جمعه, ۷ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 26 April, 2024
مجله ویستا

هویت حقیقی جمهوری اسلامی


هویت حقیقی جمهوری اسلامی
رهبر معظم انقلاب اسلامی، آذر ماه سال گذشته در جمع دانشجویان و اساتید دانشگاه علم و صنعت هویت واقعی جمهوری اسلامی را به دو بخش حقوقی و حقیقی تقسیم نمودند و عدم توجه به هویت حقیقی آن را موجب از بین رفتن جمهوری اسلامی دانستند. برای بررسی این مهم و تأثیر متقابل این دو هویت و بررسی نگاه امام راحل در این زمینه، به کنکاش پیرامون آن خواهیم پرداخت و اهمیت آن را در نسبت با اهداف انقلاب اسلامی بررسی می نمائیم.
بی شک هویت و ماهیت حقیقی انقلاب اسلامی متأثر از اهداف و راهبردهای اساسی آن است. با توجه به این مهم، جمهوری اسلامی ایران از منظر هویت، دارای سه بخش اساسی و مکمل است:
۱)هویت حقوقی عمومی: این بخش شامل ساختارها و الزاماتی است که لازمه ایجاد هر نوع حاکمیت و حکومت می باشد و از جهت شکلی بین حکومت ها و مکتب های به وجود آورنده حکومت ها، تفاوتی وجود ندارد. از جمله این ارکان و ساختارها، می توان به ارتش، مجلس، قوه مجریه، آموزش و پرورش، اقتصاد، سیستم اخذ مالیات پلیس و ... اشاره کرد.
۲) هویت حقوقی اختصاصی: این بخش شامل ابداعات و نوآوری های شکلی - ساختاری و نهادی است که جمهوری اسلامی متناسب با «کار ویژه های انقلاب اسلامی» به وجود آورده و کارآمدی آنان متناسب با شرایط و مقتضیات و مختصات و اهداف انقلاب اسلامی است از جمله این ارکان می توان به: رهبری، مجلس خبرگان، بنیاد شهید، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بسیج، کمیته امداد امام خمینی، جهاد سازندگی، جهاد دانشگاهی، دادگاه ویژه روحانیت و... اشاره نمود.
۳) هویت حقیقی: این بخش شامل محتوایی است که قسمتی از آن در ظرف و قالب های جمهوری اسلامی جا می گیرد و طبیعتاً باید ساختارها و نهادهای جمهوری اسلامی در راستای مأموریت انقلاب اسلامی ایجاد و در اجرای آن کارآمد باشد. اصولاً ساختار متأثر از نوع مأموریت و وظائف تعریف و ایجاد می گردد، بنابر این محتوای این بخش باید متمایز کننده جمهوری اسلامی از رژیم های قبلی ایران و نوع حکومت های موجود در شرق و غرب باشد. مدعای اسلام و رهبران انقلاب اسلامی مبنی بر جامعیت اسلام برای پاسخگویی به نیازهای اجتماعی جامعه در این بخش جستجو می گردد.
معتقدین و پاسداران این بخش از جمهوری اسلامی همان خواص طرفدار حق و پویندگان و مجاهدین این عرصه به حساب می آیند. امام خمینی و همچنین رهبر معظم انقلاب همواره این دغدغه را داشتند که خدای ناکرده ما فقط شکل جمهوری اسلامی را درست کرده باشیم اما مردم در درون آن همان مشیء و عملکرد و محتوای غیراسلامی و غیردینی را ببینند.
حضرت امام با صراحت بر نفی، شکل بدون محتوا در نظام اسلامی تأکید می ورزید «ما جمهوری اسلامی لفظی نخواستیم، اینکه ما دائماً راجع به این معنا سفارش می کنیم که باید حالا که رژیم، رژیم اسلامی شده است محتوا، محتوای اسلامی باشد، برای این است که یک مملکتی مدعی است من مسلم هستم، افرادش ادعا می کنند که ما مسلم هستیم لکن در بسیاری جاها دیده می شود که پایبند احکام اسلام نیستند. بسیاری از اشخاص ادعای اسلام می کنند. همان ادعاست، دیگر در عمل وقتی که مشاهده بکنید می بینید که خبری از اسلام نیست، ما که می گوئیم حکومت همان طور که اسلامی است، محتوایش هم اسلامی باشد، یعنی هر جا که شما بروید، در هر وزارتخانه که شما بروید، در هر اداره که شما بروید، در هر کوچه و برزن که شما بروید، در هر بازار که شما بروید، در هر مدرسه و دانشگاه که شما بروید، آنجا اسلام را ببینید، احکام اسلام را ببینید، این برای این است که ما حکومت اسلامی خواستیم. ما جمهوری اسلامی لفظی نخواستیم، ما خواستیم که حکومت الله در مملکتمان - وانشاءالله در سایر ممالک هم - اجراء بشود.»
امام (ره) در فرازی دیگر عدم توجه به محتوی جمهوری اسلامی را موجب «شکست مکتب» می دانند و معتقدند شکست مکتب، شکست فرد نیست و جبران ناپذیر است و تلاش می نماید جوهره دینی، در تار و پود نظام اسلامی ساری و جاری گردد. طبق دیدگاه امام اگر از شکل جمهوری اسلامی به محتوای آن وارد نشویم و به معنی واقعی کلمه حدود الهی را در جامعه مسلمین پیاده ننمائیم در نگاه مردم این شبهه به وجود می آید که ظالمی آمده و ظالم قبلی را سرنگون کرده است و اینجاست که «قیام الله» در نگاه مردم معنی و مفهوم نمی یابد. امام از عدم تغییر ماهیت حقیقی جمهوری اسلامی خوف داشتند و بارها این خوف را به زبان جاری نموده بودند: «... اگر محتوی تغییر نکند خوف این است که مکتب ما مورد اهانت واقع بشود، مردم از مکتب ما برگردند و این بالاترین شکستی است که ممکن است بر ما وارد بشود.» ۲
امام خمینی (ره)، انقلاب در نگرش، رفتار و همه شئون را لازمه انقلاب اسلامی می دانستند و صرفاً به دنبال تغییر ساختار سیاسی در ایران نبودند، امام معتقد بود درحکومت سابق اگر فساد صورت می گرفت و اگر ظلم انجام می شد «تقویت دین» بود اما اگر امروز فساد باشد به حساب دین گذاشته خواهد شد و شکست مکتب در همین مسیر انجام می شود «اگر ما الآن مدعی هستیم که اسلامی است رژیم ما، ولی وقتی برویم سراغ بازار ببینیم بازار همان بازار سابق است، ربا همان ربای سابق است، چپاولگری همان چپاولگری سابق است و همان نابسامانی آنجا هم هست در مثلاً دانشگاه ببینیم آنجا هم مسائل همان مسائل است که هر جا برویم همان مسائل باشد این موجب این می شود که انعکاس پیدا بکند که رژیم فاسدی رفت، رژیم فاسدی جایش نشست. کاری ما نکردیم چون این که یک رژیم فاسدی را از بین بردیم که آن رژیم فاسد کارهایش پای اسلام حساب نمی شد. این خطر نبود که اگر چنانچه محمدرضا یک ظلمی بکند، یا سازمان امنیت مردم را چه بکند، این ]کاری که ما انجام می دهیم [ به اسلام مربوط است.»
عدم توجه به محتوی اسلامی حکومت می تواند مدیران کشور را متهم به سوء استفاده از دین برای رسیدن به اهداف دنیایی نماید. لذا سیره پیامبر و ائمه اطهار در زندگی فردی و اجتماعی امام و رهبر ساری و جاری است تا نشان دهند که قیام الله متفاوت از انقلاب های اقتصادی موجود در تاریخ معاصر است و عزت مکتب، مقدم بر عزت فردی است بیست سال بعد از رحلت امام خمینی خوف او از تهی شدن محتوی جمهوری اسلامی، دوباره بر لبان رهبری جاری گردید و ایشان با تکفیک ماهیت حقیقی و حقوقی، تأکید بر «ماهیت حقوقی» بدون توجه به محتوی و ماهیت حقیقی را امری بیهوده تلقی کردند و با ذکر شاخص های محتوائی آن مسیر همه تحلیل گران و شاخص طلبان این عرصه را شفاف کردند. ساخت حقوقی را به منزله جسم و قالب و ظاهر دانستند و هویت حقیقی را به منزله روح، معنا و مضمون آن دانستند و تأکید کردند که «توانایی ماندن» و «ظرفیت بقاء» از مؤلفه های اساسی جمهوری اسلامی است که در پرتو تقویت هویت حقیقی انقلاب اسلامی محقق شده و خواهد شد.
رهبر فرزانه انقلاب در مقایسه هویت حقوقی و حقیقی انقلاب اسلامی، هویت حقوقی را بدون توجه به ماهیت حقیقی انقلاب، شکلی آراسته می دانند که تضمینی برای استمرار آن نیست و بیان می دادند: «در دل ساخت حقوقی یک ساخت حقیقی، یک هویت حقیقی و واقعی وجود دارد. او را باید حفظ کرد. این ساخت حقوقی در حکم جسم است در حکم قالب است، آن هویت حقیقی در حکم روح است، در حکم معنا و مضمون، اگر آن معنا و مضمون تغییر پیدا کند ولو این ساخت ظاهری و حقوقی هم باقی بماند، نه فایده ای خواهد داشت و نه دوامی خواهد داشت. مثل دندانی که از داخل پوک شده، ظاهرش سالم است، با اولین برخورد با یک جسم سخت در هم می شکند.»۳
بنابراین ساختار خشک و بی محتوا در نظامی که داعیه گسترش اسلام را در جهان دارد نمی تواند اهداف متعالی انقلاب اسلامی را حمل نماید بلکه انقلابیون نیز در روزمرگی آن گرفتار خواهد شد.
● آرمان ها همطراز هویت حقیقی
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین و شاخص گذاری ماهیت حقیقی انقلاب اسلامی، آرمان های انقلاب را محتوی حقیقی انقلاب اسلامی می دانند و در بین همه شاخص ها دو عنصر اساسی تر وجود دارد که همزاد انقلاب اسلامی است و بر آن تأکید بیشتری لازم است:
۱)عدم جدائی دین از سیاست: مهمترین مؤلفه اسلام سیاسی آمیختگی دین و سیاست است که آرمان حضرت امام در سال های مبارزه و آوارگی همین بود و بدست او و همت مردم نیز محقق شد.
هجمه به این اصل اساسی مهمترین کانون توجه دشمنان داخلی و خارجی بوده است که بعد از ناکامی در «تغییر ساختار» جمهوری اسلامی (هویت حقوقی) به «تغییر رفتار» روی آوردند و در قالب راهبرد «استحاله از درون» به دنبال «تغییر ماهیت حقیقی» انقلاب پرداختند، دوران اصلاحات آیینه تمام نمای این حرکت خزنده به حساب می آید.
۲) عدالت: رهبری بارها بر این نکته تأکید کردند که «مشروعیت من و شما به عدالت است و نظام اسلامی بدون عدالت مشروع نخواهد بود» لذا این اصل اساسی را باید مردم در عمل ببینند. باید در عرصه اقتصاد با عدالت توزیعی و توزیع ثروت، در عرصه سیاسی با توزیع قدرت و در عرصه اجتماع با توزیع فرصت، چهره حقیقی و کارآمد جمهوری به نمایش گذاشته شود. لذا پسوند «اسلامی» بدون توجه به عدالت نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد بلکه وهن دین اسلام نیز خواهد بود.
علاوه بر دو رکن اساسی فوق بر شاخص هائی همچون ۱-ساده زیستی مسئولان ۲-کار و تلاش مخلصانه ۳-پویائی علمی بی وقفه ۴-ایستادگی قاطع در مقابل طمع ورزی و سلطه بیگانگان ۵-دفاع از حقوق ملی ۶-اجتناب از اشرافی گری ۷-توجه به جهاد و شهادت و احترام به شهیدان ۸-اعتماد به مردم و عقیده واقعی به مشارکت مردم ۹-شجاعت در مقابل هیبت دشمن ۱۰-توجه به ملت های اسلامی (از شاخص های اصلی است) ۱۱-کرامت انسان ۱۲-حفظ ارزش ها ۱۳-ایجاد برادری و برابری ۱۴-حاکمیت اخلاق اسلامی تأکید کردند و حفظ و استمرار آنان را برای بقای واقعی جمهوری اسلامی لازم و ضروری دانستند.
● استحاله از درون راهبرد تغییر ماهیت حقیقی
در سال های گذشته مسئله تغییر رفتار نظام جمهوری اسلامی در قالب استحاله از درون دنبال شد و ضمن تظاهر به قبول دانستن شکل آن، سعی در انحراف تدریجی آن صورت گرفت.
در سال های مرسوم به اصلاحات سه عرصه اصلی به عنوان ابزارهای تغییر ماهیت حقیقی جمهوری اسلامی به کار گرفته شد.
۱)بخشی از جنبش دانشجویی
۲)مطبوعات
۳) نفوذ در ارکان حاکمیت
هر سه عرصه با تیزهوشی مردم و تغییر جهت گیری آنان در انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۸۲ و ریاست جمهوری در سال ۱۳۸۴ ناکام ماند و این خواب آشفته تعبیر نگردید.
● چگونگی استمرار هویت حقیقی جمهوری اسلامی
جهت حفظ سلامت جمهوری اسلامی ایران باید آن را نه معادل انقلاب اسلامی و نه هم نام آن بلکه ذیل آن تعریف نمائیم. از آنجا که انقلاب اسلامی آرمان ها و اهداف مشخص و اعلام شده ای دارد، می توان در پرتو آن هر از چند گاهی جمهوری اسلامی را با آن اهداف سنجید و انحرافات احتمالی آن را احصاء و برطرف نمود. به بیان دیگر انقلاب اسلامی همچون ستون محکمی است که کجی های جمهوری اسلامی را می توان در بستن به آن ستون راست نمود.
«بازگشت دولت نهم به خط امام» یا «زنده کردن مجدد شعارهای انقلاب» در کلام رهبری مؤید این اصل اساسی است. هر موقع احساس کردید جمهوری اسلامی به نقطه نامطلوبی می رسد، می توان با بازخوانی اهداف انقلاب اسلامی آن را به آبشخور اولیه برگرداند. ظرفیت و ظرافت برای این مهم هم در قانون اساسی و هم در جوهره نظام دیده شده است، از همین رو است که در نظام جمهوری اسلامی رهبری را با عنوان: «رهبر انقلاب اسلامی» ذکر می نمایند، حال آنکه ریاست جمهوری را «رئیس جمهوری اسلامی ایران» می نامند. انقلاب اسلامی را امری فرامرزی می دانند اما جمهوری اسلامی ایران در جغرافیای ایران معنی و مفهوم می یابد. پس هویت حقیقی جمهوری اسلامی همان محتوی و مطالبه انقلاب اسلامی که بخشی از آن در ظرف جمهوری اسلامی ریخته می شود اما همه آن نیست و بخش اعظم آن در قالب قدرت نرم، «الهام بخش» ملت های اسلامی و مستضعف جهان می گردد.
بالاخره باید گفت در حفظ محتوی و هویت حقیقی جمهوری اسلامی باید به «استمرار انقلاب اسلامی» توجه کنیم و باز تولید روحیه انقلابی را به صورت مستمر در کالبد جمهوری اسلامی بدمیم، این همان چیزی است که در دهمین سالگرد انقلاب اسلامی در کلام امام خمینی به عنوان مهمترین دستاورد جنگ تحمیلی آمد و آن اینکه «و از همه مهمتر استمرار روح اسلام انقلابی در پرتو جنگ تحقق یافت» استمرار روح انقلابی و ایستادگی توأم با هوشمندی و بصیرت می تواند چشمه جوشان انقلاب اسلامی را به جمهوری اسلامی سرازیر کند و اینگونه است که نسل های بعدی کشور را با محتوی و هویت حقیقی انقلاب محک می زنیم و آنان را «نسل چهارم انقلاب اسلامی» می نامیم نه «نسل چهارم جمهوری اسلامی»، ان شاءالله نسل چهارم انقلاب اسلامی محتوای جمهوری اسلامی را تقویت و استمرار آن را بیش از پیش تسهیل نمایند.
عبدالله گنجی
پی نوشت ها:
۱-صحیفه نور، جلد ۸، ص ۲۸۲
۲-صحیفه امام، جلد ۸، ص ۲۷۵
۳-سخنرانی رهبر معظم انقلاب ۲۴/۹/۱۳۸۷ دانشگاه علم و صنعت
منبع : روزنامه کیهان


همچنین مشاهده کنید