چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
آغاز یک راه بی پایان
بیتا سحرخیز و علیرضا اشکان، شباهت زیادی به مهسا و جمشید دارند. سحرخیز، شیطنت و معصومیت را توأمان دارد و اشکان، کمی خجالتی است. هنوز به نیمه مصاحبه نرسیده، گویی سالهاست همدیگر را میشناسیم. هر دو به سوالها با صداقت پاسخ میدهند و کاملا صمیمی هستند.
در فاصله پایان مصاحبه تا آمدن عکاس گپمان ادامه پیدا میکند، درباره آرزوهای آنها در سینما، موقعیتی که «همخانه» میتواند برایشان بهوجود بیاورد و خیلی چیزهای دیگر، حرف میزنیم. هر دو امیدوارند که بهزودی نقشهای متفاوتی را در سینما تجربه کنند.
▪ خانم سحرخیز، شما قبل از خواندن فیلمنامه انتخاب شدید؟
ـ سحرخیز: بله، آقای فرید درباره نقش و کار توضیحاتی داد. سابقه او را میدانستم و قبول کردم در این فیلم بازی کنم.
▪ وقتی فیلمنامه را خواندید، بهنظرتان جذاب آمد؟
ـ سحرخیز: قصه روان و جذابی داشت، موقعیتهای کمیک و شوخیها تازه بود.
▪ باز هم بدون خواندن فیلمنامه، نقشی را میپذیرید؟
ـ نه (میخندد). نمیشود بدون خواندن فیلمنامه، پروژهای را پذیرفت، «همخانه» استثنا بود.
▪ برای شما چطور آقای اشکان، فیلمنامه جذاب بود؟
ـ اشکان: روزی که فیلمنامه به دستم رسید، در اتومبیل شروع به خواندن کردم و آنقدر برایم جذاب بود که تا انتها آن را خواندم.
▪ بهنظر میرسد هر دو شبیه نقشهایتان هستید.
ـ اشکان: تاحدودی جمشید شباهتهایی به من داشت. هم شیطنتهایی که در او هست و هم حجب و حیایی که داشت (میخندد) به من شبیه بود.
فیلمنامه را که خواندید، مهسا چقدر شبیه شما بود؟ برای رسیدن به او، باید تلاش میکردید؟
ـ سحرخیز: من هر وقت فیلمنامه را میخوانم، شناسنامهای برای نقش مینویسم. سوالی هم اگر داشتم، با آقای فرید مطرح میکردم. شخصیت مهسا اینطور شکل گرفت.
▪ نکتهای بود که درباره مهسا دوست نداشته باشی؟
ـ سحرخیز: نه، اما لهجهاش سخت بود. بعضی از ویژگیهای شخصیتیاش شبیه من بود و خیلی از من فاصله نداشت.
▪ پس بازی کردن این نقش سخت نبود؟
ـ اشکان: اصلا، اغلب نقشهایی که بازی کردهام و پیشنهاد میشود، مثبت است. این نقش هم همینطور بود.
▪ فقط میخواهید نقش مثبت بازی کنید؟
ـ اشکان: نه، اما فکر میکنم چهره من مناسب نقشهای منفی نیست.
▪ در اولین برخورد بیننده با جمشید، بیننده احساس میکند شاید او هم میخواهد از مهسا سوءاستفاده کند.
ـ اشکان: بله، این کاراکتر جمشید را جذاب میکرد. در بازیام سعی کردم وجوه مختلف شخصیت او را منعکس کنم. ترکیبی از شیطنت و مردانگی شرقی. این تناقضها، قصه را جذاب میکرد. جمشید، بهخاطر کنجکاوی و شیطنت وارد ماجرا میشود اما کمکم به مهسا دل میبندد و این احساس باعث میشود سرنوشت مهسا برایش مهم شود.
▪ شما دو نفر تمرینهای خاصی داشتید؟
ـ سحرخیز: ما با خانم بوبانی و بقیه بازیگرها تمرین داشتیم، این تمرینها ما را هماهنگ کرده بود اما خوشبختانه تمرینها طوری نبود که خسته شویم و طراوت بازیمان را از دست بدهیم. مدتی دورخوانی داشتیم و وقتی روی فیلمنامه مسلط شدیم، با میزانسن تمرین میکردیم.
▪ تمرینها باعث نشد تازگی کار برایتان از بین برود؟
ـ سحرخیز: خوشبختانه این اتفاق نیفتاد و سر صحنه، همه چیز جذاب بود.
▪ موقع بازی از شوخیها و موقعیتها خندهتان میگرفت؟
ـ اشکان: ما نمیخندیدیم... اما وقتی فیلم را دیدیم از موقعیتها خندهمان گرفت. اولین باری که فیلم را با مردم دیدم، از اینکه آنها اینقدر میخندند تعجب کردم.
▪ تعداد برداشتها زیاد بود؟
ـ اشکان: به خاطر تمرینها کاملا هماهنگ بودیم. فکرمیکنم بیشترین برداشت در یک پلان ۴ برداشت بود.
ـ سحرخیز: البته در یک پلان، ۵ برداشت داشتیم.
▪ کجا؟
ـ اشکان: (میخندد) در صحنهای که مهسا با جمشید درباره کت و شلوار حرف میزند.
▪ شما بازیگرهایی بودید که در ۸۰ درصد از فیلم مقابل هم بازی داشتید. تاثیری که از هم میگرفتید مهم بوده.چقدر طول کشید هماهنگ شوید؟
ـ اشکان: خیلی طول نکشید. ما کارهای تصویری همدیگر را دیده بودیم، اما شناختی از هم نداشتیم. دو، سه روز طول کشید تا هماهنگ شویم و در ادامه کاملا حس را منتقل میکردیم و روی بازی هم تاثیر مثبتی میگذاشتیم.
ـ سحرخیز: به همدیگر کمک میکردیم و اگر نظر و پیشنهادی داشتیم به هم میگفتیم تا بازی بهتری داشته باشیم.
▪ «همخانه» یک کمدی رمانتیک است. این نوع فیلمها را دوست دارید؟
ـ اشکان: من با بازی در این فیلم به کمدی موقعیت و کمدی رمانتیک علاقهمند شدم. فکر میکنم مردم هم این فیلمها را بیشتر دوست دارند. مجموعههای طنز مخاطب بیشتری از مجموعههای جدی دارند. مجموعههای طنز رضا عطاران که نگاهی طنزآمیز به مسائل اجتماعی دارند، از مجموعه تلخ و تراژیک «زیرتیغ» مخاطب بیشتری دارد.
ـ سحرخیز: من کمدی رمانتیک را دوست دارم، اما نمیخواهم در نقشهای مشابه و فضاهای یکسان تکرار شوم.
▪ «همخانه» فیلمی زنانه است و نقش مردها زیر سایه حضور مهساست.
ـ اشکان: بله، «همخانه» یک فیلم زنمحور است.
ـ سحرخیز: نه، چرا؟
ـ اشکان: شخصیت اصلی یک دختر خانم جوان است.
ـ سحرخیز: اما جمشید هم پا به پای او در قصه حرکت میکند.
ـ اشکان: اما جمشید مکمل است. شخصیت مکملی که درست نوشته شده و در پیشبرد قصه نقش دارد. ▪ شخصیت اصلی مهساست و فیلم روایتگر اتفاقهایی است که برای او میافتد.
ـ سحرخیز: اما مخاطب فیلم فقط زنها نیستند.
▪ منظور من این است که شخصیت اصلی زن است و مسائلی که مطرح میشود درباره زنهااست البته همه اقشار میتوانند مخاطب فیلم باشند.
ـ سحرخیز: بله، مهسا کاراکتر اصلی است، اما نقش جمشید را نمیشود نادیده گرفت. مسائل اجتماعی که مطرح میشود تنها مربوط به زنها نیست. هر چند روی زنها تاثیر بیشتری میگذارد.
▪ آقای اشکان شما قبل از «همخانه» و «نرگس» در فیلم «این ترانه عاشقانه نیست» بازی کردید. فیلمی که چند سال پشت خط اکران بود و اکران مهجوری هم داشت. از این تجربه راضی هستید؟
ـ اشکان: «این ترانه عاشقانه نیست» پل ورود من به سینما بود. نادر فوقانی دوست من در این پروژه مرا به تهیهکنندگان «نرگس» معرفی کرد و دستیار آقای مقدم، من را به آقای فرید معرفی کرد. هر بازیگری باید قدم اول را بردارد تا فرصت تجربه نقشهای بعدی را به دست بیاورد. من همه کارهایم را دوست دارم، با همه نقاط ضعف و قوتی که دارند باعث رشد من در این حرفه شدهاند.
▪ اما خانم سحرخیز سینما را با یک جریان کاملا متفاوت شروع کرده. همکاری با علیرضا امینی تجربه خوبی بود؟
ـ سحر خیز:فیلم «فقط چشماتو ببند» یک مستند داستانی است و بداههگویی در آن نقش مهمی داشت. روزهای اول بعد از فیلمبرداری به این فکر میکردم که فردا چه باید مقابل دوربین بگویم.
اما کمی بعد متوجه شدم بهترین راه این است که خودم را در فضا قرار بدهم. این فیلم اولین تجربه بازیگریام بود و این شیوه کار، سخت و غافلگیرکننده بود. خوشبختانه توانستم خودم را با این فضا هماهنگ کنم. به دلیل نوع کارم در این پروژه این فیلم را خیلی دوست دارم و آرزو دارم یک روز فیلم اکران شود.
▪ بعد از همخانه پیشنهادهای زیادی داشتید؟
ـ سحرخیز: بله، پیشنهادهایی بود بعضی را پذیرفتم و بعضی را نه.
▪ به این فکر نکردید در تلویزیون حضور پیدا نکنید و فقط پیشنهادهای سینمایی را قبول کنید؟
ـ سحرخیز: پیش از «همخانه» هم حساسیت داشتم و سعی میکردم درست انتخاب کنم. بعد از این فیلم، اما حساسیتم بیشتر شده. درباره کار تلویزیونی گارد ندارم. اگر فیلمنامه خوبی باشد قبول میکنم. با مجموعهای به کارگردانی آقای سهیلیزاده قرارداد بستهام.
▪ تلویزیون میتواند زمینه معرفی بازیگرهای جوان را فراهم کند.
ـ سحرخیز: هنوز هم خیلیها من را با مینای «راه بیپایان» میشناسند. یک مجموعه یا تله فیلم خوب به اندازه یک فیلم سینمایی خوب برای بازیگر تجربه به همراه دارد.
ـ اشکان: من اما برای یک پیشنهاد خوب سینمایی انتظار میکشم. در تلویزیون کارم را با «نرگس» شروع کردم که پربینندهترین مجموعه پس از انقلاب بوده. اگر بخواهم در مجموعهای بازی کنم باید انتظارهایم را برآورده کند. در این مدت تلهفیلمهای زیادی پیشنهاد شده اما من به سینما فکر میکنم.
▪ بیکاری سخت نیست؟
ـ اشکان: برای بازیگر صبر کردن و انتظار کشیدن خیلی سخت است. بازیگری که لذت این حرفه را چشیده از بیکاری خسته میشود.
ـ سحرخیز: البته این هم بخشی از کار ما است.
▪ از معیارهایتان برای انتخاب نقش هم بگویید.
ـ اشکان: کارگردان خیلی مهم است. این را به مرور و به تجربه فهمیدم. کارگردان میتواند از بازیگر طوری بازی بگیرد که خودش از تواناییهایی که داشته و استفاده نکرده تعجب کند.
ـ سحرخیز: فیلمنامه، کارگردانی و گروهی که با آنها کار میکنم در انتخابم تاثیر دارند.
▪ فقط بازیگری برایتان جذاب است، به شاخههای دیگر فکر نمیکنید؟
ـ سحرخیز: من کارگردانی را دوست دارم. شاید روزی فیلم ساختم.
ـ اشکان: تهیهکنندگی حرفه جذابی است. اگر فرصت پیش بیاید حتما در این بخش فعالیت میکنم.
▪ الان که فیلم را میبینید دوست داشتید نقش روبهرویتان را بازیگر دیگری بازی میکرد؟
ـ سحرخیز: اوایل که فیلمنامه را میخواندم و هنوز فیلمبرداری شروع نشده بود فکر میکردم اگر بازیگر شناختهشدهای این نقش را بازی کند عالی است اما بعد از شروع فیلمبرداری احساس کردم من و آقای اشکان خیلی هماهنگ هستیم.
▪ زوج مناسبی برای «همخانه» بودید.
ـ اشکان: هر کس فیلم را دیده میگوید ما انتخابهای درستی بودهایم و بازیمان خوب از کار درآمده است. انرژی که ما برای این نقشها گذاشتیم مشخص است. ما از فرصتی که داشتیم استفاده کردیم و با عشق کار کردیم.
▪ بعد از «همخانه» هم در فیلمی همبازی شدید؟
ـ اشکان: بله،یک فیلم نیمهبلند ... تجربه خوبی بود.
▪ اگر باز هم پیشنهاد بشود همبازی شوید قبول میکنید؟
ـ اشکان: حتما... بازیگرها بعد از مدتی هماهنگ میشوند، حسهای هم را کامل میکنند.
▪ حتما قبول دارید که «همخانه» فرصت خوبی بوده تا به عنوان دو بازیگر جوان سینما شناخته شوید.
ـ اشکان: خیلی از تهیهکنندهها میگویند بازیگر کم داریم اما این فرصت را به بازیگران جوان نمیدهند که در نقشهای متفاوت از آنها استفاده کنند. تهیهکنندهای ریسک نمیکند تا نقشهای اصلی را به بازیگرهای جوان بدهد. من از آقای فرید ممنونم که این فرصت را به من داد. امیدوارم فیلم با استقبال مواجه شود. شاید کارگردانها و تهیهکنندهها بیشتر به جوانها میدان دهند.
ـ سحرخیز: حضور در «همخانه» تجربه خوبی بود. سینما مختصات و قواعد خاص خودش را دارد. از این که آقای فرید به ما اعتماد کرد متشکرم. اگر اعتماد او نبود این فرصت به ما داده نمیشد.
محدثه واعظی پور
منبع : روزنامه تهران امروز
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست