دوشنبه, ۱ مرداد, ۱۴۰۳ / 22 July, 2024
مجله ویستا


یادداشت های اهالی رومن


یادداشت های اهالی رومن
بخش اعظم قاره آمریکا را از شمال مکزیک تا جنوبی ترین مناطق شیلی و آرژانتین در وسعتی به مساحت ۲۱ میلیون کیلومتر مربع قرار دارد. درواقع این بخش شامل قسمتی از آمریکای شمالی، مرکزی، حوزه کارائیب و جنوب آمریکا می شود که در حال حاضر ۳۹ کشور و حدود ۵۶۰ میلیون نفر جمعیت دارد.
در اوایل قرن ۱۶ میلادی وقتی اسپانیایی ها به این منطقه وارد شدند، سه امپراتوری یا سه تمدن در آن وجود داشت: تمدن آزتک تمدن اینکا و تمدن مایا. این سه تمدن بر اساس یک نظام سیاسی استوار بر شخص امپراتور بنا شده بود که درواقع قدرتی خداگونه داشت. نام گذاری این منطقه بر اساس زبان رایج در آن بوده است.
زبان رومن. کشورهای برزیل و آرژانتین و مکزیک مجموعا ۵۹ درصد جمعیت منطقه را در خود جای داده اند.
● روشنفکران معتدل
تا اوایل قرن ۱۹ روشنفکران آمریکای لاتین، اروپا را جزیی از خود می دانستند، در حدود سال های ۱۹۱۸، بنیان اعتقاد بر برتری نظام فرهنگی - اجتماعی اروپا فرو ریخت و روشنفکران آمریکای لاتین را واداشت تا به بررسی کمبودها و نواقص پیرامون خود بپردازند، و در همان اقلیم به جست و جوی راهکارهایی برخیزند.
در دهه ۲۰ موسیقیدانان، نقاشان، و نویسندگان، قوم های گم شده را پیمودند و در میان بومیان به ارزش هایی دست یافتند که اروپا فاقد آن بود.
دوران پس از جنگ جهانی دوم، در پرو و شیلی و برزیل دوران هیجان های اجتماعی بود و آشوب های کارگری برپا شد.
در آرژانتین شاهد جنبش دانشگاهی اصلاح طلبان بودند که دامنه آن به شیلی و اروگوئه و پرو کشیده شد. در مکزیک انقلاب اجتماعی عظیمی روی داد و وضع آموزشی و فرهنگی دگرگون شد.
در این زمان در شیلی بیش از دیگر کشورها نویسندگان و روشنفکران می کوشیدند تا شکافی را که میان آنان و روستاییان و سرخ پوستان جدایی انداخته بود پر کنند.
انقلاب مکزیک انقلابی ملی بود و هیچ ایدئولوژی معینی نداشت. عناصری چون دهقان و کارگر در حیات کشور سهیم شدند.
در این میان نویسندگان آمریکای لاتین دست به چاپ آثاری زدند که موجب برانگیختن علاقه مردم نسبت به سنن و تاریخ مرزو بومشان شد.
مطالعه آثار ادبی آمریکای لاتین، جهانی ناشناخته را در برابر چشمان می گشاید که تا آن هنگام در هیچ کتابی و اثری دیده نشده بود.
در دهه ۶۰ کشف ربانی ادبی و نوین صورت گرفت که به منظور بیان واقعیت در آمریکای لاتین به کار آمد. این زبان ترکیبی از عناصر خیال و واقعیت را در خود نهفته داشت و به همین علت رئالیسم جادویی نام گرفت.
در طی این دهه ادبیات نوین و پویای آمریکای لاتین تاثیر شگرفی بر ادبیات جهان و حتی ایران گذاشت.
شیوه نگرش ادبی آمریکای لاتین بخشی از قوانین ادبی جهان معاصر شد.
● موج نویسندگی
از برجسته ترین نویسندگان که با قدرت تمام این انفجار را صورت دادند می توان به جولیو کورتازار، کارلوس قوئنتس، گابریل گارسیا مارکز و ماریو بارگاس یوسا اشاره کرد.
اکثر این نویسندگان در دهه ۶۰ در تبعید و انزوا به سر می بردند و از باقی نویسندگان اطلاعی نداشتند اما در راستای خلق این راه با هم همگام بودند.
انقلاب کوبا تعداد بسیاری از آن ها را به گرد یکدیگر آورد زیرا همگی اعتقاد به انگیزه های انسانی انقلاب کوبا برای رسیدن به آزادی داشتند.
این نویسندگان از آثار با ارزشی از همینگوی، فاکنر، ویرجینیا ولف، پروست و سارتر تاثیر فراوان گرفته اند اما به جرات می توان گفت بیشترین نفوذ و تاثیر را نویسندگانی چون بورخس و اوکتاویو پاز داشته اند.
به طور کلی می توان گفت از نیمه دوم قرن بیستم نویسنده آمریکای لاتین در عین توجه به مسائل و فضای بومی خود می کوشد تا مسائل هستی شناسی و دردهای وجودی انسان را تصویر کند.
یوسا عقیده دارد رمان جدید دیگر آمریکای لاتینی نیست، یعنی می کوشد خود را از چارچوب منطقه گرایی رها کند. از بهترین نمونه های این رمان جدید که در واقع مقدمه ای بر دوران شکوفایی است آشان خوان کارلوس اونتی است.
او حتی به دنیای درون توجه می کند و مسایل اجتماعی را با ماورا»الطبیعه پیوند می دهد.
بورخس در تمام آثار خود تلاش می کند توصیف ناپذیر بودن ماهیت عالم را ثبات کند از این روست که محبوب ترین تصویر برای او هزارتو است.در حقیقت رئالیسم جادویی پلی است میان منطقه گرا و ابداعات مدرنیسم.
کشف یک واقعیت در برابر واقعیت بورژوایی غرب، واقعیتی که از فرهنگ بومی و عناصر دیگر سرچشمه می گیرد.
آله خوکار پالئیته کوبایی و میگل آنخل آستوریاس گواتمالایی در اوایل قرن بیستم همزمان با جنبش سورئالیسم فرانسه در پاریس بودند و از این جنبش تاثیر گرفتند.
آستوریاس با ترجمه مجموعه افسانه گواتمالایی به فرانسه بر جنبش سورئالیسم تاثیر نهاد. این دو بعد از بازگشت به یهن داستان های جدید نوشتند که آغازگر رئالیسم جادویی شد.
دیگر مثل گذشته راوی سفیدپوست ناظر وقایع نبود. وقایع از چشم سیاهی معتقد به جادو و خرافات تصویر می شد، و بدین سان واقعیت چیز غریب و جادویی از کار در می آمد.
در آثار این دو نویسنده بهره گیری از اسطوره و جادو بسیار زیاد است. استوریاس در آثارش مرز میان شعر و نثر را کم و بیش از میان بر می دارد. از نویسندگان مهم این دوره می باید از خوان رولفو نام ببریم و رمان بسیار مشهور او پدرو پارامو.
این رمان در عین آن که بسیار مکزیکی است، مسئله هستی انسان را مطرح می کند و درواقع اشاره ایست به هبوط آدم به زمین، لعنت شدن حوا و سرگردانی آن ها بر خاک.
این نسل از نویسندگان با اثار خود ناگهان چشم های مردم دنیا را به ادبیات جدید گشودند.
مشهورترین ها مارکز، فوئنتس، یوسا، کورتاسار، رونوسو، باستوس و اونتی هستند.
نکته مهم این است که همه نویسندگان پیرو رئالیسم جادویی بودند، مثلا فوئنتس، یوسا، رونوسو و حتی اونتی را نمی توان با مارکز یا روئا باستوس مقایسه کرد. نسل جوان تر نویسندگان آمریکای لاتین، نویسندگانی چون ایزابل آلنده، روسادیو فره، کریستیانا پری روسی، مانوئل پولیک، رینالدو آرناس، و روساریو کاستلانوس هستند که اغلب آثارشان در جهان شناخته شده است.
اغلب نویسندگان افرادی فرهیخته و آشنا به چند زبان اروپایی اند، از این روست که توانسته اند در نیمه قرن بیستم، آنگاه که رمان واقع گرای غرب به تکرار افتاده و جذابیت های پیشین را از دست داده بود رمانی جدید و نگرشی جدید به واقعیت عرضه کنند و بدین سان چشم انداز گسترده ادبیات جهان را وسعتی بیشتر ببخشند.
نویسنده : محمد جواد نعمتی
منبع : روزنامه مردم سالاری