سه شنبه, ۹ بهمن, ۱۴۰۳ / 28 January, 2025
مجله ویستا
بابی، بچهٔ بد - BAD BOY BUBBY
سال تولید : ۱۹۹۳
کشور تولیدکننده : استرالیا و ایتالیا
محصول : دومینکو پروکاچی، جورجو دراسکوویچ و رولف د هیر
کارگردان : د هیر
فیلمنامهنویس : د هیر
فیلمبردار : ایان جونز
آهنگساز(موسیقی متن) : گراهام تاردیف
هنرپیشگان : نیکلاس هوپ، کلر بنیتو، رالف کاتریل، کارمل جانسن، ناتالی کار و نورمن کی
نوع فیلم : رنگی، ۱۱۴ دقیقه
ـ ̎بابی̎ (هوپ)، در سی و پنج سالگی هنوز از آپارتمان دو اتاقهشان پا به بیرون نگذاشته است. مادرش، ̎فلوارنس̎ (بنیتو) او را مثل یک بچهٔ کوچک اداره میکند؛ او را حمام میکند، غذا میدهد. ̎فلورانس̎ به او القاء کرده که بیرون خانه پر از گازهای مسموم است و تنفس آن هوا کشنده است و خودش هربار که بیرون میرود، ماسک میزند. ̎بابی̎ گیج از اینکه چگونه گربهاش از خانه خارج میشود و زنده باز میگردد، او را در کیسهٔ نایلونی میپیچد و وقتی گربه میمیرد، تعجب میکند. روزی پدرش، ̎هارولد̎ (کاتریل) پیدایش میشود که لباس یک کشیش را به تن کرده و از داشتن پسری مثل او تعجب میکند. پدر در مورد او بسیار تندخو است و کتکش میزند. روزی وقتی پدر و مادر بیرون رفتهاند، ̎بابی̎ آپارتمان را به هم میریزد و در بازگشت آندو، هر دو را میکشد و با نایلون میپیچید و بیرون میرود! در حالیکه گربه مردهاش را هم با خود میبرد. بیرون خانه به ناهار دعوت میشود، با یک گروه موسیقی آشنا میشود، برای آنان از یک فروشگاه پول میدزدد و آنان برایش ترانهای میسازند و سرانجام رهایش میکنند. سپس به یک صاحب گالری نقاشی سپرده میشود که به او لباس شیک میپوشانند و او در نخستین مواجههاش با مردم، مزاحم یک خانم مسن میشود. به زندان میافتد و وقتی با یک زندانی قلدر روبهرو میشود، در میماند. سرانجام آزاد میشود، دوباره آن گروه موسیقی را میبیند و به نوعی عضو گروه میشود. روزی در پارک ̎انجل̎̎ (جانسن)، پرستاری که کارش پرستاری از معلولان جسمی و ذهنی است، را میبیند و به نوعی عضو گروه میشود. روزی در پارک ̎انجل̎ (جانسن)، پرستاری که کارش پرستاری از معلولان جسمی و ذهنی است، را میبیند و به او کمک میکند. دوستی آن دو به عشق میانجامد. ̎انجل̎ او را نزد پدر و مادرش میبرد، اما آنان نه تنها ̎بابی̎ را نمیپذیرند، بلکه برعکس دختر را نیز به خاطر چاقیاش دعوا میکنند. ̎بابی̎ عکسالعمل نشان میدهد. آنان با یکدیگر ازدواج میکنند. صاحب بچه میشوند. ̎بابی̎ در ارکستر کار میکند، ̎انجل̎ در بیمارستان، آنها دو بچه و یک گربه و خانهای در حومهٔ شهر دارند و خوشبختاند.
ـ بابی، بچهٔ بد فیلم عجیب و غیرمتعارفی است، که فضائی مالیخولیائی را، در مجموعهای از آدمهای غیرواقعی و استثنائی ایجاد میکند، و موردی عجیب و غیرعادی را طرح میکند. اما شکل و قالب کار، مسیر پیشبرد قصه و روایت، شخصیتپردازی و نتیجهای که به دست میدهد، به شدت متعارف، استاندارد و حتی کلاسیک است. در نتیجه، فیلم بیشتر آدم را متعجب میکند (به ویژه در فصل اول، معارفهٔ پسر و رابطهٔ پسر و مادر مثلاً) در عین حال به عنوان یک فیلم، همه چیز در جهت جلب تماشاگر دارد: اندکی موسیقی راک، اندکی رقص، اندکی بیپردگی و اندکی از هر چیز دیگر... بی آنکه همچنان جز به تعجب واداشتن تماشاگر، حاصلی داشته باشد. تنها نقطهٔ اهمیت فیلم، پرداخت مستقیم و ارائهٔ سرراست هر حادثه و موضوع بدون زمینهچینی و مقدمه و بدون استفاده از تمهیدات سینمائی و به اصطلاح واقعبینانه است و بازی درخشان و استثنائی هوپ در نقش ̎بابی̎، که به نمونهای قابل تدریس و قابل استناد در سبک بازیگری درامهای روانشناسانه بدل میشود.
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست