یکشنبه, ۲۳ دی, ۱۴۰۳ / 12 January, 2025
مجله ویستا

مصائب دارفور


مصائب دارفور
«دارفور» مشهورترین منطقه آفریقا در چند سال اخیر است؛ به این موضوع شك نكنید. امروز دیگر تمامی مردم جهان، دارفور را می شناسند ودست كم «یك بار» نام آن را شنیده اند؛ حتی ایرانیان نیز كه شناخت بسیار كمی از آفریقا دارند، استثنای این قاعده نیستند.
اوضاع دارفور وخیم تر و نگرانی در چهره سیاستمداران نمایان تر شده است، نه برای مردم، كه به خاطر محبوبیت خویش نزد افكار عمومی. تنها دلیل زنده ماندن جریان دارفور، فعالیت خبرنگاران و روزنامه نگاران است؛ اگر ایشان واقعیت هولناك این منطقه را روایت نكنند، حقیقت دارفور برای همیشه مدفون باقی خواهد ماند.
بحران سودان وچاد
بخشی از مشكلات آوارگان دارفور به درگیریهای ۲ كشور چاد وسودان مربوط است.براین اساس، بررسی مختصری از حوادث اخیر در پی می آید.
سودان و چاد، ۲ همسایه آفریقایی محسوب می شوند كه در چند سال گذشته، مجادلات فراوانی با یكدیگر داشته اند. آغاز اصلی این درگیری ها به سال ۲۰۰۵ میلادی باز می گردد زمانی كه ۲ گروه شورشی جدید به نامهای «RDL» و «SCUD» علیه دولت مركزی چاد اعلام موجودیت كردند. از همان ابتدا چاد، حكومت سودان را به طرفداری و حمایت از این گروهها متهم كرد، اما سودان نپذیرفت.
فعالیت شورشیان چاد ادامه یافت و دولت مركزی این كشور را با مشكلات فراوانی روبرو ساخت. در برخی موارد، درگیری های شدیدی میان شورشیان و دولت چاد پدید آمد كه از آن جمله می توان مجادلات شهر «آدره» (Adre) را نام برد. دراین درگیری ها ، شورشیان شكست خورده وخسارات زیادی متحمل شدند. بی شك مهمترین كابوس دولت «ادریس دبی» (رئیس جمهوری چاد) در آخرین روزهای سال گذشته میلادی رخ داد. اواخر دسامبر ، RDL و SCUD با ۶ گروه دیگر از شورشیان چاد متحدشده و جنبش «UFDC» را بوجود آوردند؛ رهبری جنبش تازه تأسیس به «محمد نور» رئیس سابق RDL رسید. پس از آن، حكومت چاد عیه سودان اعلان جنگ كرد زیرا معتقد بود رژیم سودان، حامی اصلی شورشیان چاد است. از سوی دیگر، سودان باخویشتنداری زیركانه، جنگ را رد كرد.
با بحرانی تر شدن روابط سودان و چاد، جامعه جهانی و در رأس آنها «اتحادیه آفریقا» وارد قضیه شد. رهبران آفریقا كه از شروع جنگی تازه در هراس بودند، تلاشهای خود را برای متقاعد ساختن رئیسان جمهوری چاد و سودان جهت برقراری دوباره روابط دوستانه افزایش دادند. براین اساس، در ۸ فوریه سال كنونی میلادی پیمان صلحی در شهر طرابلس لیبی به امضای ادریس دبی(رئیس جمهور چاد) و «حسن عمر البشیر» (رئیس جمهوری سودان) رسید. مطابق این پیمان، روابط سیاسی دو كشور از سر گرفته شد و سودان و چاد براجرای تمامی مواد صلحنامه تأكید كردند.
در حالی كه همگان تصور پایان درگیریها را داشتند، اوضاع به گونه ای دیگر رقم خورد. ۱۴ آوریل سال ۲۰۰۶ ، رئیس جمهوری چاد بار دیگر قطع روابط كشورش با سودان را اعلام كرد. رئیس جمهوری چاد اضافه كرد: این تصمیم به دنبال ادامه حمایتهای حكومت سودان از شورشیان چاد است. حادتر شدن درگیریهای سودان و چاد به این خاطر بود كه شورشیان UFDC ، پس از صلح چاد و سودان هم به پیشرویهای خود در خاك چاد ادامه دادند و فعالیتهای وسیعتری علیه دولت دوریس دبی تدارك دیدند. قدرت شورشیان به حدی افزایش پیدا كرد كه در اوایل آوریل، به نزدیكی شهر «انجامنا» پایتخت چاد رسیدند. سپس، درگیریهای اعضای UFDC و ارتش چاد در داخل پایتخت ادامه یافت. دولت چاد پس از این حملات، اجساد كشته شدگان و شورشیان زخمی را مقابل پارلمان به معرض دید عموم گذاشت تا نشانگر شكست شورشیان UFDC باشد. بنابر آمار غیررسمی ، در این درگیریها حدود ۲۵۰ تن كشته و صدها نفر زخمی شدند. به دنبال حملات شورشیان به پایتخت چاد، عده ای از افسران نظامی از ارتش چاد جدا و به شورشیان UFDC ملحق شدند. جدایی افسران عالی رتبه ارتش، ضربه مهلكی به دولت چاد بود.
چاد باز هم حكومت سودان را به طراحی این حمله برای شورشیان متهم كرد و دولت آن كشور مدعی شد تجهیزات نظامی را دولتمردان سودانی در اختیار UFDC قرار دادند. به همین دلیل، چاد درصدد تلافی برآمد و انگشت خود را بر نقطه ضعف سودان گذاشت: دارفور. دولت چاد در بیانیه ای اعلام كرد: سودان جوانان منطقه دارفور را به زور استخدام می كند تا از ایشان در حملات آینده شورشیان علیه«انجامنا» استفاده كند. به همین خاطر، حكومت چاد از جامعه جهانی خواست مكانی تازه جهت اسكان آوارگان دارفور بیابند. حدود ۲۰۰ هزار پناهنده از دارفور در كشور چاد مستقر هستند كه به دلیل وقایع جاری در دارفور، زندگی خود را رها كرده وآواره شده اند. اكنون دولت چاد تا پایان ماه ژوئن آینده به آوارگان سودانی فرصت داده تا خاك چاد را ترك كنند. به بیان ساده قربانی دعوای سودان وچاد، آوارگان دارفوری هستند.
آوارگان سودانی
خانه های ویران، درگیریهای شدید و مردم «آواره» اینجا دارفور است. اختلافات شورشیان دارفور با دولت سودان، (مثل همیشه) مردم بی گناه را قربانی كرده است. از آنجا كه این درگیریها همچنان ادامه دارد، اوضاع زندگی هر روز بدتر از دیروز است.در برخی مناطق دارفور، درگیریها اینقدر شدید است كه امدادگران بین المللی جرأت نزدیك شدن به آنجا را ندارند. «كوفی عنان» دبیركل سازمان ملل، در زمستان گذشته گزارش نسبتاً مفصلی از بازدید خود از دارفور به اعضای سازمان ارائه داد. براساس این گزارش، جمعیت دارفور حدود ۶ میلیون نفر است كه از این تعداد، ۱ میلیون هنوز در اردوگاه زندگی می كنند. زندگی در اردوگاههای دارفور به حدی مصیبت بار است كه سازمان ملل متحد، عدم توانایی خود در بر چیدن این اردوگاهها را شكست خویش قلمداد می كند.
از طرف دیگر، در گزارش دبیركل آمده است بحران دارفور (از آغاز تا امروز) ۲ میلیون آواره به جا گذاشته است. مردمی كه با وجود عدم دخالتشان در درگیری شورشیان با رژیم سودان، تاوان سنگینی پرداختند. برخی از آوارگان وقتی خانه و شغل خود را از دست رفته دیده و مجبور به ترك آنها شدند، به ناچار به یكی از جناحهای درگیر پیوستند تا «شاید» امیدی برای آینده خود وخانواده شان بیابند. هنگامی كه مردم عادی بی طرفی اتخاذ كردند، از هر ۲ جناح (دولت و شورشیان) مورد تعرض قرار گرفته و متضرر شدند؛ اما در صورت پیوستن به یكی از طرفین درگیر، دست كم خیال خود را از بابت یك جناح، آسوده می بینند.
از سوی دیگر، «كوفی عنان»از فاجعه ای دیگر در دارفور خبر داد. ۳ میلیون نفر (نیمی از جمعیت دارفور) وابسته به كمك های بین المللی برای مواد غذایی وسایر نیازهای اساسی خود هستند. علاوه بر آن، كمك های غذایی و مالی جامعه جهانی هم برای تأمین كلیه نیازهای مردم دارفور كافی نیست. به عبارتی ۳ میلیون نفر در دارفور با «مرگ» می جنگند.
مصائب دارفور به اینجا ختم نمی شود. پس از تصمیم شورای امنیت سازمان ملل مبنی بر جایگزینی نیروهای حافظ صلح این سازمان به جای نظامیان اتحادیه آفریقا در دارفور، اعتراضها بالا گرفت. تا پیش از این تصمیم، ۷ هزار پلیس و ناظران نظامی از سوی اتحادیه آفریقا، مسؤولیت برقراری امنیت و آرامش دارفور را برعهده داشتند. رهبران آفریقایی معتقد بودند (و هستند) كه دخالت بیگانگان در حل مشكلات قاره سیاه ونیز بحران دارفور، نه تنها اوضاع را سامان نمی دهد بلكه وخیم تر هم می سازد.
از این رو، با هرگونه جایگزینی نیروهای سازمان ملل به جای سربازان اتحادیه آفریقا مخالف بودند. دولت سودان هم از نظرات رهبران آفریقایی حمایت كرده و اجازه استقرار نیروهای سازمان ملل در دارفور را نمی دهد. با پافشاری جامعه بین الملل و شورای امنیت به تصمیم خود، وضعیت نیروهای نظامی حافظ صلح در دارفور، همچنان بلاتكلیف مانده است و این بلاتكلیفی ، تأثیر سوئی بر زندگی مردم دارفور داشته است. اما به نظر نمی رسد اتحادیه آفریقا قصد مقاومت در برابر نهاد قدرتمند شورای امنیت را در سر داشته باشد ودیر یا زود، دارفور را به صلح بانان سازمان ملل تحویل خواهد داد.
شاید تمام اخباری كه ذكر شد از معضلات دارفور بود، اما در روزهای اخیر خبرهای امیدوار كننده ای نیز شنیده می شود. شورای امنیت سازمان ملل در ابتدای آوریل امسال، با یك ضرب الاجل ، به دولت و شورشیان سودان تا پایان این ماه(آوریل) فرصت داد به درگیریهای دارفور خاتمه داده و به یك توافق قطعی دست یابند. به دنبال آن، اتحادیه آفریقا نیز ضرب الاجل شورای امنیت را تأیید كرد. با این اوصاف، سرپیچی از مهلت تعیین شده برای شورشیان و رژیم سودان بسیار سخت است.
سرانجام در آخرین لحظات مهلت، اتفاقات مهمی به وقوع پیوست: دولت سودان اعلام كرد طرح اتحادیه آفریقا برای برقراری صلح در دارفور را پذیرفته است. هرچند بسیاری از كارشناسان معتقدند دولت سودان برای جلوگیری از افزایش فشارها و نیز تحریم های بین المللی علیه این كشور آفریقایی، به طور یكجانبه طرح را پذیرفت اما باز هم چنین عملی، قدمی در جهت برقراری آرامش در دارفور محسوب می شود.
از سوی دیگر، شورشیان دارفور برای پذیرش طرح صلح، دچار شك و تردید شده بودند؛ به طوریكه یك فرصت ۴۸ ساعته برای تمدید مذاكرات درخواست كردند تا بتوانند نظر نهایی خود را برای پذیرش یا عدم قبول طرح صلح دارفور اعلام كنند. آخرین خبرها تا لحظه نگارش این نوشتار، حاكی از آن است كه گروه اصلی شورشیان پیمان صلح را امضا كرده اما برخی از گروههای كوچك شورشی، قطعنامه صلح را نپذیرفته اند.
هادی جرقوئیان
منبع : روزنامه ایران