جمعه, ۳ اسفند, ۱۴۰۳ / 21 February, 2025
مجله ویستا
شرح ماجرای تسلیم نامه ی حضرت امام(ره) به گورباچف از زبان آیت الله جوادی آملی

● شرح دیدار از زبان حضرت آیتالله جوادی آملی ۱
بسمالله الرحمن الرحیم
همان طوری که پیدایش اصل انقلاب اسلامی با هدایت فکری بود، دوام آن نیز با تداوم دعوت فرهنگی خواهد بود و چنان که بیداری مردم مسلمان ایران با رهبری دینی آغاز شد، نهضت مردم خارج از این مرز و بوم نیز با هدایت مذهبی انجام پذیر است و این همان صدور انقلاب اسلامی به خارج از کشورمان میباشد «صدور انقلاب» به معنای دخالت در شئون مردم کشورهای دیگر نیست، بلکه به معنای پاسخ دادن به سؤالهای فکری بشر تشنه معارف اسلامی است و از آن جهت که مبدأ فاعلی همه ـ انسان و چهاد ـ خداست و مبدأ قابلی همه انسانها فطرت خداجو و خداخواه است ، وظیفه رهبران الهی اقتضا دارد ندای هاتف غیبی را که برای گوش دل آشناست ، به سمع همه صاحبدلان منتظر برسانند و هیچ فردی یا گروهی را از این موهبت الهی محروم نکنند.
انقلاب اسلامی ایران تداوم راه پیامآوران الهی عموما و پیامبر اکرم و جانشینان راستین آن حضرت خصوصا بوده و رهبری امام خمینی همانا وراثت نایبان عمومی آن پیشوایان دینی بوده است. بنابراین حضرت امام، همه خطوط هدایت را از رهنمودهای دینی دریافت کردهاند. گرچه رسالت رسول اکرم از همان آغاز بعثت ، جهانی بوده، لیکن نحوه اجرای آن از خویشان پیامبر شروع شد تا بزرگترین امپراتوریهای عصر خود، نه آن که رسالت آن حضرت از اول محدود بود، سپس توسعه یافت و تمایزی که بین آیه «و انذر عشیرتک الاقربین» ۲. (خویشان نزدیک خود را زا تمرد در برابر خدا بیم ده) . و آیه «فاصدع بما تومر».۳ (مأموریت تبلیغی خود را علنی کن) . وجود دارد، در نحوه اجرای تدریجی رسالت است، نه نمو خود نبودت. چنان که امتیاز بین آیه «قاتلوا الذین یلونکم من الکفار»۴ (با کافران موعظت ناپذیر نزدیکتان مبارزه کنید) و آیه «هوالذی ارسل رسوله بالهدی و دین الحق لیظهره علی الدین کله و لوکره المشرکون»۵ (اوست خدایی که پیامبر خود را با هدایت و دین حق و منزه از بطلان فرستاده تا آ» دین حق را بر همه مکاتب باطل پیروز کند، گرچه مشرکان کراهت داشته باشند) . فقط در مسیر تدریجی اجری مأموریت است، نه در رشد اصل رسالت، که قبلا اصل رسالت محدود بود و بعد گتسرش یافت. هدف اصلی نهضت اسلامی ایران ابه رهبری امام خمینی (قدس الله نفسه الزکیه) جهانی بوده و هست و تفاوت بین پیامهای امام خمینی (ره) برای شاه معدوم و مسؤولان سلسله منحط پهلوی و بین پیام آن حضرت برای میخائیل گورباچف،رهبر کنونی اتحاد جماهیر شوروی، فقط در نحوه اجرای این وراثت عمومی اولوالعزمهای الهی است. و گرنه مأموریت دینی نسبت به درون مرز ایران و بیرون آن یکسان است و ا متیاز در تدریج اجرا خواهد بود. محتوای نامه امام (ره) معارف عمیقی است که تبیین همه آن شرح مبسوط را میطلبد، لیکن ایجاز اصل متن اجازه اسهاب۶ و تطویل را به شرح نمیدهد، و گرنه هماهنگ نخواهند بود. چون شرح گسترده شایسته متن کوتاه نمیباشد. لذا شارحان نهجالبلاغه برای بیین کلمات قصار سید الاولیا و الاوصیا حضرت علی بن ابیطالب علیه افضل صلوات المصلین ، اطناب (ه) وگسترش را روا ندانستهاند. از این جهت به شرح بعضی از جملههای دقیق متن بسنده شده و در ذیل هر فصلی به متن منظور اشاره شده است.
ابتکار امام خمینی در دین و فقهشناسی نه مانند اخباریون بود که از روزنه زبون تحجر و ثقبه کم نور جمود و خمول به آن مینگرند و نه مانند سایر اصولیون بود که در تنگنای مباحث الفاظ و اصول عملیه در آن نظر مینمایند و نه همتای سایر حکیمان و عارفان بود، که گرچه از جایگاه بلند علمی جامع غیب و شهادتاند، ولی از جهت عملی درصراط مستقیم انس بین آن دو به سر نمیبرند، بلکه غالبا به نشاة غیب مأنوستر از قلمرو و شهادتاند، بلکه دینشناسی او در «فقه اصغر» و «اوسط» و «اکبر» تابع دینشناسی امامان معصوم (ع) بوده است، که آن ذوات مقدس دین را رد همه مزایای غیب و شهودش میشناختند و در صدد اجرای همه آن بودند و تنها راه عملی نمودن آن تأسیس حکومت اسلامی است. و آن وقتی مقدور میباشد که رابطه فقیه عادل با مردم نظیر رابطه محدث و مستمع نباشد، چنان که اخباریهای مفرط میپندارند، و در حد ارتباط مرجع تقلید صرف و مقلد نباشد، چنان که سیره برخی از اصولیها بر آن بوده و هست و در مرز تعلیم معراف و تهذیب نفوس و اقامه براهین عقلی برای «وحدت تشکیکی» یا «شخصی» هستی خلاصه نگردد. چنان که دأب بعضی از حکیمان و عارفان بر آن بوده و میباشد، بلکه با حفظ همه خوبیهای گذشته که آن مشایخ و اعاظم داشته و دارند، افزون بر آن، پیوند فقیه جامع عادل با مردم رابطه امام و امت باشد، چنان که منوبان معصوم (ع) این چنین بوده و هستند.
نبوغ امام خمینی در فقهشناسی در طرح اصل مسأله «ولایت فقیه» نبود. زیرا این مسأله سابقه طولانی دارد و نیز در جمعاوری ادله عقلی و نقلی بر آن نبود، چون استدلال نیز کم و بیش بیسابقه نیست و همچنین در تدوین رساله مستقل در این زمینه نبود، زیرا آمار رسالههایی که در این باره به طور مستفی نگاشته شد، قابل توجه است، بلکه مزیت آن حضرت (ره) در این بوده که اولا، تمام پهنه زمین از کران تا کران و همه سینه باز زمان از عصر تا عصر را قلمرو «ولایت فقیه» نایب امام عصر ـ ارواحنا فداه ـ میدانست. ثانیا ، عقل عملی او با «ولایت» متحد بود، چنان که عقل نظری او با فقاهت متحد شد و چون در افق والای تجرد قرار داشت، حجاب بین نظر و عمل رخت بر بست و فقاهت آمیخته با ولایت و ولایت عجین شده با فقاهت با روح این انسان متکامل متحد شد، چنان که نفس در مقام تجرد تام عقلی خود با معقول متحد میگردد.
ممکن است کسی درباره امامت فقیه عادل نایب ولی عصر ارواحنا فداه کتاب بنویسد و همانند امام از نظر علمی گفتار یا نوشتار داشته باشد، ولی از نظر عملی مانند امت رفتار کند. چنین فقیهی گرچه به امامت فقیه تفوه دارد، لیکن چون قدمی در این وادی نمینهد و همه شرایط تحصیلی آن را شرایط حصولی میپندارد و همه مقدمات واجب را مقدمات وجوب میانگارد، تفکر امامت ندارد ، بلکه آن را همتای مسأله «عبید» و «اماء» برای تشحیذ اذهان و به دور از ابتدا طرح مینماید. البته بین تفوه به امات و تفکر امایم داشتن فرق بوده و نیز بین قایل به ولایت فقیه بودن و «فقه ولایی» داشتن تمایز تام است و امتیاز این دو هم در کیفیت نگرش به فقه است و هم در صدد اجرای احکام آن. از این رهگذر، امام خمینی گاهی کاخ سفید غرب ار مورد قهر ولایی خود قرار داده و میگوید: «امریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند». و زمانی کاخ کرملین شرق را چون موخ محروم نشین مورد تفقد ولایی قرار داده و صدر هیأت رییسه و دیگران را به دین مبین اسلام دعوت میکند تا از شراره الحاد برهنه و به نور توحید برسند.
هیأت اعزامی از طرف امام خمینی (ره) روز سیزدهم دی ماه ۱۳۶۷ تهران را به مقسد مسکو ترک و در روز چهاردهم به تهران برگشت و مدت توقف این سفر تاریخی در مسکو بیتس و سه ساعت بود و در فرودگاه بینالمللی با استقبال نماینده ویژه صدر هیأت رییسه شوروی و برخی از مسؤولان بلند پایه سیایس و امام جمعه مسکو و نیز با شرکت سفیر محترم وقت ایران در شوروی و تنی چند از برادران محترم سفارت ایران در مراسم استقبال روبرو شد.
قبل از ملاقات رسمی هیأت اعزامی با رهبر شوروی و بعد از آن، هیچ گونه تماس سیاسی با فرد یا گروهی از طرف سرپرست هیأت حاصل نشد، زیرا این سفر فقط برای ابلاغ پیام و تبیین محتوای عمیق آن بود، لیکن سخنان مبسوطی پیرامون توحید و نفی الحاد، گاهی به زبان برهان و زمانی با لسان فطرت، با استقبال و بدرقه کننده در ذهاب و ایاب ارائه شد و فاصله چهل کیلومتری فرودگاه تا شهر مسکو، هم در رفتن و هم در برگشتن، جز به یاد حق و نشر آثار آن و دعوت به خدا و احیاری فطرت ملحدان مارکسیست سپری نشد.
وقت ملاقات با رهبر شوروی ساعت یازده، روز چهاردهم دی ماه بود و مدت آن دو ساعت و پنج دقیقه به طول انجامید. هنگام ورودمان به کاخ کرملین، صدر هیأت رییسه و دو نفر از مسؤولان بلند پایه سیاسی ، که قبلا حضور یافته بودند، تا چند قدم در همان اتاق به استقبال آمدند و با گرمی آماده شنیدن پیام امام خمینی شدند.
هیأت اعزامی مصمم بود، ضمن حفظ احترام متقابل و رعایت کمال ادب،که از وظایف بینالمللی اسلام به شمار میآید و اختصاصی به گروه خاص ندارد، لسان پیام امام (ره) را با زبان تعلیم و ارشاد ادا کند نه با لسان دیپلماسی و هرگز قول فضل الهی را با هزل مجاز در عرف دیپلمات نیالاید و صلابت دعوت به توحید را در پای تعارف رایج سیاست بازان، به دهن و وهن ذبح نکند، بلکه به عنوان رسول امین، مضمون پیام والا را با آهنگ تدریس القا نماید، نه به صورت قرائت الفاظ و گزارش صورت و بدین منظور قبل از خروج از اقامتگاه ، نمازی خوانده شد و از ذات اقدس خداوند با نیاز تقاضا شد: «رب اشرح لی صدری و یسر لی امری و احلل عقده من لسانی یفقهوا قولی». ۷
با احساس آرامش روح و عدم اعتنا به کاخ کرملین و با ابلاغ پیام در چهره تعلیم و بیین مضامین بلند آن در کسوت تدریس، سروش هاتف غیبی این چنین شنیده شد: «قال قد اوتیت سولک یا موسی» ۸و هم اکنون با سقوط قدرتهای سیاسی احزاب کمونیستی در مدت کوتاه و انحلال بسیار از مراکز اقتدار آن صلای سفیران الهی به گوش همگان میرسد : «فاخذناه و جنوده فنبدنا هم فی الیم و هو ملیم» ۹. کیفیت ابلاغ پیام به این سبک بود که تمام کلمات آ» همراه با توضیح ضورری برخی از موارد، به خوبی قرائت میشد، سپس مترجمان ویژه کرملین آن را برای جناب گورباچف و دو نفر دیگر که حضور داشتند، ترجمه میکرد و اگر مطلبی برای خود ترجمه کننده قابل درک نبود، سؤال میکرد و با تبیین و تفسیر لازم بعد از درک کامل، آن را با ترجمه روسی به رهبر شوروی منتقل میکرد، رد خلا لقرائت پپام و ترجمه آن، که شصت و پنج دقیقه طول کشید، نکات مهم پیام را شخص گورباچف یادداشت می کرد، چه این که آن دو نفر دیگر نیز یادداشت مینمودند.
نحوه استماع رهبر شوروی در تمام مدت قرائت پیام در کمال ادب دیپلماسی بود، لیکن اصل متن و انشای آن در اوج هدایت به توحید بود، نه در حضیض دیپلمات و سبک ابلاغ آن نیز در حد تدریس بود، نه گزارش صرف. لذا گاهی نشانه «فبهت الذی کفر»۱۰ همراه با انفعال در رخسارش مشهود بود که میرفت فطرت «مرتکز» را زنده نماید.
چون صدور این نامه تاریخ ساز بعد از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، بود و کشور اسلام ایران وارد مرحله بازسازی و ترمیم خرابیهای جنگ تحمیلی هشت ساله شده و از طرف دیگر مصمون نامه کاملا سری بود و جز او احدی از مسؤولان گرانقدر جمهوری اسلامی ایران ، کسی به آن آگاه نبود، لذا رهبران روسیه عموما و صدر هیأت رییسه آن خصوصا، هر گونه احمالی را پیرامون مفاد پیام میدادند، مگر احتمال دعوت به توحید و اسلام ناب محمدی(ص) را. از این جهت، بعد از استماع خطوط اصلی پیام، تمام پیش داوریها و پیشفرضهای رهبران کرملین سراب گونه سر از آب و خواب بر آورد و جواب مناسب با اندام موزون این پیام آسمانی را عاجلا ندادند ، بلکه آجلا هم راجل ماندند. چنان که حضرت امام (ره) به فرستاده مخصوص میخائیل گورباچف فرمود: «من میخواستم دری از جهان غیب به چهره او باز کنم، نه آن که درباره مسائل جهان ماده با او سخن گفته باشم».
رهبری شوروی بعد از استماع دقیق و درک منظور امام (ره) با تأنی کامل، که کشف از تدبر در پاسخگویی میکرد، شروع به جواب کرد و مدتی که برای سخنان جناب گورباچف و دریافت پاسخ نهایی از طرف هیأت اعزامی صرف شد، جمعا در حدود یک ساعت بود.
عصاره مطالبی که ایشان گفتند و مترجمان صحنه ملاقات آن را به فارسی برگرداند، عبارت از این بود:
۱) از فرستادن نامه امام خمینی تشکر میکنم
۲) در فرصت مناسب جواب آن را خواهم داد
۳) مضمون آن را به علمای شوروی اعلام میداریم
۴) ما قانون آزادی ایمان را در دست تصویب داریم
۵) من قبلا گفتم با داشتن ایدئولوژیهای مختلف میتوان با حسن همجواری در کنار هم زندگی کرد.
۶) امام خمینی ما را به دین اسلام دعوت نموده است. آیا ما هم ایشان را به مکتب خودمان دعوت کنیم؟ (در اینجا لبخند زد و دوباره گفت : این یک شوخی است).
۷) این دعوت یک نحوه دخالت در شؤون کشور دیگر محسوب میشود، زیرا هر کشوری در انتخاب مکتب آزاد و مستقل میباشد.
هیأت اعزامی از ایران با دریافت این مطالب، بررسی کرد که مهمترین بند جواب همان بند اخیر آن است که نشانه برخورد سیاسی با نامه امام (ره) در آن به چشم میخورد، نه برخورد فرهنگی و تعلیمی محض و با پندار سیاسی بودن، داخل در دخالت در کشور اجنبی خواهد بود، که با این ترتیب اصل نامه و فرستادن پیام زیر سؤال میرفت. دیگر نوبت به مضمون آن نمیرسید، لذا مسؤول هیأت اعزامی در پاسخ نهایی چنین گفت: از این که در کمال حصوله قرائت نامه را استماع کردید، تشکر میکنیم و از این که آمادگی خود را جهت فرستادن جواب اعلام داشتید، تقدیر میشود و از این که مضمون پیام را به اطلاع علمای کشورتان میرسانید، شایان تشکر است. و از این که قانون آزادی دین را در دست تصویب دارید ، به امید تسریع آن، تقدیر میشود، چنان که زندگی مسالمتامیز با داشتن مکتبهای گوناگون در صورت رعایت اصول انسانی، میسور میباشد، اما «دخالت در شئون داخلی کشور دیگر» را باید توضیح داد. شما از عمق خاک وسیع روسیه تا اوج فضای آسمان آن آزادانه فعالیت دارید و هیچ کس حق دخالت در امور داخلی کشور اجنبی را ندارد. لیکن محتوای این پیام ،همانند پیامهای رهبران الهی دیر، نه کاری به زیر زمین و نه برخوردی با روی زمین و نه ارتباطی با آسمان روسیه دارد، بلکه فقط با جان شما مرتبط میباشد.
جناب آقای گورباچف آیا شما همانند درخت هستید که مرگ شما عبارت از پژمرده شدن و فرسوده گشتن تن باشد و بعد از مرگ هیچ خبری از زندگی و آثار نخواهد بود، یا جان شما همانند مرغی است که در قفس طبیعت تن محبوس است و مرگ شما به منزل گشوده شده در این قفس و پرواز طائر روح به جهان جاوید میباشد؟ البته دومی است، نه اولی و مضمون نامه امام دعوت به توحید و پرهیز از الحاد است که راجع به جان شماست، نه درباره کشور شما. البته وقتی روح آدمی موحد شد، راه صحیح کشورداری را میشناسد و آن را به خوبی اداره مینماید.
پی نوشت ها:
۱ - حضرت آیتالله جوادی آملی ، نماینده امام خمینی و سرپرست هیأت اعزامی به شوروی ، این پیام گرانقدر را شرح نموده و مؤسسه نشر آثار امام خمینی در راستای اهداف خویش اصل نامه و شرح آن را در مجموعهای با عنوان «آوای توحید» به چاپ رسانده است. آیتالله جوادی آملی در این مجموعه، قبل از شرح فصول نامه امام (قدس سره) به آقای گورباچف ، مقدمهای در باب اهداف کلی نامه امام و فلسفه نگارش آن و نیز مختصری از ماجرای سفر هیأت ایرانی به مسکو ، نوشتهاند.
۲- شعرا، آیه ۲۱۴
۳- حجر ، آیه ۹۴
۴- توبه ،آیه ۱۲۳
۵- صف ، آیه ۹۵
۶ - بسیار سخت گفتن ، دراز کردن سخن
۷ - طه ، آیات ۲۵، ۲۶، ۲۷ ، ۲۸
۸ - طه – آیه ۳۶
۹ - ذاریات – آیه ۴۰
۱۰ - بقره – آیه ۲۵۸
۱ - حضرت آیتالله جوادی آملی ، نماینده امام خمینی و سرپرست هیأت اعزامی به شوروی ، این پیام گرانقدر را شرح نموده و مؤسسه نشر آثار امام خمینی در راستای اهداف خویش اصل نامه و شرح آن را در مجموعهای با عنوان «آوای توحید» به چاپ رسانده است. آیتالله جوادی آملی در این مجموعه، قبل از شرح فصول نامه امام (قدس سره) به آقای گورباچف ، مقدمهای در باب اهداف کلی نامه امام و فلسفه نگارش آن و نیز مختصری از ماجرای سفر هیأت ایرانی به مسکو ، نوشتهاند.
۲- شعرا، آیه ۲۱۴
۳- حجر ، آیه ۹۴
۴- توبه ،آیه ۱۲۳
۵- صف ، آیه ۹۵
۶ - بسیار سخت گفتن ، دراز کردن سخن
۷ - طه ، آیات ۲۵، ۲۶، ۲۷ ، ۲۸
۸ - طه – آیه ۳۶
۹ - ذاریات – آیه ۴۰
۱۰ - بقره – آیه ۲۵۸
منبع : مرکز اسناد انقلاب اسلامی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست