دفعه سوم جزء آب وضو نیست، آن وقت برای مسح پاهایش اشكال پیدا می شود كه با آب خارج مسح می گردد.
۲) فرق وضوی زن و مرد فقط در یك عمل استحبابی است، آن هم مربوط به همین شستن اول و دوم كه در مسأله قبل گفته شد به این بیان كه بر مردها مستحب است در شستن دستها آب اول را از پشت دست ریخته و دستها را از روی آن بشوید ولی شستن دوم را از داخل دست شروع كنند و اما زنها به عكس مردها.
عروهٔ الوثقی، فی مستحبات الوضوء.
۳) در شستن صورت اگر پوست صورت از لای مو پیدا باشد بایستی آب را به پوست برساند و اگر پیدا نباشد شستن مو كافی است و رساندن آب به زیر آن لازم نیست و اما اگر شك كند كه پوست صورت از لای مو پیداست یا نه، بنابر احتیاط واجب باید مو را شسته و آب را به پوست هم برساند.
توضیح المسائل، مسأله۲۴۰، ۲۴۱.
۴) شستن داخل بینی و مقداری از لب و چشم كه در وقت بستن دیده نمی شود، واجب نیست؛ ولی برای آنكه یقین كند از جاهایی كه باید شسته شود، چیزی باقی نمانده، واجب است مقداری از آنها را هم بشوید و كسی كه نمی دانسته باید این مقدار را بشوید، اگر نداند در وضوهایی كه گرفته این مقدار را شسته یا نه، نمازهایی كه خوانده صحیح است و اگر جایی را شك دارد كه جزء ظاهر بدن است كه باید شسته شود یا جزء باطن است، بایستی بشوید.
عروهٔ الوثقی، احكام وضو، مسأله۲۳، توضیح المسائل، مسأله۳۴۲.
۵) كسی كه پیش از شستن صورت دستهای خود را تا مچ شسته در موقع وضو باید تا سرانگشتها را بشوید و اگر فقط تا مچ را بشوید، وضوی او باطل است.
توضیح المسائل، مسأله۲۴۷.
۶) در هنگام وضو لازم نیست كه صورت و دستها قبل از وضو گرفتن خشك باشند، ولی باید آبی كه برای وضو استفاده می شود بر آن تری غلبه پیدا كند، بلكه اگر تر باشند، وضو صحیح است و اما جای مسح سر بایستی خشك باشد، ولی رطوبت كم به حدی كه اگر كسی بعد از مسح دید بگوید این رطوبت از مسح است، اشكال ندارد.
توضیح المسائل، مسأله۲۵۶.
۷) وضو گرفتن در هنگام باریدن باران اشكال ندارد، به شرطی كه آنچه روی صورت و دستهایش می ریزد، نیّت كند كه آنها هم آب وضو باشد و در وقت مسحها مواظب باشد آن آب كف دستهایش را نگیرد - البته همان مقداری كه می خواهد مسح كند - و جای مسحش هم تر نشده باشد.
۸) در مسح سر و روی پاها، باید دست را روی آن بكشد و اگر دست را نگهدارد و سر یا پا را به آن بكشد، وضو باطل است؛ ولی اگر موقعی كه دست را می كشد سر یا پا مختصری حركت كند اشكال ندارد.
توضیح المسائل، مسأله۲۵۵.
۹) اگر برای مسح رطوبتی در كف دست نمانده باشد، نمی تواند دست را به آب خارج تر كند، بلكه باید از اعضای دیگر وضو رطوبت بگیرد و و با آن مسح نماید و اگر رطوبت كف دست فقط به اندازه مسح سر باشد، می تواند سر را با همان رطوبت مسح كند و برای مسح پاها از اعضای دیگر وضو رطوبت بگیرد.
توضیح المسائل، مسأله۲۵۷، ۲۵۸.تذكر: در حال اضطرار گرفتن آب از اعضای دیگر و وضو برای مسحها مسلماً اشكال ندارد، مانند گرمی هوا و تب شدید و باد شدید؛ امّا در حال اختیار ولو بعضی اجازه نمی دهند، ولی حضرت امام می فرمایند جایز است، منتها در هر دو صورت به شرطی كه آن آب از جایی باشد كه از حد اعضای وضو خارج نباشد.
عروهٔ الوثقی، احكام وضو، مسأله.
۱۰) كسی كه در كارهای وضو و شرایط آن مثل پاك بودن آب و غصبی نبودن آن خیلی شك می كند، باید به شك خود اعتنا نكند، وظن در اینجا هم حكم شك را دارد.
تحریر الوسیله، ج۱، ص۳۳، مسأله ۱، توضیح المسائل، مسأله۲۹۹.
● شرایط وضو.
شرایط صحیح بودن وضو سیزده چیز است كه ما از این سیزده شرط آنهایی را كه نیاز به توضیح دارد در اینجا ذكر می نماییم:.
▪ شرط دوم:
آب وضو بایستی مطلق باشد، به طور كلی مایعات بر دو دسته اند: یك دسته از آنها اصلاً اسم آب بر آنها اطلاق نمی شود مانند شیر، نفت، شیره، و... و دسته دیگر مایعاتی است كه آب به آنها اطلاق می شود كه این دسته خود به دو قسم تقسیم می شود:.
الف) قسمی كه در نام گذاری بر آن فقط اطلاق (آب) تنها كافی نیست بلكه بایستی چیز دیگری هم به آن اضافه كرد؛ مانند آب هندوانه و گلاب كه از چیزی گرفته شده اند و یا آبِ گل كه با چیزی مخلوط شده است.
ب) قسم دومش آن است كه در نام گذاری فقط اطلاق نام آب بر آن كافی است، كه اگر به چیزی هم نسبت داده شود طوری است كه بدون آن هم اطلاق آب بر آن صادق است؛ مانند آب دریا، آب چاه و....
حال می فرمایند شرط مایعی كه انسان با او وضو می گیرد آن است كه از قسم دوم (آب مطلق) باشد؛ یعنی آبی كه نه از چیزی گرفته شده و نه با چیزی مخلوط شده باشد كه عرفاً به او آب نگویند.
التنقیح، ج۲، ص۱۱، توضیح المسائل، مسأله۱۵.
معیار مضاف بودن آبی كه با چیزی مخلوط شده.
معیار مضاف بودن آبی كه با چیزی مخلوط شده، عرف است كه اگر آبی را مضاف بدانند، مضاف است و اما اینكه بعضی می گویند: اگر در آب گل آلود كف دست دیده شود مضاف نیست و اگر دیده نشود مضاف است، معیار صحیحی نیست.
یادآوری.
۱) آبی كه معلوم نیست مطلق است یا مضاف، اگر قبلاً مطلق بوده، حكم آب مطلق را دارد و اگر مضاف بوده، حكم آب مضاف را دارد و اما اگر حالت سابقش روشن نیست و غیر از این آب، آب دیگری هم ندارد، بایستی برای نماز با این آب وضو گرفته و تیمم هم بنماید.
تحریر الوسیله، ج۱، ص۲۵، مسأله ۳.
۲) به مسأله ۲۶۶ توضیح المسائل مراجعه شود.
▪ شرط سوّم.
آب وضو و فضایی كه در آن وضو می گیرد مباح باشد.
درباره آب وضو غصبی نبودن را حضرت امام شرط می دانند، ولی درباره مباح بودن مكان وضو و یا فضایی كه در او وضو گرفته می شود، ایشان احتیاط مستحب دارند ولو در تصرفش در غصب كار حرامی كرده است و اما درباره آب وضو، بایستی انسان اگر آب وضو مال كس دیگری است علم به رضایت او داشته باشد و در صورت شك نمی شود وضو گرفته و تصرفات دیگر نمود، الاّ در نهرهای بزرگ و قناتها كه تا مادامی كه صاحبانشان نهی نكرده اند، می شود وضو گرفته ولو در میان آنها صغیر و دیوانه باشد.
تحریرالوسیله، ج۱، ص۲۵، ۲۶، مسأله ۷ و عروهٔ الوثقی، فی شرائط الوضوء، مسأله ۱۳.
▪ یادآوری.
۱) كلمه مباح در اینجا در مقابل غصبی بودن استعمال شده، یعنی غصبی نبودن، و گاهی هم مباح گفته می شود و از آن اراده عدم حكم وجوب یا حرمت یا استحباب یا كراهت می شود؛ مانند كلمه (شیر) در فارسی كه استعمالاتش فرق می كند.
۲) مكان غصبی با فضای غصبی فرق دارند؛ زیرا گاهی ممكن است هم مكان وهم فضا غصبی باشد و گاهی ممكن است فقط فضا غصبی باشد.
۳) به توضیح المسائل مسأله ۲۶۸- ۲۷۰ مراجعه شود.
▪ شرط چهارم و پنجم.
ظرف آب وضو مباح باشد و همچنین از طلا و نقره نباشد.
اگر آب دیگری جز همان آبی كه در ظرف غصبی و یا طلا و نقره است ندارد، وضو با آن آب باطل است، چون در اینجا مأمور به وضو نیست و چون وضویش امر ندارد، لذا چه ارتماسی وضو بگیرد و یا ترتیبی، به وسیله آن ظرف آب بریزد یا با مشت آب بردارد، وضو باطل است؛ چون در تمام صورت تصرف در ظرف غصبی است و در اینجا اصلاً امر به وضو مطلقاً ندارد؛ مگر اینكه آب را در ظرف دیگری بریزد كه آن ظرف مانع شرعی نداشته باشد كه در اینجا ولو در این تصرفش كار حرام انجام داده، ولی حالا كه آب بدون مانع پیدا كرد، امر به وضو می آید و اما در صورت دوم كه غیر از این آب، آب دیگر بدون مانع دارد، در آنجا امر به وضو ساقط نشده و لذا در این مورد اگر بخواهد در این ظرف غصبی وضوی ارتماسی بگیرد، وضویش باطل است، چون وضو در چنین ظرفی نهی شده است. اما اگر بخواهد به وسیله مشت آب بردارد، ولو در وقتی كه آب را بر می دارد به خاطر تصرف در غصب معصیت كرده، ولی وضویش صحیح است؛ چون با آوردن آب به بیرون از ظرف مانع از آب برداشته می شود و نهی به وضویش نمی خورد. .
تحریرالوسیله، ج۱، ص۲۶، مسأله ۸.
▪ یادآوری.
به مسائل ۲۴۷ و ۲۷۵ توضیح المسائل مراجعه شود.
▪ شرط ششم.
اعضای وضو موقع شستن و مسح كردن پاك باشد.
قبل از وضو لازم نیست تمام اعضای بدن پاك باشد، بلكه می شود هر عضو را قبل از وضو دادن پاك كرد، ولی یك شستن هم به قصد ازاله نجاست و هم به قصد پاك كردن كفایت نمی كند و لو به فرو بردن در آب كر و جاری باشد، ولی اگر در هنگام فرو بردن قصد طهارت آن عضو را داشته باشد و در هنگام بیرون آوردن نیّت وضو نماید كافی است - البته این نوع وضو وضوی ارتماسی است - و اما نجس شدن عضوی بعد از وضو گرفتن آن اشكال ندارد، اگر چه وضو تمام نشده باشد.
عروهٔ الوثقی، فی شرائط الوضوء (الثانی).
▪ یادآوری.
۱) اگر یكی از اعضای وضو قبلاً نجس بوده بعد از وضو شك می كند كه آیا آنجا را آب كشیده و وضو گرفته یا نه در اینجا سه صورت دارد: یا می داند كه در حال وضو گرفتن ملتفت نبوده و توجه نداشته كه آنجا نجس است كه در این صورت وضو باطل است یا می داند كه در حال وضو توجه داشته و یا شك دارد كه توجه داشته یا نه، كه در این دو صورت وضو صحیح است، ولی در عین حال در تمام سه صورت آن عضو به حال نجاست خود باقی است و بایستی آن عضو را آب بكشد و به هر جای بدن یا لباس هم كه یقین دارد از آن رطوبت نجس رسیده است، بایستی آنجا را هم آب بكشد.
عروهٔ الوثقی، فی شرائط الوضوء، مسأله ۵۲ و توضیح المسائل، مسأله ۲۷۸.
۲) به مسأله ۲۷۹ توضیح المسائل مراجعه شود.
▪ شرط هفتم.
وقت برای وضو و نماز كافی باشد.
آری، در صورتی وظیفه اش وضو گرفتن است كه اگر وضو بگیرد تمام نماز در وقت خوانده می شود و اما اگر بخواهد وضو بگیرد و مقداری ولو كمتر از یك ركعت خارج وقت خوانده شود، وظیفه اش تیمم است، مگر آن كه تیمم هم همین مقدار وقت (به مقدار وضو گرفتن) لازم داشته باشد و اما در همان صورت اول هم كه وظیفه اش تیمم است، اگر وضو بگیرد، معصیت كرده، ولی وضویش صحیح است.
عروهٔ الوثقی، فی شرائط الوضوء (الثامن) و توضیح المسائل، مسأله۲۸۰.
▪ شرط هشتم.
در وضو نیّت و در نیّتش هم اخلاص داشته باشد؛ یعنی برای انجام دادن فرمان خداوند متعال و برای تقرب به او انجام دهد؛ البته در عروهٔ الوثقی این را دو شرط حساب كرده اند؛ یكی نیّت داشتن و دیگری خلوص.
● نیّت چیست.
نیّت، در تمام اعمالی كه نیاز به نیّت دارد، توجه به دو چیز است:.
۱) توجه به اینكه چه می كند؛.
۲) توجه به اینكه برای كه انجام می دهد.
به طوری كه اگر كسی از او سؤال كرد كه چه می كنی و برای كه انجام می دهی متحیر نمانده و بتواند جواب دهد، بنابراین در نیّت، تلفظ كردن و به زبان گفتن و یا در قلب خطور دادن آن لازم نیست و اما راجع به اخلاص (برای چه كسی انجام می دهد) باید اعمال را فقط برای انجام فرمان خداوند متعال و تقرب به او انجام داد، نه برای (ریا) و خوشایند دیگران و الاّ باطل است؛ چه ریا در اصل عمل باشد، مثل اینكه از ترس پدر یا بخاطر اینكه نگویند نماز نمی خواند نماز بخواند، و چه ریا در كیفیت عمل باشد؛ مثل اینكه نماز را در اول وقت یا در مسجد یا در صف جلو یا پشت سر آقای فلان و یا با تحت الحنك و عبا و یا با خشوع و گریه و... بخواند و چه ریا در اجزای نماز باشد و لو اجزای مستحبی - مثالهایی كه زده شده برای نماز بود و می شود برای وضو هم مشابه اینها را در نظر گرفت - اما اگر هدفش از عمل و محرك او تقرب به پروردگار متعال است، ولی در ضمن می خواهد به دیگری هم تعلیم بدهد اشكالی ندارد و همچنین ریا بعد از عمل موجب بطلان عمل نمی شود - ولو ممكن است از ثواب عمل كم نماید - و اما درباره اخلاص و مراحل آن به كتاب (اسرارالصلوهٔ) حضرت امام و دیگران مراجعه شود.عروهٔ الوثقی، فی شرائط الوضوء،
مسأله ۱۲، ۱۳ و مسأله ۲۹.
▪ یادآوری.
وضو گرفتن زن در جایی كه نامحرم او را می بیند، باطل نیست، اگر چه معصیت كرده است.
عروهٔ الوثقی، فی شرائط الوضوء، مسأله ۳۰.
▪ شرط دهم.
در وضو موالات داشته باشد، یعنی كارهای وضو را پشت سر هم انجام دهد.
معیار موالات داشتن یكی از دو چیز است:.
۱) اعضای قبلی هنوز خشك نشده باشند؛ البته مراد اعضایی نیست كه دارای مو هستند؛ مانند ریش، زیرا آنها چون خیلی دیرتر خشك می شوند معیار نیستند.
۲) پشت سر هم بودن عرفی.
كه هر كدام از این دو باشد كافی است.
عروهٔ الوثقی، فی شرائط الوضوء، مسأله ۲۷ و تحریرالوسیله، ج۱، ص۲۸، مسأله ۱۵، ۱۷.
▪ شرط یازدهم.
شستن صورت و دستها و مسح سر و پاها را در حال اختیار، خود انسان انجام دهد.
آنچه در این فرض وضو را باطل می كند این است كه در اصل شستن، یعنی رساندن آب به صورت یا دستها یا مسحها، اگر كسی دیگری را كمك كند، وضو باطل است؛ اما اگر در كمكهای دیگر كه قبل از شستن و مسح كردن است، اگر كسی وضو گیرنده را كمك كند، وضو باطل نیست و اما كمكهای قبلی را آقایان سه دسته كرده اند:.
۱) كمكهای دور، مانند آب آوردن برای وضو گیرنده و یا گرم كردن برای وضوی او، كه مسلماً هیچ اشكالی ندارد.
۲) كمكهای نزدیك تر مانند آب ریختن در كف دست كسی كه خود او آب را به صورت و دستهایش بریزد كه در این صورت ولو كراهت دارد؛ یعنی ثواب وضو را كم می كند ولی باز هم وضو باطل نیست.
۳) كمكهای خیلی نزدیك مثل اینكه كسی آب را به صورت یا دستهای كسی بریزد، ولی خود او نیّت وضو كرده و آب را به تمام عضو وضو برساند، كه در این صورت هم می فرمایند وضوی او صحیح است.
پس، وضو در جایی باطل است كه در حال اختیار دیگری صورت یا دستهای او را شسته و یا سر و پاهای او را به وسیله دستهای خود یا دستهای وضو گیرنده مسح نماید و اما در حال اضطرار كه خود نمی تواند صورت یا دستهای خود را شسته و یا مسح سر و یا پاها را بكشد، باید نایب بگیرد و لو به مزد دادن باشد - در حد توان و قدرت - البته باید توجه داشت كه هر مقدار از كارهای وضو را كه خودش می تواند انجام دهد، نبایستی نایب انجام دهد و اگر نشود با دستهای خودش مسحش داد بایستی بنابر احتیاط واجب تیمم هم بنماید.
عروهٔ الوثقی، فی شرائط الوضوء، (التاسع) و تحریر الوسیله، ج۱، ص۲۷ وتوضیح المسائل، مسأله ۲۸۵ - ۲۸۷.
▪ شرط سیزدهم.
در اعضای وضو مانعی از رسیدن آب نباشد.
اگر در اعضای وضو مانعی از رسیدن آب باشد، وضو باطل است و قبل از وضو اگر احتمال می دهد در اعضایش مانعی باشد باید آن قدر وارسی كند كه اطمینان پیدا كند كه چیزی نیست، البته در صورتی كه احتمال او در نظر مردم به جا باشد؛ مثل اینكه بعد از گل كاری یا رنگ كاری یا خمیر كردن شك كند چیزی از آنها به دستش چسبیده یا نه و همچنین اگر چیزی به اعضای وضو چسبیده، ولی نمی داند آیا این مانع است یا نه، بایستی برطرف نماید.
توضیح المسائل، مسأله۲۳۹، ۲۹۰، ۲۹۳.
▪ یادآوری.
۱) اگر پیش از وضو بداند كه در بعضی از اعضای وضویش مانعی از رسیدن آب هست - مانند انگشتر - و بعد از وضو شك كند كه آیا در موقع وضو آب را به آنجا رسانده یا نه، سه صورت دارد:.
الف) یا می داند كه در حال وضو گرفتن متوجه آن مانع نبوده، كه در این صورت باید دوباره وضو بگیرد؛.
ب) و یا می داند ملتفت بوده؛.
ج) و یا شك دارد، كه در این دو صورت وضویش صحیح است.
توضیح المسائل، مسأله۲۹۵.
۲) اگر بعد از وضو چیزی كه مانع از رسیدن آب است در اعضای وضو ببیند و نداند كه موقع وضو بوده یا بعد پیدا شده، در اینجا هم سه صورت دارد:.
الف) اگر می داند در حال وضو توجه نداشته كه مانعی نباشد، وضو باطل است؛.
ب) و اگر می داند ملتفت بوده،.
ج) یا شك دارد ملتفت بوده یا نه،.
در دو صورت فوق وضو صحیح است.
تحریر الوسیله، ج۱، ص۲۷، مسأله ۱۲، توضیح المسائل، مسأله ۲۹۷.▪ شرایط واقعی و شرایط توجهی.
از این سیزده شرطی كه برای وضو گفته شده، بعضی از آنها شرایط (واقعی) و بعضی شرایط (توجهی) هستند و اما شرایط واقعی آن شرایطی است كه حتماً بایستی وضو آنها را داشته باشد كه وضو گیرنده چه عمداً و چه از روی جهل یا فراموشی آنها را به جا نیاورد، وضو باطل است و اما شرایط توجهی آنهایی هستند كه وضو گیرنده اگر از روی جهل یا فراموشی به جا نیاورد، اشكال ندارد.
الف) شرایط واقعی.
۱) پاك بودن آب وضو (شرط اول)؛.
توضیح المسائل، مسأله۲۶۵.
۲) مضاف نبودن آب وضو (شرط دوم)؛.
توضیح المسائل، مسأله۲۶۵.
۳) پاك بودن اعضای وضو هنگام شستن و مسح كردن (شرط ششم)؛.
توضیح المسائل، مسأله ۲۷۸، عروهٔ الوثقی، فی شرائط الوضوء، مسأله ۵۲.
۴) نیّت و خلوص در نیّت داشتن (شرط هشتم)؛.
عروهٔ الوثقی، شرط سیزدهم، تحریرالوسیله ج۱، ص۲۹، مسأله ۱۸.
۵) ترتیب (شرط نهم)؛.
عروهٔ الوثقی، فی شرائط الوضوء، الشرط العاشر.
۶) موالات (شرط دهم)؛.
عروهٔ الوثقی، فی شرائط الوضوء، الشرط الحادی عشر.
۷) استعمال آب برایش مانعی نداشته باشد (شرط دوازدهم)؛ اگر نداند كه آب برای او ضرر دارد و وضو بگیرد و بعد بفهمد ضرر داشته، احتیاط واجب آن است كه تیمم كند و با آن وضو نماز نخواند و اگر با آن وضو نماز به جا آورده، دوباره آن را انجام دهد و اما كسی كه می داند آب برایش ضرر ندارد، چنانچه غسل كند یا وضو بگیرد و بعد بفهمد كه آب برای او ضرر داشته، وضو و غسل او صحیح است.
توضیح المسائل، مسأله۲۸۸.
۸) در اعضای وضو مانعی از رسیدن آب نباشد (شرط سیزدهم).
توضیح المسائل، مسأله ۲۹۷.
ب) شرایط توجهی.
۱) غصبی نبودن آب وضو و مكان وضو، كه ولو خودش غصب كرده و فراموش كرده باشد، صحیح است. و حضرت امام درباره جهل در غصبی بودن می فرماید: چه جهل، جهل به حكم باشد - كه نمی دانسته وضو با آب غصبی حرام است - یا جهل به موضوع باشد، بدین معنا كه حكم را می دانسته، ولی نمی دانسته این آب غصبی است و جاهل هم چه قاصر باشد چه مقصر، (شرط سوم)؛.
عروهٔ الوثقی، فی شرائط الوضوء؛ مسأله ۴ و توضیح المسائل، مسأله۲۷۲.
۲) غصبی نبودن ظرف آب وضو (شرط چهارم)؛.
عروهٔ الوثقی، فی شرائط الوضوء، مسأله ۲۰.
۳) از طلا و نقره نبودن ظرف آب (شرط پنجم)؛.
۴) كافی بودن وقت برای وضو و نماز كه حتی حضرت امام می فرمایند: كسی كه باید در تنگی وقت تیمم كند، اگر به جای تیمم، وضو بگیرد، صحیح است، چه برای آن نماز وضو بگیرد یا برای كار دیگر (شرط هفتم).
توضیح المسائل، مسأله۲۸۱.
● بعضی از مستحبات وضو.
۱) مسواك كردن ولو با انگشت باشد و بهتر مسواك كردن با چوب اراك است؛.
۲) شستن دستها تا بند دست؛.
عروهٔ الوثقی، فی شرائط الوضوء، مسأله ۱۳.
۳) مضمضه كردن (آب در دهان گرداندن) و استنشاق نمودن (آب در بینی كردن) هر كدام سه مرتبه؛.
۴) برداشتن آب با دست راست، هر چند كه برای شستن دست راست، بعد از برداشتن آب با دست راست آن را به داخل كف دست چپ می ریزد و دست راست را شستشو می دهد؛.
۵) ریختن آب وضو از بالای صورت و دستها؛.
۶) مردها آب شستن اول را در دستها از پشت دستها و آب شستن دوم را از داخل دستها بریزند، به خلاف زنها؛.
۷) دست كشیدن برای رساندن آب به اعضای وضو، ولو بدون دست كشیدن هم آب برسد؛.
۸) خواندن سوره قدر در حال وضو؛.
۹) خواندن (آیتالكرسی) بعد از وضو؛.
۱۰) خواندن دعاهای وارد شده از ائمه - علیهم السلام - در هنگام وضو، كه در مسأله ۲۶۴ توضیح المسائل بیان شده است.
عروهٔ الوثقی، مستحبات وضو.
● بعضی از مكروهات وضو.
۱) كمك گرفتن در وضو، البته در غیر شستن و مسح كردنها و غیر حال ضرورت، مثل آب ریختن دیگری در كف دست وضو گیرنده؛.
۲) وضو گرفتن در مكان استنجا؛.
۳) وضو گرفتن با آبی كه به وسیله گرمای خورشید گرم شده باشد؛.
و اما خشك كردن آب وضو را هم عده ای مكروه می دانند، ولی حضرت امام مكروه نمی داند.
عروهٔ الوثقی، مكروهات وضو.
● وضوی جبیره.
در بحث وضوی جبیره این مباحث قابل بررسی است:.
۱) جبیره چیست.
۲) موارد وضوی جبیره؛.
۳) دستور وضوی جبیره؛.
۴) مواردی كه علاوه بر وضوی جبیره، تیمم هم لازم است؛.
۵) مواردی كه فقط بایستی تیمم كرد؛.
۶) مواردی كه باید وضو گرفته و بهتر است تیمم هم بكند؛.
۷) مواردی كه باید تیمم كرده و بهتر است وضو هم بگیرد؛.
۸) تذكرات.
۱) جبیره چیست.
چیزی كه با آن زخم و شكسته را می بندند و دوایی كه روی زخم و مانند آن می گذارند (جبیره) نامیده می شود.
توضیح المسائل، قبل از مسأله۳۲۴.
۲) موارد وضوی جبیره.
الف) جایی كه در یكی از اعضای وضو زخم باشد، چه زخمهایی كه علت درونی دارند، مانند دملها (قروح) و چه زخمهایی كه علت بیرونی دارند، مانند بریدگیها (جروح)؛.
ب) در صورتی كه در یكی از اعضای وضو شكستگی باشد؛.
ج) كسی كه به خاطر چشم درد روی چشم را بسته و رساندن آب هم به چشمش ضرر دارد.
توضیح المسائل، مسأله۳۴۲.
د) در صورتی كه آب برای بخشی از اعضای وضویش (غیر از سه علت گذشته) ضرر داشته باشد، مثل اینكه دستش از بند دست تا سر انگشتان رماتیسم دارد و پزشك گفته است كه آب برای او ضرر دارد و اما اگر آب برای تمام یك عضو ضرر داشته باشد، وظیفه تیمم است؛ البته می شود صورت سوم را هم یكی از مصادیق قسم چهارم دانست.
تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۵، مسأله ۷.
و) در مواردی كه به اعضای وضو یا غسل چیزی چسبیده باشد كه برداشتن آن ممكن نبوده و یا به قدری مشقت دارد كه نمی شود آن را تحمل كرد.
توضیح المسائل، مسأله ۳۳۸.
هـ) در جایی كه در یكی از اعضای وضو نجاستی چسبیده باشد كه جدا كردن و تطهیر آن امكان نداشته باشد (مانند مسأله۱۰۱ توضیح المسائل).
عروهٔ الوثقی، احكام جبائر، مسأله ۲۳.
۳) دستور وضوی جبیره.
قبل از بیان دستور وضوی جبیره یادآوری این نكته لازم است كه در مواردی كه وضو گرفتن برای شخص، ضرر نداشته باشد، بایستی طبق معمول وضو بگیرد؛ ولو به برداشتن جبیره باشد. و یا اگر امكان برداشتن نیست، ولی به فرو بردن در آب می توان آب را به پوست بدن رساند، بایستی این كار را بكند، البته به شرطی كه عضو یا جبیره نجس نباشد.
توضیح المسائل، مسأله، ۳۲۴، ۳۲۷، عروهٔ الوثقی، احكام جبائر.
واما در مواردی كه وظیفه گرفتن وضوی جبیره است، دستور وضوی جبیره این است كه جبیره یا در محل شستن است و یا در محل مسح كردن كه احكام هر كدام ذیلاً بیان می گردد.
▪ اگر جبیره در محل شستن باشد.
بایستی اعضا و اجزای قبل از آن را شسته تا به جایی كه وظیفه او جبیره گرفتن است برسد كه در اینجا دو صورت دارد:.
۱) روی زخم یا دمل یا شكستگی، باز است: كه در این صورت كه آب ریختن روی او ضرر دارد، اگر دست تر كشیدن ضرر ندارد، بهتر است روی زخم یا دمل یا شكستگی را اگر پاك است با دست تر كشیده و بعد پارچه یا پلاستیك پاكی روی آن گذاشته و دوباره با دست تر روی پارچه و پلاستیك را مسح نماید و اما اگر روی زخم یا دمل باز است و گذاشتن پارچه چه ممكن نیست، در این صورت شستن اطراف زخم كافی است.
توضیح المسائل، مسأله ۳۲۵.
۲) روی زخم یا دمل یا شكستگی بسته است:.
در اینجا دو صورت دارد یا می توان آن را باز كرده و روی آن را با دست تر كشید و یا نمی توان؛ اگر باز كردن و دست تر كشیدن امكان دارد بایستی باز كرده و بنابر احتیاط واجب با دست تر روی آن كشیده و بعد دوباره روی جبیره را با دست تر بكشد.و اما اگر روی آن باز نمی شود، بایستی روی همان جبیره را با دست تر بكشد، به شرطی كه روی جبیره نجس نباشد و الا بایستی روی آن به طوری كه جزء جبیره حساب شود، پارچه یا پلاستیك پاكی گذاشته و روی آن را با دست تر كشیده شود.
توضیح المسائل، مسأله ۳۲۸، ۳۲۹.
▪ اگر جبیره در محل مسح باشد.
اگر جبیره در محل مسح باشد، یا به اندازه واجب مسح جای بدون جبیره هست یا نیست، اگر به اندازه واجب مسح جا برای مسح داشته باشد، بایستی همان جا را مسح نماید و اما اگر جبیره تمام جاهای مسح را گرفته باشد، یا باز كردن آن امكان دارد یا ندارد، اگر امكان دارد بایستی آن را باز كرده و به طور معمول مسح بكشد و اگر امكان نداشته باشد، بایستی روی همان جبیره را مسح نماید؛ البته باید توجه داشت كه هر مقدار از جای مسح بدون جبیره باشد و امكان كشیدن دست هم بر روی آن باشد، نباید از جبیره استفاده كرد، و همچنین اگر روی زخم یا دمل یا شكستگی باز باشد و كشیدن دست تر به عنوان مسح هم امكان نداشته باشد، بایستی پارچه یا پلاستیكی روی آن گذارده و روی آن را مسح نماید و اگر گذاشتن پارچه امكان نداشته باشد، باید به جای وضو، تیمم كند و بهتر است یك وضوی بدون مسح هم بگیرد.
عروهٔ الوثقی، احكام جبائر، مسأله۴، توضیح المسائل، مسأله ۳۲۷.
۴) مواردی كه هم باید وضوی جبیره گرفته و هم باید تیمم نماید.
الف) اگر زخم یا شكستگی یا دمل در جلوی سر یا روی پاها باشد و روی آن باز باشد، چنانچه نتواند آن را مسح كند، باید پارچه پاكی روی آن بگذارد و روی پارچه را با تری آب وضو كه در دست مانده است، مسح كند و بنابر احتیاط واجب تیمم هم بكند.
توضیح المسائل، مسأله۳۲۶.
ب) در صورتی كه آب برای زخم ضرر دارد یا رساندن آب ممكن نیست و یا زخم نجس است و نمی شود آن را آب كشید و گذاشتن پارچه و دست تر كشیدن هم امكان ندارد، احتیاط واجب آن است كه وضو گرفته و تیمم هم بكند.
توضیح المسائل، مسأله ۳۲۹.
ج) اگر جبیره تمام صورت یا تمام یكی از دستها یا تمام هر دو دست را گرفته باشد، باید وضوی جبیره ای بگیرد و بنابر احتیاط واجب تیمم هم بكند.
توضیح المسائل، مسأله ۳۳۰.
د) اگر جبیره بیشتر از معمول اطراف زخم را گرفته و برداشتن آن ممكن نباشد باید به دستور جبیره عمل كرده و بنابر احتیاط واجب تیمم هم بكند.
توضیح المسائل، مسأله ۳۳۵.
و) در صورتی كه در جای وضو زخم و شكستگی نیست، ولی به جهت دیگری آب برای مقداری از دست و یا صورت ضرر دارد، در این صورت علاوه بر وضوی جبیره بایستی بنابر احتیاط واجب تیمم هم بكند.
توضیح المسائل، مسأله ۳۳۶.
هـ) اگر كسی برای مرضی كه در چشم اوست موی چشم خود را بچسباند، باید وضو و غسل را جبیره ای انجام دهد و احتیاط آن است كه تیمم هم بنماید (در تحریرالوسیله ج۱، ص۳۵، مسأله۸ حضرت امام این احتیاط را صریحاً احتیاط واجب بیان فرموده اند).
توضیح المسائل، مسأله۳۴۲.
ی) كسی كه نمی داند وظیفه اش تیمم است یا وضوی جبیره، بنابر احتیاط واجب باید هر دو را به جا آورد.
توضیح المسائل، مسأله۳۴۳.
ر) خونی كه به واسطه كوبیده شدن زیر ناخن یا زیر پوست می میرد، اگر طوری شود كه دیگر به آن خون نگویند، پاك است و اگر به آن خون بگویند در صورتی كه ناخن یا پوست سوراخ شود، اگر مشقت ندارد باید برای وضو یا غسل خون را بیرون آورند و اگر مشقت دارد باید اطراف آن را به طوری كه نجاست زیاد نشود، بشویند و پارچه یا چیزی مثل پارچه بر آن بگذارند و روی پارچه دست تر بكشند و تیمم هم بكنند.
توضیح المسائل، مسأله۱۰۱.
ز) هر گاه در اطراف جراحت زیادتر از قدر متعارف را هم به خاطر ضرر رساندن آب به آن نتوان شست، بایستی بنابر احتیاط واجب مقدار ممكن را شسته و بعد روی جبیره را مسح نموده و تیمم هم بكند.
عروهٔ الوثقی، احكام جبائر، مسأله۸.
ژ) جبیره ای كه روی زخم گذاشته می شود اگر با خون به طوری مخلوط شود كه مانند یك شیءِ واحد شوند كه برداشتن آن موجب جراحت پیدا كردن محل و جریان خون بشود، در اینجا صاحب عروه می فرماید دو صورت دارد:.
یا خون استحاله شده و دیگر به آن خون گفته نمی شود (كه حضرت امام می فرمایند این حرف مجرّد فرضی بیش نیست و همچنین دوایی كه نجس شده آن هم بخواهد استحاله شده باشد، این هم فرض دوم است) یا استحاله نشده و به همان حالت خودش باقی است.
درباره صورت اول می فرمایند: بایستی وضوی جبیره بگیرد و بنابر احتیاط واجب تیمم هم بنماید و بهتر است در هنگام وضو پارچه پاكی روی زخم نهاده و روی آن را هم مسح نماید و اما اگر استحاله نشده باشد، بایستی به دستور وضوی جبیره عمل نموده و پارچه ای روی آن انداخته و روی آن را مسح نماید.
عروهٔ الوثقی، احكام جبائر، مسأله۲۰.۵) مواردی كه فقط بایستی تیمم كرد.
الف) اگر جبیره تمام اعضای وضو را گرفته باشد، باید تیمم نمود؛ ولی در عروهٔ الوثقی می فرمایند: اگر بیشتر اعضای وضو را هم گرفته باشد، باز هم بایستی تیمم نماید، مثل اینكه جبیره تمام صورت و دستهای او را گرفته و فقط سر و پاهای او سالم باشد.
عروهٔ الوثقی، احكام جبائر، مسأله ۲.
ب) هرگاه یكی از اعضای وضو نجس باشد و امكان تطهیر آن هم نباشد، در اینجا حكم جبیره بر او صادق نیست و فقط بایستی تیمم نماید (البته باید توجه داشت این غیر از جایی است كه عین نجاست چسبیده و كندن آن امكان ندارد كه در مواردی كه باید وضوی جبیره گرفت، حكم آن را بیان كردیم).
عروهٔ الوثقی، احكام جبائر، مسأله ۲۳.
ج) اگر زخم یا شكستگی در غیر مواضع وضو باشد، ولی استعمال آب برای آن ضرر داشته باشد، بایستی تیمم نماید.
تحریر الوسیله، ج۱، ص ۳۵، مسأله ۷.
د) اگر به خاطر چشم درد و ضرر داشتن آب برای او حتی شستن اطراف چشم هم امكان نداشته باشد، بایستی فقط تیمم نماید.
تحریرالوسیله، ج۱ ص۳۵، مسأله۸۸.
۶) مواردی كه باید وضو گرفته و بهتر است تیمم هم بكند.
اگر به صورت و دستها چیزی مانند قیر چسبیده كه كندن آن ممكن نیست، مسح كردن روی آن كافی است و بهتر است تیمم هم بنماید.
تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۵، مسأله ۹.
۷) مواردی كه باید تیمم كرده و بهتر است وضو هم بگیرد.
الف) اگر زخم یا دمل یا شكستگی در جلو سر یا روی پاها باشد و روی آن باز باشد و گذاشتن پارچه برای مسح كردن روی آن هم امكان نداشته باشد، باید به جای وضو تیمم كرده و بهتر است یك وضوی بدون مسح هم بگیرد.
توضیح المسائل، مسأله ۳۲۶.
ب) اگر در جای وضو زخم و جراحت و شكستگی نیست، ولی به جهت دیگری آب برای تمام دست و صورت ضرر دارد، باید تیمم كند و احتیاط مستحب آن است كه وضوی جبیره هم بگیرد.
توضیح المسائل، مسأله۳۳۶.
▪ تذكرات مربوط به وضوی جبیره.
۱) كسی كه وظیفه او تیمم است، اگر در بعضی از اعضای تیمم او زخم یا دمل یا شكستگی باشد، باید به دستور وضوی جبیره تیمم جبیره ای نماید و همچنین اگر چیزی چسبیده است كه امكان برداشتنش نیست.
تحریرالوسیله، ج۱، ص۳۶، مسأله ۱۲ وتوضیح المسائل، مسأله۳۴۰.
۲) در جبیره فرقی بین وضوهای واجب و مستحب نیست.
عروهٔ الوثقی، احكام جبائر، مسأله ۲۷.
۳) به مسائل ۳۳۲ تا ۳۳۴، ۳۳۹، ۳۴۱، ۳۴۴، توضیح المسائل مراجعه شود.
● چیزهایی كه برای آنها باید وضو گرفت.
برای شش چیز وضو گرفتن واجب است:.
▪ اول: برای نمازهای واجب غیر از نماز میّت.
یادآوری.
الف) اگر پیش از وقت نماز به قصد اینكه با طهارت باشد وضو بگیرد و یا غسل كند صحیح است.
توضیح المسائل، مسأله۳۲۰.
ب) س: اگر قبل از وقت نماز برای آن وضو بگیرد، وضوی او صحیح است یا خیر و در صورتی كه صحیح باشد، آیا بین اینكه وقت نماز نزدیك باشد یا نه، فرقی هست یا خیر.
ج: وضویش صحیح است و وضو قبل از وقت و بعد از وقت مستحب است.
توضیح المسائل، مسأله۳۲۱.
▪ دوم: برای قضای سجده و تشهد فراموش شده، اگر بین آنها و نماز حدثی از او سر زده باشد؛ مثلا بول كرده باشد.
الف) حدث به چیزی گفته می شود كه اگر برای انسان پیش آید برای نمازش بایستی وضو گرفته و یا غسل نماید، كه اگر حدث اصغر باشد برای نماز وضو می گیرد و اگر حدث اكبر باشد بایستی برای نمازش غسل كند؛ حدث اصغر آن است كه سبب می شود انسان برای نمازش وضو بگیرد؛ مانند بول كردن و... و حدث اكبر آن است كه موجب غسل می گردد؛ مانند جنابت و...
ب) اگر انسان سجده و یا تشهدی را در نماز فراموش كند، دو صورت دارد: یا شك دارد كه به جا آورده یا نه و یایقین دارد كه انجام نداده است، اگر صورت شك باشد یا در محل است یا از محل گذشته، اگر شك كند و در محل باشد، بایستی به جا آورد و اما اگر شك كند و از محل آن گذشته باشد به شك خود اعتنایی نمی كند و اما اگر یقین داشته باشد كه به جا نیاورده، چه در محل باشد و چه از محل گذشته باشد، بایستی برگردد و انجام دهد؛ مگر اینكه وارد ركن بعدی شده باشد؛ مثل اینكه وارد ركوع ركعت بعد شده باشد، كه اگر وارد ركوع شده و یا بعد از آن یقین پیدا كند، در اینجا حق برگشتن ندارد و باید بعد از سلام نماز آن سجده یا تشهد را قضا نموده و بعد از آن هم دو سجده سهو بنماید.
از مواردی كه وضو گرفتن واجب است، جایی است كه سجده و یا تشهدی را فراموش كرده و بعد از نماز هم از قضا كردن آن غفلت كرده و سپس وضوی او باطل شده و حدثی هم كه وضوی او را باطل كرده حدث اصغر بوده كه در این صورت وقتی یادش آمد، بایستی وضو گرفته و رو به قبله نشسته و یك سجده یا تشهد را قضا نموده و بعد از آن دو سجده سهو هم به جا آورد.
▪ سوم: برای طواف واجب خانه كعبه؛.
▪ چهارم: اگر نذر كرده یا عهد كرده یا قسم خورده باشد كه وضو بگیرد؛.
▪ پنجم: اگر نذر كرده باشد كه جایی از بدن خود را به خط قرآن برساند؛.
▪ ششم: برای آب كشیدن قرآنی كه نجس شده یا بیرون آوردن آن از مستراح و مانند آن در صورتی كه مجبور باشد دست یاجای دیگر بدن خود را به خط قرآن برساند، ولی اگر معطل شدن به مقدار وضو بی احترامی به قرآن باشد، باید بدون اینكه وضو بگیرد، قرآن را از مستراح و مانند آن بیرون آورد، یا اگر نجس شده آن را آب بكشد و تا ممكن است از زدن دست به خط قرآن خودداری كند و اما اگر ورق قرآن یا چیزی كه احترام آن لازم است، مثل كاغذی كه اسم خدا یا پیغمبر یا امام بر آن نوشته شده و یا تربت حضرت سیدالشهدا - علیه السلام - در مستراح افتاده و بیرون آوردن آن - حتی با خرج كردن مبلغی - امكان نداشته باشد، باید به آن مستراح نروند تا یقین كنند كه آنها به كلی از بین رفته اند.
▪ یادآوری.
۱) رساندن جایی از بدن، بدون طهارت (وضو، غسل یا تیمم) به خط قرآن یا اسم خداوند متعال، به هر زبانی نوشته شده باشد، حرام است و همچنین مس نام مبارك پیامبر و امام و حضرت زهرا - علیهم السلام - اگر هتك و بی احترامی باشد، حرام است.
توضیح المسائل، مسأله۳۱۷، ۳۱۹.
۲) در مورد آنچه كه در یادآوری اول گفتیم فرقی نیست كه آنچه مس می شود (از اسامی مقدس) در قرآن باشد یا در جای دیگر مانند بدن، روزنامه، اللّه (به صورت) طلا، و یا آرم جمهوری اسلامی و....
عروهٔ الوثقی، فی غایات الوضوء، مسأله۸.
۳) در كلماتی كه بین قرآن و چیزهای دیگر مشتركند، ملاك قصد نویسنده است.
عروهٔ الوثقی، فی غایات الوضوء، مسأله ۹.
۴) اگر روی چیزی كه مس آن بدون طهارت حرام است، شیشه یا پلاستیك بكشند، مس آن اشكال ندارد.
عروهٔ الوثقی، فی غایات الوضوء، مسأله ۱۲.
۵) مس غیر از خطوط قرآن، مانند حاشیه و جلد آن برای كسی كه طهارت (وضو، غسل یا تیمم) ندارد، حرام نیست، اگر چه كراهت دارد و نه تنها مس حاشیه كراهت دارد، بلكه همراه داشتن آن هم بدون طهارت مكروه است و همچنین مس ترجمه قرآن به هر زبانی باشد، اشكالی ندارد به شرطی كه اسمی از اسامی خداوند در آن نباشد؛ چون مس اسم خداوند متعال به هر زبانی كه باشد، بدون طهارت حرام است.
عروهٔ الوثقی، فی غایات الوضوء، مسأله۱۶، ۱۷.
۶) جلوگیری بچه و دیوانه از مس خط قرآن واجب نیست، ولی اگر مس نمودن آنان بی احترامی به قرآن باشد، باید از كار آنان جلوگیری كنند.
توضیح المسائل، مسأله ۳۱۸.
۷) به مسائل ۳۰۱، ۳۰۳، ۳۰۴، ۳۰۵ توضیح المسائل مراجعه شود.
۸) اگر یقین دارد كه شروع به وضو گرفتن كرده است، ولی نمی داند كه آیا آن را تمام كرده است یا نه، بایستی دوباره وضو بگیرد.
عروهٔ الوثقی، فی شرائط الوضوء مسأله ۴۹.
● بعضی از وضوهای مستحبی.
۱) برای نماز میّت؛.
۲) برای زیارت اهل قبور؛.
۳) برای رفتن به مسجد؛.
۴) برای رفتن به حرم امامان - علیهم السلام -؛.
۵) برای همراه داشتن قرآن؛.
۶) برای خواندن و نوشتن قرآن؛.
۷) برای مسّ حاشیه قرآن؛.
۸) برای خوابیدن؛.
۹) برای دعا و طلب حاجت از خداوند متعال؛.
۱۰) برای سجده شكر.
۱۱) شب عروسی برای عروس و داماد؛.
۱۲) برای آمیزش شوهر با زن در حال حاملگی؛.
۱۳) برای زن حائض مستحب است در اوقات نماز وضو گرفته و در جایگاهش به اندازه نماز خواندن بنشیند و مشغول ذكر و دعا و قرآن شود؛.
۱۴) برای كسی كه وضو دارد، مستحب است دوباره وضو بگیرد؛.
۱۵) برای شخص جنب اگر می خواهد چیزی بخورد.
عروهٔ الوثقی، فی وضوئات المستحبهٔ، مسأله ۲ و توضیح المسائل، مسأله۳۲۳.
● چیزهایی كه وضو را باطل می كند.
هفت چیز وضو را باطل می كند:.
▪ اول: بول ولو قطره ای باشد، الاّ كسی كه بول او قطره قطره بی اختیار از او بیرون می آید (مسلوس) كه حكم آن از مسأله ۳۰۶ توضیح المسائل به بعد بیان شده است.
▪ یادآوری.
۱) آبی كه گاهی بعد از ملاعبه و بازی كردن از انسان خارج می شود و به آن (مذی) می گویند، پاك است و نیز آبی كه گاهی بعد از منی بیرون می آید و به آن (وذی) می گویند و آبی كه بعد از بول بیرون می آید و به آن (ودی) گفته می شود اگر بول به آن نرسیده باشد، پاك است و چنان كه انسان بعد از بول استبرا كند و بعد آبی از او خارج شود و شك كند كه بول است یا یكی از اینها، پاك می باشد و هیچ كدام از این آبها وضو را هم باطل نمی كند.
عروهٔ الوثقی، فی نواقض الوضوء، مسأله ۳ و توضیح المسائل، مسأله ۷۳.
۲) اگر شك كند استبرا كرده یا نه و رطوبتی از او بیرون آید كه نداند پاك است یا نه، نجس می باشد و چنانچه وضو گرفته باشد، باطل می شود و اگر شك كند كه استبرایی كه كرده، درست بوده و یا نه و رطوبتی از او بیرون آید كه نداند پاك است یا نه، پاك می باشد و وضو را هم باطل نمی كند.
توضیح المسائل، مسأله ۷۴.
۳) كسی كه استبرا نكرده اگر به واسطه آنكه مدتی از بول كردن او گذشته، یقین كند بول در مجرای ادرار نمانده است و رطوبتی ببیند و شك كند پاك است یا نه، آن رطوبت پاك می باشد و وضو را هم باطل نمی كند.
توضیح المسائل، مسأله ۷۵.
۴) برای زن استبرای از بول (مطرح) نیست و اگر رطوبتی ببیند و شك كند كه پاك است یا نه، پاك می باشد و وضو و غسل او را هم باطل نمی كند.
توضیح المسائل، مسأله ۷۷.
▪ دوّم: غائط ولو ذره ای باشد، الاّ كسی كه غائط او مرتب و بی اختیار از او بیرون می آید (مبطون) كه احكام آن در مسأله ۳۰۸ توضیح المسائل و بعد از آن بیان شده است.
▪ سوم: باد معده و روده كه از مخرج غائط خارج می شود، مگر كسی كه به خاطر مرضی كه دارد باد معده بی اختیار از او خارج می شود.
توضیح المسائل، مسأله ۳۱۷.
▪ چهارم: خوابی كه به واسطه آن چشم نبیند و گوش نشنود، اما اگر چشم نبیند، ولی گوش بشنود، وضو باطل نمی شود؛.
▪ پنجم: چیزهایی كه عقل را از بین می برد، مانند: دیوانگی و مستی و بیهوشی؛.
▪ ششم: استحاضه زنان؛.
▪ هفتم: كاری كه برای آن بایستی غسل كرد، مانند: جنابت و مس میّت.
عروهٔ الوثقی، فی غسل مس المیّت، مسأله ۱۴ و توضیح المسائل، مسأله۳۲۳.
▪ یادآوری.
۱) اگر شك كند كه وضوی او باطل شده یا نه، بنا می گذارد كه وضوی او باقی است، مگر آنكه سبب شكّش خارج شدن رطوبتی باشد كه نمی داند بول است یا غیر بول و استبرا هم نكرده باشد.
عروهٔ الوثقی، فی شرائط الوضوء، مسأله ۳۷ و توضیح المسائل، مسأله ۳۰۰.
۲) به مسأله ۳۰۲ توضیح المسائل مراجعه شود.
منبع : بلاغ
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست