دوشنبه, ۱۸ تیر, ۱۴۰۳ / 8 July, 2024
مجله ویستا

معنویت بودایی


معنویت بودایی
وقتی گفته شد معنویت بودایی، وصف بودایی، وصفی جدا آمده است که مثلا آن را مقابل معنویت اسلامی قرار می‌دهد پس باید پرسید:
● وجوه شاخص معنویت بودایی با غیربودایی چیست؟
در معنویت بودایی نقطه آغاز کار درد و رنج است (به نظر نگارنده هیچ دین تاریخی‌ای از این زاویه آغاز نکرد). آیین بودا در میان ادیان سنتی از این جهت اگزیستانیالیست‌ترین دین است. هر چیز دیگری غیر از درد و رنج مسئله فکری است. تنها چیزی که با وجود ما سر و کار دارد، درد و رنج است. از سوی دیگر اجتناب‌ناپذیرترین مسئله برای انسان است. دومین نکته اینکه درد و رنج تعیینی‌ترین چیز نیز هست. (هر درد و رنجی کاهش می‌یابد که معنا بیابد) بودا می‌خواست با معنا دادن به درد و رنج آن را کاهش دهد.
پیش‌فرض‌های مابعدالطبیعی در این آیین بر کمترین وزن خود در مقایسه با دیگر ادایان رسیده است؟ در اّیین بودا فوق طبیعیات استثنایی است که به وقت ضرورت و به قدر ضرورت به آن توجه می‌شود. در آنجایی که باز می‌تواند در کاهش درد و رنج موثر باشد.
هر قدر فوق طبیعیات کم شود، انسان‌شناسی قوی می‌شود. بنابراین در آیین بودا انسان‌شناسی به لحاظ حجم کاری که در آن شده، قوی‌ترین است. شاید اعرف المعارف معرفه النفس در سنت اسلامی اشاره به اهمیت این امر باشد، اما انسان‌شناسی و فربه‌سازی آن در فرهنگ ما حرکت ماکوس داشته؛ مثلا در آثار ابن سینا به نفس پرداخته شده، اما در آثار علامه طباطبایی دیگر هیچ خبری نیست.
آیین بودا تنها آیینی است که بنیانگذارش گفته است که من خطاکارم و از پیروانش می‌خواهد که آموزه‌هایش را بیازمایند. بنابر این نکته آیین بودایی دو تفاوت با دیگر ادیان پیدا می‌کند.
الف) قداست هستی را به موجودات دیگر می‌دهد. ب) تعبد به حداقل می‌رسد، یعنی آزمون‌گرایی معنوی که مقابل آن آزمون‌گرایی مادی غرب است.
در آیین بودا امور Local و محلی که وابستگی شدید خاستگاه داشته باشد، کم است. هر دینی که بتواند «لوکال» را کم کند، جهانی‌تر می‌شود. کاهش لوکالیته یعنی شکافتن اموری که با لوکال پیوسته‌اند و بیرون کشیدن اموری که بتوان در نظم جهان رواج داد.
ضربه درمانی که در ذن خیلی معروف است، در آیین بودا، بویژه شاخه ذن زیاد است. معنایش این است که شخص وقتی با استدلال به آستانه وجودی رسید، به باورها جواب نمی‌دهد.
به جای تغییر ذهن با استدلال به آستانه وجودی رساندن است، ضربه درمانی وارد کردن (رسیدن به موقعیت مرزی، همین ضربه درمانی است که در میان اگزیستانسیالیست‌ها هست)
نگارنده معتقد است که در قرآن (کتاب مقدس ما) به آنچه درباره بودا گفته‌ام، خیلی نزدیک‌تریم تا آنچه الان به آن رسیده‌ایم. به نظر می‌رسد خود قرآن خیلی وجودی‌تر است تا آنچه الان از آن برداشت کردیم.
رضایت درجه دوم برای رنج زمانی حاصل می‌آید که به درد معنا دهیم.
منبع : موسسه گفتگوی ادیان