شنبه, ۲ تیر, ۱۴۰۳ / 22 June, 2024
مجله ویستا

شرحی بر زندگی استاد فرزانه علامه سیدجعفر شهیدی


شرحی بر زندگی استاد فرزانه علامه سیدجعفر شهیدی
چه راست گفته اند که «اذا مات العالم ثلم فی الاسلام ثلمه لاسیدهاشیء» چهل روزی است که از فقدان عالم علامه دکتر سیدجعفر شهیدی می گذرد، همو که جلوه ای آشکار و تمثیلی عینی از وحدت حوزه و دانشگاه، سنت و مدرنیته، دیانت و سیاست بود، همو که ارادتش به اهل بیت، بویژه امام حسین(ع) چنین تقدیری برایش رقم زد در ماهی که سوگوار جدش حسین(ع) بود، به جوار حق و خدای حسین ملحق شود و راستی که این چه سعادتی عظیم است که کمتر بندگان حضرت ربوبی از آن برخوردارند. بررسی و شرح زندگی و احوال این استاد دانشمند و فرزانه، اگرچه هیچگاه در طول حیاتش مورد رضایتش نبود و آن را سودمند نمی دانست، اما هم اینک که او در بین ما نیست فرصتی مغتنم است تا با معرفی این چهره ماندگار، رهپویان علم و دانش را با این الگوی شایسته آشنا سازیم، شاید دین اندکی از آنچه را بر ما دارد ادا کرده باشیم.
الف) دوران کودکی تا جوانی
سید جعفر حسینی بروجردی، معروف به شهیدی درسال ۱۲۹۷ ش در بروجرد به دنیا آمد. هنوز یک سال از عمرش نگذشته بود که پدرش را از دست داد و تحت تربیت عمویش رشد کرد. عمویش او را به مکتب خانه فرستاد. سپس آخوند محمدعلی در مکتب خانه شخصی اش به تعلیم و تربیت او همت گماشت و کتب ادبی، مذهبی و نیز عربی را به او آموزش داد. در عنفوان جوانی در بروجرد، روزها به کار بزازی اشتغال می ورزید و شب ها نزد برخی از علمای شهر درس می خواند. پس از چندی به مدرسه علمیه آیت الله بروجردی رفت و در آنجا ساکن شد و چند سالی درس خواند، اما به علت تنگنای مالی ناچار شد دوباره به کار بزازی رو آورد و از آن راه امرارمعاش کند. در این دوران او دروس حوزوی از جمله سیوطی، مطول، لمعه، معالم، حاشیه ملاعبدالله را خواند و به هنگام خواندن شرح لمعه و قوانین در ۱۳۲۰ ش با کسب اجازه از آیت الله بروجردی تصمیم گرفت تا برای ادامه تحصیل دروس حوزوی به حوزه علمیه نجف رود. استاد شهیدی در نجف، در محضر آیات و حجج اسلام میرزاحسن یزدی، شیخ محمدحسین کاشف الغطاء، میرزا باقر زنجانی، شیخ عبدالرحمن فیض و میرزاهاشم آملی تلمذ کرد و دروس فقه و اصول را تا سطح خارج پشت سر گذاشت. در درس خارج نیز از محضر آیات، ابوالحسن اصفهانی و خوانساری و سپس آیت الله خویی بهره برد و از آیت الله خوانساری و همچنین آیت الله خویی اجازه اجتهاد گرفت او که در مدرسه آخوند ساکن شده بود، از همان اوان به تحقیق و نگارش مشغول شد و در روزنامه های عراق مقاله های تاریخی و ادبی به زبان عربی می نوشت وی نخستین اثر علمی اش در قالب کتاب را در پاسخ به شبهات احمد کسروی با عنوان مهدویت در اسلام به سال ۱۳۲۴ نگاشت.
سیدجعفر شهیدی به علت بروز بیماری چشم، ناچار شد برای معالجه به تهران بازگردد، لذا درسال ۱۳۲۷ ش پس از ۷ سال اقامت در نجف، در کسوت روحانیت به تهران برگشت؛ جایی که تا پایان عمر در آنجا ماندگار شد و به رغم تمایلش دیگر نتوانست به نجف برگردد. او پس از بازگشت، در حجره ای در مدرسه سپهسالار ساکن شد و از ظهیرالاسلام، نایب التولیه مدرسه درخواست کرد تابه کار تدریس هم بپردازد و به تدریس شرح لمعه و قوانین پرداخت. در این دوران بود که به سبب آشنایی با استاد غلامرضا سعیدی، با دختر ایشان ازدواج کرد.
سیدجعفر شهیدی پس از چندی به همراه فرزند آیت الله کاشانی، نزد وزیر فرهنگ وقت دولت مصدق یعنی کریم سنجابی رفت و او نیز استاد را به تدریس در مدارس جدید تشویق کرد. از این هنگام، او نخستین تجربه معلمی در مدارس نوین را در دبیرستان ابومسلم آغاز کرد. از آنجا که استاد مدرک دانشگاهی نداشت به همراه مرحوم شهید مرتضی مطهری، امتحان مدرسی داد که البته در سال بعد، خود، ممتحن مدرسی شد. از آن هنگام یعنی ۱۳۲۸ ش به دانشکده معقول و منقول دانشگاه تهران (الهیات و معارف اسلامی کنونی) راه یافت و در ۱۳۳۲ ش لیسانس زبان و ادبیات عرب را دریافت کرد. در سال ،۱۳۲۹ یعنی یک سال پس از آغاز تحصیل به انجمنی پیوست که بنیانگذارانش احمد آرام و علی محمد عامری بودند. این انجمن در مدرسه سپهسالار تشکیل می شد و اعضای آن به «اصحاب چهارشنبه» معروف بودند. از این اصحاب می توان به استاد محیط طباطبایی، مجتبی مینوی، مرتضی مطهری و محمدعلی حکیم اشاره کرد. شهیدی پس از اخذ لیسانس زبان عربی، برای تحصیل زبان و ادبیات فارسی به دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران رفت و همزمان با تحصیل، به کار فهرست نویسی کتب کتابخانه دانشکده مشغول شد و البته به طور رسمی نیز به استخدام وزارت فرهنگ درآمد. وی دو سال بعد رسماً به دانشکده ادبیات منتقل گردید. سیدجعفر شهیدی در همان هنگام در دوره دکتری ادبیات فارسی آن دانشکده نیز مشغول به تحصیل شد و از محضر استادان برجسته ای چون علامه فروزانفر، جلال الدین همایی ودیگران بهره برد. در ۱۳۴۰ ش با دفاع از رساله دکتری خود با عنوان «شرح مشکلات دیوان انوری» فارغ التحصیل گردید. این رساله بعدها به چاپ رسید و در جشنواره فارابی، دی ۱۳۸۶ یعنی اندکی پس از وفات خویش مورد تقدیر قرار گرفت. دکتر شهیدی کار تدریس در دانشکده را در گروه زبان و ادبیات عرب از سال ۱۳۴۰ آغاز و مراتب استادیاری و دانشیاری را پشت سر گذاشت و در ۱۳۵۶ به افتخار استادی نائل گردید.
● فعالیت در مؤسسه لغتنامه دهخدا
استاد شهیدی همزمان با تحصیل در دانشکده معقول و منقول یعنی از ۱۳۲۷ ش. که برای پرسشی از مرحوم دهخدا به مؤسسه رفته بود، پایبند آن مؤسسه شد و به جمع نویسندگان و مؤلفان فرهنگ عظیم و ماندگار دهخدا پیوست.
این همکاری منشأ برکات فراوانی برای مؤسسه شد، زیرا شهیدی علاوه بر تألیف و تدوین حرف «ص» و نظارت بر سایر مقالات نگاشته شده، با فوت مرحوم دهخدا در ۱۳۳۵ ق و جانشینی محمد معین، نه تنها ۲ مجلد از فرهنگنامه معین را تدوین کرد بلکه در مقام معاونت مؤسسه (۱۳۴۰) و پس از فوت دکتر معین (۱۳۴۶ش) موفق شد در ۱۳۵۹ش لغتنامه را به پایان رساند.
شهیدی پس از فوت مرحوم معین، براساس وصیت ایشان به ریاست مؤسسه رسید و تا آخرین روزهای زندگی اش، در این مؤسسه مشغول کار و تلاش بود. این دوران تقریباً نیم قرن از حیات او را دربر گرفت.
در کنار این فعالیت به کار تدوین لغتنامه فارسی هم مشغول شد که ۱۵ بخش آن در حرف الف و ب چاپ شد. شهیدی در سال های آخر عمر، مؤسسه دهخدا را توسعه بخشید.
استاد در این سالها به رغم بیماری مداوم والبته سنگین قلبی، معمولاً همه روزه و شاید هم زودتر از سایر کارکنان، در دفتر کارش حاضر می شد.
این بیماری قلبی، استاد را از آن پس رها نکرد و بیماری های دیگری هم کم کم ایشان را دچار ضعف جسمی ساخته بود. با این حال با دستان لرزانش به سختی می نوشت و گوش هایش نیز دیگر قادر به شنیدن نبود تا سرانجام ، ظهر روز یکشنبه ۲۴ دی ماه ۱۳۸۶ مصادف با ۵ محرم ۱۴۲۹ درمنزل مسکونی اش دارفانی را وداع گفت.
● سبک علمی
بدون تردید استاد شهیدی را می توان از آخرین اندیشمندان و علمای ذوفنون دانست که جامعه علمی ما از وجود آخرین ذخیره های آن در حال محروم شدن است، استاد شهیدی در عرصه های مختلف صاحب افتاء و نظر بود، تسلط ایشان بر علوم دینی و حوزوی و اجتهاد از یک سو و احاطه بر علوم آکادمیک و دانشگاهی از سوی دیگر ناخودآگاه پیوندی عمیق بین دیانت و علم و حوزه و دانشگاه برقرار می کرد. او را می توان یکی از مظاهر بزرگ تقارب یا به عبارت دیگر وحدت حوزه و دانشگاه در عمل و نظر قلمداد کرد. احاطه و آگاهی قابل توجه ایشان در این دو حوزه او را در میان همکاران و همدرسان خود برجسته ساخته بود. استاد شهیدی هم به ادبیات ایرانی و فرهنگ و زبان ایران زمین و هم ادبیات و فرهنگ اسلامی و زبان عربی و به ویژه تاریخ اسلام و اهل بیت عصمت و طهارت تسلط کامل و جامعی داشت. مهمترین ویژگی سبک علمی دکتر شهیدی، بی طرفی و شیوه بی نظری و نیز دیدگاه تحلیلی و در عین حال متعبدانه نسبت به تاریخ پیامبر اسلام و تشیع بود یعنی به عبارتی او موفق شده بود به رغم بی طرفی تاریخی و دیدگاه علمی، تعلقات مذهبی خود را نیز با آن جمع سازد و یکی را فدای دیگری نسازد. روشن است که استاد به سبب ارادت قلبی اش به اهل بیت عصمت و طهارت و تعلقات دیندارانه در حوزه مطالعاتی تشیع و امامت وارد می شد، ولی باز می کوشید تا سبک علمی و بی طرفی را در این حوزه رعایت کند.
براساس گفته دکتر صادق آئینه وند از اساتید برجسته و صاحبنظر در حوزه ادبیات عرب و تاریخ اسلام، استاد شهیدی سبک جدیدی را در تاریخ نگاری اسلامی بر مبنای «نقد راوی» و «تأثرات عصر و اقتضائات نسل» به شیوه ای جذاب پی افکند. نمونه کار ایشان در این سبک، کتاب «پژوهشی پس از پنجاه سال پیرامون قیام امام حسین(ع)» و «تاریخ تحلیلی اسلام» است. بر این اساس استاد شهیدی در تاریخ شیعه، مکاتب و گرایش های رایج درحوزه تحقیقات شیعه سرآمد و چیره دست بود و در فهم و درک عمق و تسلط بر حوزه های تأثیرگذار بر راویان در تاریخ تشیع کسی را در حد این بزرگوار در میان مورخان عرب و ایرانی نمی توان شناخت. (۱۷) استاد شهیدی در دوران حیات پربار خویش حدود ۳۰ تألیف و ترجمه و تصحیح و بیش از ۱۵۰ مقاله تاریخی و نیز تدوین ۲ مجلد فرهنگ معین به همراه حرف ص از لغتنامه دهخدا را درکارنامه خویش دارد. علاوه بر آن دهها رساله ارشد و دکتری را نیز راهنمایی کرده است.
اصغر قائدان (استادیار دانشگاه)
منبع : آموزش نیوز