شنبه, ۱۵ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 4 May, 2024
مجله ویستا


دیدگاه ابراهام مازلودر مورد نیاز های انسان


دیدگاه ابراهام مازلودر مورد نیاز های انسان
مازلو هدف و آرمان اصلی انسان را تربیت و تقلای او را دست یافتن به مرتبه والای انسانی و همانا تحقیق خویشتن یا خود شكوفایی می داند. وی مراتبی را برای دسترسی به این آرمان به صورت سلسله مراتب نیازها تدوین نموده كه یكی از آن مراحل را احساس ارزش و احساس عزت نفس بیان می دارد كه در ذیل ضمن بحث و بررسی نظریات مازلو پیرامون عزت نفس سایر سلسله مراتب نیازها را به طور مختصر بیان می كنیم. به این ترتیب شرط اولیه دست یافتن به خود شكوفایی ارضای چهار نیازی است كه در سطوح پایین سلسله مراتب قرار گرفته و عبارت است از:
۱- نیاز های جسمانی و فیزیولوژیك.
۲- نیازهای ایمنی.
۳- نیازهای محبت و احساس تعلق ها.
۴- نیاز به احترام یا نیاز به عزت نفس (شولتس, ۱۳۷۶, ص ۱۱۵).
۱- نیازهای جسمانی یا فیزیولوژیك: این دسته از نیازها كه در سلسله مراتب هرم نیازها از نظر مازلو در قاعده آن قرار دارد, شامل نیاز به غذا, آب, هوا, خواب و رابطه جنسی است كه ارضاشان برای بقا ضروری است از این رو در این مرحله نیازهای جسمانی نیرومندترین نیاز ها است.
۲- نیاز به ایمنی:
پس از رفع نیازهای فیزیولوژیك نیاز ایمنی, انگیزه انسان قرار می گیرد كه شامل ایمنی, ثبات, حمایت, نظم و رهایی از ترس و اضطراب است به اعتقاد مازلو همه ما تا اندازه ای نیاز داریم كه امور, جریانی عادی و قابل پیش بینی داشته باشند, نحمل عدم اطمینان دشوار است. در نتیجه می كوشیم تا سر حد توانایی به امنیت, حمایت و نظم دست می یابیم (همان منبع, ص ۱۱۷).
۳- نیاز به عشق و تعلق: پیوستن به دیگران, پذیرفته شدن و تعلق داشتن به گروه در این طبقه از نیازها قرار می گیرد و ممكن است برای یافتن احساس تعلق, به گروه یا باشگاهی بپیوندیم و ارزش ها یا ویژگی های آن را بپذیریم یا لباس متحد الشكل آن را به تن كنیم. با ایجاد رابطه نزدیك و مهر آمیز با دیگری نیاز به محبتمان را بر می آوریم.
۴- نیاز به احترام و عزت نفس: به این ترتیب پس از ارضای نیازهایی كه بر شمردیم نیاز به احترام و عزت نفس در درجه اول اهمیت قرار گرفته و به عنوان انگیزه رفتار و عملكرد انسان قرار می گیرد كه شامل نیاز به احساس ارزش, در نظر گرفتن خود و دیگران, احساس موفقیت و مسولیت می باشد. به بیان دیگر نیازهای عزت نفس شامل اجرا, دستیابی و نشان دادن كفایت در كارها مورد تایید و شناخت دیگران واقع شدن می باشد (اتكینسون, ۱۳۷۸, جلد اول, ص ۵۵۶).
مازلو در كتاب انگیزش و شخصیت در توضیح نیاز به عزت نفس می گوید: همه افراد جامعه ما (بجز برخی بیماران) به یك ارزشیابی ثابت و استوار و معمولاً عالی از خوشان, به احترام به خود یا عزت نفس یا احترام به دیگری تمایل دارند ولی در جای دیگر می گوید: این سطح از نیازها را می توان در دو مجموعه فرعی طبقه بندی كرد اول اینكه آنها عبارت از: تمایل به قدرت, موفقیت, كفایت,سیادت, شایستگی, اعتماد در رویارویی با جهان, استقلال و آزادی. دوم اینكه در ماچیزی هست كه می توانیم آن را تمایل به اعتبار و حیثیت (كه آن را احترام دیگران نسبت به خودمان می توان تعریف كرد), مقام, شهرت, افتخار, برتری, معروفیت, توجه و اهمیت و حرمت یا تحسین بنامیم ( مازلو, ۱۳۷۷, ص ۸۲).
مازلو در مورد پیامدهای عدم ارضای این اسطح از نیازهای پنجگانه می نویسد:
ام بی اعتنایی به این نیازها موجب احساساتی از قبیل حقارت, ضعف و درماندگی می شود كه این احساسات نیز خود به وجود آورنده دلسردی و یاس اساسی خواهد شد و یا اینكه گرایش های روانی نژندی یا جبرانی را به وجود خواهد آورد. ارزشیابی ضرورت اعتماد به نفس بنیادی و درك این مطلب زا كه مردم بدون آن چقدر احساس درماندگی می كنند و می توان از طریق مطالعه روان نژندی ناشی از ضربه شدید روحی بدست آورد (همان منبع, ص ۸۳).
وی در ادامه بحث به نتایج ارضا این سطح از نیازهای آدمی اشاره كرده اظهار می دارد:
ارضای نیاز به عزت نفس به احساساتی از قبیل اعتماد به نفس, ارزش, قدرت, لیاقت و كفایت, مفید و مثمر بودن در جهان منتهی می شود. احساسات اتكا به خود, احترام به خود, حرمت به نفس, اطمینان و اعتماد به خود, احساس توانایی توفیق, شایستگی, موفقیت, قدرت نفس, شایستگی احترام, قدرت رهبری و استقلال از نتایج مثبت ارضای نیاز به عزت نفس می باشند (شولتس, ۱۳۷۶, ص ۱۱۸).
شولتس درباره عزت نفس می گوید: احترام به خود یك احترام درونی است. احساس ایمنی درونی و اعتماد, خود را ارزشمند و شایسته احساس نمودن كه برای دستیابی به آن باید "خود" راستین را شناخت و نقاط ضعف و قوت را دریافت بگونه ای كه اگر ندانیم چیستیم و كیستیم نمی توانیم به خود احترام بگذاریم (همان منبع, ص ۱۱۸). مازلو سالمترین و ثابت ترین حرمت به نفس را مبتنی به احترام استحقاقی از سوی دیگریان و نه شهرت ظاهری و تمجید بی مورد دانسته است بنابراین به برطرف شدن این نیاز ها كه مورد بحث این تحقیق نیز می باشد, انسان بسوی كمال مطولوب كه همانا تحقیق خویشتن و خود شكوفایی است قدم بر می دارد.
۵- نیاز به خود شكوفایی: نیاز به خود شكوفایی عالی ترین نیازها است و اجتیاج آدمی را به درك حقایق و درك زیبایی نشان می دهند و به بروز و ظهور استعدادها و ذوق او میدان می دهند. این نیازها ضمناً منشا كشف مجهولات و ایجاد علوم و فنون و هنرهای زیبا بوده و از این پس نیز خواهد بود (سیاسی, ۱۳۷۴, ص ۲۲۴).
منبع : موسسه ایران زمین پارسیان