جمعه, ۱۴ اردیبهشت, ۱۴۰۳ / 3 May, 2024
مجله ویستا
تاریخ مهریه در ادیان
«ازدواج، در ابتدای پیدایش، نوعی از مالکیت و قسمتی از نظام اجتماعی بوده که سازمان بندگی و غلامی بر طبق آن جریان پیدا می کرده است.» ازدواج قانونمند و اخلاقی، محصول حاکمیت دوران مرد/پدرسالاری است؛ دورانی که مالکیت، از سوی مرد شناخته می شود.
چه، پیش از این دوران، زیستن زن و مرد با یکدیگر درون گروهی یا پولی گامی و بدون آگاهی از نقش مرد در به وجود آمدن فرزند بود. از زمان ازدواج فردی در جامعه مرد/پدرسالار، که معلول تابوی ازدواج با محارم بود، مرد را برای همسرگزینی ناگزیر به رفتن به قبیله دیگری غیر از قبیله خود می کرد. مرد در آنجا ناچار بود برای پدر همسر آینده خود کار کند.
برای فرار از این خدمت اجباری، مرد سعی می کند که زن خود را به زور به دست آورد. پس از تثبیت نظام کشاورزی که حاکمیت مرد/پدرسالارانه و ثروت را به دنبال آورد مرد دریافت می تواند در ازای گرفتن همسر، هدیه یا پولی را به پدر او بدهد و زن را از آن خود کند. از آن جا که در این حاکمیت زن و فرزند مایملک مطلق مرد محسوب می شدند، لذا، مرد ناگزیر از انجام نوعی معامله می شود.
این پدیده ، کم کم در جامعه به صورت سنتی بسیار معمولی درمی آید. این سنت، بعدها چنان درون رفتارهای اجتماعی شد که علاوه بر گستردگی وسیع تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی سنتی، ارزش خود را نیز به دست آورد؛ به گونه یی که پدر عروس هم هدیه هایی به داماد می داد تا داماد را غیرمستقیم وادار سازد که رقم خرید دخترش را بالاتر ببرد و از این رهگذر وجه بالاتری در جامعه برای خود به دست بیاورد.
آنچه اینک در بسیاری از جوامع جهان سوم ، تحت نام مهریه و شیربها و جهیزیه وجود دارد، بی شک بازمانده معامله خرید و فروش دختر از پدر یا برادر در هزاره های دور بوده است که متاسفانه هنوز هم، در هزاره سوم و قرن بیست ویکم ، کیفیت سنتی آن در برخی فرهنگ ها با کیفیت دینی هم گره خورده است. در کتاب های مقدس ادیان سامی به «مهریه یا صداق» یک دستورالعمل الزامی و اجباری اشاره یی نشده است.
در کتاب مقدس، با توجه به وجود عملی در تملک بودن دختر توسط پدر، نشانه های فروش دختر به مرد آشکارا ذکر شده است. این مثال ها نشان دهنده وجود اجتناب ناپذیر پدیده «مهریه یا صداق» به عنوان معامله و خرید زن از سوی مرد و فروش زن از سوی پدر بوده است. بنابراین می توانیم ادعا کنیم که «مهریه یا صداق» بدعتی بوده که از روزگاران آغاز دوران مرد/پدرسالاری در جهان رخ داده است.
این وضعیت تاریخی زن، در برهه هایی مورد حمایت و دفاع قرار می گرفته است. از ویژگی های مترقی اسلام، زمانمند کردن رسوم و آداب دوران پیش از اسلام به احکامی توحیدی و انسانی بوده و هست.
به نظر می رسد پیش از هرچیز نخست باید در قوانین مدنی، به ویژه در حوزه ازدواج جوانان، بازنگری جدی صورت بگیرد؛ به ویژه آنکه همین مشکلات ناشی از فشار اقتصادی موجب بازده عاطفی خشن و نیز ناسازگاری در روند ادامه زندگی زوجین می شود. بسیاری از خیانت ها و خودفروشی های همسران یا زنان یا جنایت ها و کشت و کشتارهای همسران به دست یکدیگر، ریشه در قوانین پیچیده و دست وپاگیری مانند «مهریه» و عدم امکان پرداخت آن پس از جدایی یا حتی مطالبه آن از سوی زن در طول زندگی به عنوان حربه تهدیدآمیز علیه مرد و نیز عدم توانایی مرد در پرداخت آن و در نهایت به زندان افتادن مرد خانواده و پاشیده شدن اساس خانواده در غیاب یکی از ارکان اساسی خانواده، یعنی پدر زندانی شده و تاثیرات مخرب آن بر روی فرزندان از مواردی است که به طور جدی باید توسط نهادهای دولتی و نیز قانونگذاران پیگیری شود. بی شک جامعه «بد فرهنگ» بدتر از جامعه بی فرهنگ است.
دکتر ناهید توسلی
نویسنده و پژوهشگر زنان
نویسنده و پژوهشگر زنان
منبع : روزنامه اعتماد
نمایندگی زیمنس ایران فروش PLC S71200/300/400/1500 | درایو …
دریافت خدمات پرستاری در منزل
pameranian.com
پیچ و مهره پارس سهند
تعمیر جک پارکینگ
خرید بلیط هواپیما
ایران تهران انتخابات عراق دانشگاه تهران رهبر انقلاب مجلس شورای اسلامی دولت دولت سیزدهم روز معلم نیکا شاکرمی مجلس
سیل آتش سوزی هواشناسی شهرداری تهران آموزش و پرورش یسنا پلیس قوه قضاییه فضای مجازی معلم زلزله سلامت
قیمت خودرو تورم سهام عدالت قیمت طلا سازمان هواشناسی خودرو بازار خودرو قیمت دلار قیمت سکه ایران خودرو بانک مرکزی حقوق بازنشستگان
مهران غفوریان ساواک موسیقی تلویزیون سریال عمو پورنگ سینمای ایران تبلیغات نمایشگاه کتاب مسعود اسکویی عفاف و حجاب سینما
رژیم صهیونیستی فلسطین اسرائیل غزه آمریکا جنگ غزه روسیه ترکیه حماس انگلیس نوار غزه اوکراین
استقلال فوتبال پرسپولیس سپاهان آتیلا حجازی باشگاه استقلال علی خطیر لیگ برتر بازی لیگ برتر ایران تراکتور رئال مادرید
اپل هوش مصنوعی فناوری آیفون گوگل ناسا مدیران خودرو تلفن همراه
خواب طب سنتی کبد چرب فشار خون بیماری قلبی