پنجشنبه, ۱۸ بهمن, ۱۴۰۳ / 6 February, 2025
مجله ویستا
تارنگارنویسان و معضل سد سیوند
![تارنگارنویسان و معضل سد سیوند](/mag/i/2/v4yn7.jpg)
کمکهایی که برای زمینلرزهی بم جمعآوری شد به همراه همدردیهایی که انجام میگرفت، اعتراض به تحریف نام خلیج پارس، نظرات مختلف درباره انتخابات ... و نمونه اخیر آن اطلاعرسانی گستردهای که در قبال ساخت سد سیوند و اثرات ناشی از آن بر محوطه پاسارگاد انجام گرفت، در نوع خودش قابل توجه بود و نشان دهنده اهمیتی که این موضوعها برای جامعه جوان ایرانی داراست و ای کاش مسئولان ما که در اکثر مواقع کمتر برای جوانان و نظرات آنها - جز هنگام انتخابات - ارزش چندانی قائل نیستند و به بیان ملایمتر کمتر فرصت دارند که با جوانان سر یک میز نشسته و نظرات آنان را جویا شوند با مراجعه به وبلاگها و خواندن تعدادی از آنها به عنوان منبعی واقعی از خواست جامعه به اهمیت موضوع پی ببرند و کمی انعطاف بیشتر در قبال مسایل اینچنینی از خود نشان دهند.
به عنوان نمونه تعدادی از متنهایی که در این زمینه در وبلاگها نوشته شده در ادامه آورده میشود و چون تعداد این متنها بیشمار است از آوردن منبع خودداری مینمایم تا حقی از انبوه کسانی که در این زمینه کار کردند اما نامی از آنها آورده نشده ضایع نگردد:
ایران سرزمینی است با بیش از ده هزار سال تاریخ تمدن و سیوند روستایی است از روستاهای ایران که در ۸۰ کیلومتری شمال شیراز و بر سر راه شیراز به تهران قرار دارد. محوطه باستانی پاسارگاد در ۷۰ کیلومتری شمال پارسه (تختجمشید) در استان فارس و در سه کیلومتری جاده شیراز ـ آباده واقع شده است. در این منطقه سدی در حال ساخته شدن است تا گذشته این سرزمین را به ویرانی بکشد، آرامگاه کوروش بزرگ، کاخ بار عام، کاخ دروازه و تنگه بلاغی از جمله بناهای باستانی است که با ساخته شدن این سد به زیر آب خواهند رفت. در زمانهای که دولتهای آگاه و متعهد برای نگهداری کوچکترین شیء تاریخی خود هزینه های بسیار میپردازند، در سرزمین ما ایران، سرمایه مملکت صرف ساختن بدون مطالعهی سدی میشود که تنها و تنها یکی از ویرانیهایی که به بار می آورد به زیر آب بردن هشت کیلومتر از تنگه هجده کیلومتری بلاغی است که به گفته کارشناسان، غارها، مسیرهای باستانی، تپههای ویژه دفن مردهها، آبراهها و بسیاری از مراکز موجود در آن تاکنون ناشناخته ماندهاند. از آنجایی که گوشی شنوا در میان کاربهدستان برای شنیدن صدای ملتی که از درد ویرانی گذشتهاش به فریاد برآمده، نمیبینیم و از آنجا که ابعاد این فاجعه را فراملی میدانیم، همگان را برای حفاظت از آنچه متعلق به ایران و نوع بشر است به یاری فرا میخوانیم.
قبل از ذکر هر مطلبی باید پیشاپیش ضایعه تکمیل سد سیوند در استان فارس را به ایران دوستان و ایرانپرستان تسلیت بگویم.
با تکمیل شدن سد سیوند در استان فارس تمدن ۲۵۰۰ ساله ایران برای همیشه زیر آب مدفون خواهد شد. نکتهای که در فراسوی افکار عمومی قرار دارد این است که چرا مسئولان ذیربط در سکوت مطلق بهسر می برند و خود را آماده سوگواری برای تمدن ایران زمین میکنند!!
واقعا جای تاسف است که خبرگزاری میراث فرهنگی از مکانهای تاریخی این کشور بی اطلاع است و نمیداند که آبگیری سد سیوند برای تنگه بلاغی و تپه باستانی رحمتآباد خطرناک است نه برای محوطه باستانی پاسارگاد.
چند سال پیش فرصتی شد تا با یک هواپیمای سمپاش متعلق به یک شرکت لهستانی که خلبانی آن را یک لهستانی عاشق فرهنگ ایرانی به نام مستر بوگدان برعهده داشت بر فراز آنچه که امروز سد سیوند نام گرفته و زمینهای پایین دست آن که قرار بود بعدها به زیر آب برود، پرواز کردم. وقتی بر فراز آنچه که تنگه بلاغی نام دارد پرواز میکردیم وجود تنگهای که دارای دیوارههای سنگی بسیاری منظمی بود توجه من را به خود جلب کرد. چند روز بعد و با توجه به اینکه عجیب بودن این دره من را بسیار متحیر کرده بود با چند تن از دوستان به تنگه بلاغی رفتیم و از کنار رودخانهای که آنجا بود مسیری را پی گرفتیم. البته بعدها فهمیدم که دره بریدهشده مذکور همان جاده شاهی است که توسط داریوش هخامنشی احیا شده بود. برایم عجیب بود که در میان صخرههای سنگی بسیار بلندی که در آن مسیر وجود داشت در بعضی نقاط به نظر میرسید که برشی در سنگها ایجاد شده است، خوب که دقت کردیم دریافتیم بعضی از قسمتهای مسیر این دره طبیعی و برخی به وسیله برش کوه و شکافتن صخرهها ایجاد شده است و از همه جالبتر نوع برشهای سنگ بود که با نوع برش سنگهای بزرگ و حجیم در تخت جمشید بسیار شباهت داشت. تمامی ظواهر نشان می داد که این مسیر در زمانی حوالی حکومت هخامنشیان یا در زمان کوروش یا در زمان داریوش با یک نقشه مهندسی دقیق راه سازی و با پیچیدهترین ابزار و آلات حفاری و تسطیح آن زمان ساخته شده است.
لازم به ذکر است پس از گذشتن از تنگه بلاغی به دشتی وارد میشدیم که پس از طی مسیری به طول ۲ یا ۳ کیلومتر به سمت شرق به منطقه پاسارگاد و مقبره کورش میرسید.
عجیب بودن این موضوع و تکنولوژیهای مورد استفاده جهت ایجاد این راه بین مقبره کورش تا شهر استخر (لازم به توضیح است که تنگه بلاغی قسمتی از مسیر اتصال پاسارگاد به استخر و پارسه بوده است) وقتی برایم بیشتر شد که از روی یک نقشه عادی و معمولی، فاصله میان پاسارگاد تا تخت جمشید را از راهی که حدس میزدم ادامه مسیر تنگه بلاغی به سمت تخت جمشید بود اندازهگیری کردم، به نظرم آمد که این راه کوتاهترین مسیر ممکن بین پاسارگاد تا تخت جمشید است و آن را با جاده فعلی که با ابزارآلات دقیق نقشهبرداری در دهه اخیر ساخته شده بود و از نظر جهت نیز کاملا متفاوت بود بررسی کردم و به این نتیجه رسیدم که راه احداثشده در زمان هخامنشیان که پاسارگاد را به پارسه وصل میکرد از جادهای که اکنون این دو نقطه را به هم متصل میکند نزدیک به ۳۵ کیلوتر کوتاهتر بوده است.
مساله قابل تامل بعدی وجود محوطهای است به نام تپه رحمتآباد که اخیرا مورد کاوش قرار گرفته است. گروههای باستانشناسی خارجی و ایرانی که در طول چند ماه گذشته این تپه را مورد کاوش قرار دادهاند به آثار تاریخی مربوط به چند دوره مختلف اسلامی و ماقبل اسلام در این منطقه برخورد کردهاند و هرچه عمق حفاریها بیشتر شده است شاهد دورههای قبلی مدفون شده در زیر این تپه باستانی بودهاند که گمان میرود قدیمیترین آنها حتی به زمان قبل از تشکیل دولت هخامنشیان میرسد. اگر چه تپه رحمتآباد که در فاصله ۲ کیلومتری سد تازهتاسیس سیوند (سیبویه) قرار دارد ظاهرا مورد تهدید آبگیری این سد نیست (تپه رحمتآباد در اراضی بالادست سد و دقیقا در کنار جاده اصفهان به شیراز و در نزدیکی کاروانسرای قوامآباد واقع شده است) اما آبگیری سد و به تبع بالا آمدن سطح آبهای زیرزمینی برای لایههای تاریخی کاوشنشده آن میتواند بسیار خطرناک باشد.
همانطور که گفته شد در پشت سد سیوند و در نزدیکی آن چندین محوطه باستانی از جمله تنگه بلاغی و جاده شاهی و همچنین تپه باستانی رحمتآباد واقع شده است که متاسفانه هیچ کدام از آنها تا کنون مورد کاوش دقیق و همه جانبه واقع نشدهاند که آبگیری سد سیوند تمامی میراث احتمالی مدفون در دل این مناطق را برای همیشه در زیر آب مدفون خواهد کرد.
آنچه گفته شد هم یادآوری به دوستانی بود که به غلط فکر میکنند که آبگیری سد سیوند تنها باعث لطمه وارد شدن به بخش باستانی پاسارگاد میگردد و توجه آنان به این موضوع که بخش تاریخی ناشناختهای که احتیاج به کاوشهای باستانشناسی دارد در حال نابود شدن است و هم تلنگری بود به مسئولان میراث فرهنگی تا بدانند که محوطه های تاریخی و باستانی مملکت کجاست تا از آن حراست کنند و آنها را مورد وارسی و کاوش علمی قرار بدهند.
آب سد سیوند که بالا بیاید بخشی از تاریخ وتمدن کهن ایران باستان هم زیر آب می رود!
آب که بالا بیاید، بیش از ۸۰ محوطه باستانی کهن، سکونتگاههای پیش از میلاد، گورهای سنگی مربوط به فرمانروایان هخامنشی و اشکانی و ۷ کیلومتر مرز سنگی دوران اشکانی زیر آب میروند...
قرار است آبگیری سد سیوند ۱ سال دیگر آغاز شود. پس به اندازه یک چشم بر هم زدن فرصت برای نجات دو سایت جهانی پرسپولیس و پاسارگاد با ۲۵۰۰ سال قدمت وجود دارد.
اما بالا آمدن آب، تبعات دیگری هم دارد، چون رطوبت ناشی از شکلگیری یک دریاچه پشت آبهای سد و تغییرات موضعی آب و هوا در منطقه، روی آثار دشت پاسارگاد و سازههای معماری آن تاثیر دارد.
موضوع پاسارگاد هم که همچنان بیتکلیف مانده... گرچه وعدههایی از سوی برخی مسوولین داده شده اما ما از این وعدهها زیاد دیدیم و شنیدیم... و به این سادگیها قدرت پذیرش آن را نداریم...
طی این چند روز اخیر که موضوع آشکار شد... پنهان کردن اون مقدور نبود... صدا وسیما هم که وضع را به این شکل دید به سرعت دست به ساخت چند برنامه در زمینه شرح و توضیح ارزش آثار باستانی (!) ایران زد... از تنگه بلاغی گرفته تا دیگر مسایل و سرانجام هم طی اقدامات و نظریات کارشناسانه به این نتیجه رسیدیم که هیچ خطری تخت جمشید عزیز ما رو تهدید نمیکنه... و از این مساله تا مدتها به خود میبالیدیم!
البته از تلاشهای میراث فرهنگی در ۳ هفته اخیر نباید بگذریم... درسته که این شکواییهها و تذکرات به جایی نمیرسه ... چون اگر حرف میراث فرهنگی اندازهی پر کاهی ارزش داشت از ابتدای کار لااقل به اطلاع اون میرسوندند... اما با این حال همینکه رییس جدید. ..گفتههای مرعشی... رو دنبال نمیکنه خودش جای بسی شکرگزاری داره...
صحبت مرعشی رییس سابق میراث فرهنگی رو که شنیده بودید: ما نمیتوانیم سدسازی را که لازمه پیشرفت کشورهای متمدن (!) است به بهانه حفظ آثار قدیمی (!) متوقف سازیم... این هم حرفیه.. و جای تامل داره...
اما متاسفانه موضوع تقریبا به دست فراموشی سپرده شده... و حتی برخی از تشکلهای غیردولتی اهمیت لازم را به این معضل پیشآمده نمیدهند... این در حالیست که در ابتدای کار به دلیل حساسیت موضوع و داغ بودن آن توجه همه را به خود جلب کرده بود... وطبع احساساتی ما در حال حاضر فروکش کرده... غافل از اینکه اگر حالا نجنبیم در آیندهای نزدیک شاهد به زیر آب رفتن تمام اعتبار، اصالت و آرزوهای بربادرفتهمان خواهیم بود...
شاید بتوان گفت كمتر جایی در كشور وجود دارد كه به این شكل تداوم زندگی را میتوان به عینه در آن مشاهده كرد و به این دلیل تنگ بلاغی یكی از اماكن استثنایی كشور محسوب میشود. این تنگه اولین جایی است كه میتوان در مورد خصوصیات و نحوه زندگی مردم دوره هخامنشی اطلاعاتی به دست آورد كه در صورت توسعه كاوشها و مطالعات در این منطقه میتوان اطلاعات فراوانی در خصوص مردم هخامنشی كسب كرد. براساس نظر باستانشناسان و گیاهشناسان، به علت بكر بودن تنگ بلاغی، گیاهانی در این منطقه وجود دارد كه در صورت انجام مطالعات كامل بر روی آنها میتوان به نوع گلها، درختان و پوشش گیاهی كه در باغهای پاسارگاد در زمان كوروش و داریوش وجود داشته، پی برد.
و گفتهها و نوشتهها ادامه دارد. شاید برخی احساسی باشند، شاید برخی غیرعلمی باشند، شاید... ولی همه اینگونه نیستند و باید به این سخنها كه از دل برمیآید اعتنا كرد پیش از پشیمانی.
ارشیا لشگری
منبع : پایگاه اطلاعرسانی یادمانهای باستانی
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست