چهارشنبه, ۲۲ اسفند, ۱۴۰۳ / 12 March, 2025
مجله ویستا
وضعیت اجتماعی و اقتصادی استان ، استان قزوین
در آبانماه 1375، جمعیت استان قزوین 257‚968 نفر بوده است كه از این تعداد 57/11 درصد در نقاط شهری و 42/89 درصد در نقاط روستایی سكونت داشتهاند. در سال مذكور، از 257‚968 نفر جمعیت استان، 114‚491 نفر مرد و 143‚487 نفر زن بودهاند. در همین سال، نسبت جنسی جمعیت آن برابر 101 بوده است. به عبارت دیگر، در این استان در مقابل هر 100 نفر زن، 101 نفر مرد وجود داشته است. این نسبت برای كودكان كمتر از یك سال 107، و برای بزرگسالان (65 سال و بالاتر) 114 بوده است. از جمعیت این استان، 40/37 درصد در گروه سنی كمتر از 15 سال، 55/46 درصد در گروه سنی 64-15 سال و 4/17 درصد در گروه سنی 65 سال و بالاتر قرار داشتهاند و سن بقیه افراد نیز نامعلوم بوده است.
در آبانماه 1375، از جمعیت استان 99/74 درصد را مسلمانان تشكیل میدادهاند. این نسبت در نقاط شهری 99/66 درصد، و در نقاط روستایی 99/83 درصد بوده است.
در فاصله سالهای 1375-1365 حدود 761‚158 نفر به استان وارد یا در داخل آن جابهجا شدهاند. محل اقامت قبلی 29/39 درصد مهاجران از سایر استانها و 12/38 درصد در شهرها و روستاهای دیگر استان محل سرشماری و 56/79 درصد در شهر یا آبادی دیگری از استان قزوین بوده است. محل اقامت قبلی بقیه افراد، خارج از كشور یا اظهار نشده بوده است.
بیشترین تعداد مهاجران وارد شده و یا جابهجا شده، اعم از نقاط شهری و نقاط روستایی، مربوط به یك سال قبل از سرشماری است، این نسبت برای نقاط شهری 13/92 درصد، و برای نقاط روستایی 20/89 درصد بوده است.
در آبانماه 1375، از 615‚843 نفر جمعیت 6 سال و بالاتر استان، 81/41 درصد باسواد بودهاند. در همین سال، از جمعیت 6 تا 24 سال استان، 66/75 درصد در حال تحصیل بودهاند. این نسبت در نقاط شهری 75/55 درصد و در نقاط روستایی 62/61 درصد بوده است. در این استان، 94/31 درصد از كودكان، 86/81 درصد از نوجوانان و 35/39 درصد از جوانان به تحصیل اشتغال داشتهاند.
در آبانماه 1375، در این استان، افراد شاغل و بیكار (جویای كار)، در مجموع، 33/20 درصد از جمعیت 10 سال و بالاتر را تشكیل میدادهاند. بررسی گروههای عمده فعالیت در سال 1375، نشانگر آن است كه بیشترین تعداد فعالان با 37/21 درصد اختصاص به گروه عمده خدمات دارد. بخش كشاورزی 27 درصد و بخش صنعت 33/95 درصد از فعالان ده سال و بالاتر استان را به خود اختصاص دادهاند. فعالیت 1/83 درصد از جمعیت ده سال و بالاتر استان، نامشخص ذكر شده است.
استان قزوین به لحاظ اجتماعی، تركیب قومی متنوعی دارد. مهمترین عشایر استان به لحاظ وابستگیهای قومی عبارتاند از :
لرها و كردها : این گروهها به احتمال زیاد در زمان شاهعباس به این منطقه كوچ داده شدهاند. طایفههای كرد در نواحی طارم، قاقزان، دودانگه، رودبار الموت، بشاریات و پشگلدره زندگی میكنند و تا این اواخر، زندگی چادرنشینی داشته و ییلاق و قشلاق میكردهاند. تقریباً همه این طایفهها اسكان یافتهاند؛ ولی برخی از خانوارها، میان ناحیه ییلاقی قاقزان و اطراف جاده قزوین - رشت و دامنههای البرز و قسمت قشلاقی؛ یعنی ناحیه طارم، كنارههای رودخانه شاهرود و ناحیه عمارلو هنوز زندگی كوچنشینی دارند و رمهگردانی میكنند. طایفههای معروف كرد ساكن در استان قزوین عبارتاند از : چگنی، غیاثوند، كاكاوند، رشوند، مافی، بهتویی، جلیلوند، باجلان و كرمانی.
شاهسونها : شاهسونها از ایلهایی هستند كه در محدوده استان قزوین زندگی میكنند. براساس نوشتههای اغلب مورخان، ایلهای شاهسون در زمان شاهعباس صفوی به منظور مقابله با شورش طایفههای قزلباش سازماندهی شدهاند. طایفههای مختلف شاهسون در استان قزوین شامل بغدادیها و اینانلوها میباشند و بیشتر آنها، در نواحی رامند، زهرا، خرقان و افشاریه یكجانشین شدهاند و به كار دامپروری و كشاورزی اشتغال یافتهاند. تعداد معدودی از شاهسونها در محدودهای میان كوههای خرقان و نواحی بزینهرود و كوه شاهكولكِ خمسه از یك طرف، و دهستانهای زهرا، رامند و نواحی ساوه در استان مركزی و استان قم ییلاق و قشلاق میكنند.
مراغیها یا كلهبزیها : علاوه بر طایفههای یادشده، در استان قزوین، و به ویژه در منطقه رودبار، گروهی مشهور به «مراغی» یا «كلهبزی» نیز زندگی میكنند كه گویش، نوع پوشش، آداب و رسوم و وابستگی قومی آنان بسیار جالبتوجه و درخور توجه ویژه است. در زیر به خصوصیات این گروه اجتماعی به اجمال اشاره میكنیم:
درباره اصل و تبار این گروه، تاكنون هیچگونه تحقیق و بررسی علمی صورت نگرفته است. پژوهشهای پراكندهای كه درباره این قوم انجام شدهاند همگی بر آناند كه این مردم پس از فتح مراغه به دست سپاهیان اسلام در 1200 سال پیش، مراغه را رها كرده و به این منطقه مهاجرت كردهاند و به همین دلیل نیز به مراغیها معروف هستند. این گروه، خارج از مناسبات قومی خود، به «پشهای» نیز معروف هستند كه وجه تسمیه آن نیز مشخص نیست. این گروه بیشتر در منطقه رودبار الموت اسكان دارند و بیشتر به كار كشاورزی میپردازند.
اما در مورد وجه تسمیه «كلهبزیها» روایت است كه گویا وقتی یكی از بزرگان مراغیها به ناحیه رودبار سفر میكند و ریش سفیدانِ مراغی با یك كل بز به پیشواز او میروند، آن شخص به همراهان خود میگوید : «كلبزیها آمدند.» از آن تاریخ به بعد، مراغیها به كلهبزیها نیز معروف شدهاند.
استان قزوین یكی از مراكز مهم كشاورزی، صنعتی و تجاری كشور است. دشت قزوین كه یكی از مناطق بااهمیت كشاورزی استان و كشور است، به منظور بهرهبرداری بهینه از امكانات اقتصادی آن، طی دهههای قبل، با ایجاد سازمان عمران قزوین و مكانیزه كردن كشت و زرع، توسعه یافته است. این دشت حاصلخیز با شبكه آبیاری طالقانرود، كه آب آن را به محدوده شمالی دشت قزوین انتقال میدهد، آبیاری میشود. آب جمعشده در پشت سد انحرافی سنگبان كه بر روی طالقانرود احداث شده است، با تونلی به طول 9 كیلومتر، به سد زیاران انتقال مییابد. یك كانال اصلی به طول 95 كیلومتر، با ظرفیت 30 مترمكعب در ثانیه و كانالهای متعدد دیگری كه طول آنها نزدیك به 1150 كیلومتر است، آب مورد نیاز برای آبیاری 58 هزار هكتار از زمینهای دشت قزوین را تأمین میكند. استفاده از ماشینآلات كشاورزی از قبیل تراكتور و كمباین و به كار گرفتن سمهای دفع آفات نباتی و كودهای شیمیایی، و همچنین بهرهگیری از بذرهای اصلاح شده و روشهای جدید آبیاری در امور كاشت و داشت، به نحو چشمگیری توسعه یافته و متداول شده است. این امر تأثیر بسیاری در افزایش محصولات كشاورزی از جمله گندم، جو، چغندر قند، حبوبات، پنبه، انگور، پسته، گردو، صیفیجات و انواع میوهها داشته است. در این میان، انگور كه بخش قابل توجهی از زمینهای زیركشت استان، به ویژه نواحی تاكستان، به كشت آن اختصاص داده شده است، هم به لحاظ مقدار سطحِ زیركشت و هم به لحاظ مقدار تولید، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
استان قزوین در زمینه دامپروری و پرورش طیور نیز از موقعیت با اهمیت و ممتازی برخوردار است. دامپروری بیشتر به دو شیؤه سنتی و صنعتی صورت میگیرد و عشایر كوچرو نیز با رمهگردانی در تولیدات دامی مشاركت دارند. دامپروری صنعتی بیشتر به منظور تولید گوشت و شیر، و دامپروری سنتی برای تأمین مایحتاج خانوادگی و ایجاد درآمدی برای تأمین هزینههای خانوار انجام میپذیرد. پرورش طیور نیز از دیگر فعالیتهای اقتصادی خانوارهای روستایی استان است. در سالهای اخیر، به دلیل افزایش نیاز استان و استانهای مجاور به گوشت سفید و تخممرغ، مرغداریهای بسیاری برای پرورش مرغ گوشتی و مادر و تولید تخممرغ در شهرهای قزوین و تاكستان دایر شدهاند كه بخشی از محصولات آنها به استانهای دیگر كشور صادر میگردد.
استان قزوین، و به ویژه شهر قزوین، از مراكز مهم صنعتی كشور است. استقرار این استان در نزدیكی تهران و عامل ممنوعیت احداث صنایع در محدوده 120 كیلومتری تهران، متقاضیان احداث واحدهای صنعتی را به سرمایهگذاری در این استان راغب كرده است. از طرف دیگر، وجود معادن متعدد و موقعیت مهم ارتباطی، اهمیت این استان را به منظور سرمایهگذاری صنعتی دوچندان كرده است. مهمتر از همه، استقرار شهر صنعتی البرز در 11 كیلومتری جنوب شرقی شهر قزوین، در زمینی به مساحت حدود 900 هكتار است كه 347 كارخانه و حدود 70 كارگاه صنعتی و تولیدی را در خود جای داده و به اهمیت صنعتی استان افزوده است. این شهر صنعتی به صورت یك مجتمع بزرگ صنعتی و تولیدی احداث شده و شامل مناطق صنعتی، تجاری و مسكونی است. شهر صنعتی البرز در سال 1346، به منظور اجرای سیاستهای دولت در زمینه عدم تمركز كارگاههای صنعتی در محدوده تهران و ایجاد قطب صنعتی جدید در خارج از محدوده تهران بزرگ احداث گردید. سهامداران این شهر صنعتی، بانك صنعت و معدن، وزارت صنایع و معادن، وزارت نیرو، بنیاد شهید انقلاب اسلامی، بنیاد مستضعفان و جانبازان، چند بانك دیگر و بخش خصوصی میباشند.
صنایع شهر صنعتی البرز به هفت گروه عمده صنعتی شامل : صنایع فلزی، شیمیایی، نساجی، سلولزی، الكتریكی، كانی غیرفلزی و صنایع غذایی تقسیم میشوند كه كارخانجات و كارگاههای صنعتی مختلفی را در بر میگیرند. علاوه بر صنایع یادشده، در كانونهای روستایی استان، انواع صنایع دستی رواج دارد.
در آبانماه 1375، از جمعیت استان 99/74 درصد را مسلمانان تشكیل میدادهاند. این نسبت در نقاط شهری 99/66 درصد، و در نقاط روستایی 99/83 درصد بوده است.
در فاصله سالهای 1375-1365 حدود 761‚158 نفر به استان وارد یا در داخل آن جابهجا شدهاند. محل اقامت قبلی 29/39 درصد مهاجران از سایر استانها و 12/38 درصد در شهرها و روستاهای دیگر استان محل سرشماری و 56/79 درصد در شهر یا آبادی دیگری از استان قزوین بوده است. محل اقامت قبلی بقیه افراد، خارج از كشور یا اظهار نشده بوده است.
بیشترین تعداد مهاجران وارد شده و یا جابهجا شده، اعم از نقاط شهری و نقاط روستایی، مربوط به یك سال قبل از سرشماری است، این نسبت برای نقاط شهری 13/92 درصد، و برای نقاط روستایی 20/89 درصد بوده است.
در آبانماه 1375، از 615‚843 نفر جمعیت 6 سال و بالاتر استان، 81/41 درصد باسواد بودهاند. در همین سال، از جمعیت 6 تا 24 سال استان، 66/75 درصد در حال تحصیل بودهاند. این نسبت در نقاط شهری 75/55 درصد و در نقاط روستایی 62/61 درصد بوده است. در این استان، 94/31 درصد از كودكان، 86/81 درصد از نوجوانان و 35/39 درصد از جوانان به تحصیل اشتغال داشتهاند.
در آبانماه 1375، در این استان، افراد شاغل و بیكار (جویای كار)، در مجموع، 33/20 درصد از جمعیت 10 سال و بالاتر را تشكیل میدادهاند. بررسی گروههای عمده فعالیت در سال 1375، نشانگر آن است كه بیشترین تعداد فعالان با 37/21 درصد اختصاص به گروه عمده خدمات دارد. بخش كشاورزی 27 درصد و بخش صنعت 33/95 درصد از فعالان ده سال و بالاتر استان را به خود اختصاص دادهاند. فعالیت 1/83 درصد از جمعیت ده سال و بالاتر استان، نامشخص ذكر شده است.
استان قزوین به لحاظ اجتماعی، تركیب قومی متنوعی دارد. مهمترین عشایر استان به لحاظ وابستگیهای قومی عبارتاند از :
لرها و كردها : این گروهها به احتمال زیاد در زمان شاهعباس به این منطقه كوچ داده شدهاند. طایفههای كرد در نواحی طارم، قاقزان، دودانگه، رودبار الموت، بشاریات و پشگلدره زندگی میكنند و تا این اواخر، زندگی چادرنشینی داشته و ییلاق و قشلاق میكردهاند. تقریباً همه این طایفهها اسكان یافتهاند؛ ولی برخی از خانوارها، میان ناحیه ییلاقی قاقزان و اطراف جاده قزوین - رشت و دامنههای البرز و قسمت قشلاقی؛ یعنی ناحیه طارم، كنارههای رودخانه شاهرود و ناحیه عمارلو هنوز زندگی كوچنشینی دارند و رمهگردانی میكنند. طایفههای معروف كرد ساكن در استان قزوین عبارتاند از : چگنی، غیاثوند، كاكاوند، رشوند، مافی، بهتویی، جلیلوند، باجلان و كرمانی.
شاهسونها : شاهسونها از ایلهایی هستند كه در محدوده استان قزوین زندگی میكنند. براساس نوشتههای اغلب مورخان، ایلهای شاهسون در زمان شاهعباس صفوی به منظور مقابله با شورش طایفههای قزلباش سازماندهی شدهاند. طایفههای مختلف شاهسون در استان قزوین شامل بغدادیها و اینانلوها میباشند و بیشتر آنها، در نواحی رامند، زهرا، خرقان و افشاریه یكجانشین شدهاند و به كار دامپروری و كشاورزی اشتغال یافتهاند. تعداد معدودی از شاهسونها در محدودهای میان كوههای خرقان و نواحی بزینهرود و كوه شاهكولكِ خمسه از یك طرف، و دهستانهای زهرا، رامند و نواحی ساوه در استان مركزی و استان قم ییلاق و قشلاق میكنند.
مراغیها یا كلهبزیها : علاوه بر طایفههای یادشده، در استان قزوین، و به ویژه در منطقه رودبار، گروهی مشهور به «مراغی» یا «كلهبزی» نیز زندگی میكنند كه گویش، نوع پوشش، آداب و رسوم و وابستگی قومی آنان بسیار جالبتوجه و درخور توجه ویژه است. در زیر به خصوصیات این گروه اجتماعی به اجمال اشاره میكنیم:
درباره اصل و تبار این گروه، تاكنون هیچگونه تحقیق و بررسی علمی صورت نگرفته است. پژوهشهای پراكندهای كه درباره این قوم انجام شدهاند همگی بر آناند كه این مردم پس از فتح مراغه به دست سپاهیان اسلام در 1200 سال پیش، مراغه را رها كرده و به این منطقه مهاجرت كردهاند و به همین دلیل نیز به مراغیها معروف هستند. این گروه، خارج از مناسبات قومی خود، به «پشهای» نیز معروف هستند كه وجه تسمیه آن نیز مشخص نیست. این گروه بیشتر در منطقه رودبار الموت اسكان دارند و بیشتر به كار كشاورزی میپردازند.
اما در مورد وجه تسمیه «كلهبزیها» روایت است كه گویا وقتی یكی از بزرگان مراغیها به ناحیه رودبار سفر میكند و ریش سفیدانِ مراغی با یك كل بز به پیشواز او میروند، آن شخص به همراهان خود میگوید : «كلبزیها آمدند.» از آن تاریخ به بعد، مراغیها به كلهبزیها نیز معروف شدهاند.
استان قزوین یكی از مراكز مهم كشاورزی، صنعتی و تجاری كشور است. دشت قزوین كه یكی از مناطق بااهمیت كشاورزی استان و كشور است، به منظور بهرهبرداری بهینه از امكانات اقتصادی آن، طی دهههای قبل، با ایجاد سازمان عمران قزوین و مكانیزه كردن كشت و زرع، توسعه یافته است. این دشت حاصلخیز با شبكه آبیاری طالقانرود، كه آب آن را به محدوده شمالی دشت قزوین انتقال میدهد، آبیاری میشود. آب جمعشده در پشت سد انحرافی سنگبان كه بر روی طالقانرود احداث شده است، با تونلی به طول 9 كیلومتر، به سد زیاران انتقال مییابد. یك كانال اصلی به طول 95 كیلومتر، با ظرفیت 30 مترمكعب در ثانیه و كانالهای متعدد دیگری كه طول آنها نزدیك به 1150 كیلومتر است، آب مورد نیاز برای آبیاری 58 هزار هكتار از زمینهای دشت قزوین را تأمین میكند. استفاده از ماشینآلات كشاورزی از قبیل تراكتور و كمباین و به كار گرفتن سمهای دفع آفات نباتی و كودهای شیمیایی، و همچنین بهرهگیری از بذرهای اصلاح شده و روشهای جدید آبیاری در امور كاشت و داشت، به نحو چشمگیری توسعه یافته و متداول شده است. این امر تأثیر بسیاری در افزایش محصولات كشاورزی از جمله گندم، جو، چغندر قند، حبوبات، پنبه، انگور، پسته، گردو، صیفیجات و انواع میوهها داشته است. در این میان، انگور كه بخش قابل توجهی از زمینهای زیركشت استان، به ویژه نواحی تاكستان، به كشت آن اختصاص داده شده است، هم به لحاظ مقدار سطحِ زیركشت و هم به لحاظ مقدار تولید، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است.
استان قزوین در زمینه دامپروری و پرورش طیور نیز از موقعیت با اهمیت و ممتازی برخوردار است. دامپروری بیشتر به دو شیؤه سنتی و صنعتی صورت میگیرد و عشایر كوچرو نیز با رمهگردانی در تولیدات دامی مشاركت دارند. دامپروری صنعتی بیشتر به منظور تولید گوشت و شیر، و دامپروری سنتی برای تأمین مایحتاج خانوادگی و ایجاد درآمدی برای تأمین هزینههای خانوار انجام میپذیرد. پرورش طیور نیز از دیگر فعالیتهای اقتصادی خانوارهای روستایی استان است. در سالهای اخیر، به دلیل افزایش نیاز استان و استانهای مجاور به گوشت سفید و تخممرغ، مرغداریهای بسیاری برای پرورش مرغ گوشتی و مادر و تولید تخممرغ در شهرهای قزوین و تاكستان دایر شدهاند كه بخشی از محصولات آنها به استانهای دیگر كشور صادر میگردد.
استان قزوین، و به ویژه شهر قزوین، از مراكز مهم صنعتی كشور است. استقرار این استان در نزدیكی تهران و عامل ممنوعیت احداث صنایع در محدوده 120 كیلومتری تهران، متقاضیان احداث واحدهای صنعتی را به سرمایهگذاری در این استان راغب كرده است. از طرف دیگر، وجود معادن متعدد و موقعیت مهم ارتباطی، اهمیت این استان را به منظور سرمایهگذاری صنعتی دوچندان كرده است. مهمتر از همه، استقرار شهر صنعتی البرز در 11 كیلومتری جنوب شرقی شهر قزوین، در زمینی به مساحت حدود 900 هكتار است كه 347 كارخانه و حدود 70 كارگاه صنعتی و تولیدی را در خود جای داده و به اهمیت صنعتی استان افزوده است. این شهر صنعتی به صورت یك مجتمع بزرگ صنعتی و تولیدی احداث شده و شامل مناطق صنعتی، تجاری و مسكونی است. شهر صنعتی البرز در سال 1346، به منظور اجرای سیاستهای دولت در زمینه عدم تمركز كارگاههای صنعتی در محدوده تهران و ایجاد قطب صنعتی جدید در خارج از محدوده تهران بزرگ احداث گردید. سهامداران این شهر صنعتی، بانك صنعت و معدن، وزارت صنایع و معادن، وزارت نیرو، بنیاد شهید انقلاب اسلامی، بنیاد مستضعفان و جانبازان، چند بانك دیگر و بخش خصوصی میباشند.
صنایع شهر صنعتی البرز به هفت گروه عمده صنعتی شامل : صنایع فلزی، شیمیایی، نساجی، سلولزی، الكتریكی، كانی غیرفلزی و صنایع غذایی تقسیم میشوند كه كارخانجات و كارگاههای صنعتی مختلفی را در بر میگیرند. علاوه بر صنایع یادشده، در كانونهای روستایی استان، انواع صنایع دستی رواج دارد.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست