شنبه, ۸ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 27 April, 2024
مجله ویستا

آرمانشهر سوسیالیستی


آرمانشهر سوسیالیستی
مور اگرچه یک مسیحی معتقد به کلیسای کاتولیک بود اما به طور جدی دارای آراء اومانیستی بود و می خواست به گونه ای که شاکله و ساختار اقتدار کلیسای کاتولیکی و پاپ آسیب نبیند و متزلزل نگردد، نحوی اومانیسم با ظاهر مسیحی و گونه ای رفرمیسم مذهبی معتدلانه را ترویج نماید.
تامس مور(Thomas More)، متفکر و نویسنده ی انگلیسی صاحب کتاب معروف «یوتوپیا» به سال ۱۴۷۸ م به دنیا آمد.(۱) پدر تامس حقوق دانی ساکن لندن بود. تامس دوران ابتدائی تحصیل را در مدرسه ی «سنت آنتونی» گذراند و پس از آن چندی برای خدمتگزاری و آموزش، نزد اسقف کُنتربری، «جان مورتون» {که صدراعظم شاه هنری هفتم نیز بود} رفت و بنا بر توصیه ی مورتن، در نوجوانی برای تحصیلات به آکسفورد رفت. تامس مور به تبع پدرش، تحصیل حقوق در پیش گرفت و در هجده سالگی به عضویت «انجمن حقوقدانان لینکلن» {که پدرش هم عضو آن بود} در آمد.
مور در بیست و سه سالگی به آموختن زبان یونانی روی آورد و ضمن آشنایی با ادبیات کلاسیک تحت تأثیر جنبش اومانیسم ادبی قرار گرفت. دوران جوانی مور مصادف بود با سال های اوج گیری رنسانس و گسترش نفوذ آراء اومانیستی {اومانیسم به مثابه زیربنا و شاکله ی اصلی یک جهان بینی که مروّج و مبلّغ مدرنیته بود و نه صرف اومانیسم ادبی}. او اگرچه گرایش های نیرومند مذهبی داشت، در عین حال به سمت نحوی تفسیر اومانیستی از دین نظیر آنچه که «اراسموس» ارائه می کرد متمایل بود. تامس مور در جوانی با اراسموس آشنا گردید و این آشنایی به یک دوستی عمیق و طولانی مابین این دو نفر که تا پایان عمر مور به درازا کشید، انجامید.
تامس مور در بیست و شش سالگی ازدواج کرد. در نخستین سال های ازدواجش نگارش کتاب تاریخ «زندگی ریچارد سوم» را به دو زبان انگلیسی و لاتین آغاز کرد و البته تا پایان عمر موفق به کامل کردن هیچ یک از آن دو کتاب نگردید، اما همان متون باقیمانده ی کنونی، قابل توجه و مهم به نظر می رسند.
به لحاظ تاریخی – فرهنگی و از منظر نسبت مور با دنیای متجدد می توان گفت که مور در مجموع یک نویسنده و متفکر اومانیست است و این امر را به ویژه می توان از محتوا و درون مایه های اثر معروفش «یوتوپیا» دریافت. البته مور دارای گرایش های مذهبی نیز بود و می توان او را یکی از طرفداران جریان رفرماسیون مذهبی {البته نه به شیوه و طریقه ی مارتین لوتر، بلکه به طریقی خاص خود} نیز دانست. در واقع تامس مور در مقایسه با فردی نظیر مارتین لوتر، یکسره به طور تام و تمام رفرمیست نبود، او به کلیت کلیساهای کاتولیک و حفظ آن معتقد بود اما در عین حال دارای تمایلات پررنگ اومانیستی بود که او را به عالم مدرنیته وصل می کرد. خانواده ی مور {شامل زن و فرزندانش} نیز در دوران خود در زمره ی پیشگامان رویکرد اومانیستی و متجددانه بودند.(۲)
تامس مور در سلسله مراتب ساختار سیاسی انگلستان، در دوران هنری هشتم، به سرعت ترقی کرد و به منصب «لرد چانسلر» {یعنی مهم ترین مقام قضائی بعد از اسقف اعظم کنتربری} دست یافت. مور همچنین دبیر شاه هنری هشتم بود و از این رو به طور مداوم با او در ارتباط بود. البته چنان که در ادامه خواهیم دید، همین جایگاه نزدیک به پادشاه به لحاظ حکومتی، در اواخر عمر او را در شرایط دشواری قرار داد و موجبات قتلش را فراهم ساخت.
سال های جوانی و پختگی فکری و شخصیتی مور مصادف با رواج و رونق ایده های اومانیستی بود. در سال ۱۵۱۱ م اراسموس {متفکر و کشیش رفرمیست هلندی که از دوستان نزدیک تامس مور هم بود} کتاب معروف خود، «در ستایش دیوانگی» را منتشر کرد. دو سال بعد یعنی به سال ۱۵۱۳ م ماکیاوللی کتاب «شهریار» را به چاپ رسید که به نوعی می توان آن را بیانگر صورت اجمالی فلسفه ی سیاسی مدرن دانست. چهار سال پس از آن هم، مارتین لوتر با درج اعلامیه ی انتقادی اش علیه کلیسای کاتولیک، عملاً جریان بزرگ رفرمیسم مذهبی در عالم مسیحیت را آغاز نمود. آنچه تحت عنوان جریان «اطلاعات مذهبی» یا آن گونه که بعدها مطرح گردید؛ پروتستانتیسم مسیحی، در اروپای مرکزی ظهور و رواج یافت که در واقع حلقه ی مکمّل سیر بسط تاریخی- فرهنگی عالم مدرن و تفکر اومانیستی بود.
تامس مور با نوع رویکرد لوتر به کلیسای کاتولیک موافق نبود. در واقع مور اگرچه دارای گرایش ها و تمایلات اومانیستی و نیز معتقد به ضرورت رفرمیسم در آئین مسیحیت بود، اما با درهم شکستن شاکله و ساختار کلی کلیسای کاتولیک مخالف بود و از این منظر بیشتر به اراسموس نزدیک بود. به عبارت دیگر می توان گفت که مور و اراسموس رفرمیست هایی میانه رو و معتدل بودند، حال آن که مارتین لونز عملاً به طرف درهم شکستن مرزها و ساختار کلیسای کاتولیک و انشعاب از آن حرکت می کرد. وقتی تعالیم و تفاسیر جدید لوتر از مسیحیت مطرح گردید، مور علیه آن موضع گرفت و در رساله ها و مقالات مختلف به پاسخ گوئی به آراء لوتر و دفاع از پاپ و کلیسای کاتولیک اقدام نمود. در واقع مور و نیز تا حدود زیادی اراسموس خواستار انجام رفرم های مدرن و اومانیستی در کلیسا بودند، منتها به گونه ای که شکافی در کلیسای کاتولیک پدید نیاید و این چیزی بود مخالف با رویه ای که لوتر در پیش گرفته بود.
کتاب اصلی تامس مور که در آن به توصیف آراء خود می پردازد، «یوتوپیا» نام دارد که به سال ۱۵۱۶ م {یعنی یک سال قبل از آغاز جنبش پروتستانتیسم به رهبری مارتین لوتر} منتشر گردیده است. یوتوپیا بیانگر درک و تصویر تامس مور از مدینه فاضله است. یوتوپیا، مدینه ای است مبتنی بر عقل و نظام قانونگذاری بشری، لذا مدینه ای اومانیستی است. یوتوپیا، مدینه ی آرمانی ای است که در سپیده دم ظهور تمدن مدرن بر مبنای اعتقاد به حق قانونگذاری و حق حاکمیت برای بشر {در مقابل اندیشه ای که حق قانونگذاری و حق حاکمیت را اصالتاً و با لذّات از آن خداوند می داند} ترسیم شده است. افق حاکم بر این مدینه فاضله، اومانیستی است، منتها وجه غالب توجه تامس مور به صورت سوسیالیستیِ تمدن مدرن است و نه به صورت لیبرالیستی آن. از این رو یوتوپیا را می توان پدر فکری مدینه فاضله های سوسیالیستی قرن نوزدهم از «سن سیمون» تا مارکس نیز دانست.
تامس مور در کتاب یوتوپیا به ترسیم جامعه ای خیالی می پردازد، جامعه ای که بر مبنای اصل حاکمیت و قانونگذاری بشر اداره می شود و صورتی از دموکراسی مدرن بر آن حاکم است. در این جامعه، پادشاه به صورت غیرمستقیم انتخاب می شود (۳) و در آن مالکیت خصوصی وجود ندارد. (۴) مردمان در غذاخوری های عمومی غذا می خورند(۵) و ساعات منظم و مشخصی برای کار و خواب و فراغت دارند.(۶)
یوتوپیا به ویژه از منظر رویکردی که به دین و دین داری دارد با تمدن غرب مدرن شباهت های زیادی پیدا می کند. آن گونه که مور می نویسد در یوتوپیا مردمان دارای دین های مختلف هستند و برخی حتی به ستاره پرستی و ماه پرستی مشغولند.(۷) بر فضای کلی این جامعه گونه ای تساهل و تسامح اومانیستی حاکم است.(۸) در واقع گرایش حاکم بر یوتوپیا آن گونه است که گویا هیچ تفاوت جدّی ای مابین عقیده ی اصیل دینی و آراء شرک آلود به اصطلاح دینی وجود ندارد و آنچه برای رهبران و اهالی یوتوپیا مهم است، حفظ ساختار کلی مدنیت یوتوپیا است و این مدنیت بیش از آن که دینی و عقیدتی باشد به نظام های تمدنی سکولار شبیه است.
اگرچه در یوتوپیا همه ی باورهای دینی صحیح و غلط به یکسان آزاد گذاشته می شوند {حتی باورهای شرک آلود} اما یک نگرش منفی نسبت به ماتریالیست ها وجود دارد. و «یوتوپوس» {بنیانگذار یوتوپیا} نسبت به ماتریالیست ها سخت گیر است. جالب است که با وجود این که تامس مورد، مسیحی معتقدی بود اما مردمان یوتوپیای او {جز تعدادی} مسیحی نیستند و در واقع در افق اندیشه ی مور، گویا مسیحی بودن از ارکان ضروری سعادت جامعه دانسته نمی شود و این امر البته نمودی دیگر از روح اومانیستی حاکم بر یوتوپیای او است.
مور در رفتار سیاسی و اجتماعی خود آن هنگام که در مصدر قدرت قرار داشت عملکرد مبتنی بر تساهل و رواداری مذهبی {آن گونه که در یوتوپیا آورده بود} در پیش نگرفت بلکه در مقام یک مرجع قضائی متنفذ به ویژه علیه پروتستان ها و مرتدان دست به اعمال خشونت گسترده ای زد.
علی ای حال آنچه مور در یوتوپیا ارائه می دهد، تصویری اجمالی از یک جامعه ی سوسیالیستی مدرن است که بر مدار اومانیسم {و نه خدامداری و حاکمیت قانون دینی} می گردد هر چند که دین و کاهنان دینی در آن نقش مهم و نفوذ زیادی دارند، اما روح کلی حاکم بر یوتوپیا ملهم از نگرش های اومانیستی و صورتی از دموکراسی مدرن است.
عمده اهمیت یوتوپیا به عنوان یک اثر در قلمرو و اندیشه ی اجتماعی و تا حدودی نیز اندیشه ی سیاسی بیشتر از همین منظر است که ظهور و بروز روح اومانیستی در سپیده دم تمدن غرب مدرن را در قالب توصیف یک مدینه ی فاضله نشان داده است. همین ویژگی است که یوتوپیا را از جهاتی به «شهر آفتاب» اثر «کامپانلا» و «آتلانتیس جدید» اثر «فرانسیس بیکن» نزدیک می کند و البته مابین آن و مدینه ی فاضله ی افلاطون فاصله هائی پدید می آورد.
سرانجام زندگی مور بسیار تلخ و تراژیک است. او که به عنوان یک مسیحی معتقد به کلیسای کاتولیک با ازدواج هنری هشتم با «آن بولین» مخالف بود {زیرا هنری هشتم زنی به نام «کاترین» داشت که مطابق مقررات کاتولیکی نمی توانست او را طلاق دهد مگر با اجازه ی پاپ و ظاهراً پاپ چنین اجازه ای را صادر نکرد. بدینسان هنری هشتم بدون توجه به رأی پاپ، کاترین را طلاق داد و با «آن» ازدواج کرد و انتظار داشت که تامس مور هم صحّت آن طلاق و این ازدواج را تأیید نماید، اما مور به عنوان یک مسیحی وفادار به پاپ حاضر به چنین امری نشد} تاوان سنگینی برای این مخالفت پرداخت. ابتدا از سٍمَت های مختلف حکومتی خلع گردید، سپس زندانی شد و سرانجام به سال ۱۵۳۵ م به دستور شاه هنری هشتم اعدام شد. می توان گفت مجازات مرگ برای مور، کیفر این امر بود که مور حاضر به پذیرش خواستِ هنری هشتم برای ریاست بر کلیسای انگلیس {و بدینسان انکار اقتدار پاپ در چارچوب کلیسای کاتولیک} نگردید.
مور اگرچه یک مسیحی معتقد به کلیسای کاتولیک بود اما به طور جدی دارای آراء اومانیستی بود و می خواست به گونه ای که شاکله و ساختار اقتدار کلیسای کاتولیکی و پاپ آسیب نبیند و متزلزل نگردد، نحوی اومانیسم با ظاهر مسیحی و گونه ای رفرمیسم مذهبی معتدلانه را ترویج نماید.
پی نویس ها:
۱- کنی، آنتونی/ تامس مور / عبدالله کوثری / طرح نو / ص ۱۳.
۲- منبع پیشین / ص ۳۰.
۳- مور، تامس / یوتوپیا / داریوش آشوری، و نادر افشار نادری / خوارزمی / ۱۳۷۳/ صص ۷۲ و ۷۳.
۴- منبع پیشین / صص ۶۰ و ۷۲.
۵- منبع پیشین / ص ۸۲.
۶- منبع پیشین / ص ۷۵.
۷- منبع پیشین / ص ۱۲۲.
۸- منبع پیشین / ص ۱۲۴.
منبع : باشگاه اندیشه


همچنین مشاهده کنید