چهارشنبه, ۲۶ دی, ۱۴۰۳ / 15 January, 2025
مجله ویستا
مصدرهای رباعی مجرد
مصدرهای رباعی مجرد بروزنهای فـَعْلـَلـَه(زلزله) و فِعْلال(زلزال) میآید و معروفترین مصدرهای رباعی مزید بر دو وزن میآید
افعلال: اضمحلال، اشمئزاز، اطمئنان
تـَفـَعْـلـُل: تبلور، تسلســـل، تــزلــزل.
▪ ما هو مصدر للرباعی؟
۱) تبصره
۲) ترجمه
۳) تذكره
۴) تمثله
ـ نكته:
اگر كلمهای به فارسی معنی مصدری، اسم مصدری، حاصل مصدری دهد و جزء مصدرهای ثلاثی مزید و رباعی نباشد مصدر ثلاثی مجرد است.
بن ماضی فارسی + ن: مصدر گفتن:قـَوْل
بن مضارع فارسی+ ش: اسممصدر دانش:عِلم
صفت+ی مصدری: حاصلمصدر دلیری:شجاعه
▪ عین المشتق حسب المعنی؟
۱) حیاه: زندگی
۲) سعاده: خوشبختی
۳) باقی: پایدار
۴) سلوك: رفتار
ـ نكته:
یكی از مصدرها مصدر میمی است و آن مصدری است كه ابتدای آن میم زائدی وجود دارد چند وزن مهم ان عبارتند از:
۱) مَـفـْـعَل: مَـقـْتـَل: كشتن= قتل
۲) مَـفـْعِلْ: مرجع: بازگشتن= رُجوع
۳) مَـفعـُلـَه: مكرُمه: بزرگواری= كرامه
۴) مَـفْعِلـَه: مَـغـفِره: آمرزیدن= غفران
۵) مـَفـْـعَـلـَه: مَحْمَده: ستودن= حَمْد
▪ فی ای جواب ما جاء مصدر میمی؟
۱) مُفـَرِّح
۲) مَـعْصیه
۳) مَسْـأ َله
۴) مَعـُونه
ـ نكته:
یكی از مشتقات اسم فاعل است و آن اسمی است كه برانجام دهنده كار دلالت میكند از فعلهای ثلاثی مجرد بروزن «فاعل» میآید:
نَصْرٌ: ناصر= یاری كننده
قـَتـْلٌ: قاتل = كشنده
سَمْعٌ: سامع = شنونده
كتابه: كاتِب = نویسنده
▪ عین الخطا بالنسبه للاشتقاق؟
۱) الراحم/ الرَّحم
۲) الصادق/ الصِّدق
۳) العابد/ العَبْد
۴) الكافِر/ الكُـفر
ـ نكته:اسم فاعل (۶) صیغه دارد:
جمع مثنی مفرد
قاتلونَ- قاتلینَ قاتلان ِ – قاتلَین قاتلٌ مذكر
قاتلاتٌ قاتلتان ِ- قاتلتین ِ قاتلهٌ مؤنث
ای مجموعه كلها اسم الفاعل؟
۱) قائدَیْن ِ، ناصرات، صُعُوبات.
۲) صِغار، جاهِد، فاتحان ِ.
۳) كتابینِ، عاقله، واهب.
۴) كاذبتان ِ، رازقون، ضاربات.
ـ نكته:
اسم فاعل از فعلهای مهموز الفاء (فعلی است كه اولین حرف اصلیش همزه باشد) بدین طریق است: همزه كلمه در الف اسم فاعل ادغام میشود و روی آنها علامت (~) آورده میشود:
أ َخَذَ --> أ َاخِذ --> آخِذ: گیرنده
أمَرَ --> أ َامِر --> آمِر: فرمانده
▪ عین الجواب الذی ماجاء فیه اسم الفاعل؟
۱) آخِر
۲) آخَر
۳) آفِل
۴) آمِل
ـ نكته :
اسم فاعل از فعلهای اجوف (فعلی كه دومین حرف اصلیش (و) یا (ی) باشد) بدین طریق است كه (واو) و (یاء) به (همزه) قلب میشود:
قول --> قاو ِل --> قائل: گوینده
بیع --> بایع --> بائع: فروشنده
مانند آنهاست: كائن، صائم، قائم، جائع،
زائد، طائر، سائر و سائل
▪ ما هو الخطا عن ماده الكلمات التالیه؟
۱) سائل: سَیَلَ
۲) لائم: لـَوَمَ
۳) سائل: سَأ لَ
۴) فائز: فیز
ـ نكته:
اسم فاعل از فعلهای ناقص واوی (فعلی است كه سومین حرف اصلیش واو باشد) بدین طریق است كه واو ماقبل مكسور به (یاء) قلب میشود:
دعو --> داعِـو --> داعِی:دعوت كننده
غزو --> غاز ِو --> غازی: جنگجو
تلو --> تالِو --> تالی: تلاوت كننده، دنبالهرو، پیرو، درپی آینده مانند آنهاست:
دانی، ناجی، عالی، صافی، راجی
▪ عین الخطا عن ماده الكلمات التالیه؟
۱) راوی: رَوَیَ
۲) باری: بَرَیَ
۳) بانی: بنی
۴) تالِی: تَلَوَ
ـ نكته :
اسم فاعل از فعلهای مضاف (فعلی كه در ریشه آن دو حرف همجنس باشد)
بدینطریق است كه پس از ساكن كردن حرف اول آن دو حرف همجنس را درهم ادغام میكنیم:
ضَرَرَ --> ضارِرٌ --> ضارْرٌ--> ضارّ ٌ:ضررزننده
رَدَدَ --> رادِدٌ --> رادْدٌ --> رادّ ٌ: رد كننده
مانند آنست: حارّ ، جارّ ، قارّ ، عامّ ، خاصّ ، حادّ، كادّ ، فارّ ، مارّ
▪ عین الجامد؟
۱) الضّالـّین
۲) الهامَّه
۳) الرادّ ُونَ
۴-) الفأره
ـ نكته :
اسم فاعل از فعلهای غیر ثلاثی مجرد (ثلاثی مزید و رباعی) بدین طریق ساختهمیشود: حرف مضارعه را برمیداریم و یك حرف مانده به آخر (عینالفعل) را مكسورمیكنیم:
یُكْر ِمُ--> مُكر ِم: اكرام كننده
یُقاتِل --> مُقاتِل: رزمنده
یُعَلِّمُ--> مُعَلِّم: تعلیم دهنده
یُسْتـَـخرج --> مُسْتَخْر ِج: استخراج كننده
▪ عین ماجاء فیه اسم الفاعل من الافعال المزیده؟
۱) رایتُ صدیقی فی السوقِ.
۲) هذا شخصٌ صدِّیقٌ.
۳) لاتكُنْ مُصَدِّقا لكلِ كلام ٍ.
۴) جاء الصادقُ فی كلامه.
ـ نكته:
بهر تقدیر هر كلمهای كه با (مُـ) شروع شود و یك حرف مانده به آخرش كسره باشد یا (ی) یا آخرش (ی) اسم فاعل است:
مُدرِّس- مُصدِّق / مُعین- مُستجیب
مُعطی- مُستَعفی
▪ عین ماجاء فیه اسم الفاعل؟
۱) سلامٌ هی حتی مطلع الفجر.
۲) فی الجنه انهارٌ من عسل ٍ مُصَفًّی.
۳) ومانرسل المرسَلین الا مُبَشِرینَ و مُنذِرینَ
۴) والشمسُ تَجری لِمُسْتَقـَرّ ٍ لها.
ـ نكته:
اسم فاعل را میتوان در جملات بجای فعل مضارع بكار گرفت؛ بطور مثال: بجای انااذهَبُ الیالمدرسهِ--> اناذاهبٌ الی المدرسهِ
انتَتذهبُ الیالمدرسه--> انتَذاهبٌ الیالمدرسهِ
هویذهبُ الیالمدرسهِ--> هو ذاهبٌ الیالمدرسهِ.
▪ ماهو الادقّ ُ والاصحُ لتعریب الجمله التالیه؟ «سربازان به میدان جنگ میروند.»
۱) كان الجنودُ یذهبون الی المعركهِ.
۲) كان الجنودُ قد ذهبوا الی المعركهِ.
۳) الجنودُ ذاهبون الی المعركهِ.
۴) الجنودُ ذ َهَبُوا الی المعركهِ.
منبع : سازمان آموزش و پرورش استان خراسان
ایران مسعود پزشکیان دولت چهاردهم پزشکیان مجلس شورای اسلامی محمدرضا عارف دولت مجلس کابینه دولت چهاردهم اسماعیل هنیه کابینه پزشکیان محمدجواد ظریف
پیاده روی اربعین تهران عراق پلیس تصادف هواشناسی شهرداری تهران سرقت بازنشستگان قتل آموزش و پرورش دستگیری
ایران خودرو خودرو وام قیمت طلا قیمت دلار قیمت خودرو بانک مرکزی برق بازار خودرو بورس بازار سرمایه قیمت سکه
میراث فرهنگی میدان آزادی سینما رهبر انقلاب بیتا فرهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی سینمای ایران تلویزیون کتاب تئاتر موسیقی
وزارت علوم تحقیقات و فناوری آزمون
رژیم صهیونیستی غزه روسیه حماس آمریکا فلسطین جنگ غزه اوکراین حزب الله لبنان دونالد ترامپ طوفان الاقصی ترکیه
پرسپولیس فوتبال ذوب آهن لیگ برتر استقلال لیگ برتر ایران المپیک المپیک 2024 پاریس رئال مادرید لیگ برتر فوتبال ایران مهدی تاج باشگاه پرسپولیس
هوش مصنوعی فناوری سامسونگ ایلان ماسک گوگل تلگرام گوشی ستار هاشمی مریخ روزنامه
فشار خون آلزایمر رژیم غذایی مغز دیابت چاقی افسردگی سلامت پوست