شنبه, ۲۵ اسفند, ۱۴۰۳ / 15 March, 2025
مجله ویستا
چنار خونبار ؛ از شایعه تا واقعیت؟!

وقتی که وارد حیاط و محوطه امامزاده حضرت علی اصغر شدم، اولین چیزی را که جلب نظر می کرد، چشمهای جست وجو گر جمعیت مشتاقی بودند که در زیر درخت چنار سر به آسمان داشتند و لابه لای شاخه های درختان را تعقیب می کردند و از همدیگر می پرسیدند و با علامت دست نشان می دادند و عکاسان و فیلمبرداران را در لابه لای مردم مشاهده کردم که برای ثبت واقعه در تلاش و تکاپو بودند و من نیز ناخودآگاه سرم به سوی آسمان کشیده شد و به همراه سایر مردم جست وجوگر به جست وجوی خون جاری شده بودم. اما نیازی به جست وجو نبود، زیرا در شاخه بالا سری که بیش از ساعتی از آن نگذشته بود، جوشش یک مایع خون رنگ از شاخه درخت کاملاً مشهود بود و همه به راحتی می توانستند آن را مشاهده کنند. مدتها به این صحنه نگریستم، اما فکرم در جست وجوی اطلاعات بیشتری سیر می کرد. از آن صحنه خارج شدم، گفتم گشتی در امامزاده بزنم. ساختمان و گنبد و حرم امامزاده ساختمانی بسیار ساده و بی آلایش و کوچک بود. پارچه های عزاداری و شعارهای عاشورایی بر درب و دیوار امامزاده آذین شده بود. به قصد زیارت حرم مطهر وارد امامزاده شدم و پس از زیارت و نماز در صحن آن نشسته بودم که ناگهان چشمم به اشعاری بر روی پرچم سیدالشهدا که در سر درب امامزاده نصب شده بود، برخورد کرد. دو خط شعر بود که متأسفانه از ذهنم خارج شده است، لیکن مضمون این شعر این بود که در زرآب چناری است که در روز عاشورا خون از آن جاری می شود و الی آخر...
تاریخ طراحی و بافت این پرچم در سال ۱۳۵۰ ذکر شده بود که تا هنگام بازدید ما قریب به ۳۰ سال از آن می گذشت. با رؤیت این پرچم و تاریخ آن متوجه شدم که وقوع این حادثه جدید نیست و تصمیم گرفتم، اطلاعات بیشتری به دست آورم. در گوشه حیاط چشمم به یک جایگاه کوچک خورد که نوشته بود چای صلواتی. جهت صرف چای به آن سمت حرکت و مشاهده کردم در مجاورت این جایگاه، جایگاه دیگری قرار دارد که عکسهای بزرگ شفاف و روشنی از درخت چنار و آثار جاری بودن خون در آن به سهولت دیده می شود. در روبه روی آن جایگاه قرار گرفتم. دو نفر از برادران را مشاهده کردم که به پاسخ های مردم و فروش عکسهای حادثه سال گذشته اقدام می کردند. پرسشهای متعددی از آنان کردم، از جمله این که آیا فقط در روز عاشورا خون جاری می شود که پاسخ مثبت بود. تاریخ اولین وقوع حادثه را پرسیدم، کسی نمی دانست. لیکن پیرمرد ۷۰-۸۰ ساله ای بود که اعلام داشت من از زمانی که یادم می آید، این اتفاق افتاده و از قول پدرم نیز همین را می گویم که ایشان نیز دال بر صحت مرتب عاشوراها را ذکر می کرد. من نیز یک پوشه که محتوی چهار قطعه عکس و بر روی جلد آن عکس درخت و جمعیت منتظر پای درخت و در داخل پوشه شرح تاریخی آن را ذکر می کرد، خریدم و اکنون براساس آنچه که بر من گذشت و بر مبنای آنچه که از شرح ماوقع این درخت که تأیید و صحت آن از طرف اوقاف انجام پذیرفته و مهر اداره کل اوقاف و امور خیریه استان قزوین الصاق است را بیان می کنم.
از برداشت های روحی و روانی و درونی انسان هایی که در زیر این درخت با چشمانی منتظر و قلبی ملتهب و دستانی نیازمند به سوی آن، جهت تحقق اثبات مظلومیت سالار شهیدان و منتسب دانستن این واقعه به عاشورای حسینی که بگذریم محتوای این شرح ماوقع را که از طرف اوقاف نیز تنظیم و تأیید شده است، مورد ارزیابی قرار می دهم. در داخل جلد این بروشور که موقعیت جغرافیایی منطقه و محل استقرار این درخت عجیب و قریب و این امامزاده را تشریح نموده است، این گونه نوشته شده: در مجاورت حرم امامزاده علی اصغر درخت چنار کهنسالی است که همه ساله در سحرگاه روز عاشورا خون از آن جاری می شود. درباره این موضوع، مرحوم علامه سید موسی زرآبادی در کتاب «کرامات» خود چنین نقل می کند:
«اینکه در قریه زرآباد درختی در قرب امامزادهواجب التعظیم حضرت علی اصغر است که همه ساله در یوم عاشورا از آن درخت خون جاری می شود. همه ساله مردم زیادی در آنجا جمع می شوند محض رؤیت، تا به حال که سنه هزار و سیصد و بیست و دو است، تخلف نکرده اضافه می نماید: ابوی مرحوم این فقیر الی ا... قریب سی سال، همه ساله دیده است و ایشان از ابوی خود نقل کردند همه ساله دیده است و ایضاً ایشان نقل کردند از ابوی خود آقا سید بزرگ رحمه ا... که همه ساله دیده اند و منعکس است.
در دوران پادشاهی شاه سلطان حسین صفوی موضوع خون آمدن از درخت چنار شهرت داشته که پادشاه صفوی، عالمانی را برای تحقیق صحت و سقم مسأله به قریه زرآباد فرستاده، از جمله این فرستادگان میرزا قوام الدین محمد بن مهدی حسینی سیفی قزوینی بود که به امر شاه صفوی به زرآباد رفت و رساله ای از مشاهدات خود درباره این درخت، به نام چنار خونبار تألیف کرد و برای پادشاه ارسال داشت.
پس از میرزا محمد خان، عالمان دیگری نیز به همین منظور به زرآباد سفر کردند و در کتب و رسالات خود شرح وقایع روز عاشورا در آنها بیان کردند. از جمله میرزا حسین کامل حسینی قزوینی، در رساله چنار خونبار، ابن علی شیرازی در مقتل سفینه النجات، ملا محمد صالح برغانی قزوینی در مخزن البکاء، فاضل دربندی در کتاب اسرار الشهادت، واعظ اصفهانی در نفایس الاخبار، محمد هاشم خراسانی در منتخب التواریخ، شیخ مجتبی قزوینی در بیان الفرقان، نمازی شاهرودی در مستدرک سفینه البحار، جوهری در طوفان البکا، آیت الله شوشتری در اشک روان بر امیر کاروان، آیت ا.... دستغیب در داستان های شگفت انگیز و آیت ا... مظفری در ایضاح الحجه...
با توجه به موارد فوق بیش از پانزده منبع ذکر شده در طول تاریخ متأثر از چنین حادثه عبرت انگیزی شده اند و با توجه به امکانات و تکنولوژی آن روز درصدد کشف حقایق آن برآمده اند. در صورتی که امروز با وجود رشد اطلاعات علمی و دستیابی به تکنولوژی، متأسفانه مهر سکوت بر صحنه این حادثه مکرر حاکم گردیده است و فقط نقل و قول های مردم عادی، تداوم انتقال اطلاعات را سینه به سینه انجام می دهد. در صورتی که بر مسئولین امر و مطلعین فرض است که موضوع را به کاوش بگذارند و قدرت لایتناهی خداوند را در ارائه یک نمونه هر چند کوچک جهت تدبیر در بین جامعه منتشر نمایند. حال اگر یک ارزیابی کوچک بر روی این پدیده بنمائیم، موارد زیر به دست خواهد آمد.
۱- این اتفاق تصادفی و مصنوعی نیست، چون سالیان سال در حکومت های مختلف این جریان به وقوع پیوسته است.
۲- به صورت طبیعی امکان پذیر نیست، زیرا براساس گردش ماه قمری این واقعه فقط در یک روز از سال و آن هم در گردش با ماه قمری و در روز خاص عاشورا اتفاق می افتد.
۳- این، شیره منتشر شده از درخت نمی تواند باشد؛ زیرا در فصل زمستان که درخت خواب است، غیرممکن است.
۴- مواد زاید نمی تواند باشد؛ زیرا از یک نقطه درخت این ماده جاری نمی شود و تنها از تنه هم نیست و امسال را که من مشاهده کردم، از یک شاخه فرعی بود که به دلیل جوان بودن درخت و وجود پیوند و اتصال آوندها به تنه خروج مواد زاید طبیعی غیرممکن است.
۵- پدیده ای به عنوان وجود یک مخزن ساخت مواد ترشحی در درون بدنه درخت نمی تواند باشد؛ زیرا بروز این مواد از نقاط مختلف درخت انجام می پذیرد.
۶- عارضه طبیعی نیست؛ زیرا درختی با این توصیفات به صورت طبیعی در عرصه ها و جنگل های دنیا دیده و معرفی نشده است.
لذا پیشنهاد می کنم دانشکده منابع طبیعی دانشگاه تهران به عنوان یک پروژه تحقیقاتی، این موضوع را از طریق علمی مورد بررسی و تحقیق قرار دهد. شاید حداقل با تحقیق بتوان یک نشریه علمی تحقیقی تهیه و تدوین کرد که دسترسی به موارد زیر به صورت قطعی امکان پذیر باشد:
* بررسی نوع درخت از گروه چنارهای قابل دسترسی؛
* مطالعه و به دست آوردن عمر درخت؛
* محل رویشگاه این گونه درخت؛
* برآورد عمر نهایی درخت؛
* تغییر فیزیکی و متافیزیکی این درخت با درختان مشابه از قبیل رشد سالیانه، قطر آوندها، طول الیاف، موقعیت بافت پوست ظاهری، مقایسه برگها با درختان مشابه، تاریخ گل دهی و مقایسه آنها و سایر عوامل فیزیولژیکی و شیمیایی.
* تکثیر درخت در همان منطقه و سایر مناطق و مقایسه آن با درخت موجود و ارزیابی تحقق یا عدم تحقق حادثه فوق.
* مطالعات تاریخی- اجتماعی در خصوص وضعیت روستا و تاریخ مهاجرت و کسب اطلاعات در خصوص نحوه انتقال درخت مذکور و سایر اطلاعات مورد نیاز.
در خاتمه امیدوارم دانشگاهها و دانشکده های علمی تحقیقاتی کشور از کنار این قبیل مسائل به سادگی عبور نکنند و دانشجویان عزیز با انتخاب پروژه های تحقیقاتی، سعی کنند پرده از روی ابهامات فکری فرهنگ ها و باور مردم بردارند و از این موضوع نیز به سهولت نگذرند که به استناد منابعی که ذکر شد، شاید بتوان از لسان آنان گفت: «تو مو می بینی و من پیچش مو» .
سید جمشید میرسلیمی
منبع : روزنامه همشهری
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست