جمعه, ۲۴ اسفند, ۱۴۰۳ / 14 March, 2025
مجله ویستا
شتر فراری

در مزرعه ای، شتری را دید که در حال خوردن محصول بود، به یکی از خدمتکاران خود گفت: «پیاده شو و ببین شتر مال کیست، ببین مهر و داغ چه کسی بر روی پوست اوست؟» خدمتکار به داغ شتر نگاهی کرد و گفت: «ای امیر! این شتر، داغ و مهر گله های شما را دارد. » امیر دستور داد تا شتر را بگیرند، بعد گفت: « یک نفر برود و ساربان شتر مرا پیدا بکند و بیاورد. » کسی رفت و ساربان را آورد، ساربان روی شتر دیگری نشسته بود و به دنبال شتر گمشده می گشت. امیر از او پرسید: « ای مرد! شتر من در مزرعه مردم چه می کند؟ » ساربان گفت: « قسم می خورم که آن شتر از شب گذشته فرار کرده است. امروز صبح سحر فهمیدم که گمشده است و از آن موقع تا حالا به دنبالش می گشتم. » امیر حرف های ساربان را شنید و قبول کرد. بعد فرمان داد که صاحب مزرعه را آوردند و به او گفت: « شتر من وارد مزرعه تو شده و کمی از محصولات آن را خورده است. شما به طور متوسط چه مقدار محصول از این مزرعه برداشت می کنید؟ » آن مرد حقیقت را گفت و امیر فرمان داد تا فوری بهای محصول او را به نرخ روز بدهند. بعد رو به دیگران کرد و گفت: « اگر من بخواهم آدم بی انصافی باشم، نمی توانم از دیگران توقع انصاف داشته باشم.»
منبع: جوامع الحکایات
منبع : روزنامه رسالت
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست