دوشنبه, ۱۵ بهمن, ۱۴۰۳ / 3 February, 2025
مجله ویستا
تحصیلات منبعاساسی قدرتزنان
«منابع قدرت زنان کدام است؟ زنان چگونه به قدرت در خانواده دست مییابند و آیا دستیابی زنان موجب تغییر، اصلاح یا حفظ نظام جنسیتی خواهد شد؟» اینها سوالاتی است که شهلا اعزازی جامعهشناس در سخنرانیاش در انجمن جامعهشناسی که چند روز پیش با موضوع خانواده و موقعیت زنان برگزار شد طرح کرد.
او به بحثهای اخیری که دربارهء خانوادهء ایرانی زیاد شنیده میشود اشاره میکند و این که این روزها خیلیها خانوادهء ایرانی را خانوادهای مشارکتی میدانند. اعزازی در اینجا با مکثی ادامه میدهد: «البته من هم قبول دارم که نسل جوان دیدگاه مشارکتی در ادارهء خانواده دارد اما من به دیدگاه گستردهتری یعنی رابطهء ساختار - خانواده اشاره میکنم و این که در جامعهای که منابع در دست مردان است چگونه خانواده مشارکتی اداره میشود.»
اعزازی برای یافتن این پرسش به تئوریهای قدرت اشاره میکند: «اعمال قدرت همیشه یک بازی برنده و بازنده نیست و همیشه کسی که قدرت دارد برنده نیست و فرد تحت سلطه هم از امکانات ناچیزش برای برنده شدن استفاده میکند. بنابراین من منابع قدرت را به دو دسته منابع ساختاری و منابع فردی تقسیم و آنها را بررسی میکنم.»
منابع ساختاری همچون قوانین، اقتدار را به مردان دادهاند. او برای این که منظورش را از منابع ساختاری قدرت واضحتر بیان کند به لایحهء جدید حمایت از خانواده اشاره میکند: «لایحهای که با تصویب آن مرد حتی برای ازدواج دوباره نیازی به اجازهء همسر اولش ندارد.»
منابع اقتصادی از جمله دیگر منابع اساسی قدرت است. منابعی که دست زنان از آن کوتاه است و اگر هم زنی درآمدی دارد در ردهای پایینتر از مردان قرار میگیرد.
در همین جا اعزازی با لبخندی بر لب میگوید: «اما یکی از منابع اساسی قدرت که هم اکنون در دست زنان است. تحصیلات و دانایی است، افزایش تعداد دختران تحصیلکرده یک منبع قدرت را در اختیارشان گذاشته است.»
«اما منابع فردی قدرت کدامند؟» مواردی که این عضو هیات علمی دانشگاه علامه به آن به عنوان منابع فردی قدرت اشاره میکند متنوعند: «مواردی چون میزان اعتماد به نفس، سن، ویژگیهای ظاهری چون زیبایی، تناسب اندام، توانایی برقراری ارتباط، قدرت بدنی و...»
به گفتهء اعزازی پس منابع ساختاری قدرت در دست مردان و منابع قدرت فردی در دست زنان است. این منابع فردی مانند زیبایی یا در گذرند یا وابسته به دیگریاند و به خودی خود معنایی ندارند.
او این قدرتها را از آن زنان نمیداند در حالی که قدرت مردان را به نوعی قائم به ذاتشان میداند. منابعی که از طریق قوانین و به ویژه از طریق اقتصاد برای مردان کسب قدرت و اعتبار میکنند. بنابراین به دلیل این منابع مردان مجبورند طبق هنجارهای مردانهء موجود رفتار کنند و آداب و رسوم مردانه را در کار و رفتارشان رعایت کنند. مردان اگر خلاف این هنجارها عمل کنند قدرت انتقالی از آنها گرفته میشود. «اما زنانی که تنها به قدرتهای فردی دسترسی دارند چگونه از آن بهره میجویند و آیا این منابع با منابع ساختاری مردان قابل مقایسه است؟» اعزازی به این سوال که خود آن را طرح کرده این گونه پاسخ میدهد: «استفاده از منابع فردی برای آن زن در زندگی خانوادگی شاید خوب باشد و برایش قدرت بیاورد اما آیا این قدرت فردی که ربطی به قدرت ساختاری ندارد برای زنان در جامعه موثر است.»
اعزازی با تاکید میگوید: «این قدرتهای فردی هیچ تغییری در قدرتهای ساختاری به وجود نمیآورد و فقط برای صاحب قدرت امتیاز محسوب میشود. البته این امتیازها هم تا زمانی موثرند که با ساختار و جامعه روبهرو نشوند چون قدرت مقابله با آنها را ندارند. این منابع را یا ساختار همچون قوانین و یا قدرت مردان از زنان میگیرد و یا زمان آنها را از بین خواهد برد.»
به گفتهء اعزازی پس تنها قدرت واقعی زنان تحصیلات است که اگر به استقلال اقتصادی بینجامد تاثیر بهتری را در موقعیت برابر زنان در خانواده و جامعه بر جای خواهد گذاشت.
نیره توکلی، جامعهشناس هم دیگر سخنران این جلسه بود که با موضوعی مشابه یعنی موقعیت زنان در خانواده سخنرانی کرد.
او سخنانش را با تفاوت خانوادهء ایرانی با خانواده در دیگر نقاط جهان آغاز کرد: «با این که خانواده در ایران با کشورهای عربی همچون امارات و عربستان تفاوتهای اساسی دارد اما ما هنوز هم در مرحلهء پدرسالاری قرار داریم.»
او پدرسالاری را این گونه تعریف میکند: «پدرسالاری ایدئولوژی است که از سلطهء مردان ریشه گرفته و نابرابری میان دو جنس را توجیه میکند. پدرسالاری جنسیت و باروری زنان را کنترل میکند و اساس سلطهگری رسمی مرد را تشکیل میدهد.»
به گفتهء او پدرسالاری هم طبقاتی است و مردان برحسب رده، نژاد و گروه قومی دارای جایگاهی متفاوتند. در سیستم پدرسالاری طبقاتی مردان به گونهای تربیت میشوند که بتوانند زنان را تحت کنترل داشته و به ویژه نیروی کار آنان را زیر سلطه بگیرند.
او میگوید: «این کار با محروم کردن زنان از بعضی منابع اساسی تولید همراه است. بررسی این پدیده چگونگی تبدیل جنسیت بیولوژیکی به جنسیت اجتماعی را که موجب تفاوت زنان از مردان شده نیز نشان میدهد.»
او به نظریات سیلویا والبی جامعهشناس انگلیسی هم دربارهء پدرسالاری اشاره میکند و این که به عقیدهء او مهمترین مرکز بحران سرمایهداری و پدرسالاری استفاده و بهرهبرداری از نیروی کار زنان است چرا که سرمایهداری با دستمزد کمتر از زنان بهره میگیرد.
این مناسبات خواهان نگاه داشتن زن و بهرهگیری از او در چارچوب خانوادهاند.
او همچنین از طبقهء زنان و مردان به عنوان دو طبقهء اصلی جامعهء سرمایهداری سخن میگوید.
توکلی با توضیح این که البته اشکال پدرسالاری در غرب با مشرق زمین و به ویژه خاورمیانه بسیار متفاوت است اضافه میکند: «سیلویا والبی بین پدرسالاری در حوزهء خصوصی و عمومی هم تفاوت قایل میشود پدرسالاری در حوزهء خصوصی مکاناش خانواده و نهادهای فردی و در حوزهء عمومی مکانش نهادهای کلان چون مجلس، اقتصاد و نهادهای جامعه بزرگترند.»
به گفتهء او این نهادهای کلان عمومی مجموعهء فرهنگی را به وجود میآورند که این گونه به جامعه القا میکنند که همه چیز از ابتدا ازلی و ابدی است اما تاثیر کدام یک از این دو حوزه اساسی و مهمتر است.» توکلی به این سوالمحوری این گونه پاسخ میگوید: «این دو حوزه با هم تعامل دارند و با مقایسهء این دو حوزه میتوان کشورهای گوناگون را مقایسه کرد.»
این استاد دانشگاه بر این اساس کشورها را به سه دسته اساسی تقسیم میکند: «کشورهایی که با تن دادن به ملزومات جامعهء سرمایهداری و گسترش جامعهء مدنی، پذیرش و پایبندی به پیماننامههای حقوقی هر دو عرصهء خصوصی و عمومی را متحول کردهاند. کشورهای غربی در این رده جای میگیرند.
دستهء دوم هم کشورهاییاند که تلاش دولتمداران آنها برای پیوستن به پیماننامهء اقتصادی و نظامی آنها را مجاب به پیوستن به الحاقیههای حقوق بشری کرد البته آنها برای حفظ ظاهر این کار را کردهاند که در نهایت تحول در حوزهء عمومیشان را به دنبال داشته است مثل ترکیه اما در این کشورها پدرسالاری خصوصی قویتر است.
دستهء سوم هم کشورهاییاند که دورههایی از مدرنیته را پشتسر گذاشته و شاهد تحولند. در این کشورها معمولا حوزهء خصوصی و خانواده به دلیل شکلگیری و استقرار طبقهء شهری نوگرا، نیرومندتر است و در کشمکش و تضاد با جامعهء بزرگتر قرار میگیرد، ایران در این طبقه قرار دارد.
او ورود ۶۰ درصدی دختران به دانشگاهها، تربیت یکسان دختران و پسران در خانواده وتجرد قطعی زنان را از جمله مواردی میداند که باعث تحول در حوزهء خصوصی و ایجاد برخی تضادها شدهاند.
توکلی در پایان سخنرانیاش مثل اعزازی پرسید: «اما کدام عرصه مهمتر است عرصهء خصوصی یا عرصهء عمومی؟»
او ادامه میدهد: «هر دو عرصه بر یکدیگر تاثیر دارد و به دنبال یکدیگر حرکت میکند اما پدرسالاری در عرصهء عمومی بازدارندهتر از عرصهء خصوصی است. پدرسالاری در عرصهء خصوصی متساهلتر است اما به هر حال بدانید عرصهء عمومی تعیینکنندهتر است.»
ترانه بنییعقوب
منبع : روزنامه سرمایه
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست