جمعه, ۱۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 7 February, 2025
مجله ویستا

ایران ـ غرب حرکت به دو سو


ایران ـ غرب حرکت به دو سو
«هدف راهبردی ما، آن است كه ایران فاقد توانایی فناوری چرخه سوخت هسته ای باشد.» این آخرین سخنان كاندولیزا رایس وزیر امور خارجه ایالات متحده آمریكا در ارتباط با پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران است كه در گفت وگو با روزنامه واشنگتن پست عنوان شده است. آیا اروپا نیز همین هدف را دنبال می كند؟
روند مذاكرات ۲۰ ماهه میان ایران و سه كشور اروپایی آلمان، فرانسه و انگلستان، گویای این واقعیت است كه ادامه این روند به زیان ایران است،و ادامه آن نتیجه ای جز آنچه كه مطلوب استراتژی آمریكا است به دنبال نخواهد داشت با این تفاوت كه تكنیك مذاكره و شیوه دستیابی به هدف میان آمریكا و اروپا متفاوت است. از نظر غرب، هر تلاشی برای دستیابی به چرخه سوخت هسته ای، مترادف، با توانایی تولید جنگ افزارهای هسته ای است. اگر چه پیمان منع اشاعه سلاحهای هسته ای (NPT) حق كلیه اعضا را برای دستیابی به فناوری صلح آمیز هسته ای از جمله فناوری تولید سوخت هسته ای، به رسمیت شناخته است، اما در عین حال یك اراده قوی برای مقابله با این حق قانونی كشورها در اروپا و آمریكا بوجود آمده است. هیچ فناوری در جهان به اندازه فناوری هسته ای با موضوعات سیاسی و امنیتی عجین نشده است. به همین دلیل پذیرش حق قانونی كشورها برای تولید سوخت هسته ای از نظر غربی ها، نشات گرفته از «نیت رهبران» و نه «حق و حقوقی قانونی» آنان است. به عبارت دیگر كشوری كه اردوگاه متحدین غرب قرار داشته باشد، می تواند از این فناوری بهره مند شود، حتی اگر همانند اسرائیل هیچ یك از تعهدات بین المللی را به رسمیت نشناخته باشد. اما اگر همان كشور بخواهد مسیری متفاوت را در پیش گیرد و یا نظم حاكم جهانی را نپذیرد، به تلاش برای دستیابی به جنگ افزارهای هسته ای و برهم زدن امنیت بین المللی متهم می شود، حتی اگر عالی ترین مرجع قضاوت یعنی آژانس بین المللی انرژی اتمی به صلح آمیز بودن برنامه های هسته ای آن كشور مهر تأیید زده باشد. این تناقضی است كه جهان در مقابل پرونده هسته ای ایران با آن مواجه است.
جمهوری اسلامی ایران یكی از اعضای قدیمی NPT است. در رژیم گذشته این كشور، كلنگ ساخت یك نیروگاه اتمی به زمین زده شد. در حال حاضر پروتكل الحاقی NPT توسط دولت به امضا رسیده و علیرغم اینكه هنوز مجلس ایران این پروتكل را تصویب نكرده، مفاد پروتكل الحاقی را به مرحله اجرا در آورده است. چند هزار ساعت نفر كار بازرسی توسط مأموران آژانس بین المللی انرژی اتمی صورت گرفته است و هیچ یك از گزارش های مدیر كل آژانس مؤید انحراف برنامه های صلح آمیز هسته ای ایران نیست. نزدیك به دو سال تهران بطور داوطلبانه فعالیت های غنی سازی اورانیوم را به حال تعلیق درآورده و حتی برای اثبات حسن نیت خود، فعالیت های پژوهشی و علمی را در تاسیسات هسته ای خود قطع كرده است. آیا این اقدامات برای اعتمادسازی جامعه جهانی كفایت نمی كند؟
اروپا و آمریكا به این سئوال جواب منفی می دهند. اختلاف از اینجا آغاز شده كه اروپا تاسیسات بازفرآوری اورانیوم در اصفهان موسوم به UCF (Uranium Conversion Facility) را بخشی از تعهدات ایران در چارچوب بیانیه پاریس می داند. تهران در مذاكراتی كه نهایتا به صدور این بیانیه منجر شد، پذیرفت كه تا زمان ادامه مذاكرات هسته ای، فعالیت های چرخه سوخت هسته ای خود را داوطلبانه متوقف كند. اروپائیان در آن زمان تلاش كردند این تعلیق را به یك تعهد حقوقی و دائمی تبدیل كنند. اما پس از آنكه همه اركان جمهوری اسلامی ایران یك صدا و براساس یك اجماع حاكمیتی، حفظ فناوری چرخه سوخت را خط قرمز و غیرقابل معامله اعلام كرد، اروپائیان از مواضع سرسختانه خود عقب نشینی كردند.
در مقابل دیدگاه اروپائیان، ایران تأسیسات UCF را خارج از تعهدات بیانیه پاریس می داند. از دید مقامات ایرانی، تبدیل كیك زرد به گاز هگزافلوراید، غنی سازی اورانیوم تلقی نمی شود، بلكه تنها پس از آنكه این گاز وارد دستگاههای سانتریفیوژ مستقر در تأسیات نطنز شد، ایران غنی سازی اورانیوم را آغاز كرده است. به همین دلیل ایران علیرغم پافشاری برای آغاز بكار تأسیسات UCF، همچنان بر ادامه تعلیق داوطلبانه تأسیسات نطنز تأكید دارد. درخواست ایران از آژانس برای نظارت بر فك پلمپ تاسیسات UCF نیز نه به منزله كسب اجازه از این نهاد بین المللی، بلكه به دلیل احترام به آن است. به عبارت دیگر چون ایران به طور داوطلبانه و با حضور بازرسان آژانس، تأسیسات اصفهان را پلمپ كرده، از آژانس نیز خواسته در هنگام رفع پلمپ حضور داشته باشد.اكنون سه رأس مذاكرات هسته ای یعنی ایران، آژانس و غرب در مرحله آزمون اراده قرار دارند. ایران راه اندازی تاسیسات اصفهان را حق قانونی خود می داند، غرب به این اقدام به عنوان تلاش برای حركت در مسیر تسلیحاتی نگاه می كند و آژانس نیز نگران تضعیف پیمان NPT و موضوع یك بحران هسته ای در جهان است. اینكه آیا سرانجام ایران كلید فعالیت تاسیسات UCF را خواهد زد و یا غرب پرونده هسته ای ایران را به شورای امنیت ارجاع می دهد، نیاز به گذشت زمان دارد، اما قدر مسلم روند كنونی ادامه نخواهد یافت.اروپائیان امیدوار بودند با طولانی تر كردن مذاكرات، تهران را بطور غیررسمی و غیرآشكار در موضع پذیرش توقف دائم قرار دهند. به عبارت دیگر اگر ایران توقف كامل را نمی پذیرد، می توان با طولانی كردن مذاكرات، فعالیت چرخه سوخت را همچنان در حال تعلیق قرار داد. مسلما در بازی با زمان، این ایران است كه فرصت های خود را از دست می دهد و نه اروپایی ها كه تاكنون هیچ تعهد شخصی را برای ادامه گفت وگوها نپذیرفته اند. حتی پذیرش عضویت ایران در سازمان تجارت جهانی نیز با توجه به روند درازمدت مذاكرات الحاق و نقش كلیه اعضا در مخالفت با عضویت رسمی نامزدها، نمی تواند به عنوان تعهد انجام شده از سوی اروپا تلقی شود.
به هر حال چنین به نظر می رسد كه ایران قصد دارد با راه اندازی مجوز فعالیت تاسیسات UCF، عزم و اراده خود را به نمایش گذارد. اخذ این تصمیم در جلسه رهبر جمهوری اسلامی، رئیس جمهوری سابق، رئیس جمهوری فعلی و رئیس جمهوری منتخب و همچنین آخرین نخست وزیر ایران مؤید جدی بودن آن است. حتی اگر در ظرف یك هفته اروپا طرح قابل قبولی را به ایران پیشنهاد دهد تا تهران از آغاز بكار تأسیسات UCF خودداری كند، این مسأله نمی تواند در این موضوع یعنی حق بهره برداری از مركز فرآوری اورانیوم را از ایران سلب كند.
اگر ایران به وعده خود وفا كند و كلید تأسیسات اصفهان را بزند، غرب بویژه آمریكایی ها چه تصمیمی خواهند گرفت؟ پاسخ این سئوال می تواند گویای شرایط منطقه ای و بین المللی حول محور پرونده هسته ای ایران باشد. اسكات مك كللان سخنگوی كاخ سفید با صراحت اعلام كرده است: «اگر آنها (ایرانی ها) به توافق و تعهداتشان پایبند نباشند، در این صورت ما مجبور خواهیم شد منتظر تصمیم شورای امنیت سازمان ملل باشیم» همین لحن تهدیدآمیز البته با اندكی واژه های دیپلماتیك از جانب سه كشور اروپایی طرف مذاكرات هسته ای به كار گرفته شده است. فرض محتمل چنین خواهد بود كه با اجرای وعده ایران مبنی بر راه اندازی سایت اصفهان، سه كشور اروپایی ختم مذاكرات را اعلام می كنند و خواستار تشكیل جلسه اضطراری شورای حكام آژانس بین المللی انرژی هسته ای خواهند شد. سپس این آژانس از شورای امنیت سازمان ملل خواهد خواست كه رسیدگی به پرونده هسته ای ایران را در دستور كار خود قرار دهد.
از آن به بعد همه چیز به شدت بحران ایجاد شده در نظام بین المللی بستگی خواهد داشت. اگر غرب بتواند چین و روسیه را راضی كند، احتمال وضع تحریم ها یی بر ضد ایران وجود خواهد داشت، در غیر این صورت اعمال هرگونه حق وتو از جانب مسكو و پكن می تواند بر سر راه غرب بن بست ایجاد نماید. در حال حاضر به استثنای آمریكا كه به مدت بیش از یك ربع قرن منافع مشخص و عینی اقتصادی در ایران ندارد، هر ۴ عضو دائم دیگر شورای امنیت صدها میلیون دلار در ایران سرمایه گذاری كرده اند. از دید روس ها، نیروگاه اتمی بوشهر نه فقط یك پروژه اقتصادی، بلكه نشانه ای از قدرت و توانایی مسكو در پیشبرد و اجرای صنعت حساس هسته ای و همچنین كسب پرستیژ در حد جهانی است. چینی ها نیز سرنوشت رشد اقتصادی و صنعتی شتابان خود را به منابع عظیم نفت و گاز ایران گره زده اند. از این رو جلب رضایت مسكو و پكن برای دادن رأی مثبت به تحریم هایی بر ضد تهران، دشوار و پر خرج خواهد بود.
حتی اروپایی ها كه از هم اكنون پیام های هشداردهنده ای را به مقامات تهران ارسال می كنند، خواهان روشن كردن آتشی نیستند كه نمی توانند آن را كنترل كنند. ایران برای اروپا چه از لحاظ اقتصادی و چه از لحاظ سیاسی حائز اهمیت است، بویژه اینكه هم اكنون سرتاسر خاورمیانه در اختیار آمریكایی ها است و واگذاری «زمین بازی» با ایران به آمریكایی ها، جایگاه اتحادیه اروپا را برای حل بحران های بین المللی به شدت تضعیف می كند. در یك دهه اخیر آمریكا دوبار و در دو بحران _ كوزوو و عراق- ثابت كرده است كه اروپائیان از توان حل بحران های جهانی عاجز هستند و چاره ای جز تكیه دادن به آمریكا ندارند. اكنون نیز اگر مذاكرات هسته ای تهران و اروپا به شكست انجامد و پرونده هسته ای ایران به شورای امنیت سازمان ملل ارجاع شود، این آمریكا خواهد بود كه كنترل و هدایت بحران را در دست خواهد گرفت. در این صورت یكبار دیگر اروپا به حاشیه رانده خواهد شد.
و اما سئوال آخر، آیا اعمال تحریم های بین المللی بر ضد ایران كارساز خواهد بود؟ تجربه سه دهه گذشته نشان داده كه تحریم های جهانی در برابر كشورهای بزرگ عموما موفقیت آمیز نبوده است. ایران نه كشور كوچكی است همانند هائیتی كه اعمال تحریم ها بتواند حكومت آن را به زانو درآورد و نه همانند عراق نظم بین المللی را بر هم زده تا با یك جبهه واحد و فراگیر مواجه شود. ایران تنها به حقوق قانونی خود براساس پیمان های بین المللی استناد می كند. موضع ایران با موضع بسیاری از كشورهای در حال توسعه نظیر برزیل، مصر، الجزایر و حتی كره جنوبی كه خواهان ورود به جرگه كشورهای تولید كننده سوخت هسته ای هستند مشابهت دارد. بنابراین موضع مشترك ایران با كشورهای در حال توسعه اگر چه نمی تواند در نهایت مانع تقویت قطعنامه ای در شورای امنیت علیه تهران شود، اما مشروعیت اقدامات خصمانه غرب را زیر سئوال خواهد برد.
از لحاظ اقتصادی، ایران به آن سطح از پیشرفت دست یافته است كه با یك قطعنامه از پای در نیاید. اگر چه تحریم های اقتصادی ضربه سنگینی بر كشور وارد می كند، اما در میان مدت مشكلاتی را نیز برای طرف مقابل در زمینه های همچون عدم عرضه ارزان تر نفت، عدم بهره مندی از بازار پر مصرف ایران ایجاد خواهد كرد. همچنین ایران در تحولات سیاسی خاورمیانه نظیر آینده افغانستان، عراق و فلسطین نقش اساسی ایفا می كند و هرگونه تعرضی از سوی غرب به تمامیت ارضی و حیثیت ملی ایرانیان با واكنش شدید روبه رو خواهد شد. و نهایتا اینكه ایران همچنان از برگ خروج از NPT برخوردار است و می تواند هرگاه تحت فشار سیاسی _ اقتصادی شدید غرب قرار گیرد، هرگونه همكاری با آژانس را قطع كند. اگر چه تاكنون هیچ نشانه ای از تصمیم مقامات ایرانی در قرار گرفتن در این مسیر به چشم نمی خورد، اما به هر حال خروج ایران از NPT نیز می تواند یكی از فرضیات پیش روی آمریكا و اروپا برای محروم كردن تهران از حق قانونی دستیابی به چرخه سوخت هسته ای باشد.

امیرعلی ابوالفتح
منبع : روزنامه همشهری